محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844830319
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: مناظره كانديداها، بايدها و نبايدها «مناظره كانديداها، بايدها و نبايدها»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم دكتر علي دارابي است كه در آن ميخوانيد؛به ابتكار رسانه ملي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري نامزدهاي انتخابات به صورت دو نفره در مناظرههايي شركت خواهند كرد. اين برنامه با هدف آشنايي بيشتر مردم با ديدگاهها، برنامهها و رويكردهاي نامزدها در يك فرصت برابر و فهرستي از پرسشهاي مشترك ميباشد. 4 نامزد كه از چهرههاي شناخته شده نظام هستند در برابر ديدگان مردم و جهانيان و در نهايت ادب و اخلاق چرايي ورود به عرصه پذيرش اين امانت و نيز چگونگي تحقق برنامههاي خود را تبيين و تشريح خواهند كرد. در يك نگاه كلي آنچه كه به نظر نگارنده «نبايدهاي» مناظره ميباشد و نامزدها بايد بيش از هر كس مراقبت كنند كه به آن حريم ورود نكنند و به مثابه خطوط قرمز مناظره تلقي ميشود عبارت است از: - استفاده ابزاري از مقدسات، امام خميني (ره)، رهبري و ولايت فقيه، شهيدان و ارزشهاي انقلاب اسلامي - ناديده انگاشتن دستاوردهاي مسلم انقلاب اسلامي و سياه نگري - پرهيز از قوميت گرايي كه وحدت ملي را خدشه دار ميسازد - ممنوعيت ورود به احوال شخصيه و حريم خصوصي نامزدها اگر از اين چهار مورد بگذريم قلمرو بس فراواني براي ورود نامزدها به آنها و الزام به پاسخگويي وجود دارد كه اهم بايدهاي انتخاباتي دهم عبارتست از: - سند چشمانداز و ساز و كارهاي عملياتي كردن - اصل 44 قانون اساسي و برنامههاي نامزدها براي اجرايي شدن آنها - تورم و راه حل مشخص كاهش آن - گراني و راه حل مبارزه با آن - بحران مسكن و سازوكارهاي قانوني براي برون رفت از آن - اشتغال و سازوكارهاي كارآفريني مولد، خلاق و حقيقي - امنيت اجتماعي، بايدها و نبايدهاي آن - مذاكره و رابطه با آمريكا چرا و چگونه؟ منافع و مضار آن - آزادي، تبيين موضوع و سازوكارهاي نهادينه كردن آن - گفتمان خط امام و رهبري، مؤلفهها و مفصل بندي گفتمان - مبارزه با فقر، فساد و تبعيض با كدامين رويكرد و چگونه؟ - انرژي هستهاي و دفاع از حقوق مسلم ايران و سازوكارهاي آن - آزاد انديشي (چند صدايي) و بايدها و نبايدهاي آن - اختيارات قواي سه گانه و نحوه تعامل و همكاري با يكديگر - هدفمندكردن يارانهها چرا و چگونه - انقلاب اسلامي؛ توهم توطئه يا وجود توطئه حقيقي درستي يا نادرستي آن - تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي، ناتوي فرهنگي يا تعامل فرهنگي ... افزون بر اينها نامزدها بايد صريحا اعلام موضع كنند كه از «شعارزدگي» فرسنگها فاصله دارند و «برنامه محوري» را پايه و مبناي اداره كشور ميدانند. همچنين نامزدها بايد نسبت خود را با اعتقاد به «خرد جمعي در اداره كشور» اعلام نمايند. مردم از كانديداها ميخواهند كه «افراطي گري و راديكاليسم» براي هميشه به حاشيه رانده شود و الزامات دهه چهارم كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي «پيشرفت و عدالت» را به گفتمان ملي و مسلط دهه فوق ناميده اند را تبيين، برنامه ريزي، اولويت بندي و سازوكارهاي نهادينه شدن آن را اعلام كنند، آنچه كه مورد انتظار است برنامه جامع اقتصادي، سياسي، فرهنگي، سياست داخلي و خارجي براساس وظايف محوله و اختيارات قانوني است كه برخي از اجزاء مهم را پيشتر بيان كرديم. ترديد نبايد كرد كه با گذشت سه دهه از حيات طيبه انقلاب اسلامي و افزايش بصيرت و آگاهي سياسي مردم انتخاب مردم را بايد از هم اكنون تبريك گفت و شرايط رقابتهاي انتخاباتي نيز بايد به گونهاي فراهم شود كه در فرداي پس از انتخابات و پايان رقابتها رفاقت و همدلي در كشور فراگير شود و همه با هم به پيشرفت و آباداني ايران اسلامي بر پايه عدالت و در پرتو گفتمان امام و رهبري دست بدست هم دهيم و با گامهايي بلند ميهن اسلامي را به سمت اعتلاي روزافزون سوق دهيم. رسالت: بسترسازي براي تفكر، نقد و داوري «بسترسازي براي تفكر، نقد و داوري»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن ميخوانيد؛يكي از مهمترين ويژگي هاي فضاي انتخاباتي درمردمسالاري ديني فراهم ساختن بسترها و زمينه هاي تفكر، نقد و داوري براي راي دهندگان؛ فارغ از جانبداري هاي مرسوم در جوامع دموكراتيك است. اساسا يكي از رسالت هاي حاكميت ديني در زمان انتخابات توزيع عادلانه و منطقي امكانات تبليغاتي و رسانه اي است. اين در حالي است كه چنين امكاني در ليبرال دموكراسي كمتر محقق مي شود. تفوق رسانه اي برخي نامزدها و پروپاگانداي بي رحم در انتخابات مختلف غرب يكي از آسيبهاي جبران ناپذير دموكراسي است. در ايام انتخابات در ليبرال دموكراسي، پروپاگانداي تبليغاتي بي رحمانه شخصيتها را ترور مي كند و هيچ ردپا و اثر انگشتي از خود به جا نمي گذارد. يكي از بايسته هاي رقابت اخلاقي در مردمسالاري ديني اجتناب و گريز از اين آسيب خطرناك است كه مديريت افكار عمومي را در دالانهاي تودرتوي منافع حزبي و گروهي گم مي كند. در بحبوحه تبليغات انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به واسطه اهتمام رسانه ملي فرصتهاي خوبي براي تك تك نامزدها در تبليغات و گفتگوي بي پرده و مستقيم با مردم فراهم شده است. ابتكار عمل صدا و سيما در برگزاري مناظره هاي رو درروي نامزدها براي اولين بار، حكايت از آن دارد كه اساسا نظام اسلامي معتقد است مردم را بايد وارد فضاي تفكر، نقد و داوري كرد. اگر چگونگي رفتار انتخاباتي راي دهندگان از فاز گزينشهاي احساسي و شخصيت محور خارج شد، بديهي است انتخابات عرصه و بزنگاه رقابت برنامه ها در بستر يك گزينش عقلاني و مطالبه محورمي گردد. تجربه كشورهاي مردمسالار نشان داده است كه با رشد عقلاني جوامع، رفتار انتخاباتي شهروندان به گزينشهاي غير احساسي و برنامه محور متمايل مي شود و روز به روز بر حجم آراء خاكستري و كساني كه تا روز آخر تصميم نمي گيرند، افزوده مي شود. اين موضوع سبب مي شود كه آراء مردم به طور مستقيم بر كيفيت مادي و معنوي زندگي آنها تاثير بگذارد و مشاركت عمومي را در سياستگذاري ها تعميق نمايد. مردمسالاري ديني الگوي دقيقي از يك دموكراسي كيفي است كه در سايه دينمداري به مشاركت سياسي عموم مردم، اعم از اكثريت و اقليت رنگ واقعيت مي زند و ابهامات بي پاسخ دموكراسي هاي ليبرال را برطرف مي كند. اين الگو به طور طبيعي در صدد افزايش تاثير آراء مردم مسلمان بر حيات سياسي، اقتصادي و فرهنگي جامعه است. در شرايط فعلي هيچ جرياني از حذف در انتخابات صحبت نمي كند. تمام سلايق فكري و سياسي در دهمين دور انتخابات نمايندهاي براي خود دارند. در يك قضاوت منصفانه امكانات رسانه ملي در اختيار هر 4 نامزد قرار دارد و آنها مي توانند با صراحت با مردم سخن بگويند. در دو شب گذشته دو تن از نامزدها به طرح ديدگاهها و برنامه هاي خود از رسانه ملي پرداختند. اما به نظر مي رسد، فصل مشترك سه نامزد محترم انتخابات يعني آقايان موسوي، كروبي، رضايي رقابت با احمدي نژاد است. آنها رقيب اصلي شان را دكتر محمود احمدي نژاد مي دانند و بيشتر نقدها و مواضع موجود را معطوف به دولت نهم اتخاذ مي كنند. اگر اين روند ادامه پيدا كند دكتر احمدي نژاد در واقع زير چكش نقد سه نامزد اصلي قرار دارد. دكتر احمدي نژاد اين وضعيت را نبايد بي مهري تلقي كند چرا كه نوعا اعتقاد بر اين است نقد، يكي از روش هاي مهم به منظور ارزيابي مفاهيم، پديده ها و داده هاي مختلف در فرايند توليد و آفرينش است و ظرفيت نقدپذيري يك ارزش است. انتخابات به عنوان متداول ترين صورت مشاركت سياسي عرصه شناسايي نقاط قوت و ضعف منتخبين ملت است. نقد هر دولت مستلزم خوانش تحليلي و فارغ از جانبداري هاي سياسي و جناحي رويكردها و عملكردها است. دولتهاي پس از انقلاب عموما در معرض نقد يك يا دو جريان عمده رقيب و منتقد بوده اند اما در دولت نهم دامنه منتقدين به مراتب متفاوت و وسيع تر از دولتهاي پيشين است. اگر در دولتهاي گذشته نقدها به يك يا دو ضلع رقابت در كشور معطوف مي شد اما اين دولت در معرض نقد تمام هشت ضلعي بود كه در انتخابات نهم رياست جمهوري شركت كردند. امروز نيز دكتر احمدي نژاد از جانب هر سه نامزد محترم نقد مي شود و اين براي دولت يك بركت است. چرا كه امكان نقد، تفكر و داوري عقلاني مردم را فراهم مي كند. دولت نهم كارنامه مطلوب و مثبتي دارد لذا احتياجي به فضاسازي هاي احساسي و عقلانيت گريز نيست. نقدهاي منتقدين عيار عملكردها و موفقيتهاي دولت نهم را براي مردم مشخص مي كند. اعتماد: انتخابات و «حق شهروندي» ساسي مانکن «انتخابات و حق شهروندي ساسي مانکن»عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد به قلم فرزانه روستايي است كه در آن ميخوانيد؛ديدار آقاي مهدي کروبي با خوانندگان جوان که ساسي مانکن نيز در ميان آنان بود و باانگيزه طرح مشکلاتشان درخواست ملاقات با وي را مطرح کرده بودند احتمالاً براي جلب طيف گسترده يي از آراي جوانان شادمان صورت گرفت که بنا بر مقتضيات سني و عواقب نوع پرورشي که در نظام آموزش و پرورش از سر گذرانده اند دنيا را از منظر ريتم و ادبيات هجو گونه عاشقانه مي بينند. منظورم طيفي است که منطقاً تا دو سه دهه ديگر صاحبان و اداره کنندگان اين ملک خواهند بود و فرصت خواهند داشت با دنياي متفاوت ذهني شان ارزش هاي آقاي کروبي و سه نامزد ديگر رياست جمهوري ديگر را به چالش بگيرند. بي ترديد ميليون ها جواني که دوران شادمان جواني شان را با نغمه هاي توليدي ساسي مانکن مي گذرانند، دنياي خود را متفاوت از چهار نامزد رياست جمهوري خواهند ساخت کمااينکه اين آقايان اگر امروز اين گونه اند سال هاي جواني خويش را به گونه ديگري گذرانده اند. بدين لحاظ ديدار مهدي کروبي با خواننده جواني که همنشين خلوت و شادماني ميليون ها ايراني پا به سن نگذاشته است، اتفاقي کم نظير و تحسين برانگيز است که مي تواند نشانه هايي از دعوت طيف هايي را دربرداشته باشد که همواره نه تنها به هيچ انگاشته شده اند بلکه حتي در رسانه ها و تبليغات رسمي وجودشان انکار مي شود. براي مطالعه ريشه هاي دانسته يا ندانسته شده ديدار يک نامزد رياست جمهوري با خواننده و آهنگسازي که حتي بردن نام آن منشاء استهزا و خشم مراجع رسمي و روشنفکري مي شود، ضروري است به ابتدايي ترين «حق هايي» برگرديم که ميزان بهره مندي آدم هاي زاييده شده در قلمرو ايران را مشخص مي کند و براساس آن اين نکته را مورد مداقه قرار دهيم که آيا تفاوت گفتمان ساسي مانکن و هوادارانش مي تواند موجب سلب حقوق شهروندي از آنان شود يا اساساً داشتن شناسنامه ايراني و کد ملي کشور ايران موجب پديد آمدن حقي مي شود که دارنده آن را مجاز مي سازد متناسب با شرايط خود در اين مملکت زيست کند.بسياري از جوامع در حال گذار، يعني جوامعي که معيارها و ارزش هايي را وانهاده و تکليف خود را با فوران ارزش ها و معيارهاي جديد هنوز روشن نکرده اند، به خود اجازه مي دهند و اين حق را بر خود فرض مي دانند که اتباع کشور خود را به شهروند درجه يک، شهروند درجه دو و شهروند درجه هيچ تقسيم کنند و نيز اين حق را براي خود قائل هستند تا درجه هاي شهروندي را متناسب با منافع گردانندگان نظام سياسي جابه جا کنند. برخلاف قاعده فوق ساسي مانکن 23 ساله - و طيف وسيعي از ايرانيان که با فرهنگ متفاوت و دگرگونه رتبه «شهروند درجه هيچ» دريافت کرده اند - 17 سال پيش وارد سيستم آموزش و پرورش کشور شد و طي 12 سالي که دوران دانش آموزي را طي کرده حداقل هفته يي دو بار در مراسم دعاي کميل و دعاي ندبه در مدرسه حضور داشته و مسوولان امور پرورشي مدرسه نيز به صورت تمام وقت بر تربيت و پرورش او نظارت داشته اند تا اندکي انحراف و هواي نفس بر او تاثير نگذارد. او در کنکور سراسري شرکت کرده و دانشجوي رشته کامپيوتر يکي از دانشگاه هاي کشور است. روند تحصيلي و زندگي او حاکي از آن است که هيچ روال غيرمعمولي را طي نکرده و به غير از مواقعي که سي دي جديدي ارائه مي دهد، يک شهروند بي مساله است. با اين حال، خواندن شغل اصلي اوست اما بر اساس حرفه يي که به آن اشتغال دارد «هيچ کس» حساب مي شود. براي شفاف تر کردن پارادوکس هايي که بر اساس آن مي توان حق شهروندي احراز کرد يا از آن خلع شد لازم به يادآوري است که توليدات اين دارنده شناسنامه ايراني فاقد حق شهروندي، عمومي ترين نغمه يي است که حتماً و تقريباً در اکثريت قريب به اتفاق خانه ها و خانواده هاي ايراني شنيده مي شود. حتي فرزندان و نوه هاي کساني که حق شهروندي توزيع يا خلع مي کنند با ترانه هاي او کاملاً آشنا هستند و حتماً همه آهنگ هاي وي را در منزل دارند. حال چگونه مي توان فردي با اين ويژگي را شهروند درجه هيچ ناميد يا ديدار مهدي کروبي با او را غير واقع بيني دانست. چگونه است که در جوامع پيشرفته يي که براساس تجربيات آنان ماهواره به فضا پرتاب مي کنيم يا برد موشک هايمان را افزايش مي دهيم، خوانندگان بسيار بسيار مردمي يا جوان پسند رتبه مافوق شهروندي مي گيرند، مدال هاي درجه يک دريافت مي کنند و در مراسم ملي در رديف شخص اول کشور جاي مي گيرند. در مواردي نيز که شهرت آنان از قلمروهاي ملي فراتر مي رود، همين خوانندگان از طرف سازمان ملل به عنوان «نماينده صلح» جهاني معرفي مي شوند و به مناطق جنگي و بحران زده آفريقا اعزام مي شوند تا با ترانه هاي خود مردم را به دوري از خشونت و استقرار يافتن آرامش دعوت کنند. از ديگر ويژگي هاي جوامع در حال گذار که هيچ نظام ارزشي را جايگزين نظام ارزشي از هم فرو پاشيده سابق نکرده اند، اين است که سلب حق شهروندي را از دورترين لايه هاي اجتماعي که قرابت کمتري با نظام ارزشي حاکم دارند، شروع مي کنند اما به همان نقطه به پايان نمي رسانند. در چنين جوامعي نه تنها بي دفاع ترين اقشار اجتماعي فاسد، بي ريشه و عوامل دشمن شمرده مي شوند بلکه بر مبناي همان ملاک هاي انحصار طلبانه، دارنده هر انديشه يا معيار متفاوت از حاکمان سياسي نيز طرد، منکوب و لگدمال مي شود. به عبارت ديگر روند سلب شهروندي از شهروندان بدون دفاع و حاشيه نشين آغاز مي شود اما در ادامه دامان انديشمندان، دگر انديشان، منتقدان، متجددان و معترضان سياسي را نيز مي گيرد. همين روند در ادامه براي نويسندگان، شعرا و هنرمندان چارچوبي تعيين مي کند که چه بينديشند، چه شعري را بگويند و هنرمندان چه چيزي را زشت يا زيبا ببينند. همين نظام ارزشي در شرايطي که در يک مواجهه عادلانه «توان دفاع از خود را ندارد» خود را مجاز مي شمارد انبوه توليدات فرهنگي از جمله کتب، نوشته ها، اشعار سروده شده و نغمه هاي ضبط شده و فيلم هاي آماده اکران را در توقيف نگه دارد.آنچه نظام رتبه بندي شهروندان به شهروندان درجه يک و دو و هيچ به بار مي آورد، مهاجرت گسترده تحصيلکردگان، انديشمندان و در بهترين شرايط تحميل «در وضعيت خفقان نفس کشيدن» کساني است که تاب و توان مهاجرت را ندارند. جمله چندي پيش دولتشاهي مبني بر اينکه مي خواستند ما را بميرانند، حاکي از کارکرد چنين جرياني است. نظام توزيع ناعادلانه حق شهروندي و سلب حق شهروندي در اوج اعمال اقتدار خود و هنگامي که حتي با زنداني کردن مخالفان و ناراضيان هم نمي تواند نظامي يکدست را فراهم آورد، اين حق را براي خود قائل است که حق نفس کشيدن را از دگرانديشان دور و نزديک سلب کند. شايد آلمان شرقي تا پيش از حادثه عظيم فروپاشي ديوار برلين و سرنگوني رژيم جمهوري دموکراتيک در سوم اکتبر 1990 تنها نمونه منحصر به فرد از کارکرد و ثمره وجود چنين پارادوکس اجتماعي در تاريخ معاصر باشد. جمهوري دموکراتيک آلمان شرقي به صورت رسمي بر اساس ملاک ها و معيارهاي کمونيستي اتحاد جماهير شوروي اداره مي شد اما جوانان اين کشور کار خود را مي کردند و بر اساس فرهنگ جاري در آلمان غربي تربيت مي شدند. نتيجه چنين پارادوکسي منجر به ايجاد دوگانگي و سپس شکافي عميق بين مردم و حاکميت سياسي در آلمان شرقي شد که در نهايت طي چند روز درگيري به فروپاشي ديوار برلين و سپس محو شدن نظام سياسي آلمان شرقي منجر شد. شايد اين مباحث را فقط در آستانه انتخابات که فضاي سياسي بازتري اعمال و تحميل مي شود، بتوان مطرح کرد اما جوان 23 ساله يي که بدون هيچ گونه امکاني توانسته به خلوت نه صدها هزار که به خلوت ميليون ها جوان ايراني نفوذ کند، خوب يا بد، زشت يا زيبا نماد دگرگونه بودن و نماد امکان پذير شدن غيرممکن ها در شرايط غيرممکن ها و يک استثناست.اگر نامزدهاي رياست جمهوري دفاع از حقوق دورترين و بي دفاع ترين لايه هاي اجتماعي، فرهنگي و گرايشات سياسي را در برنامه خود بگنجانند، امري که دفاع از آن مستلزم پرداخت هزينه هايي خواهد بود، در آن صورت موفق به تثبيت معيار ثابتي از «شهروند ايران» بودن خواهند شد که جامعه ما به شدت محتاج و تشنه آن است. فقط در آن صورت است که جامعه ما به جاي تبعيض و تهديد و ترس و دورويي و چاپلوسي نهادينه شده، فرصت آزمودن آرامش را نيز خواهد داشت و صد البته همزيستي مسالمت آميز با خودمان را که به شدت با آن بيگانه شده ايم. جمهوري اسلامي: شركاي جرم آمريكا در ترويج تروريسم «شركاي جرم آمريكا در ترويج تروريسم»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛اعترافات « ابوعمر البغدادي » رئيس تشكيلات تروريستي « القاعده » در عراق به ابهامات فراواني در باب عملكرد مشترك آمريكا مصر و عربستان تحت پوشش اين تشكيلات تروريستي پايان داده ولي هنوز هم سئوالات فراواني در اين خصوص بدون پاسخ باقي مانده است . « البغدادي » در يك اعتراف تلويزيوني فاش كرد كه مصر و عربستان تحت پوشش « نهادهاي خيريه » به تامين نيازهاي مالي ـ تداركاتي القاعده در عراق سرگرمند و بخش ديگري از نيازهاي مالي القاعده با راهزني سرقت آدم ربائي و زورگيري از پيمانكاران و مقامات حكومتي تامين مي شود. وي به همكاري و همدستي بعثي ها در عمليات تروريستي با هدف دامن زدن به اختلافات شيعه و سني و ايجاد فتنه مذهبي اعتراف كرد و هدف نهائي را باز گرداندن بعثي ها به قدرت در عراق دانست . افشاي اين اطلاعات اگرچه بردانسته ها درخصوص مسائل پشت پرده عمليات تروريستي در عراق چيز تازه اي را نمي افزايد ولي اعتراف به آن توسط عناصر اصلي القاعده در عراق تازگي دارد. اين نكته بويژه پس از درخواست رسمي اخير « رابرت گيتس » وزير دفاع آمريكا از عربستان براي پيوستن به جبهه مقابله با طالبان در پاكستان اهميت بيشتري پيدا مي كند و تلاشهاي واشنگتن براي سرپوش گذاشتن بر نقش مستمر آمريكا در ايجاد تقويت و هدايت شبكه تروريستي « القاعده » و طالبان را در مقياس وسيعي خنثي مي كند. با توجه به تقدم زماني دستگيري « البغدادي » در سوم ارديبهشت 88 نسبت به زمان درخواست « گيتس » از مقامات رياض اين احتمال وجود دارد كه حتي رسانه اي كردن اين طرح نيز عمدتا بخاطر تحت الشعاع قرار دادن اعترافات بعدي البغدادي و مهار تاثيرات آن بر همكاريهاي مشترك آمريكا مصر و عربستان صورت گرفته باشد. با اينحال دعوت علني آمريكا از رياض براي نقش آفريني آشكار در پاكستان مفاهيم ديگري را نيز در بر مي گيرد و صراحتا رياض را به « شريك جرم آمريكا » در ايجاد كانون بحران در پشت مرزهاي شرقي جمهوري اسلامي ايران تبديل مي كند. نبايد از نظر دور داشت كه از ابتدا هم گروهك تروريستي طالبان براساس يك طرح آمريكائي با بودجه عربستان توسط ركن دوم ارتش پاكستان شكل گرفت و در افغانستان به قدرت رسانيده شد. طرح اشغال افغانستان و اكنون نيز نفوذ و پيشروي طالبان در خاك پاكستان صرفا بعنوان مراحل بعدي همان طرح بمنظور پيچيده تر ساختن اوضاع و افزودن بر مخاطرات بحران صورت گرفته است و نه تنها « تغيير ماهوي » در اصل طرح به وجود نياورده بلكه ميزان نقش آفريني و حضور همين مولفه ها را در اصل طرح تروريستي « طالبان و القاعده » افزوده است . ناگفته پيداست كه فعاليت و شرارت هاي طالبان اگرچه براي منطقه « يك خطر » تلقي مي شود ولي براي واشنگتن « يك دستاورد » و « يك پيروزي » محسوب مي گردد و با تكيه برهمين ابزار است كه واشنگتن براي تامين اهداف منطقه اي و فرامنطقه اي خود زمينه سازي مي كند. با اين تفاوت كه خسارات شرارتهاي طالبان تا ديروز فقط متوجه افغانستان بود امروز گريبان پاكستان را گرفته و چه بسا فردا متوجه عربستان هم بشود. در واقع پاكستان با سرمايه گذاري برروي طالبان يك كانون بحراني را در پشت مرزهايش ايجاد كرده كه امروزه خود از بابت آن رنج مي برد. كاملا روشن است كه واشنگتن هم به سركوب طالبان چه در افغانستان و چه در پاكستان تمايل چنداني ندارد و به نظر مي رسد براي تامين اهدافش دقيقا به وجود آنها احتياج دارد تا با استناد به عمليات ايذائي و « بزرگنمائي خطر طالبان » ديگران را با خود همراه سازد. واشنگتن در شرايطي از رياض خواستار همكاري براي سركوب طالبان در پاكستان است كه عربستان بطور همزمان سرگرم تدارك نيازهاي « القاعده » در عراق است و گفته مي شود طيف حاميان القاعده و طالبان در عربستان با شاهزادگان سعودي نيز در تضاد و تقابل هستند و احتمال دارد كه روزي شاهد نقش آفريني آشكارتر آنها براي كسب قدرت در رياض باشيم . اگر اين حادثه رخ دهد در واقع عربستان دومين حامي طالبان و القاعده است كه سرمايه گذاري در اين زمينه دقيقا به زيان خودش تمام شده است . فصل مشترك تمامي اين حوادث اينست كه طالبان و القاعده ظاهرا از مدار تنظيمي خارج شده است اگرچه برخي شواهد نشان مي دهند كه حتي در همين موقعيت نيز همچنان توسط « سيا » مديريت مي شوند. مسئله اينست كه در بازيهاي سياسي ـ امنيتي مرتبط با القاعده و طالبان كمتر كسي در رياض واشنگتن اسلام آباد و كابل صادقانه حرف دلش را مي زند. نواز شريف از خطر طالبان سخن مي گويد و هشدار مي دهد و حال آنكه نزديكترين مناسبات را با آنها دارد و به نظر مي رسد بهترين مهره براي تحقق خواسته هاي طرفين در تعامل با طالبان باشد. واشنگتن هم از خيز تهاجمي طالبان در پاكستان بيشترين بهره ها را مي برد و دعوت از رياض براي همراهي در سركوب طالبان هم نمي تواند موضع واقعي « گيتس » باشد و عمدتا با اين هدف عنوان شده كه طرفهاي بيشتري را در ماجراي طالبان درگير سازد و چنين وانمود كند كه گويا واشنگتن در صف مقابل طالبان ايستاده است! پاسخ رياض به پيشنهاد « رابرت گيتس » وزير دفاع آمريكا مبني بر همكاري در جهت سركوب و نابودي طالبان در پاكستان هرچه باشد در اين نكته ترديدي نيست كه همكاري بدفرجام عربستان و مصر در تامين هزينه هاي گروههاي تروريستي در عراق و افغانستان آنها را به « شركاي جرم آمريكا » در ترويج تروريسم در دنياي اسلام تبديل كرده و روزي بايد به خاطر خيانت هاي خود پاسخگو باشند و تاوان سنگين جنايات خود را بپردازند. چرا كه تا قبل از حضور تجاوزكارانه آمريكا در منطقه چنين پديده اي وجود خارجي نداشت . اعتماد ملي: مرو به خواب «مرو به خواب»عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد ملي است كه در آن ميخوانيد؛ديروز در سالروز بزرگداشت حماسه ملي دوم خرداد، شيراز و فارس به عنوان پايتخت فرهنگ، ادب و مهد روشنفكري رنگ و بوي ديگري داشت. مردم روشنفكر و فهيم شيراز ميزبان شخصيتي بودند كه اگرچه بدون اغراق بيشترين نقش را در تحقق اين حماسه غيرقابل انكار در سال 76 داشت ولي هيچگاه از نگاه واقعبينانه و عملگرايانه خود فاصله نگرفت. هيچگاه نخواست چون كفي روي آب ظاهرنمايي كند، بلكه به عنوان جزئي از اين درياي بيكران در تاريخ ايران زمين و جنبش اصلاحي آن ماندگار خواهد بود. آري، ديروز فارس پذيراي شخصيتي بود كه بحق شيخ اصلاحات نام گرفت و با تمام وجود به استقبالش شتافتند. برگزاري يادبود اين حماسه ملي در شيراز از سوي ستاد انتخاباتي آقاي كروبي، به عنوان اولين سفر رسمي تبليغاتي ايشان و استقبال پرشور، به يادماندني و بينظير مردم اصلاحطلب شيراز پيام خاصي براي افكار عمومي كشور داشت و آن پيام اين بود كه تكرار حماسه 2 خرداد در 22 خرداد دور از دسترس نيست، به شرط آنكه از اين رودخانه پهناور باريكههايي نسازند و نخواهند كه در مسير طبيعي آن انحراف ايجاد نمايند، اگرچه انحراف در اين مسير، در درازمدت غيرممكن است ولي دسترسي به هدف را در كوتاهمدت سخت و مشكل مينمايد. آري همچنان كه در حماسه 2 خرداد 76، حركت از فارس و شيراز آغاز شد و شروع حركت مجدد خاتمي فارس و شيراز بود كه داراي پيام خاص براي همه بود، آغاز سفر تبليغاتي رسمي آقاي كروبي از شيراز نيز نشان داد كه جنبش اصلاحطلبي ملت ايران مسير خود را كوركورانه و بيهدف طي نمينمايد، و هيچكس را ياراي انحراف در مسير آن نيست بلكه اين حركت كاملا آگاهانه و هدفمند است و خود به گوشزد كردن ايرادات و اصلاح انحرافات مدعيان اصلاحطلبي ميپردازد و صرفا پذيراي رفتار و حركتهايي است كه كاملا منطبق با اصول و معيارهاي اصلاحطلبانه است، چراكه جنبش اصلاحطلبي ملت ايران رابطه مريد و مرادي با هيچكس در طول تاريخ نداشته و از تقليد كوركورانه بيزار است و لذا اگر كساني احساس كنند كه از اعتبار و حيثيتي كه از سوي اين جنبش كسب كردهاند ميتوانند برخلاف معيارها و ضوابط اصلاحطلبي، در روند طبيعي آن مشكل ايجاد نمايند. به بيراهه ميروند و بايد حركت خود را اصلاح نمايند والا تاريخ در مورد آنها قضاوت بدي خواهد داشت. متاسفانه وضعيت بدي كه اين روزها برخي دوستان به آن دچار شدهاند و مشي عملي آنها هيچگونه سنخيتي با مشي تجددطلبانه، نوانديشانه و روشنفكرانه آنها ندارد و در تلاش مصادره جنبش اصلاحطلبانه آن هم به نفع كساني هستند كه نهتنها هيچگونه نقشي در آن نداشتهاند بلكه وجود چنين جنبشي را در افكار عمومي جامعه ايران منكر ميشوند و آن را ساخته و پرداخته افراد خاصي ميدانند و هزينههايي را بر اين جنبش وارد ميكنند و در تاريخ ايران از آن به بدي ياد خواهد شد. در هر حال صحيح اين است كه اجازه داده شود كه اين جنبش عظيم و مردمي بدون نياز به قيم و حركتهاي قيممآبانه مصاديق خود را يقين نمايد از اعمال و سياستهاي نظامي و آمرانه در آن اجتناب شود همچنان كه يكي از اصول حاكم بر آن نفي چنين شيوههايي است. و چه زيبا، شيخ شيراز كه لسانالغيب بودن وي شهره خاص و عام است با اين جريان همراهي مينمايد، همچنان كه در تفألي به ديوان حافظ شيراز در مقبرهاش اينگونه ارائه طريق نموده است كه: بيا كه رايت منصور پادشاه رسيدنويد فتح و بشارت به مهر و ماه رسيدز قاطعان طريق اين زمان شوند ايمنقوافل دل و دانش كه مرد راه رسيدكجاست صوفي دجال فعل ملحد شكلبگو بسوز كه مهدي دين پناه رسيدمرو به خواب كه حافظ به بارگاه قبولز ورد نيمشب و درس صبحگاه رسيد سرمايه: نقد سخنان ميرحسين «نقد سخنان ميرحسين»عنوان سرمقالهي روزنامهي سرمايه به قلم عباس آخوندي است كه در آن ميخوانيد؛ پس از 20 سال ميرحسين موسوي روي صفحه تلويزيون حاضر شد تا با مردم سخن بگويد. اما اين بار در کسوت يک نامزد انتخابات رياست جمهوري. براي کساني که سني از آنها مي گذرد و دوران نخست وزيري ايشان را به خاطر دارند، اين برنامه بسيار خاطره انگيز بود. ياد آن زمان ها که ميرحسين براي گزارش به مردم در تلويزيون حاضر مي شد و مشکلات کشور در حال جنگ را صادقانه با ايشان در ميان مي گذاشت و از آنها مي خواست که در برابر دشمن پايداري کنند و به آنچه دارند قانع باشند و با هم و با پشتيباني از يکديگر کشور را به پيش ببرند. نسل من به ياد دارد که حتي آن زمان ها موسوي موضوع پيشرفت و توسعه کشور را فراموش نکرده بود و بنيان بسياري از پروژه هاي بزرگ صنعتي همان زمان گذاشته شد. دنياي اقتصاد: اقتصاد ايران در فرداي انتخابات «اقتصاد ايران در فرداي انتخابات»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم دکتر سيداحمد ميرمطهري است كه در آن ميخوانيد؛خبرها کوتاه است: فرهنگيان در فيش حقوقي ارديبهشت، تمام مبالغ تفاوت احكام خود را بر اساس قانون مديريت خدمات كشوري دريافت خواهند كرد. از سوي ديگر، پنج ميليون و 500هزار نفر از مشمولان مرحله دوم سهام عدالت شامل روستاييان و عشاير از هفته گذشته ... ... مشمول دريافت 80هزار تومان سود سهام عدالت شدند. همچنين، اعلام شد: مابهالتفاوت افزايش حقوق مستمريبگيران تامين اجتماعي همراه با حقوق خرداد آنها پرداخت ميشود. اين مابهالتفاوت شامل افزايش حقوق سه ماه بهار بازنشستگان تامين اجتماعي است که اوايل خرداد پرداخت ميشود. هرکدام از اين مصوبات حائز بار مالي سنگيني براي اقتصاد ايران هستند. مثلا بر اساس مصوبه افزايش حقوق فرهنگيان، حقوق فرهنگيان مرد بين 70 تا 150هزار تومان و بانوان فرهنگي بين 50 تا 100هزار تومان افزايش يافته است. گفتني است در حال حاضر بيش از يك ميليون و 200هزار نفر در آموزش و پرورش فعاليت ميكنند كه تقريباً 90درصد آنها مشمول اين افزايش حقوق ميشوند. مواردي که در بالا از آن نام بردم، تنها سه نمونه از تزريق گسترده نقدينگي به اقتصاد ايران در آستانه دهمين انتخابات رياست جمهوري است و ميدانيم كه هزينههايي از اين دست، محدود به موارد يادشده نيست. بدون ترديد، هيچکس با بهبود وضعيت معيشتي فرهنگيان، بازنشستگان، روستاييان و عشاير و گروههاي کمدرآمد شهري و روستايي مخالف نيست. ولي شيوههايي از اين دست، تبعاتي براي اقتصاد ايران دارد و در ميانمدت تاثيراتي بر اقتصاد ايران خواهد گذاشت که ميتواند تاثير معکوس بر بهبود وضعيت درآمدي و نيز رشد و توسعه اقتصادي کشور داشته باشد. طبعا يکي از نخستين پيامدهاي افزايشهاي اين گونه رشد ميل به مصرف در اين گروههاي درآمدي است. در شرايط رکود کنوني اقتصاد، البته افزايش ميل به مصرف تاثيراتي موقتي و زودگذر روي بهبود عملکرد اقتصادي دارد و اما از آن مهمتر تاثيراتي در شکلگيري الگوي مصرفي دارد که با توجه به سياست تثبيت ارزي ميتواند بهشدت ضدمولد باشد. نکته بعدي آن است که افزايش شديد هزينههاي عموميدر ماههاي نخست سال پيامدهاي محدودکننده شديدي روي استمرار هزينههاي عموميدر ماههاي بعدي خواهد گذاشت. بدون ترديد هزينههاي جاري دولت از انعطاف چنداني برخوردار نيست که طي ماههاي بعد امکان کاهش آن وجود داشته باشد. از اين رو، بيشترين آسيب ناشي از هزينههايي که بهسرعت طي هفتههاي اخير در اقتصاد ايران انجام ميشود، بر روي هزينههاي عمراني اقتصاد خواهد بود. کاهش هزينههاي عمراني نيز تعميق و تشديد رکود و بيکاري را به همراه دارد. از اين رو، با اين شيوه هزينهکردن دولت در ماههاي نخست سال بي آن که پيآمدهاي آن بر سرنوشت ماههاي آتي اقتصاد ديده شود، کانديداي پيروز در انتخابات، خواه رييس جمهور محترم کنوني و خواه هر يک از سه کانديداي محترم ديگر، با شرايط دشواري مواجه خواهد بود. در اين شرايط تنها دو امکان پيش رو است. يا آن که بنشينيم و آرزو کنيم بهاي فروش نفت طي ماههاي آتي افزايش يابد تا حفظ سطح کنوني هزينهها امکانپذير باشد يا آن که منتظر بروز شوك در بازار ارز باشيم كه چنانچه غيرقابل مديريت شود، فوريترين پيامد آن رشد تورم خواهد بود. در عين حال که به سبب کاهش ناگزير هزينهها طي ماههاي باقيمانده سال، پيامدهاي رفاهي اقدامات يادشده خيلي زود رنگ ميبازد. قدس: فتح خرمشهر ؛ تبلور فرهنگ پايداري «فتح خرمشهر ؛ تبلور فرهنگ پايداري»عنوان سرمقالهي روزنامهي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن ميخوانيد؛ سوم خرداد يادآور يکي از به يادماندني ترين حماسه هاي دوران دفاع مقدس است که رزمندگان و جان برکفان انقلاب با رشادتهاي بي نظير خويش الگوي نويني در رويارويي با متجاوزان بعثي آفريدند. با تجاوز رژيم بعث عراق به خاک ايران، خرمشهر پس از 34 روز مقاومت دليرانه سپاه و نيروهاي مردمي در چهارم آبان 1359 به اشغال دشمن درآمد و پس از گذشت 19 ماه در سوم خرداد 1361 در عمليات بيت المقدس آزاد شد. حاميان صدام پيشتر امکان مقابله و دفاع را از سوي نيروهاي ايران امري دشوار ارزيابي و کارشناسان و ايدئولوگهاي نظامي، پيروزي قريب الوقوع متجاوزان عراقي را پيش بيني مي کردند. به همين دليل، صدام در مصاحبه اي با اتکا به نيروهاي نظامي خويش و پشتوانه حاميان و اربابانش اعلام نمود: «اگر ايرانيها بتوانند خرمشهر را فتح کنند من کليد طلايي بصره را به آنها مي دهم.» سوم خرداد 1361 ، محاسبات و برآوردهاي صداميان در هم شکست و ثابت کرد اراده هاي مصمم مي تواند حتي با وجود بي بهره بودن از فناوري روز با اتکا به مؤلفه هاي معنوي، دشمن را به پذيرش شکست وادار نمايد که اعتراف رسانه هاي جهان گواه آن است. اين دستاورد سياسي- نظامي به جهانيان فهماند شجره طيبه انقلاب اسلامي مي تواند در مقابل طوفانهاي سهمگين دشمنان ايستادگي کند و اين مهم بر پندار دشمنان نظام که «مي توان انقلاب اسلامي را از طريق حمله نظامي سرنگون نمود» خط بطلان کشيد. پيروزي در اين عمليات نشان داد علت رکود و کندي پيشرفت عملياتها در جبهه هاي جنگ تا زمان ياد شده به دليل حاکميت ليبرالهايي بود که ذائقه سياسي- نظامي سرسپرده آنها اجازه حضور و خلق حماسه را به رزمندگان اسلام نمي داد، اما پس از سقوط ايده وابستگي و حذف چهره هاي خائن، با وجود نابرابري در امکانات و فناوري نظامي، ايران در رويارويي با عراق و حاميانش توانست با پيشرويهاي پي در پي، دشمن را در تنگناهاي جدي قرار دهد. سوم خرداد نشان داد جمهوري اسلامي به ابزار دفاعي جديدي معطوف به انسان محوري با رويکرد اهتمام به فرهنگ شهادت طلبي دست يافته است که مي تواند دشمن را تعقيب و با وجود همه توانمنديهاي نظامي اش توازن را در جبهه ها به نفع ايران رقم بزند. فتح خرمشهر ثابت نمود ايران به عنوان يک قدرت نو ظهور در عرصه مناسبات منطقه اي و جهاني مي تواند به عنوان بازيگر مستقل ايفاي نقش نمايد. بروز مؤلفه هاي جديد قدرت در کنار ابزارهاي مادي آن محاسبات کارشناسان غربي را برهم زد و اين ادعا را تأييد نمود که شاخصهاي متافيزيکي قدرت، ابزارهاي جديدي هستند که پذيرفتن آنها از سوي دشمنان ايران امري اجتناب ناپذير است. از سوي ديگر، اقدامهاي مسلحانه منافقين و فرار بني صدر خائن به ايجاد چالشهاي امنيتي و ارائه تصويري ناامن و بي ثبات در داخل جمهوري اسلامي ايران منجر گرديد و کشور را در مقابل مداخله خارجي آسيب پذير کرده بود، اما فتح خرمشهر پايداري سياسي و تأمين ثبات سياسي در برابر چالشهاي امنيتي و مداخله خارجي را به ارمغان آورد. البته اين امر بيانگر نقش بي بديل امام(ره)، مردم، مديريت دفاعي- امنيتي و سياسي کشور مي باشد. پر واضح است، پرداختن به افتخارات دوران گذشته تنها بازگويي تاريخ نيست، بلکه واکاوي عملکرد گذشته از دفتر مقاومت و شهادت، پيوند ديروز به امروز است، آنها که در گذشته با احساس تکليف در دفاع از آرمانهاي انقلاب اسلامي به صحنه آمدند، امروز نيز همان وظيفه را در عرصه نرم افزاري براي خود قائل هستند. اين روحيه ايستادگي و اراده استوار با وجود تحميل انواع محدوديتها عليه جمهوري اسلامي، پيشرفتهايي همه جانبه را به رخ جهانيان کشيده است. دستاوردهاي انرژي هسته اي و پيشرفتهاي متعدد در حوزه هاي علمي بويژه در عرصه هوا فضا توانسته است ايران را در زمره کشورهاي معدود برخوردار از فناوريهاي قابل اعتناي جهاني قرار دهد. استمرار اين حرکت، امروزه ايران را به قدرتي منطقه اي تبديل نموده است. اعتراف دوست و دشمن مبني بر نقش جمهوري اسلامي در فرآيندهاي منطقه اي و جهاني گواه اين مدعاست، البته اين سخن بدان معنا نيست که توانمند شدن ايران تهديدي براي همسايگان باشد، بلکه استراتژي جمهوري اسلامي تعامل با کشورها بويژه دولتهاي اسلامي و منطقه بوده و عملکرد 30 ساله نظام اسلامي بيانگر توسعه روابط و تلاش براي تحکيم ثبات در منطقه است. تثبيت دستاورد فتح خرمشهر و دفاع مقدس تاکنون توانسته است بازدارندگي را براي جمهوري اسلامي به ارمغان بياورد. بدون ترديد، اگر ايده ايستادگي با موفقيتهاي سلسله عملياتهاي دوران 8 ساله دفاع مقدس نهادينه نمي گرديد، تاکنون جمهوري اسلامي بارها در معرض تهاجم دشمنان قرار گرفته بود. تحکيم روحيه مقاومت سبب گرديده است دشمنان کانوني ايران اعم از منطقه اي و فرا منطقه اي فقط به جنگ رواني بسنده کنند و هر بار با پاسخهاي قاطع دولتمردان جمهوري اسلامي، عقب نشيني نمايند. از سوي ديگر، الگوي شهادت طلبي و حماسه هاي ماندگار دوران دفاع مقدس که تجلي ايمان و فداکاريهاي رزمندگان دفاع مقدس مي باشد، براي نسل سوم انقلاب الهام بخش بوده و دولتمردان مي توانند با ايجاد پيوند بين نسلي، بستر بهره گيري از تجربيات فرهنگ پايداري را فراهم و اين مهم را به مديريت کلان کشور تزريق نمايند. بدون ترديد، اکنون که کشور در آستانه يکي ديگر از فرآيندهاي سياسي، يعني انتخابات رياست جمهوري قرار دارد، ملت بزرگ ايران با احساس تکليف براي حمايت از دستاوردهاي انقلاب اسلامي در بيست و دوم خرداد صحنه ديگري از «شکوه حماسه ملي» را با حضور حداکثري خود به نمايش خواهند گذاشت تا به جهانيان ثابت نمايند حماسه سوم خرداد، دستاورد حمايت از آرمانهاي انقلاب اسلامي مي باشد. صداي عدالت: تعريف اصولگرايي تخريب «تعريف اصولگرايي تخريب»عنوان سرمقاله روزنامه صداي عدالت به قلم محمدعلي جهاني پور است كه در آن مي خوانيد؛ اخيرا تماميت خواهان براي لاپوشاني هر آنچه در اين 4 سال در راستايي غير از منافع ملي انجام داده اند از واژه تخريب استفاده مي كنند. نمي دانيم از منظر اصولگرايي تخريب به چه معناست ولي اين مساله مسلم است كه در حال حاضر هر انتقاد منصفانه اي كه از دولت شود و آنها قادر به پاسخگويي منطقي نباشند تخريب محسوب مي شود. اينكه اگر ميرحسين موسوي مي گويد يك ميليارد دلاري كه طبق گزارش ديوان محاسبات در جريان تفريغ بودجه گم شده به كجا رفته و دولت بايد پاسخگو باشد از منظر آنها تخريب محسوب مي شود.اگر بخواهيم تخريب را مطابق اصطلاح رايج آن در نظر بگيريم دولتمردان نهم بزرگترين تخريبگران تاريخ انقلاب بوده اندو در اين 4 سال دو اصل مهم براي پايداري نظام تخريب شد. قانون و مردم.منكوب كردن مجلس شوراي اسلامي (مجالس هفتم و هشتم) كه هردو اصولگرا بوده اند و ايستادگي بيهوده دولت در مقابل برخي مصوبات مجلس مساله اي نيست كه بشود آن را كتمان كرد. نتيجه اين عملكرد اين بوده كه هم اكنون حداد عادل و لاريجاني روساي مجلسين در فاصله حدود 18 روز مانده به انتخابات حاضر نيستند صراحتا از احمدي نژاد حمايت كنند. استبداد راي نه تنها در اقتصاد داخلي و سياست خارجي بلكه در تعامل با مجلس اصولگرا هم مشهود بود كه حتي در اين مورد كار به ميانجيگري مقام معظم رهبري كشيد . مقابله با مصوبات قانوني چيزي جز تخريب قانون نيست و اگر بگوييم تمام مشكلات سياسي و اقتصادي ما در اين سالها از همين تخريب قانون به وجود آمده چيزي به گزاف نگفته ايم همانطور كه ميرحسين موسوي هم احساس خطر كرد و براي احياي اجراي قانون آمد. اما از قانون كه بگذريم شعور سياسي و اخلاقي مردم در اين سالها آماج حملات دولتمردان نهم قرار گرفته كه اوج آن در اين يك ماه اخير بود و در جريان سفر هاي استاني احمدي نژاد و پخش سيب زميني و پرتقال رايگان و پولهايي كه سرازير مي شود براي آراي مردم. اذعان و اعتراف فرهاد رهبر رئيس دانشگاه تهران در پخش كارتهاي اعتباري 50 هزار توماني در ميان هزاران دانشجوي دختر چه چيزي را ثابت مي كند جز تخريب شعور سياسي مردم؟ هر چند تخريبهاي ديگري در اين 4 سال اتفاق افتاد و مايه تاسف و تاثر مردم شد. دولت نهم در 2 سال اول حكومتش دائما كوچكترين مشكل را كه بر سر راهش احساس مي كرد تمام تقصيرها را بر گردن دولتهاي هاشمي و خاتمي مي انداخت و بيشترين هجمه ها عليه خاتمي و هاشمي صورت گرفت. تخريب پيامبر اسلام(ص) در آزمون ضمن خدمت فرهنگيان و تخريب مراجع عظام تقليد در گفته هاي مشاوران احمدي نژاد نيز صورت گرفت . اينكه مراجع حق ندارند در كار دولت دخالت كنند يا اگر دولت بخواهد به حرف تمام مراجع گوش دهد سنگ روسنگ بند نمي شود از نمونه هاي تخريب مراجع بود.اما اينها همه تخريب نيست. تعريف اصولگرايي تخريب اين است كه ميرحسين موسوي حق ندارد از آن يك ميليارد دلار حرف بزند يا بگويد كه دولت با 300 ميليارد دلار پول نفت در اين 4 سال چه كرد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري «تحقق ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري «تحقق ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز اير ان در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم «تحقق يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز اير ان در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم «تحقق يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها