واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: فکر می کنم او همچون سابق، به من علاقمند نیست، به من بی توجه شده است، احساس می کنم بود و نبود من برای او هیچ فرقی نمی کند، فکر می کنم از زندگی با من خسته شده و به خاطر بچه ها و آبرویش فقط تحملم می کند، هر چه قدر صبوری می کنم و خودم را به بهانه های مختلف (سر کار مشکلی برایش پیش آمده، نگران شرایط خانواده اش است، گاهی آدما بی حوصله می شوند،...) متقاعد می کنم که هنوز مرا دوست دارد و علاقمند به زندگی مشترکمان است، انگار بی فایده است و روز به روز بدتر می شود و از من دورتر. وقتی از او پرسیدم: چرا چنین فکر می کند و آیا از همسرش رفتار خاص و مشکوکی را دیده است که باعث شده چنین فکر کند، پاسخ داد: بله، اوایل زندگی، نه خیلی پیشتر از آن ،کمی بیشتر تامل کرد و گفت: به غیراز دوران نامزدی، اون هم همان اوایل آشنایی مان و چند بار در دوران عقد، به من ابراز علاقه نکرده و اصلا به من نگفته دوست دارم. بارها هم از او خواسته ام و علتش را جستجو کرده ام اما او تغییری در رفتارش نمی دهد و به حرفایم توجهی نمی کند و می گوید داریم زندگی می کنیم، انگار نا شنوا شده و یک گوشش در و گوش دیگرش دروازه. شما جای من بودید با این شوهر کم حرف و بی احساس چه می کردید؟ احساس شکست در زندگیم می کنم، آیا او واقعا بی احساس است یا این که دیگر به من علاقمند نیست؟ تصور هر دو شق آن مرا ناراحت و دلسرد می کند. --------------------------------------------------------- آنچه که شما، در مقدمه این مقاله مطالعه فرمودید، مشکل اکثریت قریب به اتفاق بانوان است که پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از زندگی مشترک، این احساس برآنان مستولی می شود و گاها چنان ذهن بانوی خانه را مشغول می سازد که زمینه بی اعتمادی و مشاجره زناشویی را فراهم می سازد. در نوشته ای که پیش حضور دارید، به چند نکته اساسی و کاربردی در جهت نقش اساسی بانوی خانواده در چگونگی هدایت و سوق دادن مرد زندگی شان به ابراز احساسات و یاری آنان دراین امر اشاره می کنیم. - به خاطر اینکه همسرتان به لحاظ احساسی فعال نیست و کمتر ابراز علاقه و محبت می کند، وی را سرزنش نکنید. بهتر است به او حق بدهید چرا که این یکی از تفاوت های جنسیتی است، زبان احساسات و عواطف برای زنان به مثابه زبان اول است در حالی که برای مردان به مثابه زبان دوم. از همسرتان انتظار نداشته باشید که در ابراز احساساتش به مانند شما باشد و راحت و روان آن را ابراز نماید. لذا بهتر است به او فرصت دهید تا با احساساتش ارتباط برقرار نماید و او را در بیان احساساتش یاری نمایید وتمایل و ممارست وی در ابراز عواطفش را تحسین کنید تا به مرور زمان مهارت لازم را کسب کند. - هرگاه همسرتان در ابراز احساساتش با مشکل مواجه شد، شما می توانید با پرسش سوالاتی از وی، او را از یک لایه احساسی به لایه بعدی احساسش هدایت کنید تا او بتواند به راحتی آنها را ابراز نماید و از آن لایه های احساسی به راحتی رد شود. مثلا، اگر همسرتان ناراحت است پرسش های ذیل را به ترتیب از او بپرسید: چرا از من یا ... ناراحت و دلگیر هستی؟ من چه کار کردم که شما ناراحت شده اید؟ همین الان چه چیزی ناراحتت کرده است؟ چه موضوعی باعث شده که دلگیر و سرخورده شوی؟ می ترسی اتفاق خاصی بیفتد؟ علت نگرانی ات چیست؟به او فرصت دهید و همچون یک بازجو برخورد نکنید، اجازه دهید مرحله ابراز احساسات به آرامی پیش رود و وی شخصا به جواب، سوالات شما دست یابد و آنها را بیان کند. - شما و همسرتان به هنگام ابراز احساسات ، از یک الگوی مشخصی که فی مابین خود متعهد شده اید تبعیت کنید و هر دویتان بر طبق آن عمل نمائید. این گونه نباشد که یکی از طرفین ملزم به اجرای آن باشد و دیگری خود را چندان متعهد به اجرای آن نداند. -فعالانه به صحبت های همسرتان گوش فرا دهید و هر از چند گاهی بهتر است گفته های او را آن گونه که متوجه شده اید برای او بازگو نمائید و از او سوال کنید که آیا به درستی متوجه منظور او شده اید یا نه. گوش دادن فعال و ارائه پسخوراند یکی از مهمترین ارکان ارتباط سازنده و مفید است که به موجب آن زوجین قادر خواهند بود به گونه ای موثر به احساسات یکدیگر گوش دهند. - برای مردها هیچ چیز ناراحت کننده تر از این نیست که احساس کنند، از طرف شریک زندگی شان درک نمی شوند و همسرشان به احساسات آنان هیچ توجه خاصی را مبذول نمی دارند؛ لذا بهتر است به همسرتان بگویید که او را درک می کنید و کاملا وضعیت روحی وی را می فهمید. -برای این که به او نشان دهید به خوبی شنونده صحبت هایش بوده اید و عمیقا وی را درک می کنید، با گفتار و نگاه خود، در برابر گفتار و رفتار او واکنش و عکس العمل نشان دهید. در ادامه به چندین روش که می تواند شما را در این رابطه یاری برساند، رهنمون می سازیم: *طبیعت مردان به گونه ای طراحی شده است که اصطلاحا "بینایی" به نظر می رسند، بدین جهت بهتر است به هنگام مصاحبت با همسر، برای نشان دادن توجه خود به او و القاء حس پذیرفته شدن و بودن وی از سوی شما، هراز چند گاهی سر خود را، به نشان تائید گفته های وی تکان دهید. *برای این که به او نشان دهید او را درک می کنید و تائیدش می کنید، با گفتن عباراتی چون"درست است، خب، آها، ... " کمک شایانی به او خواهید کرد تا راحتر و با اطمینان خاطر احساسات و عقایدش را بیان کند. نکته: یادآوری این نکته لازم و ضروری به نظر می رسد، خواننده جمله فوق دچار این اشتباه نگردد : عبارت فوق به این معنی نیست که شماهمواره بایستی با هر گفته همسرتان موافقت نمائید و وی را تائید کنید، بلکه بدین معناست که شما فقط از دریچه نگاه و اندیشه او نیز به موضوع توجه و التفات دارید و دیدگاه او را نیز درک می کنید. *برای نشان دادن احساس صمیمیت و نزدیکی به وی، او را نوازش کنید. لمس و نوازش جسمانی باعث خواهد شد که احساس نزدیکی و علاقه مندی طرفین افزایش یافته و مکالمه احساسی ارضاء کننده تری برقرار شود که به موجب آن، همسرتان راحتتر و بدون هیچ شبهه ای از اطمینان به شما، به خود این اجازه را بدهد که احساسات بیشتری را حس کرده و ابراز نماید . منبع: سايت تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]