واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اميدواري؛ نعمتي كه خدا بر تو داد
توحيد مفضل 13خدا شناسي در كلاس امام صادق عليه السلام براي اطلاع از موضوع بحث و فرايند آن حتماً سري به مقالات پيشين اين مجموعه بزنيد!... امام مفضل را در انبوهي از سوال و چرا غرق ميكند تا او را نعمتهاي نهان الهي كه از شدت آشكاري از ديدگان من و مفضل دور مانده آگاه سازد و بگويد كه ما چقدر در غفلت خود به خواب سنگين رفتهايم.اما تو دوست من!حتما اين چِراها را چندبار بخوان و در آن انديشه كن تا شايد نَمي بر چشمان خواب رفتهي دل شده و آن را بر اين همه تجلي و ظهور حضرت دوست بگشايد كه:يار بي پرده از در و ديوار در تجلي است يا اولوالابصار آفرينش انسان به صورت جفت (نر و ماده)چه كسي انسان را نر و ماده آفريد، جز آنكه او را براي تناسل پديد آورد؟ چه كسي او را براي تناسل پديد آورد جز كسي كه او را اميدوار آفريد؟چه كسي او را اميدوار آفريد و ابزار كار به او داد جز كسي كه او را كاركُن خلق كرد؟چه كسي او را كاركُن آفريد جز كسي كه او را نيازمند خلق كرد؟چه كسي او را نيازمند آفريد جز كسي كه اسباب رفع نياز را برايش پديد آورد؟ چه كسي اسباب رفع نياز را پديد آورد جز كسي كه ضامن رفع حاجتش شد؟چه كسي او را در ميان آفريدگان، با عقل و شعور ممتاز كرد جز كسي كه برايش پاداش و كيفر مقرر فرمود؟چه كسي او را چاره داد جز كسي كه او را توان چاره انديشي عطا كرد؟چه كسي به او چنين قدرتي داد جز آنكه بر او حجت را تمام كرد؟چه ميشد اگر خداوند مو و ناخن را چنان ميآفريد كه رشد نكنند تا آدمي به اصلاح و كوتاه كردن نيازمند نباشد؟چه كسي كارهاي او را كه او قادر به چاره انديشي آنها نيست چاره كرده جز كسي كه كس قادر بر شكر واقعي او نيست؟در آنچه گفتيم خوب انديشه نما، آيا ذرهاي در اين سازماندهي و نظم و ترتيب، ناهماهنگي ميبيني؟ براستي كه خداوند از آنچه وصف ميكنند پيراسته است. (انعام، آيه 100) قلب و پيوند آن با ريهاي مفضل! اينك قلب را برايت شرح ميدهم:بدان در برابر روزنههاي شش، روزنههايي نيز در قلب است تا قلب حرارت نگيرد. تا جايي كه اگر اين روزنهها ناهماهنگ گردند و ترتيب و تقابل را از دست بدهند نسيم و نفس به دل نميرسد و آدمي هلاك ميگردد. آيا هيچ هوشمند و خردمندي ميپندارد كه اين از سر خود چنين باشد و آيا عقل او سخنش را تصديق مينمايد؟اگر لنگه دري را ببيني كه در آن لولايي است آيا آن را بيهوده ميشماري؟ هرگز بلكه در مييابي كه سازنده اين لنگه، لنگه ديگر را نيز آفريده كه با هم جفت شوند و به همراه يكديگر هدفي را به انجام رسانند و سود بدهند. حيوان نر نيز يكتاست و عقل حكم ميكند كه براي او جفتي و مادهاي آفريده شود تا نسل او پايدار ماند.ننگ و نفرين و مرگ باد بر كساني كه مدعي فلسفه و حكمتاند ولي ديدگان دلهاشان از اين آفرينش شگفت كور است و تدبير و هدفمندي را در كار هستي انكار كردند! چگونگي آفرينش مخرجاينك اي مفضل! در نعمتهايي كه خداوند جل و علا در خوردن، آشاميدن و آساني دفع زوايد قرار داد انديشه كن و درس عبرت بگير.آيا حكيمانه نيست كه در ساختن يك سرا، دستشويي در پوشيدهترين جايگاه قرار گيرد؟ خداوند نيز مجراي خروجي انسان را در مخفيترين جاي قرار داد. آن را در پشت او ظاهر نكرد و در جلوي بدنش ننهاد. بلكه در جايي از ديدگان پوشيده است.رانها و لگنها آن را با گوشت در بر گرفتهاند و پوشاندهاند. هرگاه كه انسان به قضاي حاجت نيازمند گشت و به آن شكلي كه بايد بنشيند، نشست، مخرج چنان ميگردد كه سنگيني و فضولات را براحتي دفع ميكند. خداوند، والا مرتبه است، همو كه نعمتهايش عيان و عطايش بي پايان است. آفرينش شگفت دندانهامفضل! قدري درباره دندانها بينديش. برخي تيزند تا غذا را قطع كنند و ببرند و برخي پهنند تا غذا را بسايند و خرد گردانند. خداوند هر دو نوع را به انسان داد؛ زيرا به هر دو نياز است. مو و ناخن و فوايد آنهاباز تأمل كن در اينكه خداوند با حسن تدبير و حكمت، مو و ناخن را آفريد.از آنجا كه اين دو رشد ميكنند و بلند ميشوند و بايد كوتاه گردند، حس ندارند تا انسان به هنگام گرفتن آنها احساس درد نكند. اگر انسان از گرفتن مو و ناخن درد ميكشيد ميان دو محذور قرار ميگرفت: يا اينكه هر دو را رها ميكرد تا دراز شوند و يا اينكه با دشواري و تحمل درد، آنها را كوتاه ميكرد.مفضل ميگويد: به امام (عليهالسلام) عرض كردم: چه ميشد اگر خداوند آنها را چنان ميآفريد كه افزوده نگردند تا آدمي به اصلاح و كوتاه كردن نيازمند نباشد؟اگر لنگه دري را ببيني كه در آن لولايي است آيا آن را بيهوده ميشماري؟ هرگز بلكه در مييابي كه سازنده اين لنگه، لنگه ديگر را نيز آفريده كه با هم جفت شوند و به همراه يكديگر هدفي را به انجام رسانند و سود بدهند امام (عليهالسلام) فرمود: خداوند متعال در اين كار، نعمتهايي نهاده كه آدمي از آنها آگاه نيست تا سپاس گويد. آگاه باش! دردهاي بدن با خروج مو از منافذ بدن و با خروج ناخن از سر انگشتان خارج ميگردد؛ از اين رو به انسان فرمان داده شده كه هر هفته با نوره ماليدن و مو تراشيدن و كوتاه كردن ناخنها به اين كار اقدام كند. اين كار باعث ميشود كه موي و ناخن با شتاب بيشتري برويند و دردها و بيماريها را سريعتر خارج كنند. اگر شخص چنين نكند، رشد آنها كوتاه و اندك ميشود، در نتيجه، دردها در بدن ميماند و بيماريهاي مختلف پديد ميآيد.نيز از رويش مو در چند جاي بدن كه وجود آن براي انسان مايه رنج و زيان است جلوگيري شده. اگر مو در ديدگان ميروييد آيا آدمي نابينا نميشد؟ و اگر در دهانش ميروييد آيا خوردن و آشاميدن انسان دشوار و بي لذت نميگشت؟ اگر در كف دست رشد ميكرد آيا انسان از لمس درست اشيا و انجام برخي از كارها باز نميماند؟ پس نيك بنگر كه چگونه در جايي كه سود و مصلحتي در كار نيست نروييده. اينها مخصوص انسان نيست، بلكه در چهارپايان و درندگان نيز چنين است؛ از اين رو با اينكه بدن آنها از مو پوشيده است و ليكن اين مناطق، دقيقا به خاطر آنچه كه ذكر شد، مويي بر آنها نيست. نيك انديشه كن كه چگونه آفرينش از هر خطا، زيان و ناهماهنگي به دور است و يكسره حكمت و تقدير است و مصلحت و سود.با تصرف از كتاب: توحيد مفضل؛ ترجمهي نجفعلى ميرزايى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 668]