واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پنجم ماه مي ميلادي مصادف با 15 ارديبهشت، از سوي سازمان بهداشت جهاني و كنفدراسيون بين المللي مامايي، "روز جهاني ماما" نامگذاري شده است. هدف از بزرگداشت روز جهاني ماما، افزايش آگاهي و تبادل اطلاعات بين اين قشر از جامعه، در راستاي ارتقاي سلامتي مادر و نوزاد است. به مناسبت اين روز، مطلبي در رابطه با موقعيت ماماها و علل افزايش عمل سزارين در کشورمان و مخاطرات اين عمل براي نوزاد و مادر تهيه کرده ايم. كارشناسان ميگويند: علاوه بر اينكه ميزان سزارين در ايران 4 برابر استانداردهاي جهان است، اين آمار در داخل كشور و در شهرهاي بزرگ از 70 درصد هم مي گذرد. اين در حالي است كه حدود 30 درصد علت مرگ و مير مادران در دوران بارداري به دليل خونريزي حين يا پس از زايمان است و فشار خون ، بيماري هاي قلبي و عفونت هاي زايماني از ديگر علل اين مرگ و ميرها هستند. در عين حال متخصصان تاكيد مي كنند كه متاسفانه به علت نقص در سيستم بهداشت و درمان كشور، ماماها براي حاضر شدن در اتاق زايمان و انجام وظايف خود به درستي آموزش نديدهاند و بيمارستانها در اين زمينه از استاندارد نيروي انساني برخوردار نيستند. دكتر ناهيد خداكرمي، دبير انجمن مامايي ايران، در رابطه با علل افزايش سزارين در كشور كه با ناديده گرفتن ماماها ارتباط بسيار نزديكي دارد، در گفت وگو با همشهري بيشتر توضيح خواهند داد. خيلي از كارشناسان معتقدند كمبود ماماهاي حرفه اي در كشور باعث روي آوردن مادران به شيوه زايمان سزارين شده است. شما هم اين حرف را تاييد مي كنيد؟ نه، مسئله اين است كه خوشبختانه امكانات موجود در كشور و دسترسي دانشگاهها به اطلاعات جديد باعث شده كه از نظر آموزش رشته مامايي، نه تنها چيزي از كشورهاي پيشرفته كم نداشته باشيم، بلكه در برخي موارد با توجه به نيازهاي كشورمان هم جلوتر باشيم و به جرات مي توان گفت فارغالتحصيلان مامايي ما يكي از بهترينها در منطقه هستند. گواه آن هم ماماهايي هستند كه در كشورهاي آمريكا و كانادا و كشورهاي حاشيه خليج فارس مشغول به كارند و عملكرد آن ها باعث شده نگاه علمي دنيا به حرفه مامايي تغيير كند. بنابراين ما از نظر دسترسي به علوم مامايي در دنيا مشكلي نداريم. از نظر كاربرد چطور؟ از نظر كاربرد، با سياستهايي كه نظام سلامت ما بعضا به صورت انتقادآميز داشته است، خود سياستگذاران هم به اين نتيجه رسيده اند كه ما در خيلي از موارد كوتاهي كردهايم. در كشور ما، در به كارگيري توانايي هاي ماماها، مشكلاتي وجود دارد كه نتايج آن را در بحث مراقبت هاي بارداري و زايمان به صورت افزايش مداخلات زايماني، افزايش ميزان سزارين و كاهش كيفيت خدمات بارداري و زايمان مي توان ديد. شما علت اين مشكل را چطور توضيح مي دهيد؟ در دو سه دهه اخير، بيشتر نگاه ما بر كاهش مرگ و مير مادر و كودك بوده است، طوري كه روي نيازهاي عاطفي مادران و نوزادان و عوارضي كه ممكن است با مداخلات ما ايجاد شود، چشم بسته ايم. بنابراين ما بيش از هر زمان ديگري نياز داريم كه فارغالتحصيلان مامايي را با توجه به استعدادهاي شان به كار بگيريم. اگر اين اتفاق بيفتد، تحول عظيم و رو به جلويي را خواهيم داشت. الان از نظر تعداد ماماها كمبودي نداريم؟ نه، خوشبختانه الان از نظر تعداد ماما كمبود نداريم. در دهه 60 اين كمبود وجود داشت و ما مجبور شديم تعداد زيادي ماماي كاردان به كار بگيريم. اما امروز ما نزديك به 40 هزار ماماي ليسانس در كشور داريم كه با توجه به يك ميليون و 200هزار تولد در سال، نزديك به استانداردهاي جهان هستيم. با اين اوصاف، آيا سيستم سلامت ما توانسته است اين تعداد ماما را به طور مفيد جذب كند؟ به هيچ وجه، ما خيل عظيمي از ماماهاي بيكار را داريم. البته اين بدان معني نيست كه ما فارغالتحصيل مازاد داريم، بلكه سيستم آموزش به موازات نياز كشور، ماما تربيت مي كند، اما سيستم درمان و سيستم هاي حمايتي به موازات نياز مادران قادر به جذب اين نيروها نبوده اند و نيستند. طبق استانداردهاي بينالمللي به ازاي هر زن باردار، به چه تعداد ماما نياز است؟ به ازاي هر مادر باردار، بايد يك ماما داشته باشيم. يك مادر در موقع درد زايمان، هنگام زايمان و تا 24 ساعت بعد از آن نبايد تنها رها شود، زيرا اين زمان بيشترين زمان آسيب پذيري مادر است. شما گفتيد كه ما به ميزان كافي ماما داريم، ولي سيستم درماني قادر به جذب اين نيروها نيست. اين ضعف ناشي از چيست؟ با قوانين سليقه اي حاكم بر مراكز درماني ما، برخي بيمارستان ها، خدماتي را كه ماما در همه جاي دنيا ارائه مي دهد، به پزشک متخصص زنان و زايمان مي سپارند. در صورتي اگر ما بخواهيم اين سرانه را طوري خرج كنيم كه همه از آن بهرهمند شوند، ميتوانيم از يك ميليون و 200 هزار تولدي كه در سال داريم، 800 هزار تولد را فقط به دست ماما بسپاريم. اين يك صرفه جويي بزرگ براي كشور است. علاوه بر اين، اگرچه ما مي گوييم الان 50 درصد زايمانها به صورت سزارين است، ولي مي توان گفت در بخش خصوصي، 90 تا 100 درصد زايمانها به صورت سزارين انجام مي شود. پس سؤال اين است كه آيا ما ثروتمند تر از كشور انگلستان هستيم، يا كيفيت خدمات درماني مان بالاتر از كشوري مثل سوئد است كه اين همه هزينه را بر سيستم سلامت كشور و خانوادهها تحميل مي كنيم؟ بسياري از زنان باردار ما از كم خوني رنج مي برند و هزينه تامين يك تغذيه درست را ندارند. اما در جامعه ما تبليغات به گونهاي است كه همان مادر باردار، فرش زير پايش را مي فروشد تا هزينه جراحي سزارين را بپردازد. تولد بدون درد با اين اوصاف مي توان گفت سزارين يك تقاضاي كاذب در جامعه ما است؟ بله، همينطور است. سزارين يك تهاجم به فرهنگ سلامتي ما است و اين تقاضاي کاذب با ضعف و تبليغات ما به وجود آمده است. با اين حال عدهاي هم معتقدند كه عدم آموزش كافي ماماها در برخورد با زن باردار، منجر به افزايش تقاضا براي سزارين شده است. من اصلا اين حرف را قبول ندارم. تبليغاتي كه به خصوص در بخش خصوصي مي شود و ارتباط مالياي كه بين مادر و پزشك وجود دارد، از علل افزايش سزارين است. علت ديگرهم، بحث خودكفايي بيمارستانهاي دولتي است، به طوري كه بيمارستان دولتي ترجيح مي دهند درآمد خود و پرسنل را بالا ببرند، براي همين نوع زايماني را انتخاب مي كنند كه همراه با هزينه بيشتري براي مادر باردار است. ويزيت پزشك متخصص زنان از ماما بيشتر است. اين طور نيست؟ دقيقا همين طور است. حتي در مواردي، ماما بيمار را ويزيت مي كند، اما مهر متخصص روي آن مي خورد كه آن هم براي افزايش درآمد بيمارستان است. من معتقدم مسئولان ذيربط در اين مورد بايد دخالت كنند و اين موضوع را براي بيمارستان ها مطرح كنند كه كسب درآمدهاي اينچنيني براي يك بيمارستان دولتي، درست نيست. خانم دكتر، با اين حال بحث بيمه ها هم در اين ميان مشكل ديگري است. چون بيمه ها هم ظاهرا خدمات زايمان را به درستي پوشش نمي دهند. بله، متأسفانه بيمه ها در كشور ما، ارائه دهنده خدمت را پوشش مي دهند، در حالي كه بيمههاي نوين دنيا، خدمت را پوشش مي دهند، يعني زايمان توسط هركس انجام شود، چه ماما، چه پزشك عمومي و چه متخصص زنان او مورد پوشش بيمه قرار مي گيرد. اما در كشور ما فقط زايمان طبيعي كه توسط پزشک متخصص انجام مي گيرد، بيمه مي شود و ماماها از اين امر بي بهرهاند، در حالي كه طبق قانون، زايمان طبيعي، وظيفه اصلي ماما است، حتي در پروانه كار ماماها هم اين امر درج شده است. چرا اكثر بيماران از طرز برخورد ماماها ناراضي هستند؟ اگر بيماران از طرز برخورد ماما ناراضي هستند، به اين دليل است كه پروسه زايمان يك پروسه بسيار خطرناك است و به دقت زيادي نياز دارد. علاوه بر اين زايمان طبيعي يك روند بسيار طولاني است و يك مادر نياز به مراقبت يک نفر ماما دارد، اما در بيمارستان هاي ما به ازاي هر 7 تا 8 مادر باردار يك ماما وجود دارد. اگر سيستم درماني ما، حجم كار ماماها را با مراقبت نفر به نفر کاهش دهد، مسلما اين رفتارهاي ناراضي كننده كمتر خواهند شد. البته ترس از درد زايمان طبيعي هم باعث افزايش سزارين شده است. اين را نمي شود انكار كرد، ولي ما در مورد تاثيرات مثبت زايمان طبيعي روي سلامتي نوزاد هيچ اطلاعاتي به مادران نمي دهيم و اين باعث مي شود كه فقط ترس از زايمان طبيعي به مادر القا شود، در صورتي كه اگر طي كلاسهاي دوران بارداري و جلسات مشاوره عوارض زايمان طبيعي و سزارين براي مادران باز شود، هيچ مادر ايراني زير بار سزارين انتخابي نخواهد رفت. اين سزارين انتخابي چه عوارضي را براي نوزاد مي تواند داشته باشد؟ آخرين بررسي ها درباره ي مقايسه كودكان متولد شده به روش زايمان طبيعي و سزارين نشان داده است، نوزاداني كه به روش سزارين به دنيا مي آيند، نسبت به نوزاداني كه به روش طبيعي به دنيا مي آيند، 20 درصد بيشتر به ديابت نوع يك مبتلا مي شوند. ميزان آسم هم در كودكان سزاريني 50 درصد بيشتر است. ميزان بازگشت نوزادان سزاريني به بيمارستان، با مشكلات تنفسي و عفونت و زردي هم چندين برابر است. علاوه بر اين، ميزان مرگ مادران سزاريني، 3 برابر ساير مادران ديگر است. ميزان عفونت، خونريزي و آسيب به دستگاه ادراري در سزارين افزايش مي يابد. البته عوارض بيهوشي سزارين را هم نبايد فراموش كرد. tebyan.net
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 585]