واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: عامل درگيري مرگبار من و پسرعمويم سوءتفاهم بود خبرگزاري فارس: پسر جواني كه پسرعموي خود را در يك درگيري كشته بود، علت قتل را سوءتفاهم ايجاد شده از سوي پسرعمويش عنوان كرد. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، 8 آبان سال گذشته، مأموران كلانتري 132 نبرد از وقوع يك فقره درگيري در خيابان خاوران باخبر شدند. مأموران با حضور در محل درگيري متوجه شدند كه درگيري بين چند جوان كه پسر عموي هم بودند. روي داده است كه دو نفر از آنها به شدت زخمي و روانه بيمارستان شدند. مأموران بعد از مراجعه به بيمارستان متوجه شدند كه يكي از جوانان به نام مسلم، به علت شدت جراحات جان خود را از دست داده است. پسر عموي وي به نام محمود، به عنوان مظنون به قتل دستگير شد ولي مشخص شد برادر كوچك وي به نام محمود، قاتل اصلي است. 5 روز بعد از ارتكاب قتل، حسين به عنوان قاتل دستگير شد و به ارتكاب قتل اعتراف كرد. جلسه رسيدگي به اين پرونده امروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد و مادر مقتول بعد از قرار گرفتن در جايگاه خواست خود را قصاص اعلام كرد. در ادامه جلسه، عطار، نماينده دادستان در جايگاه قرار گرفت و گفت: حسين، 17 ساله متهم به مباشرت در قتل عمدي مسلم است و با توجه به مدارك موجود در پرونده مانند گزارش مرجع انتظامي، نظريه پزشكي قانوني، شهادت شاهدان و شكايت اولياي دم، بزه انتسابي به متهم محرز است و تقاضاي مجازات وي را دارم. بعد از اظهارات نماينده دادستان، متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام قتل، در تشريح روز حادثه گفت: روز حادثه با دوستم سر كوچه ايستاده بوديم و در حال خنديدن بوديم. دختري از كنار ما عبور كرد و پسر عموي من به تصور اينكه من براي آن دختر مزاحمت ايجاد كردهام، به سمت من آمد و من را به شدت كتك زد كه توسط اهالي محل ما جدا شديم. به او گفتم كه با آن دختر كاري نداشتم ولي او به حرف من گوش نكرد. مدت كوتاهي بعد از آن، برادرم به محل آمد و وقتي متوجه شد كه من از مسلم كتك خوردهام، به مغازه او رفت. من هم همراه او رفتم و از شدت عصبانيت، با چاقويي كه همراه داشتم، روي ماشين او خط كشيدم. درگيري شروع شد و مسلم با چاقوي خود برادرم را به شدت زخمي كرد. شيشه كوچكي روي زمين افتاده بود كه آن را برداشتم تا مسلم را بترسانم، آن را به سمت مسلم پرتاب كردم كه وارد سينه مسلم شد. به محض اينكه مسلم شيشه را از بدنش خارج كرد، روي زمين افتاد و من هم به همراه دوستم از آنجا فرار كردم. من قصد كشتن او را نداشتم و فقط ميخواستم او را بترسانم. قاضي گفت: يكي از شاهدان مدعي شده است كه بعد از پرتاب شيشه، برادرت از تو خواسته چند ضربه به مقتول بزني و تو هم اين كار را كردي. متهم در جواب گفت: برادرم به من حرفي نزد و من هم تنها يك ضربه به بازوي مسلم زدم. بعد از اظهارات متهم، ابوالفضل كه يكي از شاهدان حادثه بود در جايگاه قرار گرفت و گفت: حدود يك ربع بعد از اينكه مسلم، حسين را زد محمود به مغازه آمد و با هم درگير شدند. مسلم به شدت محمود را با چاقو زد و در يك لحظه كه به سمت محمود برگشتم او را غرق خون ديدم. مسلم، محمود و حسين به همديگر چسبيده بودند و نميتوانستم آنها را جدا كنم كه ناگهان همه آنها به شيشه مغازه كناري برخورد كردند. محمود روي زمين افتاده بود ولي مسلم همچنان او را ميزد كه توسط اهالي آنها را جدا كرديم. محمود با چاقوي حسين كه روي زمين افتاده بود ضربهاي به مسلم زد و حسين نيز كه در مقابل من و مسلم قرار گرفته بود، شيشه را به سمت مسلم پرتاب و فرار كرد. مسلم همچنان قصد داشت حسين را تعقيب كند كه متوجه شدم خون به شدت از سينه او خارج ميشود و توسط اهالي محل او را به بيمارستان منتقل كرديم. بعد از اظهارات شاهد، متهم در جايگاه قرار گرفت و در بيان آخرين دفاع گفت: من قصد كشتن مسلم را نداشتم و همه از رابطه صميمي من و مسلم باخبر بودند. قاضي تردست ختم جلسه را اعلام و صدور حكم را به بعد از مشورت با اعضاي دادگاه موكول كرد. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]