تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836302560
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: با کاروان عشق(10)
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ(پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین علیهالسلام)مقالات گذشته را از اینجا مشاهده نماییدامام کسی است که به حکم قرآن رفتار و عدالت را اجرا کند و خدا را برخورد ناظر داند.(حسین ابن علی (ع))همین که شمارنامه ها از مقدار متعارف گذشت، حسین لازم دید عراقیان را بیش از این در حالت انتظار نگذارد. پاسخی بدین مضمون برای سران کوفه نوشت: «هانی و سعید آخرین فرستادگانی بودند که نامه های شما را برای من آوردند. به من نوشته اید نزد ما بیا که رهبری نداریم. شاید با آمدن تو به راه راست برویم و حق را بچنگ آوریم. من برادر و پسرعمویم را که بدو اعتماد دارم نزد شما می فرستم تا مرا از حال شما و آنچه در شهر شما می گذرد خبر دهد. اگر به من نوشت سران و خردمندان شما با آنچه در نامه هاتان نوشته اید همداستان اند نزد شما خواهم آمد. به جان خود سوگند می خورم امام کسی است که مطابق قرآن رفتار کنند، و عدالت را اجرا نماید و حق را بپاید و خدا را بر خود ناظر بداند.»از این جمله ی کوتاه عکس العمل حسین(ع) را در مقابل خواست مردم مسلمان می توان دانست « امام کسی است که به حکم قرآن رفتار کند و خواهان عدالت باشد.» حسین همچون پدرش در سراسر زندگی عدالت را می خواست. از نخستین روز زمامداری معاویه بیعت او را نپذیرفت چه معاویه ستمکار بود و شایستگی رهبری مسلمانان را نداشت، اما چون برادرش پس از مشاهده ی نیرنگ و مکر پیروان خود با معاویه آشتی کرد او نیز این آشتی را پذیرفت و نخواست وحدت مسلمانان را بهم زند. زیرا حسن را امام مسلمانان می دانست و با او مخالفت نمی کرد.اکنون که معاویه مرده و یکی از بزرگترین ایالتهای اسلامی از حکومت تازه بیزار است و آمادگی خود را برای یاری او اعلام داشته است نباید آرام بنشیند. حسین همچون پدرش مرد دین بود نه مرد سیاست سازشکارانه، و دین را همان می دانست که جدش از نخستین روزهای دعوت خود اعلام کرد: اجرای عدالت با گرفتن حقوق ضعیفان از متجاوزان. در حالی که در سراسر قلمرو اسلامی آن روز نشانی از این عدالت دیده نمی شد. تشریفاتی که بنام دین در مسجدهای مکه مدینه و دمشق و کوفه و بصره انجام می گرفتن چندان بهتر از مراسمی نبود که عرب پیش از بعثت محمد در مسجد الحرام در کنار خانه ی کعبه انجام می داد. تشریفاتی بی روح برای مردم فریبی با خود را فریفتن. او در قیام خود خدا را می خواست و پس از خدا مردم را می خواست. اگر یاور پیدا شد باید سنت را زنده و بدعت را نابود کرد. پایان چه باشد؟ با خداست. اگر حساب پایان نگری سیاسی در پیش بود محمد نیز نباید به تنهایی برابر بزرگان حجاز برخیزد و آنان را از بت پرستی باز دارد، علی نباید طلحه و زبیر را از خود برنجاند تا از او جدا شوند و به روی او برخیزند. حساب تقوی و دین چیزی است و حساب حکومت و ریاست چیز دیگر.او می دید آنچه خدای اسلام بنام عبادت بر مسلمانان واجبساخته به خار آن است که آنان را مسلمانانی پاکدل، پاک اعتقاد و مسلمان دوست بار آورد تا آنچه را که روح اسلام خواهان آن است تحقق یابد. از نظر او دین در نماز جمعه و خطبه ی آن که تمام کوشش خطیب صرف می شود تا جمله ها با سجع و قافیه ادا گردد خلاصه نمی گشت. او دین را سنت خدا می دانست که باید در اجتماع مردم جاری باشد. سنتی که در آن مردم با یکدیگر برابرند و هیچ نژادی بر نژاد دیگر برتری ندارد. اکنون که سنت مرده و بدعت زنده شده است و او می توانند این منکر را دگرگون کند نباید صبر کند. جد او گفته است: «کسی که منکری را دید اگر توانایی دگرگون کردن او را دارد باید بکوشد و آن را نابود سازد». پس او باید پوشش ریا و تزویری را که فرزند و نوه ی ابوسفیان بر روی مسلمانی کشیده و دین را حکومتی نژادی به مردم شناسانده اند که در آن حکومت، قریش والاتر از دیگران اند، بدرد و چهره ی حقیقی اسلام را که پس پرده های این تشریفات دروغی است آشکار کند. در راه او مشکلاتی بود، مشکل شکست و بالاتر از آن خطر مرگ. او بهتر از هر کسی این مشکلات را می دید. هیچ نیازی نیست که بگوییم جبرئیل از جانب خدا به پیغمبر خبر داد که پسر دختر او در کربلا کشته خواهد شد. هیچ نیازی نیست که بدست پا بیفتیم و با توجیه های درست یا نادرست کلمات منسوب به امام را که در آن از کشته شدن خود خبر داده است تأویل و یا رد کنیم. تیزبینی او در نگرش پایان کار و تجزیه و تحلیل حوادث، از برادرش محمد حنفیه و پسر عباس و فرزدق شاعر و عبدالله مطیع که در مدینه و مکه و راه حجاز به عراق او را از مردم کوفه بیم دادند، کمتر نبود. او می دانست پایان کار چه خواهد بود. آن قطعه های کوتاه و تک بیتها و جمله های فشرده که گاهگاه بر زبان می آورد، و هر یک از چون گوهری بر تارک آزادگی می درخشد، نشان دهنده ی این آگاهی است. او مثل اینکه پیمان شکنی مردم کوفه را بچشم می دید که می گفت «مردم بنده ی دنیایند، دین را تا آنجا می خواهند که کار دنیا را با آن سر و صورتی دهند و چون روز امتحان پیش آید دین داران اندک خواهند بود.» آن روز هم که مردم مدینه علی را به خلافت برگزیدند، وی بهتر از هر کسی می دانست چه مشکلاتی پیش رو دارد، می دانست که چه اندازه دشوار است اجتماعی را که هیچگاه به خاطر آسایش خود صلاح مسلمانان را نادیده نمی گرفت. چون دید مهاجر و انصار بر او گرد شدند و با وی بیعت کردند، زمامداری را پذیرفت. حسین نیز فرزند این پدر بود. او هرگز نمی توانست مردمی را که نیازمند رهبری او هستند رها کند، از ترس اینکه مبادا کشته شود و قیامش به نتیجه نرسد. او سیاست پیشه ای نبود که برای به دست آوردن حکومت برخاسته باشد. مسلمان بود، مسلمانی غمخوار مسلمانان. کاری کرد که از مسلمانی آزاده چون او انتظار می رفت. باید دعوت این مردم را بپذیرد، نزد آنان برود و بر آنهاست که به حکم این پیمان که با او می بندند تا پایان کار در کنار وی بایستند. این مردم با نامه های بسیار که برای وی فرستاده بودند حجت را بر او تمام کردند. اگر امروز و فردا می کرد، اگر از مرگ می ترسید و دست یزید و کارگذاران او را در آزار مردم باز می گذاشت، نزد خدا چه جوابی داشت؟نقطه ی اختلاف ما با بعضی مورخان و جامعه شناسان قدیم و امروز – مسلمان یا غیرمسلمان – در همین جاست. آنها به قیام حسین از دیده ی سیاست می نگرند در حالیکه او از این قیام دین را می خواست. فراموش نمی کنم شبی را که با استاد سالخورده ی مصری دکتر عبدالله عنان استاد تاریخ، بر بالکن مهمانخانه ی شهر تلسمان (1) در الجزایر نشسته بودیم، سخن از کربلا و نهضت حسین به میان آمد، این پیرمرد مسلمان سالخورده که عمر خود را در تاریخ اسلام سپری کرده است، چه ناسنجیده سخنی گفت: «چرا به حسین لقب ابوالشهدا داده اند؟ او شهید نیست تا چه رسد که سالار شهیدان باشد. او مردی بلند پرواز بود که خود را بکشتن داد!!» همین که نام «ابوالشهدا» را بر زبان آورد دانستم متأسفانه سینه ی این استاد که آفتاب عمرش بر لب بام رسیده از حسد هم پیشه ی خود خالی نیست. و بیش از ابوالشهدا، از مؤلف، ابوالشهدا دلی پر دارد! ابوالشهدا را نویسنده ی مشهور مصری عباس عقاد نوشت. این کتاب در سراسر قلمرو اسلامی عربی و به خصوص کشورها و منطقه های شیعه نشین جایی باز کرد. به فارسی هم ترجمه شد. و عقاد شهرتی بیش از آنچه داشت یافت. معلوم شد گله ی استاد عنان بیشتر بخاطر عقاد است تا از کسی که کتاب به نام او نوشته شده. دنباله ی سخن به خلیفه ها و حکومتهای اموی چون معاویه و عمر و ابن عاص کشیده شد، در پایان دیدم استاد عنان و همفکران او به جنگهای جمل، صفین، و نهروان و کربلا از دیده ی کشورگشایی می نگرند نه دین خواهی، به این جنگها خرده می گیرند چون تنها به یک روی کار چشم دوخته اند – حکومت – آن هم به هر صورت که باشد، و آنچه بدان نمی نگرند، دین است. یا به عبارت دیگر می گویند قدرت طبقه ی فرمانفرما به هر صورت که ممکن است باید حفظ شود، بر سر اکثریت محروم چه پیش آید، ابداً مورد اعتنای ایشان نیست.همچنین نهایت کوتاه فکری ویا بدبینی در تحلیل حوادث تاریخی است که بگوییم حسین چنان به پیروزی خود در عراق اطمینان داشت که زن و فرزند خویش را همراه خود حرکت داد. ابداً چنین نیست.اما علی و فرزندش حسین به فکر حکومت نبودند. چرا؟ چون مردم آنان را برای چنین کاری نمی خواسند. مردم کوفه به حسین نوشتند حاکم پیشین بیت المال مسلمانان را بر توانگران قسمت کرد و مستمندان را از آن محروم ساخت. به او نوشتند یک تیره از عرب – بی جا بدون استحقاق – خود را از دیگر عرب مسلمانان برتر خوانده است، و این خلاف نص کتاب خداست، تو باید بیایی ما هم ترا یاری می کنیم تا این بدعتها از میان برود. او هم همین را می خواست. شکایت حسین از دوره ی حکومت معاویه این بود که بدعت زنده شد و سنت مرد. اگر یاور پیدا شد باید سنت را زنده و بدعت را نابود کرد. پایان چه باشد؟ با خداست. اگر حساب پایان نگری سیاسی در پیش بود محمد نیز نباید به تنهایی برابر بزرگان حجاز برخیزد و آنان را از بت پرستی باز دارد، علی نباید طلحه و زبیر را از خود برنجاند تا از او جدا شوند و به روی او برخیزند. حساب تقوی و دین چیزی است و حساب حکومت و ریاست چیز دیگر. گذشته از این حسین از کینه ی یزید نسبت بخود اطلاع داشت. آن نامه که یزید در نخستین روزهای حکومت خود به فرماندار مدینه نوشت که: «حسین را رها مکن تا بیعت کند و اگر بیعت نمی کند او را بکش.» نشان می داد که حاکم دمشق دست از او بر نمی دارد. در مکه بماند یا مدینه او را خواهد کشت. برای همین بود که به پسر زبیر گفت در مکه نمی مانم چه می ترسم مرا در حرم امن خدا بکشند و با کشته شدن من حرمت این خانه ضایع شود. همچنین نهایت کوتاه فکری ویا بدبینی در تحلیل حوادث تاریخی است که بگوییم حسین چنان به پیروزی خود در عراق اطمینان داشت که زن و فرزند خویش را همراه خود حرکت داد. ابداً چنین نیست. او می دانست همان خطری که در مکه او را تهدید می کند پس از رفتن وی به عراق، به سراغ بازماندگان او خواهد آمد. ولی با این تفاوت که اگر در مکه بمانند حاکم مکه آنان را می کشد و یا بزندان می افکند و این ضایعه هیچ گونه عکس العملی به دنبال نخواهد داشت. در صورتی که خواهیم دید اثری که سخنان خواهران وی در اجتماع کوفه و شام نهاد کمتر از اثر کشته شدن خود او نبود.پی نوشت ها:1- کسی که ستمکاری را یاری کند خدا آن ظالم را بر وی مسلط خواهد کرد. (حدیث شریف کنزالعمال)2- تلمسان مرکز ایالتی بهمین نام است. شهری است سرسبز دارای باغستانهای فراوان حدود یکصدهزار تن سکنه دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 534]
صفحات پیشنهادی
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ-با کاروان عشق(10)نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ(پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین علیهالسلام)مقالات ...
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ-با کاروان عشق(10)نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ(پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین علیهالسلام)مقالات ...
خوش حساب اينجاست!
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ(پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین علیهالسلام)مقالات گذشته را از اینجا مشاهده ...
نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ نامه هایی خوش رنگ، مردمانی صد رنگ(پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین علیهالسلام)مقالات گذشته را از اینجا مشاهده ...
دساتير آسمانى، دين نامه جعلى زرتشتيان (1)
چندى پيش نسخه دستنويسى به خط خوش نستعليق از ترجمه و تفسير اين كتاب به دست ... دساتير، نخستين پيامبر موسوم به مه آباد صد هزار سال پيش از كيومرث يا به زبان ... به فرمان ايزد مأمور شد تا آن را به زبان پارسى سره ترجمه نموده و در اختيار مردمان گذارد. ... عنوان نامه ها با خط سرخ رنگ نوشته شده و فواصل آيات با چهار نقطه قرمز رنگ ...
چندى پيش نسخه دستنويسى به خط خوش نستعليق از ترجمه و تفسير اين كتاب به دست ... دساتير، نخستين پيامبر موسوم به مه آباد صد هزار سال پيش از كيومرث يا به زبان ... به فرمان ايزد مأمور شد تا آن را به زبان پارسى سره ترجمه نموده و در اختيار مردمان گذارد. ... عنوان نامه ها با خط سرخ رنگ نوشته شده و فواصل آيات با چهار نقطه قرمز رنگ ...
واژه نامه ی دیوان حافظ
واژه نامه ی دیوان حافظ-View Full Version : واژه نامه ی دیوان حافظ bb13-01-2008, ... آزاده : راست ، بی عیب ، آزاد ، کامل ، سوسن سفید را از آن آزاد می گویند که از بار رنگ آزاد است . ... صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد اهرمن : از اصطلاحات زرتشتیان است و ربطی به ... بر امد خنده ای خوش بر غرور کامگاران زد برگ : روزی ، قوه ، حوصله چنان کرشمه ...
واژه نامه ی دیوان حافظ-View Full Version : واژه نامه ی دیوان حافظ bb13-01-2008, ... آزاده : راست ، بی عیب ، آزاد ، کامل ، سوسن سفید را از آن آزاد می گویند که از بار رنگ آزاد است . ... صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد اهرمن : از اصطلاحات زرتشتیان است و ربطی به ... بر امد خنده ای خوش بر غرور کامگاران زد برگ : روزی ، قوه ، حوصله چنان کرشمه ...
دل نوشته هایی به مناسبت عید نوروز(2)
و باران میبارد؛ به رنگ صبح، روی فرشی از چمن و زمین سبز میشود و قصیده بلند ... صبر چنان غارت کرد که حجاب از حرم راز معما برخاست سعدیا تا کی ازین نامه سیه کردن؟ ... تو سودا برخاست پندهای بهاری بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و ... خوشه هاي پروين شاخ و ستاك نسرين چون برج ثور و جوزا وآن ارغوان به كشي با صد ...
و باران میبارد؛ به رنگ صبح، روی فرشی از چمن و زمین سبز میشود و قصیده بلند ... صبر چنان غارت کرد که حجاب از حرم راز معما برخاست سعدیا تا کی ازین نامه سیه کردن؟ ... تو سودا برخاست پندهای بهاری بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و ... خوشه هاي پروين شاخ و ستاك نسرين چون برج ثور و جوزا وآن ارغوان به كشي با صد ...
دل نوشته هایی در سوگ سید الشهدا(علیه السلام) – (2)
دل نوشته هایی در سوگ سید الشهدا(علیه السلام) – (2)-دل نوشته هایی در سوگ سید ... جنازه صد چاکت میدوند و عزیزانِ اهل خانهات را تازیانه میزنند و به اسیری میبرند؛ ولی نامت، ..... با نامه از پی نامه و نالهی کمک برای مردمان ستمدیدهای که چشم به راهِ رهبری آزاده بودند. .... امام به کنارش آمدهبود و دستمالی به رنگ سپیده ارزانیِ پیشانیاش ساخته بود.
دل نوشته هایی در سوگ سید الشهدا(علیه السلام) – (2)-دل نوشته هایی در سوگ سید ... جنازه صد چاکت میدوند و عزیزانِ اهل خانهات را تازیانه میزنند و به اسیری میبرند؛ ولی نامت، ..... با نامه از پی نامه و نالهی کمک برای مردمان ستمدیدهای که چشم به راهِ رهبری آزاده بودند. .... امام به کنارش آمدهبود و دستمالی به رنگ سپیده ارزانیِ پیشانیاش ساخته بود.
آیین ها و آداب کهن در داستان سیاوش
در این اثر بی نظیر به آداب و سنن زیادی اشاره گشته است که هر کدام از این آیین ها در خور تأمل و تدبّر می باشد. ما دراین مجال بر آنیم ... 2- آیین باده نوشی 3- آیین سـوگــواری 4- آیین شکار کردن 5- آیین نامه نگاری ... به دستــور فـرمـود تا سـاربـــان هیون آرد از دشت صد کاروان هیـونان به ..... همه جامه ها کرده فیروزه رنگ دوچشم ابرخونین دورخ باد رنگ ...
در این اثر بی نظیر به آداب و سنن زیادی اشاره گشته است که هر کدام از این آیین ها در خور تأمل و تدبّر می باشد. ما دراین مجال بر آنیم ... 2- آیین باده نوشی 3- آیین سـوگــواری 4- آیین شکار کردن 5- آیین نامه نگاری ... به دستــور فـرمـود تا سـاربـــان هیون آرد از دشت صد کاروان هیـونان به ..... همه جامه ها کرده فیروزه رنگ دوچشم ابرخونین دورخ باد رنگ ...
پيامک هاي خواندني
چقدر حقيرند مردماني که نه جرات دوست داشتن دارند ، نه اراده دوست نداشتن ، نه .... هم رنگ ديگر کسان شدن ، باور هيچ کدام از بزرگان نبوده است . ... قيمت کاغذ که صد دينار نيست . ... بي طاقت پاييز مثل من چه بي ستارست ، مثل من شکسته از اين نامه هاي پاره پار ست . ... اگر دشمنت با روي خوش نزديکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهايش بگذار .
چقدر حقيرند مردماني که نه جرات دوست داشتن دارند ، نه اراده دوست نداشتن ، نه .... هم رنگ ديگر کسان شدن ، باور هيچ کدام از بزرگان نبوده است . ... قيمت کاغذ که صد دينار نيست . ... بي طاقت پاييز مثل من چه بي ستارست ، مثل من شکسته از اين نامه هاي پاره پار ست . ... اگر دشمنت با روي خوش نزديکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهايش بگذار .
داستاني زيبا براي كودكانتان
از ته دل عاشق گلها هستم و بخاطر رنگ وبویی که دارند مرتب آهنگ و ترانه می سازم ... فکر می کنم که زیباتر و خوشرنگ تر ازمن و زبانی که به آن حرف می زنم پرنده ای ... خوش به حال تو که زمانی عزیز دردانه و نامه رسان حضرت سلیمان بودی و از خیلی رازها خبر داری ! ... بود و یا پر از مردمانی که بتخانه ای نداشتند و ولی فکر و ذکرشان به بت هایی بود ...
از ته دل عاشق گلها هستم و بخاطر رنگ وبویی که دارند مرتب آهنگ و ترانه می سازم ... فکر می کنم که زیباتر و خوشرنگ تر ازمن و زبانی که به آن حرف می زنم پرنده ای ... خوش به حال تو که زمانی عزیز دردانه و نامه رسان حضرت سلیمان بودی و از خیلی رازها خبر داری ! ... بود و یا پر از مردمانی که بتخانه ای نداشتند و ولی فکر و ذکرشان به بت هایی بود ...
زندگی نامه خاقانی شَروانی
زندگی نامه خاقانی شَروانی افضل الدین بدیل ابراهیم بن علی خاقانی حقایقی .... ران خود دجله چنان گرید صد دجله ٔ خون گوئی کز گرمی خونابش آتش چکد از مژگان بینی که ... 3 بر دل چو آتش ميروي تيز آمدي کش ميرويدرجوي جان خوش ميروي اي آب حيوان تا کجا؟ ..... خاکي اسير مششدرمزين مهرهي دو رنگ کز اين تختهنرد خاست 9 خصمم که پايمال بلا ...
زندگی نامه خاقانی شَروانی افضل الدین بدیل ابراهیم بن علی خاقانی حقایقی .... ران خود دجله چنان گرید صد دجله ٔ خون گوئی کز گرمی خونابش آتش چکد از مژگان بینی که ... 3 بر دل چو آتش ميروي تيز آمدي کش ميرويدرجوي جان خوش ميروي اي آب حيوان تا کجا؟ ..... خاکي اسير مششدرمزين مهرهي دو رنگ کز اين تختهنرد خاست 9 خصمم که پايمال بلا ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها