واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > شکیبا، شهرام - صادق محصولی را به راحتی میتوان «سوپرمن» دولت احمدینژاد نام نهاد * عفت شریعتی نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در گفتوگو با «فارس» گفته است: «محصولی میتواند وزارت رفاه را از وضعیت نامناسب فعلی نجات دهد.»قطعاً درست است. صادق محصولی را به راحتی میتوان «سوپرمن» دولت احمدینژاد نام نهاد. محصولِ خدمت محصولی غالباً همین درآوردن نهادهای ذیربط از وضعیتهای نامناسب است. من فکر میکنم دارد به این آقای محصولی ظلم میشود. این اصلاً درست نیست که کلی آدم دست به دست هم بدهند و هی وضعیت نامناسب درست کنند، بعد صادق محصولی مجبور باشد بیاید و عملیات نجات را انجام بدهد. بنده خدا گناه نکرده که پولدار شده؟ چون یکبار توانسته موفق شود که نباید همه استعدادش را صرف رفع عدم موفقیت دیگران در نهادهای دیگر بکند. حالا این قدر کار بریزید سر بنده خدا که همین «دوقران و سیشاهی» هم که برای روز پیری و ناتوانی کنار گذاشته، برباد برود و پاک ناموفق شود.نگرانی بیموردحتماً شما هم توی فامیل و دوست و آشنا، دیدهاید آدمهایی را که بیخود و بیجهت نگرانند و همیشه استرس دارند و ذکر لبشان هم «نمیشه، ما بدبخت میشیم، من میدونم» است. نکته ناجور ماجرا این است که این جماعت همهجا و در هر پست و مقامی هم پیدا میشوند. مثلاً همین علیرضا محجوب، نماینده مجلس و دبیرکل خانه کارگر که به گزارش «ایلنا» با اشاره به بازگشت به ماده 13 لایحه دولت گفته است: «با توقف افزایش دستمزدها، مردم پس از 5 سال هیچچیز نمیتوانند بخورند.» اولاً که نگرانی آقای محجوب کاملاً بیمورد است، چون همیشه چیزهایی برای خوردن مردم وجود دارد. ثانیاً این آقای محجوب اساساً «سیاهنما»ست. کارگر جماعت دارد الان در ناز و نعمت دست و پا میزند، آنوقت ایشان هی ناله میکند از بابت کارگران. کسی که خودش دبیر خانه کارگر است و زندگی کارگران غرق رفاه را نمیشناسد، چطور وضع 5 سال بعد خورد و خوراک مردم را میتواند درست پیشبینی کرده باشد؟مقصود چیست؟صادقی گلمکانی، معاون نیروی انسانی و توسعه مدیریت وزارت اقتصاد و امور دارایی گفته است: «دولت قصد حذف یارانهها را ندارد.»اینکه دولت قصد چه کاری را ندارد، موضوع بحث ما نیست. فقط به شدت نیازمند این هستیم که یک نفر بگوید دولت قصد چه کاری را دارد.این صحبت ایشان توی شرایط کنونی و هاگیرواگیر لایحه و مجلس و اینها، مثل این است که خانوادهای به خواستگاری بروند، ولی دایی داماد اواخر جلسه که همه بحثها مطرح شده، به پدر عروس بگوید: «البته این آقاداماد ما قصد ازدواج با دختر شما را ندارد و مقصودش چیز دیگری است.» حالا اینکه مقصود چیست؟ نمیدانم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]