واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حميد رسايي يکي از نمايندگان پرکار مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي است. رسايي سه شنبه هفته گذشته و در عصر رأي اعتماد به صادق محصولي به غرفه رجانيوز در نمايشگاه مطبوعات آمد و به صورت مشروح پاسخگوي سؤالات خبرنگار رجانيوز بود که متن کامل اين گفتگو را در ادامه مي خوانيد.خاستگاه آرايي كه امروز به آقاي محصولي داده شد، يعني آراي مخالف و موافق، چه بود؟ اگر بخواهم در مورد آراي مجلس تحليل كنم، حضور نمايندگان در مجلس، امروز خيلي خوب بود؛ 273 نفر. اين خودش نشان ميداد كه جلسه رأی اعتماد از حساسيت بالايی در بين نمايندگان برخوردار بود و براي نمايندگان اين انتخاب خيلي مهم بود. هم مخالفان و هم موافقان تمام نيرويشان را جمع كرده بودند كه در آراي امروز تأثيرگذار باشند. نكته دوم اين كه آقاي محصولي في نفسه اگر بدون حاشيههايي كه اين چند روز برایش كليد زده شد كه بخشي از آن محصول برخی بيتدبيريها بود كه تنشي بين دولت و مجلس ايجاد كنند، اگر اينها نبود رأي آقاي محصولي بهتر ميشد. اگر واقعاً تدبيري انديشه ميشد كه اين حوادث اتفاق نيفتد، ايشان با رأي بهتري وارد وزارت كشور ميشد و بهانه از بهانهجويان گرفته ميشد.با اين همه فكر ميكنم كه همواره وزراي كشور لب مرزي رأي ميآوردند. آقاي پورمحمدي هم رأي مرزي آورد، 8 تا اختلاف داشت. اين به دليل جايگاه وزارت كشور است که جايگاه حساسي است، حساسيتها روي آن بالاست. مخالفان و موافقان آن خيلي ريشهاي و مبنايي هستند و خيلي فرق ميكند با وزراي ديگر كه نمايندهها خيلي راحت تر درباره آن تصميم گيري ميكنند.یک تحلیلی وجود دارد که از وقتی که آقاي پورمحمدي از وزارت کشور كنار گذاشته شد، چون ايشان يك عقبه سياسي قوياي در جريان راست داشت، اين هزينه ها از آنجا شروع شد؟اين به نظر من جدي نيست. بحث آقاي پورمحمدي الآن مطرح نيست. امروز مخالفين آقاي پورمحمدي در دوران انتخابش تبديل به دلسوزان آقاي پورمحمدي شدهاند. مشكل اين دولت از نظر يك عده روش و منش اصولگرايانه آقاي احمدينژاد است. يعني بنده هم به برخي از تصميمات احمدينژاد انتقاد دارم ولي آنها با مشي اصولگرايانه احمدي نژاد مشكل دارند. فكر ميكنم اگر رأي امروز را هم مشاهده كنيم، بخشي كه رأي زرد (ممتنع) بود، (خود اين هم بالاخره در داخل مجلس مسئلهاي است كه در فضاي شفاف بعضي نمايندگان نميتوانند به جمع بندي برسند)، خودش واقعاً نكتهاي است. ولي 112 رأي مخالفين را نگاه بكنيم، جريان اقليت قاطبهشان تصميم شان يك تصميم سازماني بود. به اضافه يك سري جريانات كوچكتري در مجلس است كه عمدتاً كينههاي بدر و خيبر را دارند هنوز از شكست انتخابات نهم اينها با رئيس جمهور تنش دارند. برخي در مباني و جهتگيري ها خيلي به آقاي احمدي نژاد نزديكند ولي واقعاً به خاطر همين بغضهايي كه هست و گاهي اوقات بيشتر هم ميشود، بر سر كوچكترين مناسبتي تشديد ميشود. برخي هم به خاطر شكستي كه در جريان انتخابات خوردند و در واقع جبههاي در برابر جبهههاي آنها در جامعه دولت و نظام شكل گرفت، براي آن يك خورده سخت و سنگين بود.دفاع محصولی در مجلس از خود، دفاع خوبي بود، اشكالات وارد به محصولي اشكالات مبنايي نبود. مهمترين اشكال، مسئله اموال او بود. با توجه به توضيحاتي كه ايشان در جلسه فراكسيون و جاهاي ديگر داد، این مسئله تا حد زیادی رفع شد.محصولي ثابت كرده كه اين طور نيست كه بشود اسمش را جزو سرمايهداراني كه امام نهي كرده، قرار داد. او زماني كه خارج از سيستم بوده، سعي كرده اين درآمد و فرصتي را كه خداوند در اختيارش گذاشته به طور صحيح خرج كند. البته آقاي محصولي در دورهاي كه وزير كشور استريا، نبايد فعاليت اقتصادي كند.جريان اصولگرا و جريان حامي احمدي نژاد و خود ايشان از محصولي انتظار دارند با توجه به ويژگيهاي روحي و شخصيتي، تمام هم و غم خود را وقف كار کند، چون ايشان ديگروقت و ثانيههايش متعلق به خودش نيست، متعلق به اين نظام و كشور است.داستان بسته شدن دفتر دولت در مجلس با دستور چه كسي و چه گونه بوده است؟اتفاقي كه در مازندران افتاد، اتفاق قابل دفاعي نيست. تصميم خوبي نبود ولي اين تصميم غلط نتيجه يك تصميم غلط ديگري بود. در جلسه استيضاح كردان، رئيس مجلس معاونين پارلماني و كساني را كه پيشتر از آن هم ميتوانستند در صحن حضور پيدا كنند، ممنوعالورود کرد و گفتند در جايگاه تماشاچيان بنشينند. آن تصميم هم به نظر من تصميم غلطي بود. آن تصميم، تصميم غلط دیگری را در پي داشت. فكر ميكنم هم دولت و هم مجلس اگر بخواهند مشي خود را اصولگرايانه قرار بدهند، بايد بر اين حواشي كه توسط دشمنان دامن زده ميشود، پايان دهند.من يادم هست شبي كه آقای احمدي نژاد رأي آورد، ما در منزل پدر ايشان بوديم. همان جا من به دكتر گفتم بالاخره سالهاست آن صحنههاي عاشقانهاي كه بين رؤساي جمهور و رهبري بوده، تكرار نشده، ارتباط معنوي بين رئيسجمهور مثل دوره خود مقام معظم رهبري يا شهيد رجايي با حضرت امام آن صحنهها تكرار نشده است. ايشان جملهاي گفتند كه ما اساساً آمدهايم تيرها به ما بخورد نه به رهبري و بنا نيست كه ما از رهبري براي خودمان خرج كنيم. ما بايد خرج ولايت بشويم نه ولايت خرج ما.اما در مواقع مختلف ميبينيم كه حتی رهبري ایستاده تا تيرها به احمدينژاد نخورد. اين به نظر من به دليل عملكرد تعجبآور و بيتوجهي جريان اصولگرا به توصيههاي رهبري است. رهبري بالاخره حرفهايي كه ميزنند، خطابشان به كيست؟گاهی بدسليقگيهايي هم ديده ميشود كه حالا اميدواريم در آينده برطرف شود و البته دولت هم بايد با تدابيري كه ميانديشد، به ويژه برخي دوستان كه به نوعي منصوب به كابينه هستند در اظهارنظرات، در حرفزدنها و حرف نوشتنها دقت بيشتري كنند كه اين بهانهها ايجاد نشود. متأسفانه به دليل عملكرد بد ما، رهبري نظام از آن جايي كه اين دولت را دولت پرتلاش، پركار، كم خرج و پايبند به ارزشها ميبيند كه واقعاً آن همان قوه مجريهاي است كه ما ميخواستيم و برايش تلاش كرده بوديم، با همه عيبهايي كه دارد و خودشان گفتهاند وظيفه ما اين است كه حمايت كنيم.دكتر احمدينژاد در مصاحبه هفته قبلش مصاحبه شب قبل استيضاح كردان گفتند يك عده قصد دارند دولت را از اكثريت بيندازند، شما نشانههايي برای این مسئله در مجلس ميبينيد و اگر هست معطوف به کدام جریان است؟يقيناً اين وجود دارد، اما ببينيد بالاخره ما هم نسبت به وضعيت آقاي كردان منتقد بوديم. به هر ترتيب ايشان خودش شخصاً بد عمل كرد، در جلسه رأي آوريش، در برخورد با نمايندهها، عملكردش در دوره سه ماهه وزارت كشور برخي از اصول را زيرپا گذاشت از جمله همين تعامل كه ايجاد كرده بود. اما آقاي محصولي يك حسني كه داشت، به همه نمايندگان هم گفت بدون تعامل نميشود كاركرد؛ مجلس و دولت بويژه وزارت كشور بايد تعامل خوب داشته باشند. ولي اگر معني تعامل اين است كه من براي عزل و نصبها فقط نگاه كنم نمايندهها چه ميگويند، من اين كار را نميكنم. بيشتر نمايندهها هم شايد اين انتظار را نداشته باشند اگر هم داشته باشند، منطقي نيست. ولي برخي كه از آقاي كردان انتقاد ميكردند و براي رأي نياوردنش تلاش ميكردند، دليل اصليشان اين بود آن كلام حق و يراد به الباطلش كرده بودند تا يك پله، دولت را به اين مرحله نزديك بكنند كه به اصطلاح با انجام يك جابهجايي بعد از اين ديگر در دولت كابينه را از اكثريت بيندازند.برخي ميگويند احمدينژاد از روز اول بايد اين فكر را ميكرد.اين اشكال هم ميتواند وارد باشد و هم ناوارد. بالاخره اگر احمدينژاد بر اساس هوي و هوس اين تغييرات را داده، اشكال وارد است ولي اگر واقعاً بر اساس ضرورتها اين تغييرات را داده، آن چيزهايي كه ميبينم و بهعنوان يك نماينده حس و برآورد ميكنم، انصافاً هم وزير كشور قبلي، هم وزير اقتصاد قبلي، تعاون، رفاه، همه اينها مواردي بوده كه بجا بوده، حالا چرا احمدينژاد از ابتدا اين تصميمات را گرفت، بخشي را از مجلس هفتم سؤال كنيد. من فكر ميكنم جابهجاييها در دولت نهم نشاندهنده اين است كه دولت نهم هدفگذاري داشته است. چون اين دولت هدف دارد، ميبيند كه با افراد در كابينه به آن اهداف نميتواند برسد، شروع به تغيير ميكند. اين از نكات برجسته دولت نهم است و نشاندهنده برنامه داشتن رئيس دولت است. اگر بر اساس هوي و هوس بود، اشكالات بجا بود اما بر اساس دوستيهاي بيجا و باندبازيها نبود و به هر ترتيب، اين اتفاقات افتاده و تصميم اكثريت مجلس هشتم جريان اصولگرا اين است كه تا انتخابات دوره بعد، استيضاحي صورت نگيرد و اين به معناي اين نيست كه خداي نكرده وزرا هم كار را رها كنند. مجلس به وزرا اعتماد دارد، شايد اشكالات را بر وزرا وارد كنيم، ولي آن اشكالات به گونهاي نبوده كه كاسه صبر نمايندگان لبريز شود و كار به استيضاح بكشد و آن استيضاح هم رأي بياورد. اين يقيناً چيزي است كه اكثريت نمايندگان آن را قبول دارند و آن را رعايت ميكنند.اخيراً آقاي مرعشي گفته بود اوضاع در جريان اصولگرا عليه احمدينژاد آنقدر خراب است كه ممكن است هنگام انتخابات يك بخش مهمي از جناح راست حتي بيايند به خاتمي رأي بدهند؟اولاً كه اين به يك طنز سياسي شبيه بود. جريان اصولگرا فقط ليدرهاي اصولگرا نيستند، بدنه اصولگرا هم هستند، ما در انتخابات نهم رياست جمهوري در واقع اين را ديديم كه ليدرهاي جريان اصولگرا حالا يا كانونهاي رأيساز بودند مثل احزاب و مجموعهها يا اشخاصي بودند كه تأثيرگذار بودند، اينها جمعبنديشان به هر دليلي احمدينژاد نبود. حالا بعضيها فكر ميكردند احمدينژاد رأي ندارد، بعضيها فكر ميكردند مناسب نيست. به هرحال، بدنه جريان اصولگرا اين همكاري را نشان نداد. آنها آمدند و برداشت خودشان را كردند و آن شخصي را كه با مزاج اصولگرايي بيشتری سازگار بود، انتخاب كردند. آن انتخاب براي آن زماني بود كه ما هنوز مزه احمدينژاد را نچشيده بوديم. طي همين 3، 4 سال، علي رغم برخي انتقادهايي كه ميتواند انتقادهاي بجايي به احمدينژاد باشد و طبيعي است ديكته نانوشته غلط ندارد اما واقعاً غلطهاي سه سال و چند ماه آقاي احمدينژاد نسبت به متن ديكتهاي كه ايشان نوشته خيلي كم است.كاري كه در دولت نهم شد، تلاش و پيگيري که در دولت نهم شد، بازگشتي که در دولت به مبانی انقلاب و امام شد، ما يادمان نرفته يك زمان وقتي ميرفتيم در دانشگاهها سخنراني ميكرديم، بعضي از همين دوستان اصولگرا كه در مجلس ليدر هستند، ميگفتند خودكشي سياسي است! يادم نميرود يكي از همين شخصيتها كه ادعاهاي زيادي هم دارد، بعد از انتخابات سال 80 چنان نااميدانه در جلسهاي صحبت ميكرد و ميگفت كه اسب دموكراسي بسیار پرشتاب در حال حرکت است و جريان اصلاحطلب هم چسبيده به يال آن است، اين هر طرف ميرود، اصلاحطلبان هم با آن ميروند. درست يا غلط كاري نداريم. هر جوري آنها (اصلاحطلبان) بخواهد ميرود. وي ميگفت برخي از ما دم آن را گرفتيم عقب نمانيم برخي آمديم جلوي آن ايستاديم اين اسب با سماش ميزند در سر ما!فضا را آن گونه ترسيم ميكردند كه خيلي نااميدانه بود، اين فضا يادمان نرفته است اما اکنون واقعاً فضا عوض شده، آن فضای اعتماد عمومي به اصولگرايان برگشته، دليلش اعتمادي است كه ايجاد شد. بخش عمدهاش نتيجه ديكته احمدينژاد در شهرداري بود. بالاخره اين را نمي شود انكار كنيم.در همين كشور، در همين تريبون مجلس نطقهايي خوانده شد و چيزهايي زير سؤال رفت كه خيليها گفتند انقلاب رفت! تمام شد! انقلاب برگشتي نيست! يادم نميرود آقاي شيرزاد در مجلس ششم نطق ميكرد كه حتي كروبي تحمل نكرد. من در ماشينم نشسته بودم خانواده ما سوار ماشين شدند كه جايي برويم همينجور كه ميرفتيم، همسرم گفت مگر راديوي ماشين راديوي اسرائيل را هم ميگيرد! اينقدر اين حرفها نيشدار بود كه یک فرد غيرسياسي تلقياش اين بود كه دارم راديوي بیگانه گوش ميدهم.نظرات کاربران:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]