تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820975207
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
جام جم
«انتخابات و آوازه ايرانيان» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم دكتر علي دارابي است كه در آن ميخوانيد:
ايران اسلامي در پرتو انقلاب اسلامي و رهبري پيامبرگونه امام خميني(ره) و خلف صالح ايشان رهبر معظم انقلاب و با ملتي نستوه و انقلابي در دنيا امروز شهره است.
اين اشتهار جهاني ايرانيان ريشه در چه اموري دارد؛ جنگ تحميلي 8 ساله رژيم بعثي عراق با حمايت استكبار و مقاومت، ايثارگري و در نهايت پيروزي ايران، تسخير لانهجاسوسي آمريكا و شكستن هيمنه و ابهت پوشالي آن، فتوا و حكم تاريخي حضرت امام خميني(ره) درباره سلمان رشدي مرتد كه هزينه اسلامستيزي را تا حد حيات ستيزهجويان بالا برد و اسلام را براي قرنها بيمه كرد، تحريمها و تهديدهاي نظام سلطه عليه ملت ايران و دورزدن و ناكام گذاشتن اين ترفندهاي نخنماي استكبار و رونق توليد و آباداني در كشور، موفقيتها و پيروزيهاي چشمگير فرزندان ايران اسلامي در رقابتهاي علمي، ورزشي جهاني و توفيقات حيرتبرانگيز هستهاي، حمايت از جنبشهاي آزاديبخش در سراسر جهان و برهم زدن نظام دوقطبي حاكم در دنيا، بيداري اسلامي در جهان اسلام، حمايت از انتفاضه، قدس و حزبالله لبنان را ميتوان از مهمترين دلايل اشتهار ايرانيان در عرصه جهاني برشمرد.
بيترديد بر اين فهرست ميتوان دهها مورد ديگر را اضافه كرد، اما آنچه همواره موجب آوازه و اشتهار ايرانيان در جهان شده است، حضور مستمر و پرصلابت مردم انقلابي ايران در عرصههاي مختلف بخصوص در راهپيماييهاي 22 بهمن و روز جهاني قدس و به طور اخص انتخابات در ايران بوده است.
انتخابات نماد و نشانه بزرگ تكثر، آزادي و حق راي نزد جهانيان فارغ از هر ايدئولوژي است. صندوق راي راهي قانوني، مسالمتآميز، اصلاحگرانه و آگاهانه براي استيفاي حقوق شهروندي و تعيين سرنوشت است. ايران اسلامي افتخار دارد كه در خط مقدم مردمسالاري ديني از ابتداي انقلاب تاكنون براي انتخاب مسوولان خود بهصورت مستقيم و غيرمستقيم از طريق راي از اين حق مسلم به نحو بايسته و شايستهاي استفاده كرده است. انتخابات در ايران همواره از اهميت و حساسيت خاصي برخودار بوده است.
عمل به تكليف و فريضه ديني و استيفاي حقوق شهروندي موجب حضور مردم به صورت گسترده در انتخابات بوده است، اما آنچه بايد مورد تاكيد قرار گيرد پاسخ قاطع و نااميد كننده به دشمنان بوده است، زيرا بدخواهان ملت ايران هميشه خواستار تحريم انتخابات و حضور نيافتن مردم در پاي صندوقهاي راي بودهاند. 12 اسفند 90 روز حضور حماسي ملت ايران براي انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي است. بيگمان مجلس شوراي اسلامي برابر قانون اساسي و آموزههاي امام خميني(ره) در راس امور است.
بيش از 90 اصل قانون اساسي به حوزه اختيارات، صلاحيتها و ماموريتهاي مجلس و نمايندگان آن اختصاص دارد كه هيچيك از قوا از اين ميزان گستردگي و بسط يد در قانون اساسي برخوردار نيست. ديگر آن كه مجلس شوراي اسلامي تنها نهادي در نظام جمهوري اسلامي است كه هيچ قدرت و نهادي حق انحلال آن را ندارد و اصولا كشور در هيچ شرايطي بدون مجلس نميتواند باشد، اما اهميت ويژه نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در چه امري نهفته است كه بايد مردم گستردهتر از ادوار گذشته مجلس، در روز جمعه 12 اسفند پاي صندوقهاي راي حاضر شوند؟ خطر نفوذ جريانهاي انحرافي از يكسو و عناصر حامي و طرفدار وابسته به فتنه، دو خطر نگرانكننده در انتخابات پيشروست كه اگر اين دو جريان در سايه غفلت يا عدم حضور گسترده مردم بتواند وارد خانه ملت شود، بايد نگران مجلس آينده بود. ديگر آن كه بايد گفتمان انقلاب اسلامي كه برگرفته از آموزههاي امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب است برتري خود را به رخ بكشد تا بتوانيم به اجراي عملي سند چشمانداز و عدالت و پيشرفت اميدوار باشيم.
كيهان
«تيري كه كمانه كرد» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد:
«آيا مردم در انتخابات مجلس شركت خواهند كرد؟» اين سؤال، سؤالي است كه طي چند ماه گذشته به عنوان بزرگ ترين مسئله و مهم ترين دغدغه و هراس، ذهن دشمنان و مخالفان نظام جمهوري اسلامي را اشغال كرده است.
البته از ماهها پيش برخي از به اصطلاح بنيادها، انديشكدهها و مراكز اتاق فكر غربيها و صهيونيستها تا حدودي اين پرسش و بحث و جدلها پيرامون آن را در گسترهاي محدود و خاص در محيط رسانه به بيرون درز دادند.
از نظر آنان پاسخ روشن و بدون ابهام است و حتي مراكز اصلي قدرت و نهادهاي اطلاعاتي و تصميم گير آنها ميدانستند و ترديدي نداشتند ايرانيها در انتخابات مجلس حضور حداكثري خواهند داشت.
ناگفته پيداست اين پاسخ، پايان كار نبود و طبيعي است كه دشمنان و مخالفان نظام جمهوري اسلامي به انتخابات 12اسفند به ويژه پس از ناكامي بزرگ در انتخابات قبلي و فتنه 88 به عنوان بزنگاهي براي توطئهها و آرزوهاي شيطاني شان؛ نگاه ويژه داشته و دندان طمع تيز كرده باشند.
بنابراين دشمن براي تعيين راهبرد (هدف كلي) و تاكتيك (راههاي رسيدن به آن هدف كلي) خود از مدتها قبل با برنامه ريزيها و طرحهاي خرد و كلان به كارزار انتخابات مجلس ايران ورود جدي داشته است.
به عنوان نمونه براي اينكه دورخيز دشمن براي انتخابات اسفند 90 مشخص شود ميتوان به سخنان معنادار جرج سوروس در اسفند 89 اشاره كرد كه در مصاحبه با سي ان ان گفت: «حاضرم شرط ببندم ايران تا يك سال آينده سقوط خواهد كرد»!
هرچند اين ادعاي آقاي سوروس كه نظراتش در پهنه فتنه انگيزيهاي سال 88 به ميدان آمده بود تنها در قالب همان آرزوي تغيير رژيم در ايران قابل ارزيابي است ولي از يكسو تلاش و تحركات برنامه ريزي شده دشمن پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و استفاده از انتخابات مجلس نهم عليه ايران اسلامي را نشان ميدهد. از دشمن انتظاري جز دشمني نيست بخصوص اينكه دشمنان نشان دار جمهوري اسلامي درصدد انتقام گيري در پي ناكامي فتنه 88 هستند.
بنابراين راهبرد دشمن و شكست خوردگان فتنه 88، به چالش كشيدن «مشاركت» در انتخابات مجلس نهم بود. دقيقا اينجاست كه وقتي دشمن بيروني، راهبرد كاهش مشاركت در انتخابات مجلس را سرلوحه خود قرار ميدهد جرياني در داخل پروژه «تحريم انتخابات»! را به منظور كمرنگ كردن حضور مردم پيش ميكشد.
اكنون بدون مقدمه و حاشيه پردازي بايد ديد دشمن چه تاكتيكهايي را براي راهبرد مورد اشاره طي ماههاي اخير اجرايي كرده و به چه نتايجي رسيده است؟به تعبير ساده تر دشمن چه كار كرده است تا مردم در انتخابات مجلس شركت نكنند و آيا در شرايطي كه تنها 3 روز به انتخابات باقي مانده از اقداماتش طرفي بسته يا پاسخ منفي است.
اقدامات آشكار به وضوح حاكي از آن است كه از 6 ماه مانده به انتخابات مجلس، دشمن تاكتيكهاي خود را براي تحقق آن راهبرد تعيين شده بكار گرفته و از تمام ظرفيت خود بهره جسته تا حضور مردم در پاي صندوقهاي راي را كمرنگ نمايد.
براي اينكه اشاره به اقدامات و تحركات پردامنه دشمن طي پروسه 6 ماهه ياد شده به درازا نكشد و بيرون از حوصله اين ستون نباشد اجازه بدهيد تنها به فهرستي از مهم ترينها در فاصله زماني سپتامبر 2011 تا فوريه 2012 بسنده كنيم:
1- تحريم دهها تن از مقامات بلندپايه ايران، 2- تصويب سه قطعنامه بر ضد ايران اسلامي در موضوعات هسته اي، تروريسم و حقوق بشر، 3- انتشار گزارشهاي پياپي به بهانه حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي توسط بان كي مون، احمد شهيد و كميته سوم مجمع عمومي، 4- تهديدات سياسي و نظامي عليه كشورمان با اين ترجيع بند صهيونيستي- آمريكايي كه؛ «همه گزينهها روي ميز است»!، 5- دست يازيدن به ترور دانشمندان هستهاي كشورمان و به شهادت رساندن مصطفي احمدي روشن، 6- تحريم بانك مركزي، 7-تحريم نفت و...
جاي كمترين ترديدي نيست كه همه اين تلاشها و تقلاهاي دشمن براي به سقف رساندن فشارها عليه نظام جمهوري اسلامي و انتقال اين فشارها به زندگي مردم بوده است تا در نهايت به علت غلبه فضاي يأس و نااميدي، راهبرد كاهش مشاركت مردمي در انتخابات را عملي نمايند اما صحنه عمل با ميدان تاكتيكها و اعمال فشارها براي تحقق آن راهبرد خاص متفاوت است، چرا؟
مي توان به چند نكته كليدي و راه گشا اشاره داشت؛ الف: اقدامات و تدابير متقابل ايران اسلامي در راستاي دكترين «تهديد در برابر تهديد» بسياري از نقشههاي دشمنان را نقش بر آب كرد. به عنوان مثال طرح بستن تنگه هرمز كه ايران اسلامي چندي پيش در رزمايش ولايت 90، بستن اين آبراه استراتژيك را تمرين كرد پيام مقتدرانه و در عين حال بازدارندهاي بود به دشمناني كه پيش تر رجز ميخواندند و بعد در هنگامه عمل ترمز كردند.
خراسان
«رأيهايي به نفع اقتصاد» عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم مهدي حسن زاده است كه در آن ميخوانيد:
انتخابات مجلس نهم در شرايطي برگزار ميشود كه باز هم مسئله ضرورت حضور حداكثري و بررسي رابطه آن با اقتدار سياسي و امنيتي كشور به ويژه در عرصه بين المللي موضوعي است كه طي روزهاي اخير درباره آن بحث شده و ضرورت آن به روشني مشهود است. اما آن چه به نظر ميرسد در برهه كنوني تأكيد بر آن ضرورت داشته باشد و سوال اصلي حداقل بخشي از مردم براي حضور در انتخابات باشد، رابطه حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس و اثر آن بهبود وضعيت اقتصادي كشور باشد. به صراحت بايد گفت ريشه بخشي از نارضايتيهايي كه منجر به شركت نكردن برخي در انتخابات ميشود انتقاد به وضعيت موجود اقتصادي كشور است. وضعيتي كه اگر چه از منظر كلان و علمي نه سياه است و نه سپيد، ولي از منظر دغدغههاي عامه مردم درباره وضعيت معيشتي چندان قابل قبول نيست. چرا كه افزايش نرخ تورم به بيش از ۲۰ درصد به ويژه با توجه به افزايش قيمت مواد غذايي و مايحتاج عمومي مردم در بازار شب عيد كه همه مردم خريدارند و تقاضاي خود را به آينده موكول نميكنند كاملا فشار قيمت بر دوش مصرف كننده را سنگين كرده است و اگر چه اكثر حاضران در انتخابات در همه دورههاي پس از انقلاب اقشار ضعيف جامعه بودهاند و در شرايط اقتصادي نامناسب تر نيز اعتقاد و ايمان خود به مسير انقلاب و لبيك به نداي رهبر خود را بر همه مشكلات ترجيح داده و شركت كردهاند اما روي سخن با آن عدهاي است كه ناراضي از مشكلات معيشتي و معضلات اجتماعي قصد شركت در انتخابات ندارند يا براي شركت در انتخابات ترديد دارند. براي پاسخ به اين گروه از افراد جامعه پس از مروري به وضعيت اقتصادي كشور در شرايط فعلي، رويكرد مجلس هشتم در قبال عملكرد اقتصادي دولت بررسي ميشود، پس از آن به جايگاه مجلس در تدبير امور اقتصادي كشور نگاهي مياندازيم و در نهايت ضرورت تقويت اقتدار مجلس براي حل مشكلات اقتصادي را يادآور ميشويم.
بيم و اميدهاي اقتصاد ايران در شرايط فعلي
در حال حاضر اقتصاد ايران در شرايطي حساس قرار دارد كه بايد جايگاه خود را در روند رو به پيشرفت و احيانا پسرفت نظام ايفا كند. اقتصاد ايران با هدف گذاري رتبه نخست در منطقه حاوي ظرفيتهاي مهمي از جمله رشد سطح علمي و ارتقاي سطح دانش به عنوان زير بناي اصلي توسعه اقتصادي است. در شرايطي كه ايران بر اساس آمارهاي مراكز رسمي بين المللي رتبه ۱۷ توليد علم در جهان را كسب كرده است و برنامه جدي تجاري سازي اختراعات در دستور كار نهادهاي مسئول قرار دارد كه بر اين اساس ميتوان به تبديل اين علم به ارزش افزوده اقتصادي و رونق بخشيدن به اقتصاد ايران از طريق ورود فناوريها و دانش نوين كاملا اميدوار بود. اصلاحات اقتصادي از جمله رهايي اقتصاد كشور از انرژي ارزان و غير بهره ور در جريان اجراي هدفمندي يارانه ها، تلاش براي اصلاح نظام مالياتي و گمركي و برنامههاي پيش بيني شده براي اصلاح نظام بانكي و توزيع (در صورت اجراي كارشناسانه برنامههاي اصلاحي) از جمله نكات اميد بخش اقتصاد ايران است. در كنار اين عوامل قدرت ژئوپلتيك و تأثيرگذاري ايران بر بازار استراتژيك انرژي در جهان كه بخشي از اين تأثيرگذاري در ماجراي مقابله با تحريم نفتي اتحاديه اروپا نشان داده شد ديگر نشانههاي اميدبخش اقتصاد ايران است. اما در كنار اين موارد ثبت چالشهاي جدي در مسير حركت اقتصادي ايران وجود دارد. مهمترين مشكل در حال حاضر چالش بخشهاي توليدي كشور يا اجراي ناقص قانون هدفمندي يارانه ها، ضعف مفرط نظام بانكي در تغذيه اقتصاد مولد، بي انضباطي اقتصادي بودجهاي و اقتصادي كه منجر به افزايش نقدينگي و كنشهاي تورمي گاه و بي گاه ميشود در كنار تحريمها به ويژه (محدود شدن مراودات مالي و بانكي با ساير كشورها) تهديدهاي پيش روست كه ضعف در برابر اين مجموعه تهديدها در شرايط رقابتي اقتصاد جهان و تلاش فزاينده قدرتهاي اقتصاد نوظهور ميتواند ايران را از اثرگذاري بيشتر در مناسبات جهاني باز دارد.
رويكرد مجلس هشتم در قبال دولت نهم
در اين ميان مروري بر رويكرد مجلس هشتم در قبال دولت نهم نيز دلگرميها و هشدارهايي را به ما نشان ميدهد. همراهي مجلس با دولت در تصويب قانون هدفمندي يارانهها و برخي قوانين اقتصادي كلان، حساسيت مجلس بر موضوعات اقتصادي از طريق تشكيل كميسيونهاي ويژه اصل ۴۴، تحول اقتصادي و جهاد اقتصادي، گزارشهاي نظارتي از نقاط قوت و ضعف عملكرد اقتصادي دولت پيرايش نسبي لوايح بودجه از اعداد و ارقام مضر به حال اقتصاد و تصويب طرحهايي در جهت كنترل واردات، بهبود فضاي كسب و كار و بيمه بيكاري در مجموع فارغ از انتقاد به برخي جزئيات اين طرحها رويكرد مثبتي را از برنامههاي اقتصادي مجلس هشتم نشان داد. با اين حال در مقام نظارت بر اجراي قانون، جنجالهاي غير اثر بخش بيش از نظارت موثر و الزام آور در كارنامه عملكرد مجلس هشتم ديده شد. به عبارت ديگر مجلس هشتم با وجود انتقاد جدي به برخي عملكردهاي دولت در حوزه اقتصاد و ارائه گزارشهاي انتقادي از نحوه اجراي اصل ۴۴ و هدفمندي يارانهها و با وجود بحثهاي بعضا تند و داغ در عمل نتوانست قدرت نظارتي خود را به درستي اعمال كند. بارزترين اين ضعف نيز در موضوع فساد بانكي بود كه با گزارش قاطع كميسيون اصل ۹۰ درباره تخلف مسئولان اقتصادي دولت، دو روز بعد همان مجلس با استيضاح وزير اقتصاد مخالفت كرد و در عمل خواستههاي حداقلي مجلس براي بركناري معاونان متخلف ۲ نهاد مهم اقتصادي نيز برآورده نشد. در حقيقت مجلس از يك سو هم چوب ضديت با دولت را از سوي برخي منتقدان دريافت كرد و هم در عمل نتوانست اقدام موثري در جلوگيري از تخلفات دولت در اجراي قوانين اقتصادي انجام دهد.
رسالت
«رمز گشايي از سخنان رهبري انقلاب اسلامي» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم امير وحبيان است كه در آن ميخوانيد:
نبوغ يك شطرنج بازماهر آن نيست كه مهرهها را خوب حركت دهد بلكه آنست كه بتواند چون رقيب انديشيده و با درك مدل ذهني او واكنشهاي محتمل او را پيشاپيش حدس زند. در عرصه بازيهاي استراتژيك سياسي آن هم در عرصه جهاني، مهمترين شرط براي مواجهه سخت يا نرم و يا حتي مصالحه با طرف مقابل آنست كه بتوان درك عميق ودقيقي از نگرش رقيب نسبت به جهان، جايگاه خودش و نيز برداشتي كه از طرف مقابل دارد بدست آورد. ترسيم غلط واقعيت آن گونه كه دوست داريم نه آن گونه كه واقعا هست؛ منجر به سوء فهم، برنامه ريزي غلط و پرداخت هزينههاي كلان مادي و معنوي در طراحي راهبردها خواهد شد.
نبوغ يك شطرنج بازماهر آن نيست كه مهرهها را خوب حركت دهد بلكه آنست كه بتواند چون رقيب انديشيده و با درك مدل ذهني او واكنشهاي محتمل او را پيشاپيش حدس زند.
در عرصه بازيهاي استراتژيك سياسي آن هم در عرصه جهاني، مهمترين شرط براي مواجهه سخت يا نرم و يا حتي مصالحه با طرف مقابل آنست كه بتوان درك عميق ودقيقي از نگرش رقيب نسبت به جهان، جايگاه خودش و نيز برداشتي كه از طرف مقابل دارد بدست آورد. ترسيم غلط واقعيت آن گونه كه دوست داريم نه آن گونه كه واقعا هست؛ منجر به سوء فهم، برنامه ريزي غلط و پرداخت هزينههاي كلان مادي و معنوي در طراحي راهبردها خواهد شد.
داستان طولاني رابطه ايران و آمريكا كه فراز و نشيبهاي بسياري را شاهد بوده است ؛يكي از مصاديق ناتواني در درك ذهنيت طرف مقابل است. ايالات متحده ظرف سي و اندي سال نشان داده است كه در درك مدل فكري و كشف واكنشهاي ايرانيان موفق نبوده است. اخيرا نيز علي رغم شعارهاي شخص آقاي اوباما مبني بر تغيير در نگرش آمريكا در ارتباط با ايران متاسفانه رفتارهايي چونان نومحافظه كاران از دولت اوباما مشاهده ميشود كه فقط نشانگر ادامه اشتباهات آن كشور در فهم رويكردهاي ملت و نظام انقلابي حاكم بر ايران است. تكرار بازي ناكارآمد تحريمها، شعارها و تهديدهاي مبني بر احتمال حمله اسرائيل يا آمريكا و... نشانههاي ظهور يك استراتژي جديد نيست بلكه حاكي از فقدان استراتژي پويا در سياست خارجي آمريكا از يك سو و شعارهاي جالب براي حاميان صهيونيست انتخاباتي كانديداها در آمريكا از سوي ديگر است.
رهبرمعظم انقلاب در خطبههاي نماز جمعه اخير خود نكاتي مهم و راهبردي را بيان كردند كه باز هم ممكن است با فيلتر ذهني تحليلگران آمريكايي برخورد كرده و درست ادراك نشود؛ لذا نگارنده در جهت رمز گشايي از اين سخنان كه هر چند براي ايرانيان روشن و واضح است ولي براي طرفهاي غربي رمزآلود باشد ؛ نكاتي را متذكر ميگردد.
1. رهبري با اتكاء به شواهد عيني و روشن تاكيد كردهاند كه :«امروز نظام جمهوري اسلامي، يك كشور اثرگذار است؛ «آري» و «نه» او در مسائل منطقه، حتّي در مسائل جهاني اثر ميگذارد؛ اين براي كشور خيلي مهم است.»
معناي اين حرف آنست كه جهان نبايد و نميتواند موقعيت جديد ايران را ناديده انگارد و در سازوكارهاي طراحي شده براي مديريت منطقهاي و جهاني از قدرت و ديدگاه موثر ايران غفلت كند. كساني كه هنوز در ذهن خويش ايران كنوني را به مثابه رژيم پهلوي وتابعي از تصميمات غرب تلقي ميكنند؛ در نظام تحليلي خود سي و اندي سال دچار عقب ماندگي تاريخي هستند.
رفتار درست با ايران مستلزم درك درست جايگاه جديد ايران اسلامي است. ايران درجهان اسلام بويژه درعراق، افغانستان، كشورهاي منطقه و حتي در همسايگي ايالات متحده داراي موقعيت تاثير گذار شده است. اين موقعيت لزوما مخاطره انگيز نيست ولي داراي پتانسيلهايي است كه رفتار درست با ايران ميتواند جهت آن را تعيين نمايد. جهتي كه اگر درست تشخيص داده شود بازي برد – بردي را پديد آورده و در جهت صلح جهاني خواهد بود.
2. رهبري انقلاب اسلامي در فرازي ديگر فرمودهاند:«فريب لبخند دشمن و وعدههاي دروغ جبهه دشمن را نخوريم. در اين سي سال، تجربه هم پيدا كردهايم. گاهي به روي ما لبخند زدند. اوائل گاهي بعضي از ما باور ميكرديم. يواش يواش فهميديم پشت صحنه چيست. فريب لبخند دشمن را، فريب وعدههاي دروغ دشمن را نخوريم. جبهه قدرت مادياي كه امروز بر دنيا مسلط است، راحت عهد ميشكند.
دون هيچ دغدغهاي عهدشكني ميكنند، زير قولشان ميزنند، زير حرفشان ميزنند، نه از خدا خجالت ميكشند، نه از خلق خجالت ميكشند، نه از طرف مذاكره خجالت ميكشند؛ راحت دروغ ميگويند! من نمونههاي زنده دارم - كه حالا در اينجا جاي بحثش نيست؛ شايد آن وقتي كه لازم باشد، عرض بكنم - همين اظهاراتي كه آمريكاييها كردند، رئيس جمهور آمريكا كرد؛ نامهاي كه به ما نوشت، جوابي كه ما داديم؛ بعد عكسالعمل و اقدامي كه آنها با مضمون آن نامهها كردند. اينها يك روزي در اختيار افكار عمومي دنيا - آن وقتي كه لازم باشد - قرار خواهد گرفت؛ خواهند ديد كه اينها چه جورياند، حرفشان چقدر اهميت و ارزش دارد، وعدهشان چقدر ارزش دارد.»
نكته روشن اين پيام آنست كه ايالات متحده تاكنون نتوانسته است در ذهن طرف مقابل اعتمادي نسبت به پيامهاي خود بيافريند و عملا در ايجاد اعتبار براي وعدههاي ديپلماتيك خود شديدا ناموفق بوده است. اين ناتواني بويژه در قبال كشوري كه تجربه رفتار نادرست آمريكا عليه ملت در حمايت از ديكتاتوري پهلوي، حمايت از عناصر ضد انقلاب و تلاش براي سرنگوني نظام به هر طريقي منجمله حمايت از رژيم سفاك صدام و نيز گروههاي تروريست را داشته و هر ازچند گاه يكباربا تحريمهاي خود ملت ايران را بدليل آزاديخواهي تنبيه ميكند؛ كاملا آشكار است. با ظهور اوباما در صحنه سياست ايالات متحده و شعارتغيير او و نيز پارهاي از تحولات صوري ايران صراحتا خواهان اثبات تز تغيير در عمل براي رفع ابهامات شد. اين فضا ميتوانست زمينه مساعدي را براي اصلاح روابط بوجود آورد ولي ايالات متحده نه تنها نتوانست اعتماد آفريني نمايد بلكه بدليل مواضع ناصواب، حتي مسير مكاتبه گشوده شده در سطح سران را كه ميتوانست تاحدودي منجر به حذف كانالهاي غير مستقيم شود؛مخدوش كرده است. هر چند هنوز فرصتي براي اصلاح تصوير پديد آمده وجود دارد ولي تكرار اشتباهات كه منجر به تقويت تصويرچهره «بي اعتنا به وعده ها» يا «فريبكاري» شود؛آثار و تبعات سنگيني خواهد داشت كه بر سياستمداران با تجربه پوشيده نخواهد بود.
سياست روز
«نامهاي براي اصغر فرهادي» عنوان يادداشت روز روزنامه سياست روز به قلم مهدي رجبي است كه در آن ميخوانيد:
سلام اصغر آقاي عزيز. مباركت باشد. امروز (ديروز) صبح، وقتي هنوز خواب به طور كامل از چشمانم نرفته بود، روي صفحه موبايلم، پيامكهايي بود كه
سلام اصغر آقاي عزيز. مباركت باشد. امروز (ديروز) صبح، وقتي هنوز خواب به طور كامل از چشمانم نرفته بود، روي صفحه موبايلم، پيامكهايي بود كه خبر از برنده شدن تو و گرفتن آن مجسمه طلايي ميداد. كلي ذوق كردم. ذوقي كه برايم قابل پيش بيني بود. اين روز را از خيلي وقت پيش پيشبيني ميكردم. اينكه يك ايراني كه تا همين چند وقت پيش و از فجر بيست و نهم همه جايزههاي ريز و درشت را درو كرده بود، اسكار را هم در دست بگيرد.
كلي خوشحال شدم. هم براي تو و هم براي سينماي ايران. حرفهاي برخيها را هم چندان جدي نميگيرم. همان وصلههاي ناچسبي كه به زور به فيلمت چسباندند. فيلم تو برخلاف فيلم برخيها كه آنطرف آبيها برايش سر و دست ميشكنند و خودمانيها هيچ علاقهاي به تماشايش ندارند، در همه جا ديده شد و دوست داشته شد. توي جشنواره فجر خودمان هم بيشترين توجهات را جلب كرد. راستي اگر فيلم تو ضد ايراني باشد (كه به نظر من نيست) اين از ضعف مديران فرهنگي ماست كه به اين فيلم جايزه ميدهند و تقديرش ميكنند. اين از ضعف آقاياني است كه هيچ استراتژي درخوري براي سينماي ما ندارند.
اما اصغرآقا، ببخشيد وسط اين همه افتخار و خوشحالي تو و همه ايرانيها، ميخواهم گله گذاري كنم. گله من به متني است كه آنجا پشت ميكروفون خواندي.
تو راست گفتي كه: "ايرانيان بسيارى در سرتاسر جهان در حال تماشاى اين لحظه هستند و گمان دارم خوشحال هستند. نه فقط به خاطر يك جايزهى مهم يا يك فيلم يا يك فيلمساز. " راست گفتي چون همه ايران از درخشش يك ايراني در ينگه دنيا خوشحال بوده و هستند.
تو راست گفتي كه: "آنها خوشحالند چون در روزهايى كه سخن از جنگ، تهديد، و خشونت در تبادل است نام كشورشان ايران از دريچهى باشكوه فرهنگ به زبان مىآيد. فرهنگى غنى و كهن كه زير گرد و غبار سياست پنهان مانده است. " چون ملت ما همواره اثبات كرده كه فرهنگي غني و كهن را به همراه دارد. به قول شريفينيا توي يكي از سريالهاي چند سال پيش تلويزيون، وقتي غربيها آب نداشتند تا خودشان را بشويند، ما فرهنگ داشته ايم. اما اصغرآقا، كاش ميگفتي اين گرد و غبار را چه كسي به راهانداخته است.
كاش تو آن بالا روي سن از ملتي ميگفتي كه هيچگاه جنگ طلب نبوده است، اما به واسطه انقلابشان و فقط به همين دليل، ۸ سال دفاع را به جان خريدند و در برابر عراق و همه مدافعان و متحدانش ايستادند و يك وجب از اين خاك را به بيگانه ندادند. كاش آن بالا از مردمان سردشت ميگفتي. از همانها كه هنوز نسلهاي بعديشان قرباني بمبهاي شيميايي هستند. تو با رضا ايرانمنش توي "داستان يك شهر"ت كار كردي. احتمالا سرفههاي او را شنيده اي.
كاش از همانها ميگفتي. كاش از ملت و دولتي ميگفتي كه توي اين سي و اندي سال از هم جدا نشدهاند. از مردمي كه تحريمها را صبورانه تحمل كردهاند.
كاش در عوض از سياستمداراني ميگفتي كه در كمال وقاحت سلاح شيميايي و هستهاي ميسازند و خريد و فروش ميكنند، اما با ژست حقوق بشر و صلح طلبي، جلوي پيشرفت همين ملت عزيز ما را ميگيرند.
تو بهترين كار ممكن را كردي كه گفتي: "با افتخار اين جايزه را به مردم سرزمينم تقديم ميكنم. مردمى كه به همهى فرهنگها و تمدنها احترام ميگذارند و از دشمنيكردن و كينه ورزيدن بيزارند. " اما كاش ميگفتي كه بعضيها چشم ديدن آرامش و پيشرفت و قدرت اين ملت و مملكت را ندارند. كاش از آنهايي ميگفتي كه به راحتي جوانان و نخبگان اين كشور را ترور ميكنند و به اين حركت شنيعشان ميبالند.
تو كارگردان محبوب من و امثال من هستي. تو كسي هستي كه هم سينما و ابزارش را به خوبي ميفهمي و ميشناسي و هم اتفاقات دور و اطرافت را به خوبي درك ميكني.
اصغر فرهادي عزيز دوستت دارم و اين چند خط را از سر دوستي برايت نوشتم. دوست دارم كارگردان محبوب و مشهور ايرانِ من، حواسش به اطرافش باشد. حواسش باشد كه آنهايي كه برايش كف ميزنند، هميشه دوستانش نيستند و لبخندهايي كه ميزنند، از سر مهرباني نباشد. تبريك صميمانه ما يعني ملت صلح طلب ايران را بپذير.
حمايت
«انتخابات مجلس و گامهاي نهايي» عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن ميخوانيد:
برابر جدول زمان بندي اجراي انتخابات مجلس شوراي اسلامي، مراحل تشكيل هيئتهاي اجرايي و نظارتي، ثبت نام نامزدها، بررسي صلاحيتها در هيئتهاي اجرايي و نظارتي و شوراي نگهبان، پايان پذيرفت و چند روزي است كه افراد احراز صلاحيت شده به عنوان كانديداهاي مجلس در عرصه تبليغات و معرفي خود به مردم در سراسر كشور، فعاليت رسمي تبليغي انجام ميدهند. در اين روند، تشكلهاي مختلف با نامهاي متنوع كه حاكي از سلايق و ديدگاههاي شكلدهندگان هر جمع است نيز ايجاد شده و بر همين اساس، مردم خصوصاً در كلان شهرها از جمله تهران با ليستهاي متنوع كه هر يك نام و شعاري خاص را براي خود برگزيدهاند و بعضاً افرادي در چند ليست حضور دارند، روبرو شدهاند.
به هرحال اين چند روز باقيمانده تبليغات انتخابات نيز سپري ميشود و در نهايت اين مردم هستند كه روز جمعه آتي به پاي صندوقهاي رأي ميآيند و تركيب مجلس آينده را مشخص ميكنند. نظر به اينكه در ستون به سوي عدالت، طي هفتههاي اخير چند نوبت به مباحث پيرامون انتخابات از منظر دغدغههاي حقوقي پرداخته شده است، در يادداشت امروز نيز نكاتي در تكميل بحثهاي قبلي به فراخور زمان حاضر تقديم ميشود با اين اميد كه مفيد واقع شود.
نكته اول اينكه انتخابات مجلس آتي در شرايطي در ايران برگزار ميشود كه تحولات پيراموني ايران از جهات مختلف حائز توجه است. در مورد سوريه فشارهاي بينالمللي بر عليه مسئولين سوريه با برگزاري اجلاس اخير در تونس به شدت ادامه دارد در حالي كه رفراندوم اصلاح قانون اساسي در سوريه برگزار شد و عملاً گامهاي حقوقي براي تحول در اين كشور در حال انجام است.
در بحرين سركوب مردم همچنان ادامه دارد و حاكمان بحرين، حاضر به پذيرش مطالبات مردم نيستند. در عربستان حاكمان اين كشور تهديد كردهاند كه با هر اعتراضي با مشت آهنين برخورد ميكنند، در يمن يك نفر را از طريق لابيهاي مربوط به تحولات مديريت شده در اين كشور كانديداي رياست جمهوري كردند و سپس اعلام شد كه وي انتخاب شد و مراسم تحليف به جا آورد. در چنين شرايطي رسانههاي جهانيِ در اختيار نظام سلطه و برخي از مجامع حقوقي بينالمللي نميپرسند كه چطور بعد از اين همه خونريزي و مطالبات مردم يمن، يك نفر كانديدا ميشود و هم او برگزيده مردم معرفي ميشود. مگر انتخابات يك نفره نيز معنا دارد؟ چطور يك اقليت به اتكاي نوكري آمريكا و غرب، اكثريت ملت بحرين را سركوب ميكنند ولي فشاري بينالمللي براي برقراري دموكراسي در اين كشور اعمال نميشود؟
چطور در عربستان يك خانواده قومي و عشيرهاي سالهاي سال بر مردم اين كشور سيطره دارند و انواع ظلمها را خصوصاً بر عليه اقليت مذهبي يا مخالفان و منتقدان سياسي اعمال ميكنند ولي قدرتهاي جهاني آن را خلاف قاعده نمي بينند؟ ولي كوچكترين تحولات كشورهايي مثل ايران به دقت تحت رصد است و مورد واكنشهاي انتقادي مختلف قرار ميگيرد. در همين چارچوب، انتخابات مجلس شوراي اسلامي در ايران ميتواند تفاوت فرايند مردمسالاري در كشور ما را با حكمرانان سرسپرده غرب در منطقه نشان دهد. بنابراين اصل برگزاري انتخابات پرشور در تحولات فعلي منطقه، پيام و معناي خاصي
در برخواهد داشت.
نكته دوم اينكه هر يك از گروههاي سياسي شكل گرفته در فرايند انتخابات يا كانديداهاي مستقل، شعارهاي متنوعي را ارائه ميكنند. در ميان اين شعارها البته انتقادات به وضع موجود يا عملكردهاي دولت، جلوه بيشتري پيدا ميكند و ممكن است افرادي را به سمت خود جلب كند ولي واقعيت اين است كه از كانديداها انتظار ميرود عميقتر و دقيقتر خود را براي رأي مردم و اگر برگزيده شدند براي خدمت در مجلس آماده كنند. مجلس، فقط محل ارائه سخنرانيهاي احساسي از تريبون عموميِ در اختيار نيست.
مجلس محلي است كه همه معيارهاي حركت كشور را در قالب قانونگذاري تعيين ميكند، مجلس محلي است كه تمامي فرايندهاي اجرايي كشور را تحت نظر دارد و اگر در هر مورد اشكالي ديد به نمايندگي از ملت ميتواند سوال كند و مسئولان مربوطه را استيضاح و احياناً بركنار كند. مجلس محلي است كه به صراحت اصل نود قانون اساسي ميتواند از عملكرد قواي سه گانه از جمله قوه قضاييه و سازمانهاي تابعه آنرا مورد بررسي و نظارت قرار دهد و بدون خدشه وارد كردن به فرايندهاي رسيدگي قضايي در پروندهها، به تظلمات مردم از طرز كار سازمانهاي قضايي رسيدگي كند.
مجلس محلي است كه بودجه هر سازمان و نهاد را از محل بودجه عمومي كشور مشخص ميكند و مبتني بر مصوبه مجلس است كه بعداً نظارتهايي توسط ديوان محاسبات يا ساير نهادها صورت ميگيرد تا مشخص شود هر سازماني منابع را درست هزينه كرده يا خير، فلذا يك چنين جايي به افراد بسيار توانمند و با تجربه نياز دارد. كساني كه در حيطههاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي وضع موجود را دقيق شناسايي كرده باشند و براي وضع مطلوب مبتني بر ظرفيتها و ابزارهاي قانوني در اختيار مجلس، برنامه دقيق داشته باشند. اگر كسي كانديدا شده و اين ويژگيها را ندارد، هنوز دير نشده است، براي خود او و جامعه بهتر است كه انصراف دهد و در جايگاه سادهتري خدمت كند. اما اگر اين آمادگي را دارد خوب است در اين مدت باقيمانده زمان تبليغات، به درستي آنها را معرفي كند تا مردم به ابعاد تواناييها و آمادگيهاي كانديداي مزبور بهتر واقف شوند.
تهران امروز
«اولويت جبهه متحد نيازهاي روز كشور است» عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم محمود فرشيدي عضو جبهه متحد اصولگرايان است كه در آن ميخوانيد:
مهمترين ويژگي برجسته انتخابات حاضر ورود منسجم جبهه متحد اصولگراست كه مسئله بسيار منحصر به فردي در تاريخ سياسي كشورمان به شمار ميرود. اين مجموعه از يك سال و نيم پيش شروع به تشكلبندي و پي ريزي ساز و كاري واحد در جهت وحدت اصولگرايان كرده و با محوريت آيتالله مهدوي كني وارد عرصه انتخابات شد. اين منحصر به فردي از آن جهت است كه برخلاف ديگر مجموعهها و تشكلها، جبهه متحد يك شبه به وجود نيامده است كه داراي پراكندگي نيرو و ساختار شود.
اين جبهه موفق شده است كه رشد و آگاهي فرهنگ انتخاباتي مردم را نيز بالا ببرد. در انتخابات حاضر شيوه تبليغات بر خلاف تبليغلات مرسوم غربي است. تبليغات انتخاباتي در غرب مكانيسم خاصي را ميطلبد و با تزريق پول، تخريبهاي غير اخلاقي و.. براي جذب آرا اقدام ميكنند.
ولي اين شيوه تبليغاتي با فرهنگ مرسوم كشورمان متفاوت است و رويكرد انتخاباتي مردم نيز متفاوت شده است. بدين نحو كه مردم با مطالعه و آگاهي نسبت به برنامهها و وعدههاي كانديداها و گروههاي سياسي مختلف، نسبت به راي دادن اقدام ميكنند. جبهه متحد اصولگرايان نيز تلاش كرده است كه يك شورآفريني خاص را به جامعه تزريق كند.
همه اينها كمك ميكند كه انتخاباتي با مشاركت گسترده در پيش رو داشته باشيم. اين مجموعه در سراسر كشور كانديدا معرفي كرده و نسبت به جذب اقبال و آرا اقدام ميكند. اولويتهايي كه جبهه متحد ميبايست در صدر نظر خود قرار دهد، نيازهاي روز كشور است. همانگونه كه رهبر معظم انقلاب فرمودند افراد و مجموعهها ميبايست عمل روز و نياز روز را تشخيص دهند. جبهه متحد نيز بر اين اساس ميبايست عمل كرده و به نيازمنديها و ضرورتهاي امروز جامعه توجه ويژهاي داشته باشد. نيازهاي امروز جامعه هم مباحث اقتصادي است.
مسائلي نظير بيكاري، تورم، گراني و... در جامعه امروز ما مسائل حادي هستند و ميطلبد كه برنامهريزيهاي گستردهاي براي حل اين مشكلات اتخاذ شود. اما مسئله ديگري كه اين روزها بسيار جلب توجه ميكند تلاشهايي براي تخريب نيروهاي جبهه متحد اصولگراست. بخشي از اين تخريبها به فرآيند عادي انتخابات بر ميگردد و همانقدر كه به زمان انتخابات نزديكتر شويم تلاشهاي رقبا براي راي آوري بعضا به سمت روشهاي غير اخلاقي نيز سوق پيدا ميكند. اما ميبايست در نظر داشت كه اين گونه بد اخلاقيها تاثيري در راي مردم ندارد و مردم با آگاهي و هوشمندي راي خواهند داد.
بخشي ديگر از اين موج تخريبها نيز ممكن است بر اساس تلاشهاي سازماندهي شده جهت اختلاف افكني بين كليت نيروهاي اصولگرا باشد. امري كه ميتواند از سوي دشمنان و مستكبرين نيز صورت گيرد. در اين ميان گروهها و كانديداها بايد دقت نظر بيشتري داشته و تلاش خود را بر اين متمركز كنند كه اطرافيان خود را بيشتر كنترل كرده و فضا را به سمت صميميت و اخلاق اصولگرايانه سوق دهند.
در نهايت مشي جبهه متحد اصولگرا در برابر اين تخريبها هم بايد حفظ آرامش و خويشتنداري باشد. همانگونه كه آيتالله مهدوي كني در برابر بولتن تخريبي و ساير تخريبهايي كه عليه ايشان به وجود آمد، صبر كرده و از خود خويشتنداري به خرج دادند، نيروهاي وابسته به جبهه متحد نيز بايد اين رويه را در پيش گرفته از كنار تخريبها با بزرگواري عبور كنند. مردم نيز با راي قاطع خود به كانديداهاي جبهه متحد اصولگرا در سراسر كشور جواب محكمي به تخريب كنند گان خواهند داد.
شرق
«هنر و فرهنگ در چهارراه تمدنها» عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم احمد مسجدجامعي است كه در آن ميخوانيد:
يكبار در جمع دولت، رييس وقت بانك مركزي دكترشيباني با ذوق و شوق بسيار به سويم آمد. او درباره فيلمي از مجيد مجيدي پرسوجو ميكرد و دنبال اطلاعات بود. طبيعي بود كه بپرسم، رييس بانك مركزي چرا بايد چنين پرسشهايي داشته باشد، اما منتظر نماند و خودش گفت كه در اجلاس روساي بانكهاي مركزي جهان چند نفر از مقامهاي اقتصادي كشورها به او مراجعه كرده و موفقيت سينماي ايران را تبريك گفتهاند. شب قبل فيلم برگزيدهاي از مجيد مجيدي در مهمترين شبكههاي تلويزيوني كشور ميزبان به نمايش درآمده بود.
گروهي در كشورمان موفقيتهاي هنر ايراني را در جهان به نگاه سياسي نسبت ميدهند و معتقدند كه اين آثار به دليل ارايه چهره سياه از ايران جايزه ميگيرند. اين نگرش كم و بيش در همه دورهها هواداراني داشته است، اما به نظر ميرسد كساني كه چنين نگاهي را ترويج ميكنند نسبت چنداني با هنر ندارند و اعتماد و شناختشان از فرهنگ و هنر ايران بسيار اندك است. چند سال پيش به مناسبت 25 سالگي انقلاب اسلامي ميخواستيم از هنرمندان برگزيدهاي كه بيشترين موفقيتها را داشتهاند، تقدير كنيم.
دو نفر بيشترين جوايز را از جشنوارههاي جهاني گرفته بودند: عباس كيارستمي و مجيد مجيدي. مجيدي بيشترين جوايز داخلي را نيز از آن خود كرده بود. جدا از اينكه چنين نسبتهايي را به چنين شخصيتهايي نميتوان داد، اين پرسش را نيز ميتوان مطرح كرد كه چگونه ممكن است كساني كه جوايز مليشان نيز اينقدر بالاست، در جشنوارههاي خارجي به دليل سياهنمايي جايزه گرفته باشند؟ در سالهاي اخير اين نگاه كمابيش اصلاح و از جهاتي منزوي شده است.
واكنش عمومي به موفقيت اخير فيلم اصغر فرهادي نشان داد كساني كه موفقيت هنر ايراني در دنيا را به حساب سياهنمايي ميگذارند، اندكند. البته برخورد هنرمندان ايراني در واكنش به موفقيتشان نيز در اين امر تاثير زيادي دارد. هنرمندان ايراني بهرغم اينكه با محدوديتهاي زيادي روبهرو هستند، وقتي در چنين جايگاهي قرار ميگيرند، خود را در نقش سفيران ملت ميبينند. آن چند جمله كوتاه اصغر فرهادي هنگام گرفتن جايزه اسكار، در زمانهاي كه عدهاي بر طبل جنگ ميكوبند، در اصلاح تصوير ايرانيان به مراتب از بسياري اقدامات سياسي و ديپلماتيك موثرتر و كارسازتر بود.
نكته جالب درباره فيلم «جدايي نادر از سيمين» اين است كه اين فيلم نه تنها در ايران با استقبال مردم و حتي جشنوارههاي دولتي و غيردولتي روبهرو شد كه در جهان نيز با استقبال مردمي مواجه گرديد. اين فيلم پيش از اينكه در جشنوارهها كشف و ديده شود، در سينماهاي كشورهاي مختلف تماشاگران فراواني يافت.
جالب است عدهاي كه در ماجراي «اشغال والاستريت» از صداي مردم حرف ميزنند، اين همه تماشاگري را كه فيلم «جدايي نادر از سيمين» را پسنديدهاند، مردم نميدانند و آن را به سياست نسبت ميدهند. اگر مردم جهان بيش از حكومتهايشان براي ما اهميت داشته باشند، قطعا موفقيتهايي از اين دست نيز برايمان ارزش و اعتبار بيشتري خواهد يافت. پيش از اين در عرصه هنرهاي ديگر نيز موفقيتهايي نصيب ايرانيان شده است. در هنرهاي تجسمي يا تئاتر نيز هنرمندان ايراني به موفقيتهايي دست يافتهاند. اين هنرمندان در واقع بيشتر كوتاهيهاي مسوولان را در اين زمينه جبران كردهاند. بهرغم تفاوت دولتها، حضور در عرصههاي جهاني كمابيش يكي از دغدغههاي مديريتهاي فرهنگي در دورههاي مختلف بوده است.
حضور در اين عرصهها به اشكال مختلفي براي فرهنگ و هنر ايران ممكن است؛ مشاركت در عرصه مديريت سازمانهاي جهاني، مانند يونسكو، آيسسكو و كنفرانس اسلامي و... حضور موثر در جشنوارهها و نمايشگاههاي جهاني و شركت در بازار فرهنگ و هنر كه در سطح جهاني شتابي فزاينده گرفته و ميرود، از بازيگران اول صحنه تجارت جهان شود. بسياري از سياستها و راهكارهاي اين مهم در سند برنامه چهارم توسعه فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي گنجانده شده است، هرچند كمتر به اجراي آن انديشيدهاند.
افزون بر همه اينها بايد توان و ظرفيت تعامل، گفتوگو و مبادله داشته باشيم. بخشي از ظرفيت گفتوگو، تعامل و مبادله به توانايي ما در توليد آثار هنري ارزشمند و مورد توجه برميگردد، اما بخشي از آن منوط است به اصلاح نگرش و درك ما نسبت به هنر، شناختمان از هنر تنومند و پرشاخوبرگ ايران زمين و همچنين شناختمان از روابط جهاني، تا بتوانيم با حضور در ايوان و پيشخوان فرهنگ و هنر جهان نقشآفريني داشته باشيم.
ايران به دليل قرار گرفتن در موقعيت ممتاز و ويژهاي كه از آن ميتوانيم به چهار راه تمدنها ياد كنيم در شرايط و احوالي است كه محل تلاقي چند تمدن مهم جهاني است. قرار گرفتن در چنين موقعيتي خودبهخود امكاني را در اختيارمان قرار ميدهد كه شايد در نگاه نخست بر ما آشكار نباشد، اما بسيار تاثيرگذار است.
ماهاتير محمد معمار مالزي جديد در جلسهاي ميگفت: «ايران ميتواند نقش، جايگاه و اهميتي كه در جاده ابريشم تاريخي داشت در جاده ابريشم جديد كه مبتني بر فرهنگ و فناوري اطلاعات است، داشته باشد» تجربهها نشان داده است كه ما هرجا با تكيه بر اين ظرفيتها و سرمايههاي انسانيها به عرصه آمدهايم، موفقيتها كسب كردهايم. براي موفقيت نيازي به هزينههاي هنگفت نيست.
بسياري از آثاري كه موفق شدهاند، اتفاقا آثاري هستند كه در چارچوب سرمايهگذاريهاي معمولي داخل كشور و با تكيه بر همين عوامل، سامانگرفتهاند. به هر حال ما نسبت به بسياري از كشورهاي جهان مزيتهايي داريم كه بهرغم محدوديتها و موانع، ما را در نقشآفريني در فرهنگ جهان ياري ميكند. اين مزيتهاي نسبي آگاهانه يا ناخودآگاه در توليد و آفرينش هنري ما نقش دارد.
«تئو آنجلو پولوس» كارگردان بزرگ يونان كه چندي پيش درگذشت، سالهاي پيش به ايران سفر كرد، ديداري با او داشتم. او در اين ديدار موفقيت سينماي ايران را به پشتوانه تاريخي فرهنگ و هنر شكوهمند اين سرزمين مرتبط ميدانست. با نگاهي به فيلمهاي ايراني، شايد در نگاه اول چندان با حرف او موافق نباشيم، اما اگر دقيقتر فكر كنيم، آيا جايگاه فعلي ما، طرز فكر امروز ما و نگاه ما به انسان، اخلاق و جهان بدون گذشتهاي كه از سر گذراندهايم، ميتوانست شكل بگيرد؟
مردم سالاري
«رمز توفيقات بين المللي جدايي نادر از سيمين» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم نيما بهدادي مهر است كه در آن ميخوانيد:
جدايي نادر از سيمين از تجربههاي عجيب سينماي ايران است. فيلمي كه با تائيديه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ساخته شده از جشنواره فيلم فجر جايزه گرفته و توسط معاونت سينمايي دولت اصولگرا به اسكار معرفي شده و به نوعي مورد حمايت ويژه نظام فرهنگي ايران است اما با رويكرد انتقادي بخش ديگري از گروههاي اصولگرا روبروست. صدا و سيما نسبت به آن بي مهر است و منتقد ثابت برنامه هفت آن را سياه نما ميداند.
سوال اينجاست كه چرا با اثري كه تمامي روند توليد و نمايش داخلي و بين المللي اش و همچنين كسب جوايز غرورآفرينش در كانالي منطقي شكل گرفته است، اينگونه برخورد ميكنيم؟ مشكل كجاست؟ آيا شخصيت اصغر فرهادي و رفتارهايش را نميپسنديم يا فيلم اين كارگردان دچار مشكلات مضموني است؟ آيا همانگونه كه برخي ميگويند اين اثر همان چيزي را از ايران ارائه ميدهد كه مطلوب غرب است؟ براي پاسخ به سوالات بالا بهتر است به چند موضعگيري اشاره كنيم كه از دو زاويه مثبت و منفي به اثر اصغر فرهادي پرداختهاند. ساختار هاليوودي رمز موفقيت بين المللي جدايي... است! معلوم است كه چرا جشنوارههاي جهاني شيفته فيلم فرهادي شدهاند چون سياه نمايي ميكند! جدايي نادر از سيمين يك فيلم ايراني نيست! جدايي نادر از سيمين مبتذل است! و با شنيدن يا خواندن چنين عباراتي كه از دو جنبه منفي و مثبت به اثر فرهادي نگريستهاند اين سوال به وجود ميآيد كه به راستي دلايل اقبال جهاني جدايي... چيست؟
چرا جشنوارههاي بين المللي آغوش سخاوت خود را به روي جدايي گشودهاند و جستجوي عنوان فيلم در اينترنت، سيل تاييدات بين المللي اين اثر را نشان ميدهد؟ تفاوت نگاه داخلي و خارجي به فيلم فرهادي چيست؟ آيا درونمايه گزنده و در عين حال حقيقي و واقع گرايانه فيلم تا اين حد برخورنده است كه بخواهيم جدايي... را دوست كش و دشمن نواز معرفي كنيم؟ به راستي با چه نگاهي بايد به اثر فرهادي نگريست؟ آ يا تحليل سياسي از فيلم اخير فرهادي ميتواند ما را به مقصد تحليلي درستي هدايت كند؟ آيا اساسا نگاه غيرسينمايي و جامعه شناختي به جداي�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]
-
گوناگون
پربازدیدترینها