پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851826418
شيخ الاسلام در گفتگو با مهر:پيشنهاد ايران براي حل مسئله سوريه/ قطر بلندپروازي كند باز تحقير مي شود
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: شيخ الاسلام در گفتگو با مهر:پيشنهاد ايران براي حل مسئله سوريه/ قطر بلندپروازي كند باز تحقير مي شود
پيشنهاد ايران براي حل مسئله سوريه/ قطر بلندپروازي كند باز تحقير مي شود
مشاور رئيس مجلس و قائم مقام اسبق وزير امور خارجه با اشاره به مسائل به وجود آمده در سوريه گفت: طراحي نقشه راه توسط برخي كشورها از جمله ايران و تركيه ميتواند اين مشكل را برطرف كند.
به گزارش خبرنگار مهر، حسين شيخ الاسلام سفير پيشين ايران در سوريه است كه سابقه نمايندگي مجلس در دوره هفتم را در كارنامه دارد و بعد از آن نيز مدتي قائم مقام وزير امور خارجه بود و در دوره مجلس هشتم هم به عنوان مشاور رئيس مجلس و مديركل امور بين الملي مجلس فعاليت كرده كه علاوه بر اين مسئوليت دبيرخانه كنفرانس بين المللي فلسطين از ديگر سمت هاي كنوني وي است.
شيخ الاسلام چندي قبل به مناسبت سالگرد انقلاب هاي منطقه گفتگويي با خبرنگار مهر انجام داد كه به اين شرح است:
در سالگرد انقلاب مردم مصر، بحرين در سال گذشته چه اتفاقاتي رخ داده و پيش بيني شما از آينده اين تحولات در سال پيش رو چيست؟
نخستين ويژگي انقلاب مصر اين است كه با گذشت يك سال همچنان مردم اين كشور در صحنه باقي ماندند و همين باقي ماندن باعث شدن خيلي از توطئهها خنثي شود و هر زمان كه انقلابيون احساس خطر كردند با حضور در ميدان تحرير ايستادگي كردند. آمريكاييها تلاش داشتند حالا كه مبارك را نتوانستند نگه دارند و وي ساقط شد سعي كنند ساختار را نگه دارند يعني سر عوض شود اما بدنه بماند. اما ملت مصر پايداري كرد و نگذاشت اين خواست آنان محقق شود. همچنين آمريكاييها ميخواستند ارتش را راس نگه دارند و نگذارند ارتشيها كنار بروند چون آمريكا با ارتش كار كرده و آن را با خود همراه كرده. آموزش و تجهيزات ارتش مصر توسط آمريكاييها ارايه شده بود. بر اين اساس آمريكاييها ميخواستند جايگاه ويژهاي براي ارتش در قانون اساسي مصر پيشبيني كنند كه باز هم مردم اعتراض كردند. همچنين تلاش كردند مبارك محاكمه نشود كه در اين قضيه برخي شاههاي منطقه نيز اين خواسته را داشتند چون براي آنها مشكل بود مبارك را پشت ميلهها ببينند چون فكر ميكنند مردم خودشان از ديدن تحقير يك شاه احساس رضايت ميكنند. به همين دليل برخي شاهان پول خرج ميكنند تا محاكمه مبارك محقق نشود و در اين راستا توطئه مي كنند.
در ادامه تلاش كردند محاكمه غيرعلني شود كه متاسفانه در اين قضيه موفق شدند. البته من نميدانم هرچه روند پيش ميرود اين موفقيت استكبار باقي خواهد ماند يا نه؛ چون الان دارند زنداني را براي مبارك تدارك ميبينند كه از اين محاكمه ظاهري وي خارج شود به اندازهاي كه مردم حكومت را در دست بگيرند و در آن موثر باشند محاكمه مبارك نيز به اين طرف سير خواهد كرد.
آمريكاييها همچنين تلاش دارند با خرج كردن پول، احزاب طرفدار خود را در انتخابات به پيروزي برسانند كه مردم باز هم ممانعت كردند. همچنين آنها مي خواستند نگذارند احساسات ضدصهيونيستي اوج بگيرد. آنها كار پرهزينهاي كرده بودند كه ضديت مردم مصر با رژيم صهيونيستي متبلور نشود. اما با اصل ماندن مردم در صحنه و تكيه بر استقلال و اسلاميت و آزادي توانستند تا كنون مقاومت كنند و با اينكه اسلامگراها براي خيلي از كرسيها كانديدا معرفي نكرده بوند اكثريت مجلس مصر را در انتخابات به دست گرفتند چون اخوان المسلمين تنها براي 50 درصد كرسيهاي پارلمان نامزد معرفي كرد. آينده مصر آينده بسيار روشني است اگر مردم مصر همين بيداري را حفظ كنند و در صحنه بمانند و بر آرمانهاي انقلابشان تاكيد كنند.
يك بحثي كه مطرح است اين است كه اگر اخوان در مصر پيروز شده اخوان مدلي از اسلام متعادل مانند اسلام در تركيه است. و سلفيها نيز وابسته به عربستان هستند و عملاً مدل اسلامي كه در ايران وجود دارد محقق نشد.
مصر خيلي بزرگتر از اين است كه دنباله روي كسي باشد. اصلاً مصر به عنوان يك كشور با تاريخ و با تمدن به عنوان الگوي ديگران است نه اينكه مصر از ساير كشورها الگو برداري كند به عنوان مثال اخوان المسلمين در مصر در سال 1928 ايجاد شد بقيه كشورهاي عربي الگوي اخوان را گرفتند حتي حزب الدعويه عراق الگوي شيعي از اخوان المسلمين است يا اينكه افسران آزاد در مصر كودتا كردند در ديگر كشورهاي عربي نيز اين تكرار شد مانند قذافي و بعثيها در عراق و سوريه و ... و متاسفانه مصر كمپ ديويد را امضا كرد و ديگر كشورها نيز دنبال روي سازش با اسرائيل شدند. اين جايگاه مصر است. در مصر از نظر فرهنگ و تمدن تاريخ بيش از 50 درصد جهان عرب است و اخوان در مصر خيلي بزرگتر از آن است كه از كشور ديگري آن هم از تركيه دنباله روي كند. بلكه آنچه كه در تركيه است نمونهاي از اخوان مصر است. آقاي اربكان كه آقاي گل و آقاي اردوغان از حزب او بيرون آمدند براساس الگوبرداري از اخوان در تركيه فعاليت كرد. اينكه اخوان يك حالت متعادل و منطقي و عملي خواهد داشت بله اين درست است اينكه اخوان متاثر از فرهنگ تاريخي مصر است اين نيز درست است. سلفيها نيز در مصر دنبال روي عربستان نخواهند بود. سلفيهاي مصر نيز بزرگتر از آن هستند كه به دنبال وهابيت بيفرهنگ و بيتمدن و بيتاريخ عربستان باشند. اصلاً نوعشان نيز نوع سلفيون وهابي تند نيست. البته عربستان و آمريكا پول خرج ميكنند. آمريكا يك نوع از سلفي گري را تبليغ مي كند. فراموش نكنيد كه آمريكا بود كه طالبان را ساخت و پايههاي القاعده را ريخت كه آمريكا براي خراب كردن چهره اسلام از ساده انگاري يك عدهاي دارد استفاده ميكند تا اسلام تند و بي معني را به اسم طالبان به جهان نشان دهند و اخوان در زمان مبارك نيز در كنار مقاومت بود و هرچند ممكن است هدنه با اسرائيل يعني آتش بس را بپذيرند اما اعترافي به وجود اين رژيم نخواهند كرد. اين در حالي است كه براساس آنچه كه در تاريخ تشيع و كربلا وجود دارد ما شيعيان به هيچوجه با ظلم سر سازش نداريم. آنها ممكن است مدارا كنند.
در رابطه با صحبتهاي رهبر انقلاب مبني بر اينكه ايران در جنگ 33 روزه و 22 روزه حضور داشت و نتيجه آن پيروزي لبنان و فلسطين بود تحليلي ارايه ميدهيد؟
دو جبهه در منطقه وجود دارد يك جبهه جبهه اسلام، مردم و مقاومت است و جبهه ديگر جبهه آمريكا و اسرائيل و مبارك و ديكتاتورهاي منطقه است. اين دو جبهه دارند با يكديگر ميجنگند و اين جنگ همه جانبه است، سياسيي، فرهنگي، اجتماعي نظامي و اقتصادي است. بيداري اسلامي اين است كه مردم به صحنه ميآيند. يعني مردم ارتش آزادي بخش نيستند كه مانند انقلاب هاي روسيه و فرانسه و كوبا و .. به صحنه بيايند بلكه اين مردم هستند كه در صحنه حضور داشتند و با دست خالي در مقابل توپ و تانك ميايستند و اين روش امام (ره) براي ايجاد تغيير در ايران بود. كه امروز در كشورهاي ديگر تمرين ميشود. مهمترين و اساسي ترين نقطه در جبهه استكبار رژيم صهيونيستي است كه ما ميبينيم اين جنگ وجود دارد مثلاً در همين اجلاس اخير بينالمجالس اسلامي آقاي ناطق نوري در رابطه با استبداد در صدر اسلام سخن گفت اين چند كشور حاشيه خليج فارس به خود گرفتند و از جلسه بيرون رفتند در حالي كه ديگران نشسته بودند. يعني كاري كردند كه ضمير مرجع خود را پيدا كرد. اينكه ما در اين حدود سي و چند سال توانستيم جبهه اسرائيل را تضعيف كنيم باعث شده كه اسرائيل ديگر آن تهديد نظامي نيست. در حالي كه اسرائيل بر اين اساس ساخته شده كه يك قدرت نظامي باشد تا بتواند همه را تسليم كند. در حالي كه بعد از جنگ 1973 مقامات اسرائيلي به كشورهاي عربي هشدار داد كه پايتختهايتان در تيررس است امروز اين معادله تغيير كرده و اين حزبالله لبنان است كه مي گويد اگر يك درگيري ديگري بشود هيچ جاي سرزمين اشغالي براي صهيونيستها امن نيست. كه اين معادله از نظر ساسي نيز تغيير كرده از نظر اجتماعي، بينالمللي و تبليغاتي نيز تغيير كرده. يك زماني اروپاييها فكر ميكردند كه اين اسرائيليها هستند كه مظلومند و اين فلسطينيها هستند كه تروريست هستند بعد از جنگ 22 روزه و 33 روزه كه جلوي دوربين انجام شد معلوم شد كه اين اسرائيليها هستند كه آدمكش هستند و گزارش گلد استون در پرتو جنين جوي ارايه شد و رهبري نيز همين طور فرمودند كه بر اثر ارتباط با ما انقلاب با سنگ به انقلاب موشك تبديل شد. در جايي مثل غزه كه بردن يك قوطي شير خشك براي نوزادان مشكل است ياران طوري كمك كرده كه حماس موشك دارد و مي توان با آن اسرائيل را تهديد كند.
در رابطه با بحرين نظرتان چيست؟ رهبري فرمودند اگر ما در بحرين دخالت ميكرديم اوضاع طور ديگر ميشد. سئوال اين است كه چرا ايران دخالت نكرد؟
اين به نوع روش كار برميگردد. روش حضرت امام(ره) عرض كردم اين بود كه مردم را به صحنه آورد و اين ملت با دست خالي در برابر توپ و تانك مقاومت كردند. ما براي انقلاب بحرين هم همين را مي گوييم براي انقلاب مصر نيز همين را خواستيم. در قضيه بحرين دخالت ما امكان ميداد كه اين غاصبين بهانه ارتباط با خارجي داشته باشند و با خشونت غيرقابل وصفي مردم را سركوب كنند. الان مظلوميت مردم بحرين بر همه دنيا مسجل است هرچند خيلي كم به آن اعتراف ميكنند و عدم دخالت خارجي در آن واضح است. از طرف ديگر غاصبين بحرين نتوانستند مردم را آرام كنند و متوسل به دخالت خارجي شدند و كمك نظامي از عربستان تقاضا كردند. اگر ايران دخالت ميكرد آمار شهدا حتماً در بحرين بيشتر ميشد از سوي ديگر اينها براي سركوب مردم بهانه پيدا ميكردند. در رابطه با بحرين بايد اشاره كه ناوگان پنجم درياي آمريكا در بحرين مستقر است و 5 هزار نيروي آمريكايي در بحرين مستقرند و حكومت بحرين براي تامين فساد اينها هتل هاي بحرين را به عشرتكده تبديل كرده كه اين مورد اعتراض همه مردم بحرين قرار گرفته است و سعوديهاي عياش نيز پلي زدند و وقتي زمينه را ديدند بحرين را به محل عياشي خود تبديل كردند و غاصبين بحريني ديدند با مشكل مواجه مي شوند بر اين اساس در كشورهاي مختلف اوباش، الواط و افراد بي ريشه را جمع كردند و به بحرين بردند و تابعيت بحريني به آنها دادند كه اينها نيروي مقابله با مومنين بحرين هستند كه از عراق، سوريه، اردن و عربستان به بحرين رفتند. توجه داشته باشيد كه وجود آمريكا در بحرين براي آمريكا و قدرتش حياتي است. بحرين نقش اساسي در تامين امنيت انرژي در خليج فارس دارد. بنابراين قضيه تحولات بحرين با بحث ظاهر فرق دارد. من پيش بيني ميكنم كه قيام مردم بحرين خونين خواهد بود چون طرفش آمريكا است. اما شك هم نكنيد دخالت سعودي در بحرين با تاييد آمريكا بوده است تا خودش مجبور نشود وارد شود. اگر دولت بحرين نميتوانست مردم را سركوب كند آمريكا مجبور ميشد دخالت كند اما نهايت انقلاب بحرين خونين و درگيري با آمريكا خواهد بود درگيري با آل خليفه و عربستان نيست چون بحرين اساس آقايي آمريكا در دنيا است.
در رابطه با اقدامات ايران در لبنان هم بايد اشاره كنم ما يك توان اطلاعاتي براي حزبالله ساختيم كه فوق توان آمريكا و اسرائيل است. ما اول اسرائيل را در جنگ اطلاعاتي شكست داديم بعد نظامي كه بخشي از آن رو شده است. الان جنگ اول اطلاعاتي و سايبري است بعد نظامي و ما اين توانايي را سالها داشته و دنبال كردهايم. الان تمام صحنه سرزمين اشغالي در اختيار ماست. همچنين قسمتهايي از داخل فلسطين وجود دارد كه هنوز دست نخورده مانده و فلسطينيهاي سال 48 هنوز به حركت در نيامدهاند كه اينها جزو قدرت ما است.
نظر شما در رابطه با وتوي قطعنامه ضد سوري در شوراي امنيت توسط چين و روسيه چيست؟
در اين كه اينها ميخواهند امتياز بگيرند شك نكنيد اما آيا آمريكا مي تواند اين امتياز را بدهد؟ آنها به خاطر مسايل خود وتو ميكنند نه به خاطر حرف مردم سوريه واقع امر اين است سوريه يك نقطه كليدي است كه اهميتش هر روز بيشتر ميشود چون با توجه به تحولات اسرائيل خود را بيشتر و بيشتر در معرض خطر ميبيند. بعد از تحولات اخير سوريه آمريكا سفير سوريه در اين كشور را خواست و به وي گفت ما سه مشكل با شما داريم يكي مقاومت فلسطين دوم امكاناتي كه به حزبالله ميدهيد و سوم رابطه با ايران كه اگر اين سه مشكل حل شود ما با شما مشكلي نداريم. در حالي كه ما با بشار صحبت كرديم گفتيم اگر قرار است امتياز بدهيد چرا در سياست خارجي امتياز بدهيد امتياز را به ملت خودت بده و بشار پذيرفت و آمد قانون احزاب، قانون انتخابات، تبليغات و حتي قانون اساسي را تغيير داد. شما ميبينيد كه كشورهايي كه بويي از دموكراسي نبردند براي سوريه طرح دموكراسي ميريزند كه بشار يك مثال جالبي زد كه يك سيگاري براي ترك سيگار به دكتري مراجعه مي كند كه خودش معتاد به مواد مخدر است حالا ديكتاتورهايي كه اسم يك خانواده بر روي كشورشان است و نژادپرستند براي سوريه طرح دموكراسي مي دهند. در اين كشورها سمتها نه براساس كفايت بلكه براساس عضويت در يك خانواده توزيع ميشود. بايد تاكيد كرد كه حتماً سوريه از اين كشورها دموكراتتر است. همچنين بايد گفت كه به اندازهاي كه نهضتها ضديت با رژيم صهيونيستي دارند اصالت دارند چون مردم ضد اشغال و ضد ظالم هستند.
آيا ايران طرحي براي حل و فصل مسايل سوريه دارد؟
بشار اسد آمادگي دارد كه طرحها را بررسي كند. ما با دولت بشار نزديك هستيم و بشار اگر قولي ميدهد اجرا ميكند. بايد طرفي هم كه بتواند قول معارضين سوريه را تضمين كند باشد كه اين طرف ميتواند اخوان المسلمين مصر يا تركيه باشد كه هر قولي كه معارضين بدهند عملي شود تا بنشينيم ببينيم چطور در سوريه از وضع موجود به وضع مطلوب برسيم و يك نقشه راهي طراحي شود كه آنچه كه بايد دولت سوريه اجرا كند ما تضمين كنيم و آنچه را كه معارضين بايد انجام دهند طرف چهارم تضمين بدهد تا نقشه راه به نتيجه برسد.
اين پيشنهاد ارايه شده است؟
ما آمادگي اين كار را داريم من با مسئولان سياست خارجي صحبت كردم. ما آمادگي اين كار را داريم.
در رابطه با نقش قطر و تركيه در رابطه با سوريه نظرتان چيست؟
قطر پايگاه آمريكاييهاست و همه امكانات قطر در پرتو اين بايد ديده شود يعني يك جايي است كه آمريكا رسماً پايگاه دارد و به عنوان همپيمان ناتو در جنگ ليبي شركت كرد كه بعدها مورد هجوم حكومت بعد از انقلاب ليبي نيز قرار گرفت. قطر بايد بداند جايگاهش كجاست بلند پروازي بيشتر بكند مثل توهين و تحقيرهاي نماينده روسيه در سازمان ملل نصيبش ميشود. قطر اشتباه بزرگي ميكند چون حتماً تضعيف حكومت بشار به نفع اسرائيل است. البته تركيه نيز همين اشتباه را ميكند. بايد تاكيد كرد كه اردوغان منبعث از حزب اربكان است. حزب اربكان همان تشكيلاتي است كه قوتي براي مدت كوتاهي بر سر كار بود قرارداد گازي با ايران امضا كرد و از آنجا بود كه ارتباطات ايران و تركيه بالا رفت. همچنين بايد اشاره كنم زماني كه اردوغان شهردار استانبول بود مراسم روز قدس برپا كرد كه عبدالله گل مجري آن برنامه بود و باقري سفير ايران در تركيه سخنران آن مراسم بود يعني در اين حد ما به هم نزديك هستيم كه نظامي ها اردوغان را زنداني، گل را تبعيد و باقري را اخراج كردند يعني اردوغان به خاطر روز قدس زندان رفته. بر اين اساس هرچه تركيه ضداسرائيلي شود به نفع ماست و ما پشتيباني ميكنيم. مردم تركيه خيلي با حكومت نظامي ها در اين كشور فاصله داشتند البته الان هم فاصلههايي هست چون مردم تركيه نابودي اسرائيل را ميخواهند و خواستار آزادي قدس هستند. ترك ها اشتباهاتي كردند كه الان با همسايههايشان مشكل دارند. از طرفي با عراق در رابطه با طارق الهاشمي مشكل دارند به شكلي كه مالكي و اردوغان به صورت تلفني با هم بگو مگو كردند كه در رابطه با آن ما ميانجي شديم. با سوريه هم مشكل دارند با ايران هم در رابطه به سپر موشكي به مشكل خوردند. آنها اشتباه كردند واقع امر اين است كه الان تركيه هم با سوريه هم با ايران هم با عراق و سوريه مسئله دارد و اين اشتباهات آنهاست اما ما بايد بكاري كنيم كه مسايلمامن با تركيه حاد نشود. ما ممكن است به تكيه امتيازاتي بدهيم كه به ديگران نمي دهيم مثل نقشي كه به تركيه در بحث هستهاي داديم. اين به اين خاطر است كه اردوغان در جهتي حركت ميكند كه مردم ميخواهند. يعني قدرت نظاميها و لائيكها را كم كرده. تا وقتي كه به خواست مرد نزديك باشد و ضداسرائيلي است ما از وي پشتيباني ميكنيم اما نبايد با اردوغان وارد نزاع شويم چون ذاتش درست است هرچند قيد و بندهايي دارد. اشتباه تحليل دارد و تصورات امپراتوري عثماني به او دست مي دهد مثلاً بحث سوريه را گفت كه مسئله داخلي تركيه است. بايد تاكيد كرد درگيري ما با تركيه همان چيزي است كه اسرائيل ميخواهد. نبايد بگذاريم روابطمان سرد شود هرچند بايد حرفهايمان را بزنيم.
© 2003 Mehr News Agency .
چهارشنبه|ا|3|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-