تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 2 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ دعايى زودتر از دعايى كه انسان در غياب كسى مى كند، مستجاب نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855629452




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تاوان یک اشتباه


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاوان یک اشتباه در آن لحظه من صورت مادرشوهرم را بوسيدم و با لبخندي به او گفتم: مادرجان اميدوارم بتوانم عروس شايسته‌اي برايتان باشم و مطمئن باشيد اگر ميثم بخواهد احترام شما و خواهرانش را زير پا بگذارد خودم گوشش را می‌برم. مادرشوهرم كه انگار دنبال بهانه می‌گشت به گريه افتاد و جواب داد: من دستانت را قطع خواهم كرد تا نتواني به بچه‌ام آسيبي برساني. وطن امروز: من كه خيلي دوست داشتم حال مادرشوهرم را بگيرم. مرتكب اشتباه بزرگي شدم و كمي داروي خواب‌آور به ميثم خوراندم تا او با تاخير به خانه برود اما... . آرزو داشتم به دانشگاه بروم و ادامه تحصيل بدهم اما پدرم گفت حالا كه خواستگار خوبي برايت آمده، بهتر است ازدواج كني و سر و سامان بگيري و اگر دوست داشتي می‌تواني پس از تشكيل زندگي مشترك، درس بخواني و با موافقت شوهرت به دانشگاه بروي. زن جوان در دايره اجتماعي كلانتري مصلاي مشهد افزود: من كه ريش و قيچي را به دست خانواده‌ام سپرده بودم قبول كردم و به خواستگارم جواب بله گفتم ولي متاسفانه از همان لحظه عقد متوجه حساسيت‌هاي بي‌جا و حسادت بي‌حد و اندازه مادرشوهرم شدم. او وقتي می‌خواست سر سفره عقد به من كادو بدهد در گوشم گفت: ميثم از دوران كودكي، سايه پدر روي سرش نبوده است و با هزار و يك رنج و بدبختي او را بزرگ كرده‌ام، حواست را خوب جمع كن و بدان كه به هيچ قيمتي نمی‌گذارم پسر نازنينم را از من و 2 خواهرش جدا كني، اگر چه او بدون اجازه ما آب هم نمی‌خورد و...! در آن لحظه من صورت مادرشوهرم را بوسيدم و با لبخندي به او گفتم: مادرجان اميدوارم بتوانم عروس شايسته‌اي برايتان باشم و مطمئن باشيد اگر ميثم بخواهد احترام شما و خواهرانش را زير پا بگذارد خودم گوشش را می‌برم. مادرشوهرم كه انگار دنبال بهانه می‌گشت به گريه افتاد و جواب داد: من دستانت را قطع خواهم كرد تا نتواني به بچه‌ام آسيبي برساني. با شنيدن اين حرف در شب جشن عروسي‌ام دلم گرفت ولي تحمل كردم و به روي خودم نياوردم. من سعي داشتم مادر ميثم را خاطر جمع كنم كه مثل مادر خودم دوستش دارم و قرار نيست پسرش از او جدا بشود اما هرچه تلاش كردم نتوانستم آتش حسادت اين زن حسود را خاموش كنم. او چشم ديدن مرا نداشت و حاضر نبود پسرش حتي به من نگاه كند. با نگراني از اين بابت موضوع را به پدر و مادرم اطلاع دادم و آنها تاكيد كردند تا جايي كه می‌توانم به مادرشوهرم احترام بگذارم. بيچاره پدرم براي اينكه صداقت خود را ثابت كند براي ميثم مغازه‌اي دست و پا كرد تا از كارگري نجات يابد و آقا بالاسر نداشته باشد ولي اين كارها بي‌فايده بود و مادرشوهرم با كارهايش سوهان عمرم شد. باور كنيد خيلي با خودم كلنجار رفتم تا كارهايش را ناديده بگيرم اما هر روز كه می‌گذشت اوضاع بدتر می‌شد و از حدود 5‌ماه قبل، او شوهرم را از من جدا كرد و اجازه نمی‌داد شوهرم به ديدنم بيايد. معصومه اشك‌هايش را پاك كرد و افزود: چند روز پیش، ميثم به دور از چشم مادرش به خانه ما آمد و ناهار را با هم خورديم. من كه خيلي دوست داشتم حال مادرشوهرم را بگيرم مرتكب اشتباه بزرگي شدم و كمي داروي خواب‌آور به ميثم خوراندم تا او با تاخير به خانه برود و مادرش دلواپس شود اما چشم‌تان روز بد نبيند چون ميثم به خواب رفت و تا صبح روز بعد بيدار نشد. با توجه به اينكه حالش خراب شده بود موضوع را به مادرم گفتم و ما او را به بيمارستان رسانديم. مادر ميثم كه متوجه اين ماجرا شده است می‌گويد پسرم بايد مرا طلاق بدهد و شوهرم نيز مي‌گويد بين ما هر چه بود تمام شده است. من اعتراف می‌كنم كه اشتباه كرده‌ام اما اين حقم نبود.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن