واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جزئيات دستگيري قاتل رئيس بانك در كمتر از 24 ساعت خبرگزاري فارس: فرمانده انتظامي استان تهران و البرز گفت: نظافتچي بانك كه با طراحي نقشه سرقت 2ميليارد ريالي رئيس بانك را بهطرز فجيعي به قتل رسانده بود، در يك عمليات ويژه پليسي و در كمتر از 24 ساعت از وقوع جنايت دستگير شد. به گزارش خبرنگار انتظامي فارس، سردار عليرضا اكبرشاهي در تشريح جزئيات اين خبر گفت: صبح روز اول فروردين سال 90 پروندهاي به دايره جنايي اسلامشهر ارجاع شد كه حكايت از ناپديد شدن رئيس يكي از شعب بانكهاي اسلامشهر داشت. وي ادامه داد: در بررسيهاي مقدماتي مشخص شد همسر وي در طرح شكايت خود مدعي شده است ساعت 8:30 دقيقه صبح روز 29 اسفند پيامكي به تلفن همراه همسرم رسيد كه نشانگر آن بود كه خودپرداز بانك داراي مشكل است. همسرم با ديدن اين پيامك بلافاصله از خانه خارج و راهي بانك شد و بيان داشت كه تا ساعت 11ظهر به خانه باز ميگردد اما بعد از ساعت 11 هرچه به تلفن همراهش زنگ زدم، كسي جوابگو نبود و همين باعث نگرانيام شد به همين خاطر ماجرا را به پليس خبر دادم. سردار اكبرشاهي افزود: در ادامه بررسيهاي پليس مشخص شد يكي از كارمندان بانك كه از دوستان نزديك رئيس بانك است روز حادثه به بانك مراجعه كرده، به اين ترتيب وي شناسايي و براي بازجوييهاي مقدماتي به اداره آگاهي انتقال يافت. در تحقيقات اوليه از وي، مدعي شد روز حادثه همسر عبدالله تلفني ماجراي ناپديد شدن رئيس بانك را به من اطلاع داد. همين باعث شد به بانك بروم. به محض رسيدن به بانك نظافتچي بانك را كه داود نام داشت، به همراه دوستش اكبر در بانك مشاهده كردم. وقتي دليل حضورش را پرسيدم، وي مدعي شد با دستور شفاهي رئيس بانك براي نظافت مراجعه كردم و دقايقي قبل رئيس بانك براي تعمير خودپرداز مراجعه كرد و رفت. فرمانده انتظامي استان تهران و البرز ادامه داد: با اين اظهارات بود كه فرضيه پليس مبني بر اينكه نظافتچي از راز ناپديد شدن رئيس بانك باخبر است، شكل گرفت و وي به اداره آگاهي اسلامشهر احضار شد. سردار اكبرشاهي اضافه كرد: اين در حالي بود كه پليس در بررسي از بانك متوجه چند لكه خون پشت پيشخوان بانك شده بود. از طرفي در حالي كه بررسيهاي اوليه از داوود در اداره آگاهي آغاز شده بود، كارآگاهان متوجه لكههاي خون روي لباس وي شده بودند از طرفي چند آثار خراشيدگي و كبودي روي دست و بازوي چپ نظافتچي جوان بيانگر درگيري خونين بود. به اين ترتيب داود در بازجوييها درخصوص آثار ضرب و شتم روي بدنش مدعي شده بود كه در حين آمدن به بانك در مسير تصادف كرده و با راننده اتومبيل درگيري و مشاجره پيدا كرده است. فرمانده انتظامي استان تهران و البرز گفت: در حالي كه تحقيقات علمي و پليسي كارآگاهان نشان ميداد كه لكههاي خون متعلق به رئيس بانك است، فرضيه به قتل رساندن وي توسط نظافتچي بانك قوت بيشتري گرفت. به اين ترتيب داود با دستور قضايي بازداشت شد. از طرفي خودروي رئيس بانك در حالي كه چند خيابان آن طرفتر از محل كارش رها شده بود، نيز كشف شد. سردار اكبرشاهي تصريح كرد: بهاينترتيب داود با توجه به دلايل محكمهپسند و تناقضگوييهايش مجدداً تحت بازجويي فني و پليسي قرار گرفت و زماني كه تمام راههاي فرار را بسته ميديد، لب به اعتراف گشود و به سرقت خونين و قتل رئيس بانك با همدستي اكبر دوستش اعتراف كرد. وي در اظهارات اوليهاش با اشاره به اينكه نقشه قتل را از 6 ماه قبل طراحي كرده بود، بيان داشت: از آنجايي كه مطمئن بودم بانك دوربين مداربسته ندارد و به حساب اعتمادي كه رئيس بانك به من داشت و كليد در ورودي بانك در اختيارم بود، نقشه سرقت را طراحي كردم و با دوستم اكبر آن را درميان گذاشتم. داود ادامه داد: عصر روز 28 اسفند زماني كه تمام كارهاي بانك و امور مالي از سوي كارمندان بانك انجام شد، متوجه شدم رئيس بانك مبلغ 2 ميليارد و 300 ميليون ريال را داخل دستگاه خودپرداز گذاشته و هريك به خانههايشان رفتند. در همان لحظه بود كه احساس كردم بهترين فرصت براي اجراي نقشه سرقتم است. داوود افزود: به همين خاطر با اكبر هماهنگ كردم و صبح روز حادثه وارد بانك شديم. از آنجايي كه ميدانستم درصورت اخلال در سيستم خودپرداز بانك بلافاصله پيامكي براي رئيس بانك ارسال خواهد شد، كاغذ دستگاه خودپرداز را برداشتم تا از طريق سيستم تلفني و اينترنتي به مدير بانك اعلام اخلال شود. بعد هم در محل مناسبي در بانك به كمين نشسته و از آنجا كه يك ميله آهني همراه خودم به داخل بانك برده بودم، وقتي رئيس بانك وارد شد از پشت سر ميله آهني را به سرش زدم. سپس او در حالي كه زنده بود و التماس ميكرد، با چسب دست و پا و دور دهانش را بستم به طوري كه نتواند نفس بكشد. وقتي از مرگ وي مطمئن شديم، او را داخل قاليچهاي كه در بانك بود، پيچانديم و به داخل خودرو انتقال داديم و با برداشتن پولها پيكر بيجان رئيس بانك را در داخل يك گودال در نزديكي رودخانه دفن كرديم و سپس متواري شديم. سردار اكبرشاهي ادامه داد: با اعترافات داود بود كه تلاش براي دستگيري همدستش اكبر آغاز شد كه وي در شهرستان قم شناسايي شد. در حالي كه اكبر از دستگيري همدستش خبر داشت، صبح روز سوم فروردين در حالي كه تمامي پولها در اختيارش بود به مقر پليس مراجعه و خود را تسليم پليس كرد. فرمانده انتظامي استان تهران و البرز در پايان با اشاره به اعترافات اكبر گفت: متهمان با قرار بازداشت به زندان تحويل شدند. انتهاي پيام/*
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]