واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث > داخلی - به گزارش فارس:مرد جوانی که برای دریافت طلب خود به خانه بدهکار رفته بود، توسط پدر بدهکار به قتل رسید. عصر روز جمعه 23 اسفند سال87 مأموران کلانتری 119 مهرآباد از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران بزرگ از مرگ یک مرد جوان باخبر شدند. مأموران با حضور در بیمارستان شریعترضوی متوجه شدند مرد جوان 35 سالهای به نام شاهرخ بر اثر اصابت ضربات جسم نوک تیز به بدنش به شدت مجروح شده و به قتل رسیده است. تحقیقات نشان داد مرد جوان 27 سالهای به نام حامد به همراه شاهرخ به بیمارستان آمده است که مدعی است خواهر زاده مقتول است. حامد در خصوص چگونگی به قتل رسیدن دایی خود مدعی شد به همراه مقتول به در خانه یکی از دوستانش به نام احمد 19 ساله رفتیم. شاهرخ قصد داشت تا از احمد مقداری پول به عنوان طلب خود بگیرد تا حساب مالیاش که ناشی از معامله موتور سیکلت با وی بوده است قبل از اتمام سال تسویه شود. به در خانه احمد رفته و پس از آنکه با وی صحبت کردیم پدرش به نام ایرج 42 ساله از خانه بیرون آمد و پس از درگیر شدن با ما با قمهای که در دست داشت شاهرخ را مجروح کرد. مأموران به محل حادثه رفته و موفق شدند پس از یک تعقیب و گریز کوتاه ایرج را دستگیر کنند اما این فرد در بازجویی منکر هرگونه آشنایی با شاهرخ شده و مدعی شد روز حادثه وی را ندیده است. بازجویی از ایرج ادامه یافت تا اینکه سرانجام این فرد به درگیری با شاهرخ اعتراف کرد اما مدعی شد حامد خواهرزاده شاهرخ، دایی خود را با قمه به قتل رسانده است. در نهایت ایرج به ارتکاب قتل اعتراف کرد و بعد از صدور قرار مجرمیت از سوی دادسرای جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد. صبح امروز، جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست محمدیکشکولی برگزار شد. شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات متهم شد. بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، اولیایدم با اعلام شکایت مجدد از متهم، خواستار قصاص وی شدند. آنها مدعی بودند که در نظر داشتند اعلام گذشت کنند، اما وقتی فهمیدند متهم در زندان از اقدام خود اعلام رضایت کرده است، از تصمیم خود منصرف شدند. در ادامه جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و ضمن پذیرفتن اتهام قتل گفت: روز حادثه به سمت خانه میرفتم که مقتول و خواهرزادهاش را مقابل خانه دیدم. به خاطر اختلافات قبلی از آنها خواستم آبروریزی نکنند و اگر حرفی دارند جای دیگری با هم صحبت کنیم. وی ادامه داد: بعد از جر و بحث، آنها به انتهای کوچه رفتند ولی دوباره شروع به فحاشی کردند. از خانه چاقویی برداشتم و به سمت آنها رفتم؛ سر مقتول را در دستم گرفتم و قصد داشتم که با چاقو حامد را بترسانم اما مقتول برای دفاع از او، خودش را بین ما قرار داد و چاقو وارد پهلویش شد. متهم در بیان آخرین دفاعیاتش گفت: از خانواده مقتول تقاضای بخشش دارم و آنها باید بدانند که قصدی در ارتکاب قتل نداشتم. من هیچگاه در زندان درباره قتل با کسی حرف نزدم و از کار خود هم راضی نیستم. بعد از دفاعیات متهم، قضات دادگاه وارد شور شدند و در نهایت متهم، را به قصاص محکوم کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]