واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: این فَفَ را دوست نداشتم! هنوز هم آن شادابی و جنب و جوش كودكی در او وجود دارد. شاید به این دلیل كه به قول خودش هنوز كودك درونش زنده است و با او زندگی میكند. حسین رفیعی را اكثر ما میشناسیم، چون هم مجری است و هم بازیگر. بازی او در نقش فَفَ نظر خیلیها را به خود جلب كرد. نوجوانی كه با شیطنتهایش فضای مفرحی را برای مخاطبانش ایجاد كرد. حسین رفیعی در شیب تند یكبار دیگر فَفَ را برای مخاطبان زنده كرد. رفیعی از شیب تند و دوران كودكیاش برایمان اینگونه گفت. اولین شیرینكاری كودكیتان را به خاطر دارید؟ هم اولین و هم آخرین شیرینكاریام یادم است. البته تعدادشان خیلی زیاد است. یكبار در 7 سالگی از پشت بام خانهمان پریدم روی برفهای كوچه. هرچند میدانستم ارتفاع پشتبام زیاد است. یكبار هم در سن كم سوار موتور گازی شدم و با سرعت زیاد از خیابان گذشتم و در یك مغازه متوقف شدم. هنوز هم بازیگوشی میكنید؟ به نظر من آدمها تا بچه هستند باید بازیگوشی كنند و من همیشه دوست دارم بچه باشم. البته اگر منظور از بازیگوشی نشاط و شادابی باشد ولی اگر بازیگوشی این باشد كه یك زلزله 8 ریشتری ایجاد كنم باید بگویم خیر. دیگر حوصلهاش را ندارم. از بازی تیپ فَفَ بگویید كه همچنان در شما باقی مانده است. اصلا فَفَ چگونه خلق شد؟ از صفر تا 100 این تیپ را خودم درست كردم. این تیپ برمیگردد به سالهای كودكی و نوجوانی من. در آن زمان ما به بچههایی كه لوس بودند و خشن نبودند میگفتیم چقدر فَفَ است. درواقع همان تیتیش مامانی خودمان. برای اولین بار هم در یك برنامه تلویزیونی نمایشی را با بیژن بنفشهخواه كار میكردیم كه در آن فَفَ بازی میكرد و بعدا مدیر گروه كودك وقت شبكه یك آقای اعلایی از من خواستند كه فَفَ را در برنامه نیمرخ بیاوریم و چون دیدیم كه مخاطب با او ارتباط خوبی برقرار كرده است در برنامههای دیگر هم مانند برنامه 20 دوباره او را زنده كردیم. بازی در شیب تند چطور پیش آمد؟ در ابتدا قرار بود از فَفَ یك فیلم سینمایی بسازیم. اما گروه كودك و نوجوان شبكه 2 پیشنهاد كردند كه فَفَ همچنان یك تیپ تلویزیونی باقی بماند. بنابراین طرح شیب تند ارائه شد و فَفَ هم شد شخصیت اصلی كار. خودتان از این مساله استقبال كردید یا خیر؟ خیر من موافق نبودم. چون نمیدانستم كه آیا هنوز هم فَفَ مورد استقبال قرار خواهد گرفت یا خیر و از طرف دیگر وقت بسیار كمی داشتیم و خیلی دستمان برای بروز خلاقیتهای تازه باز نبود. ضمن این كه تجربه نشان داده است وقتی قرار است سری دوم یا سوم یك برنامه ساخته شود دیگر آن انرژی لازم گذاشته نمیشود، به هر حال شیب تند عالی نبود ولی خوب بود. فَفَ در این سالها با مخاطبان تازهای روبهرو است. چه كردید كه مخاطبان تازه شما هم بتوانند فَفَ را باور كنند و دوستش داشته باشند؟ اتفاقا این مسالهای بود كه خودم هم خیلی به آن فكر كردم. برای همین هم اینبار برای او یك خانواده طراحی كردیم. اعم از پدر، مادر و خواهر. چون تا پیش از این فَفَ را تنها در كنار مجری میدیدیم و معلوم نبود كه آیا او خانوادهای دارد یا خیر؟ به هر حال اگر ما حمایت بیشتری میشدیم و بودجه بهتری هم در اختیار داشتیم حتما كار مثبتتری را ارائه میدادیم. اما گاهی اوقات خست در بعضی چیزها به ضررمان تمام میشود. فكر میكنم خیلی هم فشرده كار كردهاید؟ بله، ما روزی یك قسمت ضبط میكردیم و از این جهت كیفیت كار بسیار پایین آمد. چون فرصت هیچگونه فكر و تمرین نداشتیم. چقدر از بداههگویی استفاده كردید. فكر میكنم با توجه به شرایطی كه داشتید زیاد از آن استفاده كردید؟ بله دقیقا. بخش اعظم دیالوگهایم بداهه بودند و دوستانی كه با من كار كردند واقعا من را از این نظر تحمل كردند. البته این مساله و نبود متن برمیگردد به تولید برنامه در تلویزیون. چراكه همیشه پیش از این كه لوكیشن مشخص شود و بازیگران تایید شوند به نویسنده سفارش نوشتن متن میدهند و نویسنده اصلا نمیداند لوكیشن چه شكلی است. مثلا مینویسد فلان شخصیت از پنجره میپرد بیرون در حالی كه در آن مكان اصلا پنجرهای وجود ندارد. به هر حال عادت كردیم به سری كاری و تولید انبوه كه همه اینها به ضرر خودمان است و میشود گفت نویسندگان ما فقط نویسنده هستند و نه سناریونویس. فَفَ شیب تند چقدر با فَفَ نیمرخ و 20 متفاوت بود؟ من فَفَ قبل را بیشتر دوست دارم و احساس میكنم در او پاكی كودكانه بیشتری وجود داشت. اصلا پذیرفتن این كه فَفَ حالا خانوادهای دارد برای من خیلی سخت بود. چون او بیشتر فقط با یك مجری مواجه بود. به هر حال باید بگویم كه آن انرژی مثبت این بار در مورد فَفَ وجود نداشت. چرا اینبار آن حس مثبت در شما وجود نداشت؟ ببینید بگذارید این سوالتان را با یك مثال جواب بدهم. یك میخ، میخ است دیگر. یا او را روی دیوار میكوبند یا روی چوب. اصلا تمام خاصیتش همین است. حالا وقتی او را از سادگی درمیآورند و چیزهایی دیگری به او اضافه میكنند آن خاصیت و بكر بودنش را از دست میدهد. به هر حال من فَفَ آماتور را بیشتر دوست داشتم. آیا ما بازهم فَفَ را در قالبهای مختلف خواهیم دید؟ در قالبهای مختلف كه خیر. اما در سری تازه فَفَ دیگر در قالب خانواده نخواهد بود و برمیگردد به همان فرم قبلی. خودتان چقدر با دنیای كودكان و نوجوانان آشنا هستید؟ خیلی زیاد. چون كودك درون خودم هنوز زنده است و از او دور نشدم و تا وقتی هم كه كودك درون آدمها زنده هستند آدم میتواند زندگی كند. این طبیعت همه موجودات زنده است. آدمها وقتی بزرگ میشوند دیگر خلاقیت و انگیزهای ندارند. به نظرم تا وقتی روح آدمها انگیزه برای زندگی كردن دارند جوان باقی خواهند ماند و شاد خواهند بود. تا چه زمانی قصد دارید برنامه اجرا كنید یا بازی كنید؟ تا زمانی كه بتوانم و برنامههایم تماشاچی داشته باشند. درواقع تا زمانی كه مردم مرا بپذیرند. فكر میكنید فَفَ در قالب سینمایی هم موفق خواهد شد؟ نمیدانم. این خودش یك ریسك است. اما اینبار اگر بخواهم فَفَ را بازی كنم دقت بیشتری خواهم كرد. در دنیای حسین رفیعی چه چیزهایی پیدا میشود؟ طبیعت، موجودات زنده، نقاشی و ورزش. و اگر در یك جزیره خلوت باشید چه میكنید؟ شروع میكنم اول یك خانه میسازم و بعد یك مزرعه دست و پا میكنم. بعد یكسری حیوانات اهلی توی مزرعه تربیت میكنم و بعد شروع میكنم به نقاشی كشیدن و ماهیگیری. به هر حال قطعا خیلی به من خوش میگذرد. در آینده چه كارهایی از شما خواهیم دید؟ مسابقه تنور طلایی را آماده نمایش دارم كه مسابقهای است بین نانواها. مسابقه سرآشپز را اجرا خواهم كرد و همین طور سری جدید برنامه تو كی هستی؟ در تمام این برنامهها فقط به عنوان مجری حضورخواهید داشت؟ بله. منبع: jamejamonline.ir/ محبوبه ریاستی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 534]