تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821162406
جنگ روانی، ورطه شکست اسراییل
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - تبلیغات رسانه ای اسراییل و پیامدهای آن در جنگ غزه "نزدیک به هفتاد سال پیش در بحبوحه جنگ جهانی دوم جنایتی هولناک در شهر لنینگراد به وقوع پیوست. مدت زمانی حدود هزار روز ارتش سرخ که در آن زمان به گروهی افراط گرا شهرت داشت، ساکنان این شهر را به عنوان سپری انسانی در برابر آلمان ها قرار داده بود و با محاصره طولانی این شهر که هیچ راهی برای تردد در شهر باقی نگذاشته بود فاجعه ای بزرگ را رقم زد. در این جا بود که آلمان ها نیز در تلافی به اقدام آنها در حرکتی بی سابقه مردم لنینگراد را که درماه های پیش خود از گرسنگی و قحطی بی رمق شده بودند به زیر آماج بمباران هواپیماهای خود گرفتند. آلمان ها هیچ گزینه دیگری نداشتند چرا که فقط حمله ای گسترده بود که می توانست لنینگراد را در اختیار آنها قرار دهد. محاصره که تنها راه ممکن برای رسیدن به لنینگراد بود در نهایت به کشته شدن شمار فراوانی از مردم بی گناه این شهر منجر شد. " "پیش از این هم جنایت هولناکی مشابه لنینگراد در انگلیس، کشتار مردم لندن را به همراه داشت. تشکیلات چرچیل در میان جمعیت لندن متواری و پنهان شده بودند و مردم را به عنوان سپر انسانی خود قرار دادند. در نهایت این آلمان ها بودند که مجبور شدند تمامی شهر را در هم بکوبند و خانه به خانه با آنها مقابله کنند. حمله آلمان ها به لندن به گونه ای بود که همگی از آن به صاعقه یاد می کنند." این ها تعابیری است که اگر آلمان پیروز میدان جنگ جهانی می شد به طور حتم سرتاسر کتاب های تاریخ را در بر می گرفت. خیلی مضحک است نه؟ امروز هم اسراییل در بعد مشمئزکننده ای هر بار از طریق رسانه های جمعی خود سعی دارد دروغ پردازی و توجیه های تاریخی را وارد نبرد غزه کند و به این ترتیب دستاویزی برای حقانیت حمله خود به غزه دریابد. " نیروهای حماس تروریست هستند و از مردم غزه به عنوان سپری انسانی در مقابل حملات اسراییلیان استفاده می کنند. آنها زنان و کودکان را در برابر آتش حمله نظامیان قرار می دهند تا با مظلوم نمایی، خود را به اثبات برسانند." مشابه این جملات را این روزها می توان بارها و بارها از رسانه های صهیونیستی شنید. مطبوعات و رسانه گروهی وابسته به لابی های صهیونیستی سعی دارند این روزها با تبلیغات گسترده نظیر سالهای دور جنگ جهانی این گونه وانمود کنند که اسراییل در مواجهه با نیروهای حماس راهکار دیگری به غیر از بمباران های گسترده شهر غزه نداشته و به ناچار مجبور به انجام این جنایت شده است. در جنگ غزه نیز مانند تمامی نبردهای مدرن دنیای کنونی تبلیغات نقش بسیار حساسی را ایفا می کند. تقریبا تمامی رسانه های غربی نیز از همان ابتدا سعی داشتند به نحوی بازتاب خطوط فکری و تبلیغاتی سران اسراییل باشند. آنها همگی به طور وسیعی طرف فلسطینی داستان غزه را فراموش کردند. اصلی که رژیم صهیونیستی از ابتدا پایه و اساس حملات گسترده نیروهای خود به غزه قرار داد مبتنی بر دفاع از مردم شهرک نشین اسراییل در برابر پرتاب راکت های گردان های قسام است که به عنوان حقیقت و همه واقعیت منطقه در ذهن کشورهای غربی فرو رفت است. رسانه های جمعی این روزها همه یک صدا با هم انتقام را مهم ترین عامل رویارویی اسراییل با حماس در غزه یاد می کنند غافل از این که چرا قسام باید راکت های خود را روانه اسراییلی ها کند؟ اگر ناچاری توجیهی مناسب برای انجام جنایت های انسانی باشد پس چه طور نباید قسام را ناچار از انتقام محاصره و گرسنگی مردم غزه دانست؟ رسانه های غربی به پشتوانه سرمایه های کلان لابی های اسراییلی چنان تبلیغات گسترده ای را در مظلوم نمایی اسراییلیان در پی گرفته اند که فقط از ورای تصاویر ارسالی شبکه های خبری می توان به عمق فاجعه غزه پی برد. این روزها فقط تصاویر کودکان و زنان قربانی است که افکار مردم را به سوی واقعیت هدایت می کند. هر جنگ و هر نبردی خود به تنهایی قلمرو بی رقیب دروغ و بهتان است که این روزها در بازی های سیاسی جهان با نام تبلیغات یا جنگ روانی یاد می شود. همین تغییر نام کوچک است که این روزها دروغ پردازی را به عنوان حربه ای مفید در میانه جنگ ها، حقی مسلم برای دفاع از کشورها قرار داده است و دراین میان هر کسی که سعی در نمود واقعیت داشته باشد باید برای همیشه داغ ننگ خیانتکار یا وطن فروش را بر پیشانی داشته باشد. اما مشکل اینجاست که تبلیغات روانی در نهایت فقط می تواند آنانی را که خود شایع پردازان آن بودند متقاعد و راضی کند. مهم ترین دلیل شکست هر باره نیروهای اسراییل در رویارویی با نیروهای مقاومت خواه در لبنان یا فلسطین نیز به این دلیل است. هر گاه کسی خود را متقاعد کند که دروغ حقیقت است و تحریف حقیقت عین صحت، در آن زمان قدرت هر گونه تصمیم گیری نیز از وی سلب می شود. این چالشی است که امروز سران اسراییلی به سبب دروغ پردازی های همواره شان خود به آن گرفتار آمده اند. ترجمه: لیدا هادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]
-
گوناگون
پربازدیدترینها