واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: آیا انسان نیز می تواند مظهر العجایب خلق کند؟
خداوند مخلوقی چون حضرت علی(ع) را که «مظهرالعجایب» است خلق کرده، آیا انسان نیز می.تواند آن را و یا حتی مانند آن را خلق کند؟!
قرآن کریم در آیات گوناگونی ما را بر سخن گفتن صحیح و استوار دستور داده و از ما خواسته است در مواردی که علم نداریم سخن نگوییم. آیه ۷۰ سوره مبارکه احزاب چنین دستور میدهد :
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً: اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و سخنى درست و استوار گویید.[۱]» علامه طباطبایی در شرح قول سدید می.نویسد :
«کلمه “سدید” از ماده “سداد” است، که به معناى اصابت رأى، و داشتن رشاد است، و بنا بر این، قول سدید، عبارت است از کلامى که هم مطابق با واقع باشد، و هم لغو نباشد، و یا اگر فایده دارد، فایدهاش چون سخنچینى و امثال آن، غیر مشروع نباشد. پس بر مؤمن لازم است که به راستى آنچه مىگوید مطمئن باشد، و نیز گفتار خود را بیازماید، که لغو و یا مایه افساد نباشد.[۲]» طبق این کلام، ایشان اطمینان به راستی سخن گفته شده را وظیفه هر گوینده می داند.
آیه ۳۶ سوره مبارکه اسراء نیز ما را از پیگیری آنچه به آن علم نداریم نهی کرده می.فرماید :
«وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً : و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد[۳].»
می.توان از این آیه شریفه نتیجه گرفت که سخن گفتن از آنچه دربار.اش علم نداری مورد نهی قرآن است و در قیامت مورد سوال واقع خواهد شد.
این مقدمه کوتاه آغازی بود بر نقد یکی از سخنان رییس جمهور محترم کشورمان، که اخیرا در همایش علم تا عمل ایراد شده است.
جملات ایشان به نقل از خبرگزاری فارس چنین است :
«انسان می تواند مظهر خلاقیت خدا شود و هر آنچه خدا خلق کرده است انسان هم می تواند خلق کند با این تفاوت که او خالق و انسان مخلوق است.» این عبارت از سه جمله تشکیل شده است که جمله دوم آن انسان را به فکر فرو می.برد. آیا واقعا هر آنچه خدا خلق کرده است انسان هم می.تواند خلق کند؟؟
نکته اولی که باید بدان توجه داشت امکان خلق توسط بشر است. اگر خلق را به معنای عمومی آن بگیریم که مثلا عامه مردم می.گویند فلانی خالق یک اثر هنری است یا فلان نویسنده داستانی شکفت را خلق کرده است و امثال آن … با این معنا باید گفت همه ما خالق برخی آثار و اشیاء هستیم.
البته سطح این خلق آنقدر پایین است که همه بشر میتوانند آن را ادعا کنند و انجام دهند. اما اگر خلق را به معنای دقیق.تر آن یعنی؛ “ابداع و ایجاد چیزی بدون تقلید و سابقه قبلی”[۴] بدانیم و منظورمان از خلق، ایجاد چیزهایی باشد که در توان و قدرت عموم بشر نیست باید گفت این خلقت فقط در اختیار خداوند است و البته به هرکه بخواهد عطا خواهد نمود
برخی علمای لغت می گویند خلق گاهی در معنای “ایجادی که با تغییرات به دست می.آید[۵]” است و در این معنا، بر بشر نیز اطلاق می.شود و میتوان خلقت توسط بشر را به این معنا دانست.
نکته دوم آن است که خلق کردن در معنای خاص آن، توسط برخی از انسان.های برگزیده ممکن است اما باید دانست این خلقت، همان قدرت خلق الهی است که به برخی از بندگان خاص خود عطا می.کند و فراتر از خلقی است که انسان با علم و دانش به قدرت آن دسترسی پیدا می.کند و مثلا یک محصولی را ایجاد می.کند.
قرآن کریم به صراحت اعلام می.کند که خداوند به حضرت عیسی(ع) قدرت خلق داده بود و ایشان با اذن و اجازه خداوند به خلق پرندگان دست می.زدند. آیه ۱۱۰ سوره مبارکه مائده می.گوید:
«إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتی عَلَیْکَ وَ عَلى والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنی وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنی إِسْرائیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبینٌ:
(به خاطر بیاور) هنگامى را که خداوند به عیسى بن مریم گفت: «یاد کن نعمتى را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانى که تو را با روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مىگفتى و هنگامى که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامى که به فرمان من، از گل چیزى بصورت پرنده مىساختى، و در آن مىدمیدى، و به فرمان من، پرندهاى مىشد و کور مادرزاد، و مبتلا به بیمارى پیسى را به فرمان من، شفا مىدادى و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده مىکردى و هنگامى که بنى اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع که دلایل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!»[۶] در این آیه شریفه از واژه “خلق” استفاده شده است که با قید “باذنی” مقید شده و نشان می.دهد این یک قدرت الهی است که فقط به برخی بندگان خاص خود داده و آنان نیز تنها به اذن الهی می.توانند از آن استفاده کنند.
نکته بعدی این است که ما معتقدیم انسان می.تواند مظهر اسماء و صفات الهی گشته و صفات خدایی در او متجلی گردد. در حدیث قدسی آمده است که : «عبدى اطعنى حتّى اجعلک مثلى أو مثلى أقول للشیء کن فیکون و تقول للشیء کن فیکون …[۷] : بنده من مرا اطاعت کن تا ترا مانند و مثل خود قرار دهم، من به هرچه بگویم باش، موجود میشود، تو نیز به هرچه بگویی باش، موجود شود.»
این حالت که در حدیث بدان اشاره شده است را “امر” یا “خلق” گویند که در این حدیث قدسی راه دستیابی به چنین قدرت عظیمی، اطاعت الهی بیان شده است. اما سوال اینجاست که به فرض درست بودن متن و سند و اسناد این حدیث، می.توان ادعا کرد “هر آنچه خدا خلق کرده است انسان هم می.تواند خلق کند”؟!
نقد اصلی نویسنده بر دو مسأله تکیه دارد اولا اینکه منظور از انسان در عبارت مورد نقد چیست؟ اگر منظور از انسان، انسان کامل و خلیفه الهی است ـ که مظهر اسماء و صفات اوست ـ شاید بتوان قبول کرد که طبق آیه شریفه فوق و برخی احادیث، انسان کامل به اذن الهی قدرت خلق پیدا می.کند همانطور که قرآن کریم چنین قدرتی را برای حضرت مسیح(ع) بیان می دارد. بعضی از احادیث شیعه به وجود این قدرت برای ائمه اشاره دارد[۸] که البته مورد بحث علما و متکلمین بوده و هست و شاید ورود به چنین مباحثی برای اغلب مردم بدون فایده و بلکه مضر باشد. باید گفت علیرغم وجود برخی روایات، بسیاری از علما قدرت خلق را خاص خداوند دانسته و خالق بودن غیر او را در حد شرک می.دانند.
ثانیا قید “هر آنچه” که در عبارت مورد نقد آمده است راه هرگونه توجیهی را می.بندد. شاید اگر قید مذکور نبود، نیازی به چنین نقدی احساس نمیشد اما با وجود این سور عمومی نمی.توان سکوت کرد و اجازه ورود به چنین مباحثی را به هرکسی داد. اولین سوالی که به ذهن شنونده عبارت مورد نقد می.رسد این است که خداوند مخلوقی چون علی(ع) را که مظهرالعجائب است خلق کرده است، آیا انسان می.تواند آن را و یا حتی مانند آن را خلق کند؟؟ همین سوال ساده خود بهترین پاسخ بر رد ادعای مطرح شده است. خداوند متعال درباره قرآن کریم چنین می.فرماید :
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً[۹] :
بگو: اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند.» یعنی اگر تمام انس و جن دست به دست هم دهند نمی.توانند مثل قرآن را بیافرینند حال چطور ادعا می.شود که : “هر آنچه خدا خلق کرده است انسان هم می تواند خلق کند”؟!
خداوند کهکشان.هایی با آن عظمت خلق کرده است آیا انسان نیز می.تواند مانند آن را خلق کند؟
خداوند آسمانی با آن رفعت خلق کرده است آیا انسان نیز می.تواند مانند آن را خلق کند؟
خداوند خورشیدی با آن حرارت خلق کرده است آیا انسان نیز می.تواند مانند آن را خلق کند؟
در انتها این بحث را با جملاتی از تفسیر نمونه آیت.الله مکارم شیرازی به پایان می.بریم. ایشان در تفسیر آیه ۱۴ سوره مبارکه مومنون می.نویسد :
«فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ” بزرگ و پر برکت است خدایى که بهترین خلق کنندگان است”. تعبیر به “أَحْسَنُ الْخالِقِینَ”(بهترین آفرینندگان) این سؤال را به وجود مىآورد که مگر غیر از خدا آفریدگار دیگرى وجود دارد؟!
بعضى از مفسران توجیهات گوناگونى براى آیه کردهاند، در حالى که نیازى به این توجیهات نیست، و کلمه خلق به معنى اندازهگیرى و صنعت در باره غیر خداوند نیز صادق است، ولى البته خلق خدا با خلق غیر او از جهات گوناگونى متفاوت است:
- خداوند ماده و صورت اشیاء را مىآفریند، در حالى که اگر انسان بخواهد چیزى ایجاد کند تنها مىتواند با استفاده از مواد موجود این جهان صورت تازهاى به آن ببخشد مثلا از مصالح ساختمانى خانهاى بسازد، یا از آهن و فولاد، اتومبیل یا کارخانهاى اختراع کند.
- از سویى دیگر خلقت و آفرینش خداوند، نامحدود است و او آفریدگار همه چیز است اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ (سوره رعد آیه ۱۶)
در حالى انسان موجودات بسیار محدودى را مىتواند ابداع کند، و گاه توأم با انواع ضعف.ها و نقص.ها است که در جریان عمل باید آنها را تکمیل کند، اما خلق و ابداع پروردگار خالى از هر گونه عیب و نقص است.
- از سوى سوم در آنجا که انسان توانایى بر این امر پیدا مىکند، آن نیز به اذن و فرمان خدا است که بى اذن او در عالم حتى برگى بر درختى نمىجنبد چنان که در باره حضرت مسیح (ع) در سوره مائده آیه ۱۱۰ مىخوانیم وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی: “در آن هنگام که تو از گل، صورتى همچون صورت پرنده به اذن من خلق مىکردى”.[۱۰] »
آری ، بار دیگر از دولتمردان نظام اسلامی تقاضا می کنیم در سخنرانیهای خود به مسائلی اینچنینی ورود پیدا نکنند. طرح مباحثی از این دست، حتی در صورت صحت نیز مورد اشکال است زیرا هر سخن جایی و هر نکته . . . و هنگامی که مبحث طرح شده دارای اشکالات اساسی است، بیان آن جز زیان دنیوی و اخروی برای گوینده و ایجاد شبهه برای شنوندگان، حاصلی ندارد.
پی نوشت.ها:
[۱] ترجمه مرحوم آیت الله مشکینی
[۲] ترجمه المیزان، ج ۱۶، ص ۵۲۳
[۳] ترجمه مرحوم فولادوند
[۴] ترجمه مفردات راغب، ص ۲۵۳
[۵] ترجمه مفردات راغب، ص ۲۵۳
[۶] ترجمه آیت.الله مکارم شیرازی
[۷] بحارالانوار، ج۱۰۲، ص ۱۶۵
[۸] … فإنّا صنایع ربّنا، و النّاس بعد صنایع لنا…، تحف العقول، ص ۷
[۹] سوره مبارکه اسراء، آیه ۸۸
[۱۰] تفسیر نمونه، ج۱۴، ص ۲۰۹
نویسنده: حسین محمدی فام، کارشناس ارشد تفسیر قرآن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 266]