واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: ناتوي فرهنگي ابعاد و پيامدها
امروزه جهان غرب و خاصه آمريكا، قدرت جديدي با عنوان «قدرت نرم» را پيشاني دو قدرت پيشين (قدرت سخت و قدرت اقتصادي) خود قرار داده است كه بكارگيري اين قدرت با كمترين هزينه، اهداف استراتژيك و مهمي را تعقيب مي نمايد. در سال هاي اخير، قدرت نرم و مفاهيم هم نشين و مرتبط آن مانند آسيب نرم، تهديد نرم، انقلاب نرم (رنگي)، جنگ نرم و براندازي نرم در گفتمان امنيت ملي كشورهاي مذكور جايگاه خاصي يافته و سرمايه گذاري كلاني بر روي آن انجام شده است. به عنوان نمونه وقوع انقلاب هاي نرم (رنگي) در كشورهايي از قبيل گرجستان، اوكراين و قرقيزستان نشان از كاربرد قدرت نرم در راستاي براندازي نرم و سقوط حكومت هاي اين كشورها داشته است. اگرچه اين طرح به اين چند كشور محدود نمي شود و به گفته جورج سوروس،(1) كشورهاي زيادي در منطقه اروپاي شرقي، آفريقا و خاورميانه از جمله ايران به عنوان كشورهاي مخالف، هدف براندازي نرم آمريكا قرار دارند.
آمريكا (و متحدانش)، پس از ناكامي در رويكرد سخت براي مقابله با انقلاب اسلامي (كودتاي نوژه، جنگ تحميلي، جنگ هاي قومي كردستان، خوزستان، تركمن صحرا، بلوچستان و...) با رويكرد نرم وارد كارزار گرديد و موفق شد در غفلت فرهنگي- اجتماعي و با وجود تأكيدها و اصرار مقام معظم رهبري، اركان حمايتي نظام را در هدف قرار دهد و در يك دهه فعاليت، پايگاه معتنابهي در حوزه رسانه اي، دانشگاهي، دانشجويي، روشنفكري و عرصه هاي توليد و توزيع انديشه (قدرت نرم) براي خويش فراهم سازد و اپوزيسيون سنتي را به عنوان نماد جعلي مبارزه با جمهوري اسلامي ايران حفظ نمايد. تا اين آدرس نادرست ما را از توجه به تمركز بر عرصه هاي براندازي نرم غافل سازد. به همين دليل است كه مقام معظم رهبري در يك راهبرد بلندمدت از مفاهيم تهاجم فرهنگي (1370) تا ناتوي فرهنگي (1385)، به عنوان دغدغه هاي اصلي كشور ياد مي كنند و اين نگراني ها در هياهوي ساختگي غرب عليه ايران، به فراموشي سپرده مي شود.
بنابراين ضروري است تا با عنايت به موفقيت و جايگاه حساس و استراتژيك جمهوري اسلامي ايران، به نحو جدي و شايسته با اين جبهه جنگي برخورد نمود و سازوكار لازم اعم از حوزه هاي نظري و كاربردي را فراهم ساخت.
قدرت سخت و براندازي سخت
بيشتر افراد با قدرت سخت و كاركردهاي آن آشنايي دارند. قدرت سخت يعني توانايي ايجاد زور و اجبار كه از اقتدار نظامي يك كشور ناشي مي گردد. كاربرد قدرت سخت كه در اينجا آن را جنگ سخت مي ناميم با استراتژي تهديد، اجبار، فشار و به كارگيري ادوات و ابزار نظامي، دولت هاي متخاصم را سركوب، منهدم و يا به تسليم وامي دارند كه امروزه از آن به عنوان براندازي سخت ياد مي گردد.
شاخص ها و ويژگي هاي براندازي سخت
به دليل وضوح موضوع از تطويل كلام پرهيز كرده و برخي از ويژگي ها و شاخص هاي براندازي سخت (نظامي) ارائه مي گردد.(2)
1- در براندازي سخت مراكز قدرت و حياتي حكومت هدف قرار گيرد، سپس اركان حمايتي نظام را تضعيف و از يكديگر مي گسلند.
2- كشور مورد حمله، با تمام ظرفيت و امكان به مقابله برمي خيزد و مقاومت آغاز مي شود.
3- وارد شدن توپخانه ماهيت جنگ هاي سخت را تغيير داد.
4- در جنگ سخت، برنامه ريزي و هدايت در يك سازمان سلسله مراتبي و عمودي ا نجام مي شود.
5- فشار وارده بر حكومت و اركان حمايتي آن، موجب انسجام و همبستگي دروني جامعه و حاكميت شده و قدرت مقابله و مقاومت را افزايش مي دهد.
6- مقاومت و مقابله حكومت، منجر به استمرار و طولاني شدن جنگ مي شود.
7- هزينه هاي مالي، انساني و معنوي بسياري بر طرفين وارد مي شود.
8- چرخه خشونت و كشتار متقابل استمرار مي يابد.
9- شانس پيروزي قطعي غيرممكن يا بسيار ضعيف است.
10 تسليم شدن حريف و سقوط حكومت، دليل خاتمه جنگ نخواهد بود.
11- جنگ بين طرفداران دو سوي جبهه نبرد است.
12- مردم بي طرف كمتر وارد صحنه نبرد مي شوند.
13- قوانين كيفري و جزايي حكومت، قابليت اعمال مجازات عليه مجرمان جنگ سخت را دارد.
14- به صورت دفعي عمل مي كند.
15- تصور مي گردد در كوتاه ترين زمان پيروزي حاصل مي شود.
16- صحنه نبرد محدود است.
17- نظريه كاربرد جنگ سخت كه تخصصي است، براي همه قابل درك و استفاده نيست.
18- تمركز عملياتي جنگ سخت بر نابودي مراكز حياتي و قدرت حريف قرار دارد.
19- تكنيك ها و روش هاي جنگ سخت مشخص و محدود است.
20- انحراف و خطاي زيادي بين محاسبه و نتيجه وجود دارد.
21- جنگ سخت معمولا طولاني بوده و نتيجه آن معمولا بدون پيروز ميدان است.
ادامه دارد
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جورج سوروس (مجاري الاصل) ميلياردر آمريكايي و صاحب بنياد و فروشگاه هاي زنجيره اي سوروس در جهان اموال خود را وقف تغيير و براندازي حكومت هاي مخالف آمريكا نموده است. از جمله روش هاي ايشان شامل پرداخت هزينه و تأمين بودجه مورد نياز اپوزيسيون و گروه ها و اعطاي بورس تحصيلي، تأسيس NGO و نشريات و رسانه هاي واقعي و مجازي مي باشد.
2- آخرين جنگ هاي سخت جاري در دنيا را مي توان با جنگ افغانستان، عراق، سومالي و... مورد نقد و ارزيابي قرار داد.
يکشنبه 26 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]