واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: بر طبق آخرين تحقيقات انجام شده افزايش سن، تاثير بسزايي در حالات روحي و هيجاني افراد دارد. گاهي اوقات هيجان زياد يا به عبارتي واكنشهاي سريع ممكن است مشكل ساز شوند.پس بايد استرس و عصبانيت افراد را از دوره كودكي كنترل نمود. بسياري افراد معتقدند كودكان در كودكي هر طور باشند در آينده نيز با همان خصوصيت روحي واكنش نشان ميدهند. البته اينكه برخي صفات ملكه ذهن ميشود صحت دارد اما كليت ندارد. اگر توجه كرده باشيد همه كودكان در مواردي دچار حساسيت و آسيبپذيري ميشوند اما آيا اين مورد در برخي شديد تر است يا خير؟ واكنشهاي پرخاشگرانه و ناشي از كم تحملي با افزايش سن رو به كاهش ميگذارد و تعداد كودكاني كه در كودكي و بزرگسالي اخلاقي تند داشته باشند كم است.حالات شديد هيجاني و عصبي در پسران 2 برابر دختران است. اما به طور كلي اين گروه در اقليت هستند. كودكاني كه در خانوادههاي كم درآمد هستند بيشتر و شديدتر ازديگر كودكان واكنشهاي شديد و پرخاشگرانه دارند. حالات تند روحي در بزرگسالي به كلي برطرف نميشود اما تغيير ميكند. براي مثال افراد بزرگسال در برخورد با ناكامي و شكست خود را به زمين نمياندازند يا شروع به زدن به سر و صورت خود مانند كودكي نميكنند. اما ممكن است گوشه گير شده و در خود فرو روند يا با كلمات و واژههاي ناراحتكننده اطرافيان را بيازارند. شايد برايتان عجيب باشد كه بدانيد مشخص شده تعداد خانمهايي كه در دهه20 و 30 سال عمر خود هستند و واكنشهاي سريع و بدون تامل به مسائل نشان ميدهند بر عكس دوران كودكي از آقايان در اين سنين بيشتر است.30 سالههاي مجرد نيز به مراتب بيشتر از 30 سالههاي متاهل دچار تندي و واكنشهاي لحظهاي نا خو شايند ميشوند. به طور كلي افراد در دهه 30 سالگي ملايمتر از دهه 20 سالگي هستند. از طرف ديگر افرادي كه در كودكي مرتبا بد اخلاقي ميكرده اند در سن 30 سالگي عموما رضايت چنداني از زندگي خود نخواهند داشت. اما افرادي كه در كودكي به ندرت و به طور انگشتشمار بد اخلاقي ميكردهاند اصولا در 30 سالگي رضايت بيشتري از زندگي خواهند داشت. در ضمن افراد بسيار بداخلاق در كودكي در بزرگسالي نيز كم و بيش اين ويژگي را به خود دارند اما به طور كلي از سال 1970 به بعد تند خويي در افراد شدت يافته. شايد به همين دليل است كه قدرت تحمل نسل جوان امروز به مراتب كمتر از نسل گذشته است ! در سنين ميانسالي و كهنسالي نيز به دليل تغيير نگرش نسبت به زندگي و شايد اهميت كمتر به امور مادي افراد بسيار كمتر دچار واكنشهاي شديد و آني ميشوند. عصبانيت به دنبال تقليد بررسيها نشان ميدهد تقليد پذيري كودكان بسيار زود شروع ميشود اما در دوره ابتدايي به اوج خود ميرسد و در اين راستا نيز كودك بيشتر از رفتار و اعمال ديگران الگوبرداري ميكند. كودكان به علت رشد و تكامل تدريجي شخصيت مرتبا در حال الگو برداري از اطرافيان هستند. الگوپذيري در دوره قبل از دبستان محدود به والدين و خواهر و برادرها ميشود كه تاثير اين گروه بسيار زياد خواهد بود. اما در دوره دبستان به دليل گستردگي بيشتر روابط از همسالان و معلمان خود نيز الگو ميپذيرند و تمايل به تقليد از آنها دارند. لازم به ذكر است كه در اين دوران چنانچه گفتگوهاي افراد با رفتار و اعمالشان متناقض باشد كودكان بيشتر از رفتارها ميآموزند تا از صحبتها و بعضا دستورهاي آمرانه. البته جنسيت كودك فرزند چندم بودن و فاصله سني خواهر و برادران نيز از جمله عواملي است كه بر الگوپذيري و تقليد كودكان تاثير دارد. از طرف ديگر يكي از منابع مملو از الگو براي كودكان تلويزيون است كه كودكان در سن دبستان يعني از حدود 7 يا 8 سالگي بيشترين تمايل را به ديدن برنامههاي تلويزيوني نشان ميدهند. و از آنجايي كه صحنههاي خشن و پرخاشگري را نيز از برخي برنامهها ميآموزند به الدين توصيه ميشود كه در اين سن اجازه ندهند كودكان بيش از روزي چند ساعت كه نهايتا4 ساعت است به تماشاي تلويزيون بنشينند. كودكان نيز قادر به ابراز همدردي هستند كودكان از سنين پايين قادر به بروز احساس همدردي با اطرافيان هستند. كودكان وقتي به عينه تاثير كارهاي خود را بر ديگران مشاهده و حس نمايند بتدريج ياد ميگيرند كه به ديگران آزار نرسانند و در صورت امكان به آنها كمك نمايند. وقتي كودكتان محبت ميكند به او بگوييد كه كار خوبي كرده و در حد امكان او را تشويق نماييد. كاري كنيد كه از توجه شما نسبت به احساسات خود ش هم آگاه شود. وقتي با شما صحبت ميكند به چشمهايش نگاه كنيد و اين ارتباط چشمي را از دست ندهيد. وقتي در مورد كار خوبي كه انجام داده برايتان صحبت ميكند ميتوانيد به او آفرين بگوييد. رفتارهاي خوب يعني واكنشهاي صحيح و احترامآميز فرزندتان نسبت به ديگران. به كودكتان بياموزيد كه در هنگام خواستن چيزي از كلمات ممكنه يا لطفا استفاده كند و پس از گرفتن چيزي يا انجام شدن كاري نيز حتما تشكر كند. در هنگامي كه او عصباني است به جاي پرخاش بيشتر با ارامش و لحني مطمئن با او صحبت كنيد تا به اين ترتيب با همدردي احساس خشم او را نيز كنترل نماييد و كاهش دهيد. تحقيقات نشان داده فرزنداني كه از دوران كودكي مسووليتپذير بار ميآيند از احساس همدردي و محبت بيشتري نيز نسبت به ديگران برخوردارند. پرهيز از امر و نهي و سرزنش روانشناسان معتقدند هر گونه ناراحت كردن از نظر كلامي كه تكرار شود ميتواند آزار كلامي تلقي شود. كه مسخره كردن سرزنشهاي زياد ناديده گرفتن تواناييها و عدم ارزش به شخصيت از آن جملهاند. چنين افرادي دو برابر ديگران در معرض مشكلات شخصيتي و اضطراب و افسردگي قرار ميگيرند و اين عوارض طولانيمدت بوده و در برخي موارد تا پايان عمر با آنها باقي ميماند. ناامني كودكان را خشن ميكند كارشناسان هشدار ميدهند كه والدين به منظور كنترل رفتار كودكان آنها را مورد سرزنش و تحقير و تنبيه بدني قرار ندهند زيرا ممكن است واكنش كودكان به اين گونه رفتارها خشونت باشد. محققان روانشناسي معتقدند كودك در سالهاي ابتدايي به ويژه در سنين قبل از مدرسه مطمئنترين افراد را والدين خود ميداند. اما اگر والدين به دليل عدم آگاهي كودك را مرتب مورد سرزنش و تنبيه قرار دهند او احساس حقارت و ناامني كرده و همين امر نه تنها ميتواند زمينهساز بروز مشكلات روحي بلكه بسياري از اختلالات جسمي در وي شود. كارشناسان معتقدند از انواع پيامدهاي احساس ناامني و تحقير شدن در كودكان ميتوان به بياشتهايي و يا پرخوري هيجان منفي و بيش از حد اختلال در خواب و حتي ترس و شب ادراري اشاره نمود. در ضمن اين گونه كودكان در رفتارهاي اجتماعي نيز از خشونت استفاده كرده تا ديگران را كنترل كنند. در واقع از شيوه رفتاري والدين با خودشان براي رفتار با ديگران استفاده ميكنند.كودكاني كه مورد تنبيه و خشم مداوم والدين قرار ميگيرند تصور ميكنند بهترين راهحل براي رسيدن به اهداف خشونت است. لازم به ذكر است والديني كه به جاي خشونت از محبت همراه با قاطعيت براي رفتار با كودكان استفاده ميكنند به مراتب آرام تر هستند و كودكاني بهتر نيز تربيت ميكنند. مادران ناراضي كودكان عصبيتري دارند محققان دريافتهاند كودكاني كه مادرشان از رضايت و آرامش كافي برخوردار نيستند بيشتر دچار استرس ميشوند. بررسيها نشان داده هورمون كورتيزول كه همان هورمون استرس است در كودكاني كه مادرانشان دچار استرس هستند يا ناراضي ميباشند نسبت به كودكان ديگر بيشتر ترشح ميشود. به همين دليل ميزان استرس و اضطراب نيز در اين گروه افزايش مييابد. بنا بر پيشنهاد محققان بهتر است اين گروه از كودكان ساعات بيشتري را در مهد كودك بگذرانند. بررسيها روي شمار وسيعي از كودكان 3 تا 4 ساله نشان داده آنهايي كه مادرانشان طي 6 ماه گذشته از نظر شغلي دچار مشكلات بيشتري بوده اند در وضعيتي قرار ميگيرند كه ميزان هورمون كورتيزول آنها در عصر تقريبا به 2 برابر صبح ميرسد.لازم به ذكر است كه درتحقيقات مشخص شده حتي مادراني كه در مورد استرس و نارضايتي خود كلامي نيز حرف نميزنند اين استرس را از طريق حركات يا لحن خود به فرزندان انتقال ميدهند. محبت والدين كودكان را آرام ميكند هر چه والدين رابطه صميمانهتري نسبت به كودكان داشته باشند، او احساس تاييد بيشتري گرفته و اعتماد به نفس در وي تقويت ميشود. فرزنداني كه والدينشان با آنها رابطه احساسي بهتري دارند، رفتار معقولانه تري دارند. فرزندان بايد احساس كنند، حتي اگر رفتاري ميكنند كه مورد پسند والدين نيست، باز هم آنها به او علاقه دارند. كارشناسان تربيتي معتقدند كودكان همواره تصوير ذهني خود را درآينه والدين ميبينند. و آنچه در مورد خود فكر ميكنند به واسطه واكنشها و عكسالعملهاي والدين ايجاد ميشود. مترجم : سحر كمالينفر منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]