واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بيمارى خستگى مزمن يك بيمارى پيچيده است كه مشخصه آن خستگى عميق است. خستگى اى كه با استراحت بهبود نمى يابد و با فعاليت ذهنى و جسمانى بدتر مى شود. اين بيمارى يك بيمارى مرموز است كه برخلاف عفونت ها هيچ علت مشخصى ندارد و برخلاف ديابت يا كم خونى هيچ معيار آزمايشگاهى براى تشخيص اين بيمارى در دسترس نيست. بيمارى خستگى مزمن ممكن است بعد از سرماخوردگى، هپاتيت يا ناخوشى هاى روده اى بروز كند. گاهى اوقات اين بيمارى در جريان يك استرس شديد يا مدت كوتاهى بعد از آن رخ مى دهد و بعضى اوقات بدون هيچ عامل آغاز كننده يا علت مشخصى بروز مى كند. معمولاً اين بيمارى در افراد كاملاً سالم و پرانرژى كه هيچ بيمارى قبلى ندارند به صورت يك خستگى شديد، ضعف، سردرد، درد مفاصل و ماهيچه ها خود را نشان مى دهد. معمولاً خانم ها دو تا چهار برابر مردان مبتلا مى شوند و در هر گروه سنى ممكن است رخ دهد. نشانه ها و علائم بيمارى شبيه علائم بيمارى هاى عفونى ويروسى شايع است اما برخلاف علائم آنفلوآنزا كه معمولاً در عرض چند روز يا چند هفته از بين مى رود، نشانه هاى اين بيمارى براى ماه ها يا حتى سال ها طول مى كشد و برخى اوقات در مسير خود الگو هاى متفاوتى را نشان مى دهد. علاوه بر خستگى مداوم، اين بيمارى هشت نشانه احتمالى ديگر نيز دارد كه در تشخيص اين بيمارى كمك كننده است. اين علائم شامل: ۱- از دست دادن حافظه و تمركز، ۲- گلودرد، ۳- بزرگ و دردناك شدن گره هاى لنفاوى گردن يا زيربغل، ۴- درد ماهيچه اى غيرقابل توجيه، ۵- دردى كه از يك مفصل به مفصل ديگر مهاجرت مى كند اما هيچ قرمزى يا تورم مفصلى وجود ندارد، ۶- سردرد، ۷- اختلال خواب، ۸- خستگى شديد بعد از يك فعاليت معمولى. بر طبق نظر «گروه بين المللى بررسى خستگى مزمن» (اين گروه متشكل از پژوهشگران و پزشكانى است كه بر روى معيار هاى تشخيصى و تعريف اين بيمارى تحقيق مى كنند) هر شخصى كه خستگى مداوم غيرقابل توجيه براى ۶ ماه يا بيشتر به علاوه حداقل چهار تا از هشت نشانه بالا را داشته باشد، مبتلا به اين بيمارى است. البته افراد مبتلا علائم و نشانه هاى ديگرى نيز دارند كه جزء معيار هاى تشخيصى اين بيمارى نيست مانند درد شكم، نفخ، درد سينه، سرفه مزمن، اسهال يا يبوست، گيجى، خشكى دهان و چشم ها، درد گوش، ضربان قلب نامنظم، درد فك، سفتگى صبحگاهى، تهوع، تعريق شبانه، تنگى نفس، كاهش وزن و مشكلات روانى از قبيل افسردگى، تحريك پذيرى و اختلالات اضطرابى. افراد مبتلا معمولاً در يك يا دو ماه اول بيمارى، علائم شديدى دارند كه به مرور زمان از شدت علائم كاسته مى شود. البته برخى افراد مبتلا به بهبودى كامل مى رسند و در برخى ديگر كه درصد كمى از بيماران را تشكيل مى دهند علائم و نشانه هاى بيمارى باقى مى ماند اما اكثر بيماران يك بهبود تدريجى را تجربه مى كنند. آگهي علت اين بيمارى نامشخص است، پزشكان چندين علت احتمالى را پيشنهاد كرده اند اما قطعيت ندارد مانند كم خونى فقر آهن، قندخون پايين، آلرژى به مواد محيطى، اختلال كاركرد دستگاه ايمنى، تغيير در سطح هورمون هاى توليد شده در هيپوتالاموس، غده هيپوفيز و غده آدرنال و فشار خون پايين. برخى پزشكان معتقدند كه علت بيمارى ناشى از التهاب مسير هاى دستگاه عصبى در نتيجه يك بيمارى خودايمنى است اما برخلاف بيمارى هاى خود ايمنى _ بيمارى هايى كه دستگاه ايمنى بدن بر ضد خود بدن عمل مى كند _ مانند لوپوس و آرتريت روماتوييد، هيچ معيار آزمايشگاهى براى تشخيص اين بيمارى وجود ندارد. در اكثر موارد هيچ بيمارى زمينه اى براى بيمارى خستگى مزمن يافت نشده است. با اينكه خانم ها، دو تا چهار برابر مردان به اين بيمارى مبتلا مى شوند اما جنسيت يك عامل خطر براى اين بيمارى نيست و چون علت بيمارى مشخص نيست، پزشكان هنوز نتوانسته اند عوامل خطرى را مشخص كنند.تشخيص بيمارى خستگى مزمن براساس رد ساير علل است. در واقع پزشك قبل از تشخيص اين بيمارى هر وضعيتى يا بيمارى ديگرى را كه باعث خستگى مزمن شده است رد مى كند. معمولاً پزشكان قبل از آنكه اين بيمارى را تشخيص دهند، بيمارى هاى مشخصى را مدنظر قرار مى دهند، مانند: كم كارى غده تيروئيد، سرطان يا هر بيمارى قبلى كه اكنون عود كرده است، افسردگى شديد يا ديگر بيمارى هاى روانى از قبيل اسكيزوفرنى و فراموشى، سوءمصرف الكل و ديگر مواد مخدر و چاقى شديد در حد «ضريب توده بدنى» بيشتر از ۰۴۵ (۴۵>BMI). عوارضى كه ممكن است به دنبال اين بيمارى ايجاد شود، اكثراً ناشى از عدم تشخيص است. برخى از اين عوارض عبارتند از: ۱- افسردگى به علت نشانه هاى بيمارى و هم به علت عدم تشخيص مناسب، ۲- عوارض جانبى مربوط به دارو هايى كه به علت عدم تشخيص صحيح به بيمار داده شده است، ۳- منزوى شدن و گوشه گيرى از اجتماع به علت خستگى و بى حوصلگى، ۴- اختلال در كار و شغل فرد مبتلا. سير اين بيمارى در افراد مختلف متفاوت است، برخى در عرض شش ماه يا يك سال كاملاً بهبود مى يابند و در برخى ديگر بهبودى، مدت ها طول مى كشد. اين بيمارى هيچ درمان اختصاصى ندارد و هدف پزشكان معمولاً تخفيف نشانه هاى بيمار است. درمان علامتى بيمارى معمولاً به صورت زير است: ۱- تغيير روش زندگى: يعنى دورى كردن از فعاليت هاى شديد يا استرس هاى روانى كه ممكن است باعث ذخيره انرژى لازم براى فعاليت هاى ضرورى شود، ۲- فعاليت تدريجى اما ثابت: معمولاً پزشكان با كمك يك فيزيوتراپيست، يك برنامه فعاليتى كه در آن فعاليت جسمانى به صورت تدريجى افزايش مى يابد براى بيمار تدارك مى بينند اين عمل باعث كاهش يا پيشگيرى از ضعف ماهيچه اى ايجاد شده به وسيله فعاليت طولانى مى شود، ۳- درمان مشكلات روانى مانند افسردگى با دارو و يا رفتار درمانى يا هر دو، ۴- درمان درد بيمار با دارو هاى مسكن، ۵- در صورت داشتن نشانه هاى آلرژى، درمان با دارو هاى آنتى هيستامين و ضد احتقان ها انجام مى شود، ۶- درمان فشار خون پايين. چون علل اين بيمارى مشخص نيست، هيچ روش پيشگيرى مناسبى وجود ندارد. افراد مبتلا به بيمارى خستگى مزمن بايد استرس هاى پيرامون خودشان را كاهش دهند و از تمرين هاى تمدد اعصاب استفاده كنند تا آرامش را در خود ايجاد كنند. بيماران بايد خواب خود را تنظيم كنند و از پرخوابى يا بى خوابى اجتناب كنند. ورزش به صورت منظم در كاهش علائم و پيشرفت به سمت بهبودى بسيار موثر است. البته در ابتدا ورزش ممكن است خستگى و درد بيمار را افزايش دهد اما اگر به طور منظم انجام بگيرد در نهايت باعث بهبود علائم مى شود. ورزش هايى چون پياده روى و شنا بسيار مفيد است. خستگى علل متعددى دارد و گاهى اوقات نشانه يك بيمارى جدى است و در خيلى از بيمارى ها مانند عفونت ها يا اختلالات روانى، خستگى يك نشانه شايع است. در صورت داشتن خستگى شديد و مداوم كه در حدود چند هفته طول كشيده است، حتماً به پزشك مراجعه كنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]