واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: بيتعصب عمل كنيم تا حقيقت بهسادگي گم نشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
بخشي از محك نوع تفكر، آنست كه ببينيم چه زمان به شناخت بروز پديدهها دست مييابيم. به اين مفهوم كه تفكر توسعهاي به وسيله پژوهش از احتمال اتفاقات مطلع ميگردد، به همين علت زمان طولانيتري را براي واكنش دارد و به علت همين زمان طولانيتر، قدرت بهتري را فراهم خواهد كرد و با تحليل قويتر، واكنش خود را طراحي ميكند و احتمالا ميتواند از آسيبهاي گسترده جلوگيري كند.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "برگ سبز" به نشاني http://bargehsabz.blogspot.com در ادامه آورده است: در تفكر سنتي و توسعه نيافته، ما صرفا در اثر پديد آمدن بحران، فرصت، بروز و ظهور پديدهها متوجه آنها ميشويم و پس از گذشت مساله براي واكنش نسبت به آن آماده ميشويم كه از ويژگيهاي ديگر تفكر، آني برخورد كردن، بداهه بودن، احساسي مواجه شدن و دليل آوردن بعد از عمل است.
طبيعتا اين مكانيزم شناختي، هزينهيي بسيار سنگين براي ما خواهد داشت، از سوي ديگر منشا اضطراب و آشفتگي است، لحظهاي ما را از اتفاقات در امان نگه نميدارد و در هيچ زماني ما احساس امنيت نداريم، چون مدام در حال غافلگير شدن هستيم و اين غافلگيري را نسبت به جهان فرافكن ميكنيم، در صورتيكه با پديد آمدن دانشهاي مدرن، ما به اين حيقيقت دست پيدا كرديم كه جهان مدلي قانونمند دارد كه ميتوان با كشف مدل آن، به پيشبينيهايي با احتمالات بالا پيرامون رخدادها دست يافت.
جوامعي كه نسبت به ساختارهاي پژوهشي بياعتنايي ميكنند و مكانيسم انديشهاي آنها مبتني بر پژوهش نيست، طبيعتا بهجاي اينكه توسط اطلاعات، نگاه خود را مديريت كنند، مدام از طريق تقديرگرايي و اتفاقات مديريت ميشوند و در واقع يك نگاه انفعالي به محيط پيراموني خود دارند. حال آنكه ميتوان با راه انداختن دستگاههاي پژوهشي مدرن (مثل ساختارهاي آينده پژوهشي پژوهشكدههاي اجتماعي، صنعتي، روانشناسي، آموزشي،...) اقدام به توليد تلسكوپ و ميكروسكوپهاي شناختي كرد كه بتوانند رخدادها را در چند صد متري ما به وسيله تلسكوپهاي شناختي رصد كنند.(مانند برنامه جهان در 50 سال آينده...)
طبيعتا جامعهاي كه براساس بحران تصميم بگيرد از طرف عدهاي رصد شده و آنها تصميم باب ميل خود را از طريق توليد بحران به ساختار تصميمگيرنده القا كرده و از آن منفعت جذب ميكنند، پس جامعه رفته رفته آرامش خود را از دست ميدهد و نميتواند زره خود را از تن به در كند و بهدست آوردن هيچ سرمايهاي به او امنيت نميدهد، چون شايد به يك تصميم بداهه، آن سرمايه تبديل به خاكستر شود.
پس شايسته است هر كدام از ما در هر جايي از زندگي كه هستيم، پژوهش را به عنوان عنصر اصلي تفكر لحاظ كنيم و از خود بپرسيم چه چيز در راه است و من چه كسي هستم و براي آنچه در راه هست چه بايد بكنيم و براي دستيابي به پاسخ اين پرسشها خوب است هدفگذاري كنيم، آينده پژوهي كنيم، يعني بپرسيم در سه سال آينده در بستر خانواده، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، مديريتي، چه رخدادهايي احتمالا رخ خواهد داد و من به چه آگاهيهايي نيازمندم؟ و از سوي ديگر بپرسيم در سه سال آينده من دوست دارم جايگاهم در حوزههاي فوقالذكر كجا باشد و بايد براي آنچه كنم؟ و براي تحقق سالم اين تفكر نيازمند آنيم كه بخوانيم، بپرسيم، بشنويم، ببينيم، مشاوره كنيم، از گذشتگان درس بگيريم، به جوانان گوش دهيم، تحقيق كنيم، ساير ملل را بررسي كنيم و بيتعصب عمل كنيم تا حقيقت به سادگي گم نشود و از دستاورد خود بيتكلف براي ديگران سخن بگوييم.
انتهاي پيام
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]