واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: پاسخ كاظميان به اظهارات دايي:مدتهاست او را به خدا واگذار كردهام
جواد كاظميان،هافبك ايرانى تيم عجمان امارات گفت: در اين چند سال ضربههاى زيادى از دايى خوردهام كه شايد به نوعى به همه آنها عادت كرده باشم، البته خيلى وقت است كه ايشان را به خدا واگذار كردهام.
او پس از مدتها سكوت، دلايل اصلى دعوت نشدنش به تيم ملى را بيان كرد. كاظميان كه اين روزها در آمادگى كامل به سر مىبرد و با بازىهاى خوبش در تيم عجمان كارشناسان اماراتى را به تمجيد واداشته است، در گفتوگو با مهر با صراحت اعلام كرد دعوت نشدنش به تيم ملى فنى نيست.
على دايى در مصاحبه مطبوعاتىاش در پاسخ به علت دعوت نشدن از شما به تيم ملى اشاره كرده است كه كيفيت بازى مجيدغلامنژاد بهتر از شماست؟
در اين يكسال كه از تيم ملى دور بودم، به دو دليل دوست نداشتم مصاحبه كنم؛ يكى به خاطر مادرم كه مرا قسم داده بود به دليل حضور على دايى در مراسم چهلم برادرم احترام او را حفظ كنم و دوم به خاطر شرايط تيم ملى و حفظ حرمتها و احترام به پيشكسوت. ولى حالا كه آقاى دايى من را با برخى از بازيكنان مقايسه كرده و كيفيت فنىام را زير سوال برده است و با توجه به اينكه در ماههاى قبل ايشان حرمت مربيانى مانند افشين قطبي، محمد مايلى كهن و امير قلعه نويى را به راحتى زير سوال برده است، حق خودم مىدانم كه در مورد مسائلى كه مطرح شده است، از خودم دفاع كنم.
يعنى مىخواهيد پس از اين مدت سكوت پاسخ دايى را بدهيد؟
متاسفانه بايد بگويم مسائلى كه چند سال پيش بين من و آقاى دايى اتفاق افتاده، هنوز در ذهن ايشان باقى مانده و از من كينه به دل دارند. همين مسئله باعث شده است در اين هشت ماه راهى به تيم ملى پيدا نكنم. دراين چند سال ضربههاى زيادى از دايى خورده ام كه شايد به نوعى به همه آنها عادت كرده باشم. البته خيلى وقت است كه ايشان را به خدا واگذار كردهام.
يعنى دعوت نشدن شما به تيم ملى دلايل غير فنى دارد؟
موضوع اول مربوط به سال 81 است، مقطعى كه در سايپا بازى مىكردم. قبل از اينكه به الاهلى بروم از باشگاه الشباب پيشنهاد داشتم به خاطر همين همراه آقاى صالحي، مديرعامل وقت ساپيا براى عقد قرارداد به امارات رفتيم.
آن روزها دايى در الشباب بازى مىكرد و براى درمان آسيبديدگى پايش به فرانسه رفته بود و وقتى متوجه شد قرار است با الشباب قرارداد ببندم، در تماسى كه با مسئولان باشگاه داشت، نظر آنها را تغيير داد. دايى به آنها گفته بود من در پيستون راست بازى مىكنم و فوروارد نيستم و نمىتوانم براى آنها موثر باشم. آن قرارداد مىتوانست نقش بسيار زيادى در زندگى من داشته باشد ولى خدا را شكر مىكنم كه بعد از چند سال، با توجه به توانايىهايم به الشباب آمدم و قسمت اين بود كه همراه آنها قهرمان ليگ امارات شوم.
در اين ميان آيا مسئله ديگرى هم مطرح بوده است؟
يكى از مسائلى كه تمام بازيكنان تيم ملى در جريان آن بودند و اتفاقا مدت زيادى هم درباره آن صحبت مىشد، مربوط به بازى تيم ملى با اردن بود. در يك صحنه وقتى كه من وارد محوطه جريمه اردن شدم، به على كريمى پاس دادم و آن توپ به بيرون رفت اما دايى با واكنشى شديد همراه با فحاشى گفت كه چون كريمى رفيق توست به او پاس دادي. اين حركت براى من به عنوان جوانى 21 ساله غير قابل باور بود، چون هيچ وقت فكر نمىكردم كاپيتان تيم ملى كه بايد الگوى تمام بازيكنان ديگر باشد، براى از دست رفتن يك موقعيت ساده، چنين واكنشى نشان بدهد. من فيلم اين جريان را هم در اختيار دارم كه توسط دوربين يكى از فيلمبردارها ضبط شده است. در همين بازى گل دوم را هم دايى زد اما وقتى من براى گفتن تبريك سراغشان رفتم، برخورد خيلى بدى با من كردند.
به نظر مىرسد صحبتهايى هم كه در اردوى اتريش داشتيد، مشكلات را بيشتر كرد؟
البته كينه آقاى دايى زمانى نسبت به من شدت پيدا كرد كه همراه پرسپوليس در دوره آرىهان در اردوى اتريش بوديم. يك شب سر ميز شام بچهها گفتند كه قرار است دايى به پرسپوليس بيايد، من هم با توجه به اتفاقاتى كه در زمان بگويچ افتاده بود گفتم: من كه مىخواستم به الشعب بروم، حالا كه اينطور شد حتما مىروم. يكى از بازيكنانى كه در آن مقطع تازه به پرسپوليس آمده بود در تماسى كه با دايى داشت، صحبتهاى من را به او منتقل كرد و از اينجا بود كه براى دايى تبديل به يك متهم شدم و اين را مىدانم تا وقتى كه ايشان سرمربى تيم ملى باشند، حتى اگر بهترين بازىها را از خود ارائه دهم، جايى در اين تيم ندارم.
مگر در دوره بگويچ چه اتفاقاتى رخ داده بود؟
زمان بگوويچ وقتى بعد از بازى با پيكان كه اولين شكست ما محسوب مىشد، ايشان داخل رختكن و مقابل تمام بازيكنان با تجربه كه آن روزها تعدادشان زياد بود، درباره من گفته بودند: اين چه بازيكنى است و مىبينيد دوباره به تيم ملى دعوت مىشود. دقيقا پس از آن اتفاق شش ماه به تيم ملى دعوت نشدم. اگر هم پس از آن دعوت به خاطر عملكرد خوبى در پرسپوليس و فشار تماشاگران بود. اين مسائل ادامه هم داشت. مثلا بگوويچ در تمرينات مىگفت: ضربههاى كاشته كنارى را من سانتر كنم اما در اواخر فصل و در تمرينات، دايى علنا مىگفت كاظميان بلد نيست ضربه كاشته بزند و در بازىها خودش تمام كاشتهها را مىزد و خيلى از مسائل كه واقعا نمىتوانم به آنها اشاره كنم.
البته همانطور كه گفتم با اين شرايط كنار آمدهام و اين چند سال در تيم ملى و پرسپوليس بله قربان گو نبودهام و صداى داش على گفتنهايم به هوا نمىرفته است. مسائلى كه من را از تيم ملى دور كرده، فقط خصومتهاى شخصى دايى بوده است كه باعث شده 8 ماه از تيم ملى دور باشم. تيمى كه متعلق به مردم است و از 18 سالگى تا 27 سالگى در آن بازى كردهام. در اين 9 سال و در دوره مربيانى مثل براگا، بلاژويچ، برانكو، شاهرخى و قلعه نويى در تيم ملى حضور داشتم، غير از دوره فعلي. اميدوارم دايى هرچه سريعتر دست از خصومتهاى شخصى خود بردارد و توانايىهاى فنى بازيكنان را ملاك دعوت به تيمى كه متعلق به مردم ايران است، قرار دهند.
به نظر مىرسد با تمام اين ناملايمات همچنان مىخواهيد در تيم ملى به ميدان برويد؟
من با تمام وجود تيم ملى را دوست دارم، چون نه مال من است، نه براى آقاى دايي. اين تيم متعلق به 70 ميليون ايرانى عاشق فوتبال است.
دوشنبه 22 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]