واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > آسیب ها - حاشیهای بر اخبار موفقیت اعمال جراحی پیوند صورت دکتر سهیل صالحی: از 10 سال قبل، زمانی که همگان از خیال پردازی های فیلم سینمایی تغییر چهره (Face off) حرف میزدند، تا امروز که دانش پزشکی، سرفرازانه خبر از موفقیت جراحی های پیوند صورت به صورت می دهد، ما ظاهرا در راهی قدم گذاشته ایم که بیشتر از آنکه به هیجان و غرور برادران رایت هنگام اولین پروازشان شبیه باشد به سرگشتگی آلیس در سرزمین عجایب می ماند. گروهی بر این عقیده اند که عمل پیوند صورت در نهایت چیزی بیش از یک انتقال خون ساده یا پیوند انگشت یا عضوی همچون کلیه نیست و چرا ما باید چنین موضوعی را پیچیده تر از آنچه هست فرض کنیم؟ با این حال راز عجیبی در این مساله وجود دارد که نهاد ناآرام و پرسشگر درون آدمی را قلقلک می دهد. اندک زمانی پس از اکران فیلم «تغییر چهره» زمزمه هایی از محافل پزشکی این سو و آنسوی دنیا برخواست که مدعی بودند دانش انجام جراحی پیوند صورت در اختیار بشر قرار گرفته است. اینها گزافه گویی نبود چرا که فرانسوی ها نخستین پیوند صورت به صورت جهان را در سال 2005 انجام دادند. گیرنده پیوند «ایزابل دینور» زنی 38 ساله بود که به دنبال مصرف قرص به خوابی عمیق فرو رفته بود اما اصرار سگ خانگیشان بر اینکه او را به هر طریق ممکن بیدار کند باعث شد بخش زیادی از گونه و هر دو لبش را از دست بدهد! آنچه از چهره اش بر جای ماند جز با پیوند صورت از یک دهنده دیگر رو به راه نمی شد. سرانجام پروفسور دوبرنارد جراح و سیاستمدار معروف فرانسوی ها که ید طولایی در ثبت رکورد های جدید پیوند اعضا دارد قدم به میدان گذاشت و با انتقال بخش هایی از صورت یک بیمار مرگ مغزی به ایزابل کار را تمام کرد. اکنون بعد از گذشت 3 سال از آن روزها ایزابل می تواند بخندد و بنوشد و خود با شادمانی میگوید که با چهره جدیدش کنار آمده است. انگار همه منتظر صف شکنی دوبرنارد بودند تا انرژی نهفته و پنهان پشت این تابو خودی نشان دهد. ژورنال معتبر لانست هفته گذشته خبر از دو مورد جدید پیوند صورت در جهان داده که از دو جنبه قدمی فراتر از آنچه دوبرنارد کرد به شمار می رود. اول اینکه این پیوند ها چیزی در حد و اندازه یک پیوند کامل صورت هستند و دوم آنکه علاوه بر پوست و ماهیچه، پیوند استخوان های صورت را نیز در بر می گیرند. پیوند اول را در سال 2006 چینی ها بر روی کشاورزی 30 ساله انجام داده اند که خرس بخش بزرگی از صورتش را پاره کرده بود و پیوند دوم را باز هم جراحان فرانسوی در سال 2007 بر روی صورت مرد 29 ساله فرانسوی ـ کارائیبی انجام دادند که بر اثر تومور بزرگی به نام «نوروفیبروما» دچار تغییر شکل عجیب صورت شده بود. اکنون در سراسر دنیا جراحان مترصد فرصتی هستند تا از قافله پیوند صورت عقب نمانند. اما حال که این پدیده از مرحله شک اخلاقی به وادی اتفاقی حقیقی جهش کرده سوال این است: پیوند صورت از چشم انداز اخلاقی چه منظره ای دارد؟ قاعدتا آدمی، به عنوان یک ارگانیسم زنده، تا وقتی اندام هایش سالم هستند، کارایی دارند و نیازهای زیستیاش همچون خوردن و نفس کشیدن را بر آورده میکنند، باید مثل هر جانور دیگری خرسند باشد. بی توجه به شکل و شمایل ظاهری، «کارا» بودن مهمترین انتظار و توقعی است که می توانیم از اندام های خودمان داشته باشیم. با این حال اگر کسی دست یا پا نداشته باشد احساس نمی کنیم او همان خود قبلی نیست؛ اما درباره صورت چطور؟ در چهره آدمی چه رازی وجود دارد که پیوند صورت را از پیوند اعضای دیگر متمایز میکند؟ در این ترکیب گوشت و پوست و استخوان چه حسنی نهفته است که بیشترین وصف های عاشقانه جهان درباره لب و ابرو و چهره سروده می شود؟ صورت مهمترین نشانه همبستگی ما با نوع بشر و مهمترین ابزار ارتباط اجتماعی ماست؛ اولین نقطه تلاقی نگاه ما بر دیگران و نمایشگاهی سراسر بیان و اشاره که از حالات و عواطف دورنی ما پرده بر می دارد و ما را به آنهایی که دوستشان داریم و همه ما را به جهان خارج پیوند می دهد. با چنین نمایشگاهی از ترس و نفرت و آشوب و عشق بی جهت نیست که روانپزشکان از کلمه لاتین Persona (ماسک یا صورتک) برای تعریف شخصیت استفاده می کنند. نکته اصلی قضیه هم در این است که آن راه و شیوه ای که باعث آگاهی ما از بودنمان و علم به جهان خارج می شود حواس ماست و در صورت برای هر پنج حس اصلی آدمی نماینده ای وجود دارد؛ چیزی که مطمئنا نظیر آن در هیچ بخش دیگری از بدن دیده نمی شود. از این رو به هم خوردن ترکیب اجزای صورت جدا از ایجاد ناتوانی های فیزیکی، واجد بار روانی بسیار سنگینی است که در ناتوانی دیگر اندام ها دیده نمی شود یا لا اقل به این شدت نیست. اما این رنجدیدگی، از جای دیگری نیز می تواند سرچشمه بگیرد و آن نوع واکنش مردم است. شخصیت هایی قوی و صبور ممکن است تمسخر کودکان یا نگاه دلسوزانه مردم را تاب بیاورند اما حتی آنها نیز به دنبال آرامش در حضور دیگران اند و دوست ندارند هر وقت در خیابان قدم می زنند انگشت نمای نگاه غریبه ها باشند. با این حساب می توان نتیجه گرفت که پیوند صورت حق طبیعی تمامی قربانیان سوختگی های شدید، انفجارها، سوانح و پدیده نوظهور اسید پاشی است و با توجه به قدرت تطابق بالایی که در ذات بشر وجود دارد احتمالا بیشتر گیرندگان چنین پیوندهایی و حتی اطرافیانشان از گردنه آشفتگی های روحی برای اخت شدن با چهره جدید و همذات پنداری با آن به سلامت عبور خواهند کرد. فقط می ماند خطر دفع صورت پیوند زده شده و عوارض مصرف مادام العمر دارو های ضد رد پیوند که به نظر می رسد با پیشرفت علم پزشکی این آخرین بهانه های اخلاقی نیز از پیش پای پیوند صورت کنار برود. با این حال در پیوند صورت، یک گیر اخلاقی مهم وجود دارد که از چشم انداز مبهم آینده آن آب می خورد. مشکل اینجاست که اگر زمانی دانش و فن به قدری پیشرفت کرد که تغییر کامل چهره و صورت نه یک جراحی درمانی بلکه به نوعی عمل زیبایی تبدیل شود چه پیامد هایی با خود به همراه خواهد آورد؟ گذشته از مسائل امنیتی، چنین مساله ای احتمالا عواقبی فراتر از تصور ما دارد و برای حل آنها چاره ای نیست جز آنکه برای این سوال پیچیده که اصولا زیبایی چیست و چه نسبتی با خوشبختی ما دارد تعریفی روشن پیدا شود. عده ای همچون افلاطون زیبایی را حقیقتی عینی می دانند که مستقل از ما وجود دارد و عده ای نیز زیبایی را محصول نوع نگاه درونی انسان به عالم خارج. با این حال چه اولی درست باشد یا دومی و یا حتی ترکیبی از هر دو یک مساله کاملا واضح است و آن اینکه زیبا دیدن و درک زیبایی هنری مستقل است که تنها با تمرین و تربیت در انسان بارور می شود. اگر فیل ها هم قادر بودند با زبان انسانی سخن بگویند و قدرت ثبت معلوماتشان را داشتند احتمالا شاهکار های ادبی پر طول و تفصیلی در باب به جا بودن و تناسب خرطوم فیلانه و زشتی بینی کوچک انسان بر جا می گذاشتند. ممکن است در نگاه اول بعضی چهره ها زیباتر به نظر برسند اما خطر اینجاست که مردم گمان کنند بین خوشبختی و چهره زیبا ارتباطی تنگاتنگ برقرار است. در پایان رساله «هیپاس» اثر افلاطون وقتی سقراط خود را از فهم و درک معنای زیبایی ناتوان می بیند به یاد مثلی قدیمی می افتد که تازه معنای آن را درک کرده است: « هر آنچه زیباست دشوار است.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]