واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث > داخلی - مروری بر اخبار حوادث ایران در شنبه 07 خرداد 1390 جمعآوری ماهواره؛ ترفند دزدان مامورنماروزنامه جام جم نوشت: 2 مامور قلابی که به بهانه جمعآوری ماهواره در غرب تهران وارد منازل مردم شده و با بستن دست و پای زنان صاحبخانه از آنجا سرقت میکردند، دستگیر شدند. هفته گذشته مردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران تماس گرفت و از دستگیری سارقی در خیابان اشرفی اصفهانی خبر داد. ماموران با اعزام به محل حادثه، متهم میانسال را همراه زن شاکی به پایگاه دوم آگاهی تهران منتقل کردند. ماموران در تحقیق از زن شاکی متوجه شدند 2 مرد که لباس پلیس به تن داشته، به قصد جمعآوری ماهواره وارد خانهاش شدهاند و با بستن دست و پای او، 15 میلیون تومان طلا، 4 میلیون پول، 3 دستگاه تلفن همراه و یک دستگاه دوربین فیلمبرداری را سرقت کردهاند که یکی از سارقان هنگام فرار دستگیر شده است. در پی اظهارات شاکی، متهم در بازجویی به سرقت از خانه شاکی اعتراف کرد و گفت: چند بار به اتهام سرقت دستگیر و روانه زندان شدهام. از طریق زن برادرم که همسایه شاکی بود، از وضعیت مالی آن خانواده با خبر شدم و نقشه سرقت را عملی کردم. روز حادثه لباس پلیس پوشیدم و همدستم ـ محمد ـ چادری به سر کرد تا همسایهها به ما شک نکنند که البته او پس از سرقت موفق به فرار شد. در پی اظهارات متهم، همدست وی نیز تحت تعقیب قرار گرفت و 2 روز پیش در خیابان آزادی تهران دستگیر شد.متهم دستگیر شده گفت که اموال دزدی را در خانهاش و لباس پلیس و سلاحهای قلابی را هم در باغی حومه کرج پنهان کرده است. ماموران با اعزام به این دو محل، اموال دزدی و نیز 2 قبضه سلاح قلابی، 2 قبضه قمه، لباس پلیس و چشمبند را کشف و ضبط کردند. سرهنگ یگانه، رئیس پایگاه دوم آگاهی تهران در این زمینه گفت: با کشف مدارک مسروقه، متهمان به یک فقره سرقت دیگر با این شیوه اعتراف کردند. پشت پرده زندگی زن و شوهر مقیم خارجروزنامه ایران نوشت: مرد جوان که به خاطر موقعیت شغلی خود همراه خانوادهاش راهی خارج از کشور شده بود، وقتی با پیشرفت مالی خیرهکننده همسرش روبهرو شد با طرح نقشهای ابتدا او را خانهنشین و سپس راهی ایران کرد. رسیدگی به اختلاف جنجالی این زوج از چندی قبل و در پی مراجعه مرد جوان و وکیلش به دادگاه خانواده تهران کلید خورد. شاکی که خود را کارمند یک شرکت خارجی معرفی میکرد در حالیکه خواستار محکومیت همسرش به تمکین و ادامه زندگی در خانه مشترک بود به قاضی گفت: من و همسرم چند سال پیش با هم ازدواج کرده و دو فرزند داریم. در این سالها با وجود پیشرفتهای مالی و شرایط خوب خانوادگی سالم انتظار آیندهای روشن و مطمئن را داشتم اما افسوس که خوشبختی ما دوام چندانی نیافت. چرا که همسرم با بهانهجوییهایش زندگیمان را تباه کرد و حالا 3 سال است که «ناهید» من و فرزندانم را ترک کرده و حاضر به ادامه زندگی نیست. او بیدلیل بنای ناسازگاری گذاشته و با وجود ارسال چندین اظهارنامه هم راضی به بازگشت نیست. بنابراین تقاضای محکومیتش به تمکین را دارم و در صورت ادامه این وضع، انتظار دارم همسرم ناشزه معرفی شود. قاضی پرونده پس از دریافت این شکایت، زن را به دادگاه فرا خواند. اما وی برخلاف ادعاهای همسرش گفت: پس از ازدواجمان بنا به شرایط و ضرورت شغلی شوهرم به یک کشور همسایه سفر کردیم. در حالی که صاحب 2 بچه بودم، تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم و علاوه بر خانهداری و نگهداری از فرزندانمان، با تلاش فراوان در دانشگاه پذیرفته شدم. پس از پایان تحصیلاتم نیز با شراکت یکی از شهروندان کشور محل زندگیمان شرکت بازرگانی دایر کردیم. اما با توجه به قوانین آن کشور باید هرگونه معاملات اقتصادی با موافقت شوهرم صورت میگرفت. اما کمکم همسرم که از توسعه کار و پیشرفتم ناراضی و دلخور بود، بنای ناسازگاری گذاشت. او با تشکیل پروندههای واهی و دستکاری گذرنامهام، مرا متهم به جعل کرد و موجبات عسر و حرج مرا فراهم آورد. به طوری که با توطئه او گذرنامهام ضبط و توقیف شد و از آن کشور نیز اخراج شدم. او مرا با وضعیت اسفباری به ایران فرستاد ضمن اینکه امکان دسترسی به او و فرزندانم را نیز نداشتم. من به اراده و میل خود آن کشور را ترک نکردم، بلکه ناخواسته از آنجا رانده شدم. حالا هم از زندگی، فرزندانم و سرمایهام دور ماندهام و زندگی سختی را در کنار خانواده پدری میگذرانم. اگر منظور شوهرم از تمکین و حضور در خانهاش در خارج از کشور است باور کنید یک لحظه هم تردید نخواهم کرد. ضمن اینکه در این مدت تمام تلاشم را برای بازگشت نزد عزیزانم به کار بستهام. اما مؤثر واقع نشد.با این وجود قاضی دادگاه زن جوان را محکوم به تمکین کرد و ادعاهای وی را در نقض این حکم مؤثر ندانست. اما با اعتراض وی به رأی دادگاه پرونده روی میز هیأت قضایی شعبه 26 دادگاه تجدید نظر استان تهران قرار گرفت. بنابراین هیأت قضایی شعبه 26 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - «میرغفاری و صلواتی» - مرد را محکوم کردند تا خانهای مناسب با امکانات رفاهی برای همسرش در نظر بگیرد و مقدمات دیدار فرزندان و زندگی در کنار آنان را نیز فراهم نماید. شرط آزادی نوجوان کیف قاپروزنامه ایران نوشت: اوایل پائیز 89 دو زن هنگام خروج از یک مرکز خرید در شمال تهران متوجه سرقت کیف پولشان شدند. آنها بلافاصله به مأموران انتظامات مستقر در مرکز تجاری مراجعه کردند. لحظاتی بعد و به دنبال بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته، دزد نوجوان در پارکینگ شناسایی و دستگیر شد. پسر 17 ساله در حضور مأموران به سرقت 2 کیف پول اعتراف کرد و ضمن ابراز ناراحتی و پشیمانی با چشمان اشکبار گفت: «باور کنید تا به حال مرتکب هیچ جرمی نشده بودم و این بار هم فقط به خاطر مادر بیمارم مجبور به دزدی شدم. حالا هم از شاکیها تقاضای بخشش دارم.» چند سال قبل پدرم بر اثر بیماری و فقر مرد. در این سالها نیز زندگی سخت و پردردی داشتیم تا اینکه مادرم دچار بیماری کلیوی شد و پزشکان اعلام کردند نیاز به پیوند کلیه دارد. از آنجا که نمیخواستم تنها تکیهگاهم را نیز از دست بدهم، روز و شب به دنبال وام و یافتن کار بودم، اما افسوس که همه درها به رویم بسته بود و مادر بیمارم مثل شمع در برابر چشمانم میسوخت و از بین میرفت تا اینکه با مشاهده آگهی استخدام، روانه مرکز تجاری شمال تهران شدم تا شاید بتوانم مادر بیمارم را از زندگی پردرد و رنج نجات دهم، اما متأسفانه به نتیجه نرسیدم. در راه برگشت چشمم به 2 زن میانسال شیکپوش افتاد. همان موقع با خودم گفتم آنها بهطور حتم چند میلیون تومان پول، طلا و جواهر دارند. بنابراین برای لحظهای وسوسه شده و در فرصتی مناسب کیفپولشان را زدم. بعد هم با سرعت به طرف پارکینگ دویدم تا فرار کنم که دستگیر شدم. پرونده پسرک پس از دستگیری با صدور قرار مجرمیت از سوی بازپرس دادسرای سعادتآباد به مجتمع قضایی قدس ارسال شد و قاضی محکمه وی را به 8 ماه زندان و 60 ضربه شلاق محکوم کرد. پس از اعتراض متهم به رأی دادگاه و قطعی شدن مجازاتش، وی روانه زندان شد، اما با گذشت نیمی از دوران محکومیتش او خواستار آزادی مشروط شد. در این مرحله، دادیار اجرای احکام زندان، پرونده وی را که دارای صلاحیت اخلاقی بود، در اختیار هیأت قضایی شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران قرار داد. قاضی «مهدی رضایی» - رئیس - و «محمد ایرانی» - مستشار - پس از بررسی پرونده و وضعیت خانوادگی پسر نوجوان و مادرش، دستور آزادی پسر زندانی را صادر کردند، مشروط بر اینکه او هفتهای دو بار مسجد محلشان را تمیز کند و هیأت امنای مسجد هم ناظر اجرای حکم باشند. زمین لرزه 2 / 4 ریشتری حوالی اشنویه را لرزاند ایرنا نوشت: زمین لرزه ای به قدرت 2 / 4 درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر)، حوالی اشنویه واقع در آذربایجان غربی را لرزاند. این زمین لرزه ساعت 17 و 1 دقیقه و 7 ثانیه در 1 0 / 37 عرض شمالی 7 0 / 45 طول شرقی به وقوع پیوسته است. از خسارات احتمالی این زمین لرزه تا لحظه مخابره این خبر گزارشی دریافت نشده است. 56282
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]