واضح آرشیو وب فارسی:قدس: كوهي از مشكلات در آموزش و پرورش خراسان شمالي
ملك محمد عليزاده
در هر جامعه اي زيربناي توسعه و پيشرفت كشور در گرو توسعه آموزش و پرورش است و آموزش و پرورش در واقع زيربنا و خشت اول بناي توسعه جامعه و كشور شمرده مي شود.
به باور اغلب كارشناسان بناي آموزش و پرورش كشور ما يك بناي قديمي و پنجاه ساله بوده و براي همين است كه هر چه به ظاهر اين بنا مي رسند باز هم به دليل فرسودگي و كهنگي دچار آسيب مي شود. بنا به نظريه كارشناسان اين ساختار نياز به بازسازي و نوسازي كلي دارد، البته اين نوسازي در يك بازه زماني كوتاه قابل انجام نيست.
در دولت نهم شاهد كارهاي بزرگ و مهمي همچون طرح ساماندهي سوخت، طرح اصلاح ساختار اقتصادي و واگذاري بخشهاي دولتي به بخش خصوصي ... بوده ايم. اما براستي وقت آن نرسيده است كه در ساختار آموزش و پرورش نيز يك تجديد نظر اساسي به عمل آيد.
آموزش و پرورش كشور با داشتن حدود 14 ميليون دانش آموز و بيش از 5/1 ميليون معلم و 150 هزار آموزشگاه داراي مشكلات فراواني همچون نقص در سيستم آموزشي، مدارس دو و سه نوبته، مدارس ناامني كه بايد تخريب و بازسازي شوند، پرداخت نشدن معوقات و مطالبات و پاداش پايان خدمت و اضافه كاري معلمان مي باشد. اما در اين بين خراسان شمالي نيز با انبوه مشكلات در بخشهاي مختلف دست به گريبان است. آموزش و پرورش اين استان با داشتن 2 هزار و 391 آموزشگاه شهري و روستايي، 9 هزار و 416 كلاس درس، 184 هزار و 507 دانش آموز و هزار و 412 معلم، با وجود تلاشهاي انجام شده در اكثر شاخص ها تقريباً در رتبه آخر كشوري قرار دارد.
در اين ارتباط يكي از معلمان رسمي آموزش و پرورش به خبرنگار ما مي گويد: 13 سال است كه به شغل شريف معلمي مشغول هستم و در اين مدت با مشكلات زيادي همچون نداشتن خانه، پرداخت نشدن به موقع مطالبات و اضافه كاريها مواجه بوده ام.
اين معلم مي گويد: تمام پيشرفتها در جامعه از جايگاه كلاس درس و به تبع آن آموزش معلمان آغاز مي شود، بنابراين چنانچه اين جايگاه به نحو مطلوب مورد توجه قرار گيرد بسياري از مشكلات جامعه نيز رفع مي شود و معلم با آرامش به آموزش مي پردازد و تمام فكر و ذهن خود را به آموزش فرزندان جامعه معطوف مي كند.
يكي ديگر از معلمان حق التدريسي نيز در گفتگو با گزارشگر ما مي گويد: بيش از 6 سال است در روستاهاي مختلف به صورت حق التدريس مشغول تدريس هستم، معمولاً نقل و انتقال ها بعد از معلمان رسمي و در دورترين مناطق انجام مي شود و سابقه كاري ما تأثير چنداني در نقل و انتقالات و تعيين محل ندارد.
وي ادامه مي دهد: از سوي ديگر حقوق ما با تأخير بسيار پرداخت مي شود. به طور مثال حقوق فروردين در مردادماه پرداخت مي شود.
وي با اشاره به حقوق پايين حق التدريس ها اظهار مي دارد: ما با اين حقوق اندك چگونه مي توانيم زندگي خود را اداره كنيم.
وي مي افزايد: حتي حقوق ماهيانه دويست هزار توماني را در ايام تابستان قطع مي كنند. از سال جاري هم در تعطيلات نوروز و نيمه دوم خردادماه حقوق ما را قطع كرده اند و مي گويند بودجه نداريم.
وي مي افزايد: تحمل تمام اين سختيها و دوريها و رفت و آمدهاي سخت در زمستان به اميد اين است كه روزي ما را نيز رسمي كنند، اما در سال جاري به ما گفته اند آنهايي كه تحمل سختي را ندارند به دنبال كار ديگري باشند و امسال هم بودجه اي براي رسمي شدن وجود ندارد.
وي يكي از مشكلات حق التدريسي ها را تفاوت قائل شدن بسياري از مديران بين نيروهاي رسمي و حق التدريسي عنوان مي كند و مي گويد: حتي بيشتر اوقات بخشنامه ها را به ما اعلام نمي كنند.
اين معلم خانم، سختي رفت و آمد را از مشكلات ديگر خود عنوان مي كند و مي گويد: حتي مرخصي زايمان هم نداريم و در صورت مرخصي از سنواتمان كم مي شود.وي اظهار مي دارد: قبلاً معلمان حق التدريس كه 3 سال سابقه داشتند رسمي مي شدند اما اكنون معلمان حق التدريس با 7 سال سابقه كار و چندين سال سابقه تدريس در نهضت سوادآموزي هنوز رسمي نشده اند.وي تنها خواسته معلمان حق التدريس را در حال حاضر پرداخت به موقع حقوق و داشتن بيمه و شرايط كاري مناسب مي داند و مي گويد: اگر اين حداقل امكانات براي ما فراهم شود بدون ترديد با فكر راحت و به نحو مطلوب تري كار خواهيم كرد.
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]