واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > اروپا - دکتر بهرام امیراحمدیان برای چندمین سال پیاپی روسیه و اوکراین وارد بازی فرسایشی قطع صدور گاز به اروپا در ماه آغازین سال شدند که در نهایت هر دو با وجود مخالفت با یکدیگر به اروپا گوشزد کردند که از جایگاه مهمی در معادلات انرژی برخوردار هستند و باید جدی گرفته شوند؛ اوکراین به عنوان کشور حایل و ترانزیت و روسیه به عنوان تامین کننده انرژی. اما از جهاتی دیگر اوکراین از دو سو سود می برد؛ از سوی اروپا برای پیوستن به اتحادیه اروپا، می خواهد با بهره گیری از موقعیت ژئوپلیتیکی خود از اروپا باج بگیرد و از سوی روسیه برای نپیوستن به ناتو. این بازی ها که تهدیدات امنیتی روسیه را متاثر می سازد، پاشنه آشیل روسیه است و به روسیه هشدار می دهد که در شرایط کنونی نباید اوکراین را نادیده گرفت، تا زمانی که خط لوله شمالی و جنوبی به بهره برداری برسد. بازی های اوکراین و روسیه اروپا را به این جمع بندی می رساند که بدون وجود آن ها اروپا چیزی کم دارد. هم روسیه و هم اوکراین از دیدگاه های متفاوت مکمل اروپا هستند. روسیه کشوری مهم است که در صورت فروپاشی می تواند اروپا را بشدت تحت تاثیر قرار داده و با مهاجرت ها، ناامنی و بیکاری در جامعه اروپا را افزایش دهد. بنابراین اروپا خواستار روسیه ای باثبات از نظر اقتصادی و سیاسی است. روسیه به اروپا انرژی می دهد و از طرفی بازاری مناسب برای محصولات اروپایی است. اوکراین با ترانزیت گاز روسیه به اروپا اهرمی برای ترساندن روسیه از سوی اروپا و آمریکاست. رئیس جمهور اوکراین بخوبی می داند که چون عروسک خیمه شب بازی غرب است که عروسک گردانان آن در مقر اتحادیه اروپایی و ناتو نشسته اند. به همین سبب مردم و نمایندگان آنان در رادا، نمی خواهند در این بازی شرکت جویند و راه توسعه خود را در اتحاد مردم روس تبار و اوکراینی کشور و اتکا به پیشینه بسیار قدرتمند صنعت و کشاورزی ملی جستجو می کنند و با رئیس جمهور غرب گرایی که بازیچه ای برای غرب شده است، در تضاد قرار می گیرند. به همین سبب اوکراین تا حد یک کشور ورشکسته پیش رفته است، در حالی که توان بالقوه ای برای تبدیل شدن به قدرتی تاثیر گذار در اروپا را داراست. اکنون که آمریکا با روسیه درگیر مسائل موشکی و استراتژیک است، اروپا به روسیه نزدیکتر شده و نمود آن را می توان در درگیری گرجستان و روسیه بر سر مساله اوستیای جنوبی دید. اروپا نتوانست روسیه را به جهت تنبیه شدید گرجستان تحریم کند و مساله را به نوعی حل کرد که روسیه و جدایی طلبان اوستیا خشنود شدند. اکنون نوبت اوکراین بود که در نهایت تحت فشار اروپا به خواسته های روسیه گردن نهاده است. با روی کار آمدن اوباما در آمریکا، روسیه و اوکراین هر کدام خواسته ها و آمال خود را در او جستجو می کنند. روسیه و در وهله اول پوتین، این گونه می پندارند که اوباما با شرایط بحران مالی از استقرار سپر دفاع موشکی و گسترش ناتو به شرق و در نهایت عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو منصرف و معطوف مسائل داخلی و بحران اقتصادی آمریکا خواهد شد. اوکراین نیز به امید تشدید تنش در روابط آمریکا و روسیه روزشماری می کند تا از این فرصت بهره گیرد و روسیه را در تنگنا قرار دهد. اکنون اروپا از فرصت پیش آمده در فضای مناسب جدید، به هر نحو بهره برده و زمستان سرد خود را چند روزی است که گرمتر کرده است و تا زمستانی دیگر و بازی ای دیگر در انتظار خواهد نشست. بهره برداری از خط لوله شمال و جنوب، قدرت روسیه را در اروپا گسترده تر خواهد کرد و روسیه همچنان با صدور گاز از منابع بی کرانی که تا 36 درصد کل ذخایر گاز جهان است بهره خواهد برد و در راستای تبدیل شدن به قدرتی تاثیر گذار در عرصه بین الملل گام بر خواهد داشت. دیگر دارندگان ذخایر قابل توجه هم چون ایران تاثیر چندانی در بازار جهانی گاز نخواهند داشت، چرا که در دهه های آینده قابلیت رقابت با روسیه را ندارند. خط لوله ناباکو نیز که اروپایی ها بر آن پافشاری دارند از نظر عملی امکان پذیر نیست مگر آنکه بازیگران این عرصه در دیدگاه های خود تجدید نظر کنند و امکان سرمایه گذاری در میادین گازی ایران را بوجود آورند که در گام نخست مستلزم تغییر سیاست های آمریکا در برابر ایران است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]