تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همه خوبى‏ها با عقل شناخته مى‏شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833548791




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عشق به معناى واقعى چيست


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: عشق به معناى واقعى چيست و كدامين عشق است كه اساس و بنيان خانواده با آن مستحكم‏تر مى‏شود.؟ مقدمه 1 - نيازهاى انسان به طور كلى دو دسته است: نيازهاى مادّى و نيازهاى معنوى. اين نيازها، منشأ انگيزه‏ها است و انسان پس از احساس نيازدر پي پاسخ برمي آيدپاسخ به نيازها، زمينه رشد و شكوفايى انسان را فراهم آورده، او را به سوى مرزهاى شكوفايى و كمال رهنمون مى‏شود. يكى از مهم‏ترين نيازهاى انسان، دستيابى به كمالات انسانى و درنتيجه، رسيدن به كمال مطلق است. همه تلاش و كوشش‏ها و بى‏قرارى‏هاى انسان، براى رسيدن به اين نقطه اوج است و تا اين وصال تحقق نيابد، فرياد نياز انسان خاموش نمى‏شود. بنابراين، اگر انسان دريابد چيزى يا كسى نياز كمال طلبى‏اش را ارضا مى‏كند يا وسيله دستيابى به آن حقيقت مطلق است، آن را دوست مى‏دارد و بدان عشق مى‏ورزد؛ از اين رو، محبت و عشق حالتى است كه در دل يك موجود ذى شعور نسبت به چيزى كه با وجود و تمايلات و نيازهايش تناسب دارد، پديد مى‏آيد. جاذبه‏هاى ادراكى همانند جاذبه‏هاى غير ادراكى است؛ يعنى همان گونه كه در موجودات مادّىِ فاقد شعور، نيروى جذب و انجذاب وجود دارد و آهن‏ربا آهن را جذب مى‏كند، در موجودات ذى شعور نيز جذب و انجذاب وجود دارد؛ امّا جذب و انجذاب در موجودات ذى شعور، آگاهانه است و عنصر شناخت در آن نقشى مهم دارد. به همين دليل جذب و انجداب در موجودات ذى شعور را جاذبه ادراكى مى‏گويند؛ يعنى حقيقت اين جاذبه را شناخت تشكيل مى‏دهد؛ به عبارت ديگر، محبت و عشق ورزيدن معلول شناخت است. ممكن است بپرسيد ملاك اين جذب و انجذاب و محبت و عشق ورزيدن چيست؟ ملاك آن، سازگارى‏اى است كه آن موجود با محب و عاشق دارد. انسان به چيزى محبت مى‏ورزد كه سازگارى آن را با وجود و نيازهاى خود دريافته باشد. البتّه هر چه عنصر شناخت در اين ميان كم رنگ باشد، به همان ميزان، ممكن است انسان دچار خطا شود و در تعيين مصداق محبوب و معشوقِ خود به بيراهه رود. مراتب محبت محبت؛ مراتبى دارد. كم‏ترين مرتبه آن، محبت‏هاى ظاهرى و معمولى برآمده از امورى چون همانند شكل و رنگ و چهره اشخاص است. هنگامى كه انسان ظاهر چيزى يا كسى را مى‏بيند و آن را با خواسته‏هاى خويش متناسب مى‏يابد، توجهش به او معطوف مى‏گردد. در اين‏جا فردِ داراى جمال، به واسطه جمال يا كمالش، جاذبه‏اى دارد كه دل را متوجه خويش مى‏سازد و كششى دارد كه حواس و عواطف انسان را به سوى خود جلب مى‏كند. مرتبه بالاتر و عالى محبت، جايى است كه متعلق علاقه انسان، امور معنوى و غير محسوس باشد؛ مانند اين‏كه انسان به وجود صفاتى مانند شجاعت، غيرت يا عدالت و سخاوت در وجود كسى پى‏برد. از آن‏جا كه اين صفات كمالى، مطلوب هر انسانى است و با فطرت كمال طلب انسان همخوانى دارد، جاذبه آن، دل انسان را متوجه خود مى‏كند. هر چه معرفت انسان بيش‏تر شود، متعلق محبت انسان، كامل‏تر و ارزشمندتر مى‏شود تا جايى كه دل انسان به موجودى كه منشأ همه كمالات و زيبايى‏ها است، توجّه مى‏كند و عشق به معناى حقيقى و واقعى‏اش تحقق مى‏يابد و انسان، به آفريدگار كمال و جمال دل مى‏سپارد. اين عشق نيز مراتبى دارد و هر كس به اندازه معرفتش به اسما و صفات الاهى از آن بهره مى‏برد. عشقى كه موجب استحكام خانواده مى‏شود ارزش محبت‏هايى كه بر شمرديم، به متعلق آن‏ها بستگى دارد. اگر متعلق محبت انسان، امور مادّى و جسمانى باشد، عمرى كوتاه و گذرا و در نتيجه ارزش كم‏تر دارد؛ امّا اگر متعلق محبت انسان امور معنوى باشد، به دليل دوام و استمرار آن، ارزش فزون‏تر خواهد داشت. از همين جا مى‏توان دريافت: »عشق و محبتى كه بنيان خانواده را مستحكم مى‏كند، نبايد صرفاً بر اساس امور شهوانى و خصوصيات ظاهرى باشد«؛ زيرا اين گونه امور در معرض خطر و زوالند و نمى‏توانند موجب استحكام و دوام خانواده شوند. عشقى موجب استحكام خانواده مى‏شود كه داراى اين دو ويژگى مهم باشد: 1. پشتوانه معرفتى. 2. ريشه داشتن در نيازهاى واقعى انسان به منظور فراهم ساختن زمينه كمال و بستن گذرگاه‏هاى شيطان. چنين عشقى هرگز كهنه نمى‏شود؛ با گذشت زمان رنگ نمى‏بازد و تا پايان عمر استمرار مى‏يابد. بنابراين، آنچه مهم است، صبغه و رنگ اين محبت است. اگر صبغه الاهى داشته باشد، در راستاى همان محبت حقيقى قرار خواهد گرفت. پرسش ديگرى كه ممكن است به ذهن بيايد، اين است كه صبغه عشق و محبت خويش را چگونه دريابيم؟ از كجا بفهميم اين عشق و محبت جنبه شهوانى و حيوانى دارد يا عشق واقعى با صبغه الاهى است؟ اگر اين محبت و علاقه هيچ گونه پشتوانه معرفتى ندارد و علاقه‏اى كور و بدون توجّه به معيارهاى مهم ايمان، اعتقاد، اخلاقيات و امور معنوى است، مى‏توان دريافت فقط جنبه حيوانى و شهوانى دارد؛ امّا اگر اين محبت بر اساس آگاهى از ويژگى‏هاى اخلاقى و اعتقادى و معنوى باشد و با توجّه به جنبه‏هاى ظاهرى فرد و حفظ پاكدامنى و نجابت، در جهت دستيابى به آرامش و فراهم ساختن زمينه‏هاى رشد و كمال پديد آمده، در واقع جاذبه‏اى اداركى است نه كور و حيوانى. چگونه فرايند ازدواج را آغاز كنيم در پاسخ به بخش دوم پرسش‏تان كه از چگونگى آشنايى و فرآيند ازدواج پرسيده بوديد، بايد بگوييم: اگر قصد داريد با كسى ازدواج كنيد، پيش از اين‏كه محبت و علاقه‏اش را در دل جاى دهيد، بايد در مورد او و ويژگى‏هاى شخصيتى‏اش - در حدى كه براى ازدواج لازم است - شناخت داشته باشيد؛ البتّه علاقه اوليه در حدى كه انگيزه و محرك انسان براى فراهم آوردن زمينه‏هاى ازدواج باشد، در صورتى كه شدت نيابد، اشكال ندارد. اگر اين علاقه شدت پيدا كند، طبيعى است عقل را از عرصه انتخاب كنار خواهد راند و فرايند ازدواج را دچار مشكل خواهد كرد؛ زيرا »حبُّ الشَّى‏ءِ يُعْمى و يُصِمّ«؛ يعنى دوستى هر چيزى باعث مى‏شود انسان، كوركورانه در مقابل آن تسليم شود و با تفكر و تعقل در مورد آن تصميم‏گيرى نكند. محبتى كه پشتوانه معرفتى نداشته باشد، بصيرت انسان را درباره فرد مورد نظر كاهش مى‏دهد؛ در نتيجه از قدرت انتخاب مى‏كاهد و ممكن است نتايج نامطلوب به ارمغان آورد. از اين روى، عقل سليم حكم مى‏كند در امر مهمّى مانند ازدواج، مطالعه و تحقيق و نيز مشورت با كارشناسان و مشاوران مجرب انجام پذيرد. خوشبختانه پرسش شما گوياى اين حقيقت است كه اهميّت ازدواج را به خوبى دريافته‏ايد و مى‏خواهيد از طريق مشاوره، بهترين راه‏ها را برگزينيد. ما نيز فرصت را مغتنم شمرده، وظيفه خود مى‏دانيم نكات لازم و مهم را خدمت شما ارائه دهيم. باشد كه از طريق انتخاب همسرى مناسب، در جهت رشد و تكامل خود گامى بلند برداريد و به سكونت و آرامش كه فلسفه اصلى ازدواج است، دست يابيد. خداوند بلند مرتبه، يكى از مهم‏ترين فايده‏هاى ازدواج را رسيدن به آرامش روانى مى‏داند. «و مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (روم، آيه 30). راهكارهاى عملى و توصيه‏هاى لازم در گزينش همسر به نظر مى‏آيد، رعايت نكات زير براى دستيابى به ازدواج موفق و همسر مناسب ضرورت دارد: 1. بكوشيد علاقه نخستين و پيش از خواستگارى را تا جايى كه ممكن است كنترل كنيد و پيش از طى مراحل بعدى، خود را به كسى وابسته نسازيد؛ زيرا علاقه و وابستگى زياد، مانع شناخت صحيح مى‏شود. 2. از هر گونه تماس )تلفنى، حضورى و نامه( پيش از اقدامات رسمى خوددارى كنيد. 3. در نخستين اقدام، وضعيت و مشخصات فرد مورد نظر را با خانواده خود در ميان گذاريد و از ديدگاه‏هاى آنان آگاه شويد. 4. در صورت توافق با خانواده، تحقيقات را به وسيله افراد مجرب و مورد اعتماد آغاز كنيد. 5. در صورتى كه نتايج تحقيقات، فرد مورد نظر را مناسب نشان مى‏دهد، به وسيله خانواده و افراد مجرب و مورد اعتماد، خواستگارى را آغاز كنيد. 6. در صورت پاسخ مثبت دختر و خانواده او، زمينه يك گفت‏وگوى طرفينى را با نظارت دو خانواده فراهم كنيد تا با آراى يكديگر درباره زندگى مشترك آشنا شويد. 7. اگر در صحبت‏هاى اوليه همديگر را پسنديديد و ديدگاه‏هاى يكديگر را پذيرفتيد، در مسير زندگى مشترك گام نهيد؟ در تمام اين مراحل، توجّه و توكل به خداوند، راهنما و راهگشاى شما خواهد بود. در پايان، خوشبختى و بهروزى شما را از خداوند متعال خواهانيم و كتاب‏هاى زير را براى آگاهى بيش‏تر در اين زمينه توصيه مى‏كنيم: 1. جوانان و انتخاب همسر، على اكبر مظاهرى، انتشارات پارسايان. 2. اخلاق در قرآن، ج 1، )بخش آثار روانى معرفت به خدا( و ج 3، )بخش ازدواج و تشكيل خانواده( استاد محمد تقى مصباح يزدى، انتشارات مؤسسه در راه حق و مؤسسه آموزشى - پژوهشى امام خمينى. .... http://www.pasokhgoo.ir




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 513]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن