واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آیا میدانید رفتار امام سجاد علیه السلامبا غلامان چگونه بود؟
امام سجاد علیه السلام در شدیدترین لحظه خشم كه هیچ كس را یاراى خودداری نبود، خشم خود را فرو مىبرد و بخششهاى شگفتانگیز مىنمود. گویند: یكى از غلامان چوبى بر دوش داشت و از پلهها بالا مىرفت كه پایش لرزید و چوب بر سر یكى از فرزندان امام برخورد نمود و طفل از دنیا رفت. امام علیهالسلام با اندوه فراوان بر بالین بچه حاضر شد. غلام از ایشان خواست كه به خاطر جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله از اشتباه او درگذرد. امام علیه السلام در همان هنگام به خاطر نام پیغمبر صلى الله علیه و آله از گناه او درگذشت و او را در راه خدا آزاد كرد.(1) بىشك چنین گذشتى جز از معصوم سر نمىزند و حتى تصور آن نیز براى دیگران دشوار مىنماید.در روایت دیگرى آمده است: آن حضرت غلامى داشت كه مستحق عقوبت بود؛ حضرت تصمیم به مجازات او گرفت. وقتى تازیانه به دست گرفت، فرمود:«قل للذین آمنوا یغفروا للذین لایرجون ایّام الله» كنایه از این كه اگر طلب بخشش نمایى و قول دهى كه دیگر مرتكب عمل ناپسند نشوى، مجازات نخواهى شد! غلام كه دست پرورده آن حضرت بود و گویا درس «توحید افعالى» را از آن بزرگوار به نیكى آموخته بود، گفت: «من فردى نیستم كه از شما طلب بخشش كنم، من فقط امید به رحمت خدا دارم و از او مىترسم!» امام سجاد علیه السلام وقتى دید غلام، معارف را به درستى یاد گرفته و استعداد خدانگرى خود را به خوبى فعلیت داده، بىدرنگ او را آزاد كرد و پول زیادى نیز به او بخشید.(2)امام با بردگان بر سر یك سفره مىنشست و با آنان غذا مىخورد. همه آنان از اخلاق و رفتار ایشان بهره مىبردند و اخلاق نیكوى امام را در خود تقویت مىكردند و رفتار خویش را با اخلاق زیباى ایشان مىآراستند. چنان كه بیشترشان منظور خود را با خواندن آیات قرآن كریم مىفهماندند.نقل شده كه حضرت غلامى را سه بار صدا زد و فقط سومین بار پاسخ شنید، در این حال به غلام فرمود:مگر صداى مرا نشنیدى؟غلام گفت: چرا شنیدم!امام فرمود: پس چرا جواب ندادى؟پاسخ داد: چون از جانب شما احساس امنیت مىنمودم.امام فرمود: خدایا! تو را سپاس مىگویم كه غلام را از من آسوده خاطر قرار دادهاى.(3)امام با بردگان بر سر یك سفره مىنشست و با آنان غذا مىخورد. همه آنان از اخلاق و رفتار ایشان بهره مىبردند و اخلاق نیكوى امام را در خود تقویت مىكردند و رفتار خویش را با اخلاق زیباى ایشان مىآراستند. چنان كه بیشترشان منظور خود را با خواندن آیات قرآن كریم مىفهماندند. یك روز كنیزى بر دستان امام علیه السلام آب مىریخت و امام نیز دستان خود را مىشست، آفتابه افتاد و پوست دست ایشان را مجروح نمود، كنیز گفت: «والكاظمین الغیظ و العافین عن النّاس» حضرت بلافاصله صله یك سال او را پرداخت و كنیز را در راه خدا آزاد كرد.(4)پینوشتها:1. كشف الغمّه، ج 2، ص 292.2. همان، ص 269.3. شیخ مفید، الارشاد، ص 500.4. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص154.لینک مطالب مرتبط : - پرتوى از مبارزات امام سجاد علیه السلام - تربیت فرزند از دیدگاه امام سجاد (ع) - اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه - ورع و پارسایی امام سجاد (ع) - حلم امام سجاد (ع) - خداگونه شدن از منظر امام سجاد علیه السلام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]