تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821143227




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بودجه موسيقي كافي است اگر تبعيض نباشد


واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: بودجه موسيقي كافي است اگر تبعيض نباشد
، سما بابايي: پيمان سلطاني شش سالي است كه در مقام رهبر اركستر موسيقي ملل فعاليت مي كند و طي اين مدت بارها و بارها از كمبودها به خصوص مشكلات مالي گلايه كرده است. اين اركستر ابتدا قرار بود زير نظر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و با هدف پيوند فرهنگ هاي موسيقايي مختلف در مكان هاي تاريخي كنسرت اجرا كند كه با تغييرات گسترده مديريتي اين سازمان اين هدف محقق نشد و هم اكنون به شكل مستقل به فعاليت خود ادامه مي دهد. درباره وضعيت كنوني اين كنسرت با سلطاني گفت وگو كرده ايم.

ھھھ + هنگام تاسيس «اركستر ملل» اين اميد وجود داشت كه اين اركستر با اجراي برنامه هاي منظم تبديل به يكي از اركسترهاي مهم كشور شود اما اين اتفاق تا امروز محقق نشده است، دليل اين مساله چيست؟ در تمام دنيا اركسترهاي بزرگ پشتوانه فرهنگي كشورشان محسوب مي شوند، براي مثال اركستر سمفونيك برلين، لندن و پاريس به عنوان سمبل فرهنگي كشورشان مطرح هستند، اين در حالي است كه همه اين اركسترها از نظر مالي زيان ده هستند با اين حال همچنان و به شدت مورد حمايت قرار مي گيرند. داشتن فعاليت مستمر براي يك اركستر قبل از هر چيز نيازمند پشتوانه قوي است كه ما در حال حاضر از آن محروم هستيم. اركستري با اين حجم هزينه هاي زيادي در بردارد كه يا بايد توسط اسپانسر تامين شود يا توسط دولت.اين در حالي است كه اسپانسرهاي بخش خصوصي حضور مستمر ندارند و دوره اي هستند و اسپانسر دوره اي نمي تواند يك اركستر ثابت را تامين كند. من براي اجراي هر برنامه اي حداقل ناگزير به صرف شش ماه وقت هستم تا بتوانم اسپانسري براي تامين هزينه هاي كنسرت پيدا كنم و در اين ميان از هرگونه حمايت دولتي محروم هستيم. طي اين مدت بارها به مركز موسيقي مراجعه كرده ام تا آنها حمايت هايشان را به سمت اركستر معطوف كنند كه تا امروز موفق نشده ام.البته قبل از سال 86 رئيس دفتر موسيقي قول هايي براي حمايت از اركستر دادند اما از آنجايي كه بيم دولتي شدن اركستر و ايجاد توقعات مي رفت اين مساله محقق نشد. در حال حاضر تنها مركز موسيقي تالار رودكي را صرفاً براي تمرين در اختيار ما قرار داده است. + به اين ترتيب و با توجه به اين مشكلات اركستر ملل چطور سرپا مانده و به حيات خود ادامه داده است؟ طبيعي است نداشتن مشكلات مالي مي توانست كمك كند ما اجراهاي بهتري داشته باشيم و تنها دغدغه موسيقي داشته باشيم.به نظرم مسوولان و سياستگذاران موسيقي بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه نبود اين نوع مشكلات به هنرمند اجازه خلق آثار باكيفيت تري را مي دهد، البته مركز موسيقي طي اين سال ها همواره اعلام كرده دليل اين عدم حمايت ها تنگدستي و عدم بودجه كافي است، درست در همين جاست كه با سوالي مواجه مي شويم؛ چطور صرف هزينه هاي هنگفت براي گروه ها و افراد خاص در اين بودجه مي گنجد؟ و اين تبعيض هاي واضح سوالي است كه مدام براي من مطرح است.صرف هزينه شش ميليون توماني براي اجراي يك سمفوني، آن هم در شرايطي كه گروه هاي ديگر از كوچك ترين امكاني محروم هستند چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ من شخصاً نگران اين مسائل نيستم اما بروز پي درپي اين اتفاقات نشان از اين دارد كه تا چه حد رابطه هاي خاص مي تواند بر روند فعاليت هاي هنري تاثير بگذارد. + در شرايطي كه برگزاري كنسرت و برنامه هاي موسيقايي با چنين مشكلات ريز و درشتي دست و پنجه نرم مي كنند، به اتكاي چه پشتوانه اي دست به تاسيس اركستري با اين حجم زديد؟ تشكيل اين اركستر به پيشنهاد سازمان ميراث فرهنگي بود. در حال حاضر چهار قرارداد با اين سازمان داريم كه البته تا اين ساعت آنها حتي به يكي از تعهداتشان هم عمل نكرده اند. اما زماني كه هياهوي عجيب و غريب برنامه اركستر ملل در تخت جمشيد شكل گرفت، من چاره اي جز ادامه كار نداشتم. در واقع در شرايطي بودم كه اگر كار را در آن برهه متوقف مي كردم، بايد براي مدت طولاني فعاليت هاي موسيقايي خودم را كنار مي گذاشتم، همين باعث شد با رفع و رجوع مشكلات مالي اركستر را سرپا نگه دارم.من به عنوان وظيفه شخصي ام براي ارتقاي موسيقي زحمت بسياري كشيده ام و در اين شرايط از كوچك ترين امكانات بي بهره بودم. طي اين سال ها براي بيش از 100نفر در عرصه موسيقي اشتغال زايي كرده ام، آنها هركدام چند ماه در عرصه فرهنگ و علاقه شان مشغول بودند در حالي كه ممكن بود طي اين مدت ساز نزنند. سه سال است كه اين روند ادامه دارد، بي اينكه كوچك ترين توقعي برآورده شود. + فكر مي كنيد چرا براي ارتقاي موسيقي چندان فعاليت نمي شود؟ واقعاً نمي دانم. اين روزها انجمن موسيقي تصميم به تشكيل انجمن فيلارمونيك گرفته است. اين در حالي است كه اركستر ملي و سمفوني از كوچك ترين امكاني بي بهره است. درست در همين جاست كه با اين سوال مواجه مي شويم كه اگر انجمن موسيقي بودجه اي براي تشكيل اركستر جديدي دارد چرا مشكلات دو اركستر ديگر را كه به ثمر رسيده اند حل نمي كند، مگر نه اينكه تعريف اركستر فيلارمونيك اين است كه هيچ حمايت دولتي از آن نشود و مردم، علاقه مندان و فرهنگ دوستان بودجه آن را تامين كنند، تمام اينها حاكي از اين است كه بودجه عرصه موسيقي كفايت مي كند. منتها نكته اينجاست كه اين بودجه در اختيار يك گروه خاص است.با اين اوصاف من با تمام اين مشكلات كنار مي آيم اما لااقل ديگر در اين مسير سنگ اندازي نكنند. براي مثال اركستر سمفونيك همزمان با برنامه هاي كنسرت ما به اجراي شش برنامه متوالي پرداخت و همين باعث شد تعداد زيادي از مخاطبان مان را از دست بدهيم. + به نظر مي رسد نبود رپرتوار كافي و نوازنده قدرتمند نيز به اين كاستي ها دامن مي زند، نداشتن رپرتوار، نوازنده، محل تمرين و... در صورتي كه مشكلات مالي وجود نداشته باشد، قابل تحمل است اما ما قبل از هر چيز با كمبود امكانات مالي روبه رو هستيم. اركستر ملل درست مثل انسان گرسنه اي است كه تنها كمك هايي در اندازه رفع موت به او مي رسد. + در حال حاضر «اركستر سمفونيك» و«ملي» نيز با مشكلات مشابهي روبه رو هستند. بسياري معتقدند ادامه اين روند خطر نابودي اركسترها را به همراه دارد. به نظرم جاي نگراني چنداني نيست، به خصوص در شرايطي كه تشكيل اركسترهاي بزرگ درست مثل يك اپيدمي شده كه تب آن به زودي فروكش خواهد كرد. مساله مهم و نگران كننده قبل از اركستر، خود موسيقي و هويت آن است.در صورتي كه دغدغه حفظ ارزش ها و ماهيت موسيقايي در ما زنده باشد اگر هيچ اركستري هم در كشور وجود نداشته باشد، لطمه زيادي به فرهنگ موسيقايي ما وارد نخواهد شد. اين مشكلات تا زماني كه مدير موسيقي ما خود موزيسين نباشد وجود خواهد داشت. در حال حاضر كارشناسان موسيقي كوچك ترين تاثيري در تصميمات اتخاذ شده ندارند.آن تعدادي هم كه به عنوان كارشناس در دفتر موسيقي فعاليت مي كنند، بيش از 20 سال است كه در آنجا حضور دارند. نگاه آن افراد هر چند هم مثبت باشد بايد قبول كنيم، موسيقي ما نيازمند ديدگاه هاي جديدي است. از سوي ديگر به نظرم نمي توان تمام مشكلات را متوجه سياستگذاران كرد.مخاطبان نيز از فراهم آوردن اين مشكلات مبرا نيستند. به نظر مي رسد مردم نسبت به تمامي حواس پنجگانه خود حساسيت دارند اما هيچ توجهي به گوش موسيقايي خود نمي كنند. رسانه هاي جمعي هر موسيقي اي را پخش مي كنند بي اينكه با هيچ اعتراضي مواجه شوند.مردم هم در هر كنسرتي و با هر كيفيتي حضور دارند و گاهي به جاي اعتراض و ترك سالن به اين اجراهاي بد و ضعيف، نوازندگان را مورد تشويق قرار مي دهند. از سوي ديگر اين دانش فرهنگي وجود ندارد كه يك قطعه موسيقايي به نام مولف آن شناخته شود، مردم تنها خوانندگان را مي شناسند؛ نكته مهمي كه بايد به آن توجه كرد يعني عدم آگاهي عموم جامعه براي به وجود آمدن اين وضعيت كمك بسياري كرده است.
 يکشنبه 13 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[مشاهده در: www.iransport.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن