واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: پزشكان و راديكال ها در جهان عرب
اشتفن شوارتز* - ترجمه: ف.م. هاشمي: دخالت چند پزشك مسلمان در حوادث تروريستي لندن و فرودگاه گلاسكو در 30-29 ژوئن سال 2007 اين سوال را در ذهن جهانيان مطرح كرد كه چگونه افرادي كه براي پايان دادن به دردهاي بشر تربيت مي شوند، در حوادث تروريستي مشاركت مي ورزند؟ پزشكاني كه در حادثه بمب گذاري لندن وانفجار ترمينال فرودگاه گلاسكو شركت داشتند يك پديده استثنايي و منحصر به فرد به شمار نمي روند.
امروز بسياري از پزشكان مسلمان در اقصي نقاط جهان به انديشه هاي افراطي اخوان مسلمين، وهابيت و جهادي باور دارند. گروه هايي چون «اطهاجرون» كه فعاليت آنها در غرب ممنوع اعلام شده هنوز مراسم ياد بود حوادث تروريستي 11 سپتامبر را برگزار كرده و دانشجويان پزشكي را به خود جلب مي كنند. «جماعت تبليغ» كه يك جهش اسلامي فعال در انگلستان است و در ميان مسلمانان جنوب آسيا شدت دارد، بسياري از دانشجويان پزشكي را در صفوف خود پذيرفته است. تخصص پزشكي در جوامع اسلامي، امتيازي بزرگ محسوب مي شود كه معمولاً نخبگان اين جوامع از آن بهره مند مي شوند. پزشكان جوامع مزبور از چنان قدرت اخلاقي و منزلت اجتماعي برخوردارند كه مي توانند اسلامگرايان را به سوي انديشه هاي راديكال اسلامي سوق دهند. - تلاقي علم و مذهب در بدو اسلام مرزي ميان مذهب و پزشكي وجود نداشت و امروزه نيز اسلام سنتي، كار پزشكي را خدمت به انسانيت تلقي مي كند. افكار عمومي جوامع اسلامي، پزشكان را افرادي با ايمان و با تقوا مي دانند. در اين جوامع از آيات قرآني براي شفاي برخي دردها استفاده مي شود. اكنون در سراسر جهان اسلام از بوسني و هرزگوين گرفته تا اندونزي كتاب هاي دعاي جيبي در مقياس گسترده چاپ و منتشر مي شود. يكي از معروف ترين اين كتاب ها Kuran kao Lijek (قرآن شفا بخش) است كه وسيعاً در بوسني و هرزگوين و تركيه منتشر شده است. همچنين كتاب كوچكي حاوي 99 اسم از اسماء الهي منتشر شده كه درمان برخي از دردها عنوان مي شود. يكي از اين اسامي «الحي» (زنده) است. هركس مي خواهد شفا پيدا كند بايد در روز سه هزار بار اين اسم را تكرار كند. اگر يك بيمار اين اسم را داخل يك كاسه بنويسد و آب اين كاسه را پس از پاك شدن نوشته بنوشد به زودي درمان مي شود. كتاب متكلم معروف قرن سيزدهم سوره «ابن جوزه» تحت عنوان «طب نبوي» امروزه به اغلب زبان هاي دنيا ترجمه شده است. «طب نبوي» در ميان مسلمانان جهان شهرت بسيار دارد زيرا در اين طب از جراحي خبري نيست و از روش هاي درماني گران قيمت نيز استفاده نمي شود. روحانيوني كه با اصول اين طب آشنايي دارند در مناطق فقيرنشين شهري و روستايي از محبوبيت فراوان برخوردار مي شوند لذا آن دسته از پزشكان اسلامگرا كه به باورهاي راديكال گوش دادند مي توانند به آساني درقلب مردم نفوذ كنند. «خليل محمد» استاد كرسي «اديان تطبيقي» در دانشگاه ايالتي «سان ديه گو» مي گويد: «رهبران جوامع اسلامي عرب اغلب به علت دانش اسلامي خود به اين مقام برگزيده نمي شوند بلكه به علت موقعيتي كه در جامعه به مثابه يك پزشك، متخصص و مهندس يا... اشغال مي كنند، به اين مقام مي رسند.» اسلامگرايان از اين مكانيسم براي تسلط بر جوامع و رهبري توده ها استفاده مي كنند. در كشورهاي جهان سوم، اغلب مردم پزشكان را تنها ناجي خود تلقي مي كنند و اين تنها محدود به جوامع اسلامي نيست. در دهه هاي 1960 و 1970 چپ گرايان آمريكاي لاتين براي تحصيل پزشكي راهي اتحاد شوروي يا كوبا مي شدند. «ارنستوچه گوارا» پزشك بود، رژيم فيدل كاسترو، همچنان بر تربيت و آموزش پزشك تاكيد مي كند و خدمات مجاني پزشكي را در اختيار مردم قرار مي دهد. كاسترو حتي از ملل آفريقايي و آسيايي خواسته است جوانان خود را براي تحصيل طب به كوبا بفرستند. - اخلاقيات زيستي مشخص نيست چرا رويكرد مسلمانان به پزشكي با رويكرد غربي ها تفاوت دارد البته اخلاقيات زيستي در اسلام با اخلاقيات زيستي در غرب تفاوت چنداني ندارد. دانشمندان و پزشكان مسلمان با ترجمه متون پزشكي يونان باستان به عربي، عناصر اصلي اين علم را اقتباس كردند. در سال 1981 سازمان بين المللي پزشكي اسلامي انستيتويي در كويت تاسيس كرد كه وظيفه آن تدوين دكترين پزشكي اسلام اعلام شد. اين انستيتو با انتشار «قانون اخلاقيات پزشكي در اسلام» به اين مهم نائل شد. متن اين قانون، سوگند پزشكي را شامل مي شود كه تلفيقي از سوگندنامه بقراط و تعهداتي مبني بر رعايت معيارهاي اسلامي است. اگرچه اين قانون برخي از مباحث از اخلاقيات زيستي در غرب را شامل مي شود اما در عين حال مباحثي چون «قتل از روي ترحم» و سقط جنين را رد مي كند. در اين قانون صريحاً آمده است «هيچ پزشكي حق ندارد جان بيماري را حتي از روي ترحم بگيرد. حيات انسان مقدس است و نمي توان آن را به هيچ بهانه اي گرفت، مگر در مواردي كه صريحاً در شريعت اسلامي ذكر شده است. هيچ يك از اين موارد استثنا نيز در حيطه پزشكي قرار ندارد.» شريعت اسلام همچنين سقط جنين را مگر در مواردي كه حاملگي براي جان مادر خطرناك باشد، مجاز نمي داند. «يوسف القرضاوي» روحاني سرشناس قطري در كتاب معروف خود تحت عنوان «واجبات و محرمات در اسلام» مي نويسد: «علماي اسلامي متفق القولند وقتي نطفه بسته و روح در آن دميده شد، ديگر سقط جنين حرام است. اما يك استثنا وجود دارد و آن مربوط به مواردي است كه با وجود شكل گرفتن نطفه، ادامه حاملگي براي مادر خطرناك باشد، در اين صورت مي توان به موجب اصل شرعي انتخاب ميان بد و بدتر سقط جنين را انجام داد.» اخيراً كتابچه اي نيز تحت عنوان «راهنماي زندگي مسلمانان در غرب» منتشر شده كه حاوي رهنمود هاي آيت الله سيستاني رهبر شيعيان عراق براي مسلماناني است كه در غرب زندگي مي كنند. در اين كتاب مسائل مربوط به اخلاق زيستي به طور مشروح مورد بررسي قرار گرفته است. فصلي از اين كتاب كه عنوان «مسائل پزشكي» برخود دارد، به پيوند اعضاي انسان و حيوان اختصاص دارد. آيت الله سيستاني پيوند اعضا را اگر براي سلامت بيمار لازم باشد، مجاز مي شمارد ضمن اينكه استفاده از داروهاي حيواني مانند انسولين را نيز حتي اگر با «مهندسي ژنتيك» توليد شده باشد بلامانع عنوان مي كند. با اين وجود برخي جوامع سنتي مذهب برخورد ديگري با اخلاقيات زيستي دارند. مثلاً بعضي از دانشجويان پزشكي مسلمان كه در انگليس تحصيل مي كنند، به آن دسته از سوالات امتحاني كه در آنها داروي حاوي الكل براي بيماري ها تجويز مي شود (التهاب كند يا بيماري هاي مقاربتي) پاسخ نمي دهند. برخي از اين دانشجويان هنگام حضور در اتاق عمل حتي از ضدعفوني كردن دست هاي خود با ژل آنتي باكتريال امتناع مي ورزند (چون اين ژل ها، حاوي مقاديري الكل است.) در حالي كه حتي در اسلام سنتي استفاده از الكل براي استريل كردن وسايل و انجام عمل جراحي منعي ندارد. معهذا برخي علماي سنتي حتي استفاده از انسولين حيواني حاصل از پانكراس خوك را مجاز نمي شمرند. - پزشكان و جهاد اغلب اسلامگرايان راديكالي كه به حرفه پزشكي اشتغال دارند دانش خود را از موسسات آموزش غرب كسب كرده اند. علت گرايش اين افراد به پزشكي مربوط به مسائل و معضلات جغرافيايي آنهاست. مثلاً پزشكان عرب يا جنوب آسيا، براي درمان بيماري هاي بومي منطقه خود به حرفه پزشكي روي مي آورند. در اين مناطق جمعيت روستايي انبوهي وجود دارد كه به خدمات بهداشتي، مراكز درماني و تجهيزات نوين پزشكي دسترسي ندارد. يك پزشك مسلمان نمي تواند در برابر اين كمبود ها بي تفاوت بماند. در اينجاست كه گروه هاي اسلامگرا قدم به صحنه مي گذارند و مثلاً هركجا كه دولت مصر قادر نباشد نيازهاي بهداشتي مردم را برآورده كند، اخوان المسلمين و گروه هاي وابسته به آن، حضور پيدا كرده و اين خلأ را پر مي كنند. اخوان المسلمين مصر تا آنجا پيش رفته كه هدايت سنديكاي پزشكان اين كشور را نيز به دست گرفته است. معهذا عوامل متعدد ديگري نيز در راديكاليزه شدن پزشكان مسلمان كشورهايي چون عربستان سعودي دخالت دارند كه جاي بحث آن در اينجا نيست. در يك استراتژي طراحي شده توسط «ايمن الظواهري» كه از صفوف جهاد اسلامي مصر به معاونت اسامه بن لادن رسيد مجاهدين بايد ارائه خدمات پزشكي را بهانه اي براي برقراري ارتباط با مردم و جلب آنها به ايدئولوژي اسلامي قرار دهند. در «قانون اخلاقيات پزشكي در اسلام» آمده است: «پزشكان بايد در كنار دانش طب به اصول فقه نيز مسلط شده و آداب شرع را رعايت كنند.» اخوان المسلمين تاكيد بر مباني شرع را نافي اقتباس دانش روز در سكولارهاي غربي نمي دانند. سيد قطب رهبر فقيد روحاني اخوان المسلمين مصر (1966-1906) مسلمانان را به كسب دانش روز تشويق و آموختن علومي چون فيزيك، شيمي و رياضي را از ضروريات زندگي مدرن عنوان مي كرد اما او در عين حال به علومي چون اقتصاد و تكامل با اكراه مي نگريست. بسياري از اسلامگرايان پا را از اين فراتر گذاشته و آشتي ميان اسلام و علم را تبليغ مي كنند. «سعيد نورسي»(1960-1877) اسلامگراي ترك كه تحت تاثير صوفيسم قرار داشت در كتاب خود تحت عنوان «رسانه نور» به همزيستي علم و دين تاكيد مي ورزد. محمود ابوسعيد يكي از اسلامگرايان سرشناس مصر كه سال ها در آمريكا رحل اقامت افكنده بود در مقاله اي تحت عنوان «نقش پزشكان مسلمان» مي نويسد: «پزشك، بر بيمار خود نفوذ دارد و مي تواند حتي برخي جهت گيري هاي زندگي وي را تغيير دهد لذا پزشكان مسلمان مي توانند نقش مهمي در تبليغ ايدئولوژي اسلامي در ميان مسلمانان و غيرمسلمانان ايفا كنند. مهم ترين رسالت يك پزشك مسلمان فرا گرفتن دانش روز و تعميق باورهاي مذهبي خويش است.» نقش نخبگان تحصيل كرده در پيشبرد ايدئولوژي اسلامي را مي توان به وضوح در ايران ديد. قبل و بعد از انقلاب اسلامي در سال 1979 اكثر جنبش هاي قدرتمند سياسي و دانشجويي ايران از دانشكده هاي پزشكي، فني و مهندسي آغاز مي شد در حالي كه پزشكان متنفذترين قشر اجتماعي در جهان محسوب مي شوند، در ايران مهندسان از نفوذ فراوان برخوردارند. آموزش مدرن پزشكي در ايران از سال 1911 با تدوين «قانون پزشكي» آغاز شد. در غياب احزاب و تشكيلات منسجم سياسي دانشجويان ايراني به گرايش هاي مختلف تقسيم شده و هر يك خود را به يك جناح سياسي منتسب مي كنند. در آستانه انقلاب دانشگاه هاي ايران عرصه برخورد ميان سلطنت طلبان و راديكال هاي مذهبي بود. پس از سقوط رژيم شاه اسلامگرايان راه ديگري را در پيش گرفتند و چپ گرايان را از محيط دانشگاه و جامعه طرد كردند. اعضاي سازمان مجاهدين خلق و برخي گروه هاي كوچك سياسي به تروريسم و مبارزه مسلحانه روي آوردند. اكثر رهبران اين گروه ها تحصيل كرده دانشگاه هاي پزشكي و مهندسي بودند. پس از انقلاب امكان تبادل دانش ميان پزشكان و مهندسان ايراني و خارجي بسيار محدود شد. معهذا آنها همچنان منزلت والاي خود را در جامعه ايران حفظ كرده و چند تن از اين افراد به مقامات ارشد دولتي منصوب شدند. علي اكبر ولايتي يكي از اين افراد بود كه نخست به وزارت خارجه ايران منصوب شد و اكنون نيز مشاور عالي رهبر ايران در امور خارجه است. ولايتي پزشك متخصص كودكان است و تخصص خود را از دانشگاه «جان هاپكينز» آمريكا گرفته است. منزلت والاي حرفه پزشكي و مهندسي در ايران نشانگر ضعف اصول ليبرال در اين جامعه است. در واقع فقدان ليبراليسم و ضديت با غرب در ايران همزاد يكديگرند. پزشكان از طريق شركت در عمليات امدادرساني نيز مي توانند بر حيثيت و منزلت اجتماعي خويش و گروه متبوع خود بيفزايند. پس از زلزله 6/7 ريشتري كشمير پاكستان كه در هشتم اكتبر 2005 به وقوع پيوست سازمان هاي اسلامگراي پاكستان با غذا، لباس و ديگر مايحتاج اوليه به كمك آسيب ديدگان شتافتند. حداقل 17 سازمان اسلامگرا كه فعاليت آنها توسط دولت پرويز مشرف ممنوع اعلام شده است در عمليات امدادرساني و بازسازي مناطق آسيب ديده شركت داشتند. به گزارش روزنامه «ديلي تلگراف» گروه هاي اسلامگرا بيشترين و موثرترين كمك را به مناطق آسيب ديده كشمير و ايالت سرحد شمال غرب عرضه كردند.» اين گروه ها همچنين در تشكيل و اداره اردوگاه هاي آوارگان دخالت موثر داشتند و مديريت 37 اردوگاه از 73 اردوگاه آوارگان را به دست گرفته بودند. طبيعي است بخشي از اين منابع در اختيار تروريست ها قرار مي گيرد. مثلاً وجوهي كه ظاهراً گروه تروريستي «لشكر طيبه» براي امداد به زلزله زدگان اختصاص داده بود سر از فرودگاه «هيثرو» لندن درآورد و براي بمب گذاري در اين فرودگاه هزينه شد. اين انحراف در منابع پزشكي و وجوه خيريه در همه نقاط دنيا مشاهده مي شود.براساس تحقيقات صورت گرفته توسط وزارت خزانه داري آمريكا «بنياد كمك به توسعه سرزمين مقدس» كه وظيفه خود را ارائه امدادهاي پزشكي به آوارگان فلسطيني عنوان مي كند، تاكنون ميليون ها دلار كمك مالي و لجستيكي در اختيار «حماس» قرار داده است. همچنين «بنياد امداد ايلينويز» آمريكا گروه القاعده را حمايت مالي و لجستيكي مي كند. در اغلب اين نهادها پزشكان و مهندسان نقش هدايتگر را ايفا مي كنند. هم اكنون دانشگاه هاي انگلستان به ويژه رشته هاي پزشكي، مهندسي و حقوق در اشغال افراطيون ديوبندي پاكستان، وهابيون عربستان و اخوان المسلمين مصر قرار گرفته است. در توله دو (اوهايو) پزشكان ساكن اين شهر نخست با ترجمه نظرات سيد قطب و «ابوالعلاءمودودي» و انتشار آن ميان مومنان مسجد اين شهر توانستند پس از مدتي كنترل مسجد را به دست گرفته و مديريت ميانه رو آن را از كار بركنار كنند. نخستين كاري كه مديريت جديد مسجد انجام داد، پايين كشيدن پرچم آمريكا از فراز بام مسجد بود. مورد مشابهي نيز در كاليفرنيا به وقوع پيوست. يك عضو برجسته مسجد ابوبكر كه بزرگ ترين مسجد اهل سنت در «سان ديه گو» محسوب مي شود، با برگزاري دوره هاي آموزشي كه در آنها تفاسير راديكال از اسلام ارائه مي شد، مسلمانان مهاجر را جلب كرد. در كنار اين كلاس ها، خدمات رايگان دندانپزشكي به شركت كنندگان ارائه مي شد. بديهي است استفاده از اين خدمات براي مهاجران فقير يك فرصت طلايي به شمار مي رود. در حال حاضر معروف ترين پزشكان اسلامگرا در آمريكا برادران مصري «هاسوت» هستند كه در مركز اسلامي كاليفرنياي جنوبي و «شوراي مسائل عمومي مسلمانان» كه يك مركز مورد حمايت عربستان سعودي است به فعاليت اشتغال دارند. «ماهر هاسوت» يك متخصص بازنشسته قلب است ضمن اينكه «حسن هاسوت» نيز متخصص زنان و زايمان است. * از محققان ارشد مركز پلوراليسم اسلامي (CIP) اين مقاله، كار مشترك شوارتز و برخي انديشمندان مسلمان شاغل در اين مركز است- م منبع: Middle east Quarterly
دوشنبه 31 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 927]