تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تقواى الهى داشته باشيد و اصلاح كنيد ميان خودتان را زيرا خداوند در روز قيامت ميان م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816867656




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

این تنها یک پایان نیست


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - رامتین شهبازی 1- این روزها فیلم «مرهم» ساخته علیرضا داودنژاد یکی از بحث‌انگیز‌ترین آثار سینمایی روی پرده است. این همه نقد و نظر شایسته این فیلم است که توانسته نظر مثبت اکثر سینماگران و منتقدان را به خود جلب کند. یکی از نکاتی که در مورد این فیلم اهمیت دارد و کمتر تاکنون درباره آن خوانده و یا شنیده‌ام پایان‌بندی فیلم است. احتمال می‌دهم که این پایان در فیلمنامه و فیلم با هم متفاوت بوده. شاید در فیلمنامه می‌خوانیم مریم در امتداد خیابان به مادر‌بزرگ می‌رسد و تمام. در اینجا داودنژاد، آگاهانه بستاری مشخص را برای مریم و مادربزرگش تدارک می‌بیند، اما نکته مهم پایان خود فیلم است که اتفاقا یک پایان بسته نیست و شکلی باز دارد. در پایان فیلم می‌بینیم دو شخصیت اصلی یکدیگر را در آغوش می‌کشند و به این ترتیب زخم مریم مرهم پیدا می‌کند، اما دوربین در امتداد همان جاده به راه خود ادامه می‌دهد. در بین این راه احترام را می‌بینیم که از مادربزرگ مریم عقب مانده و در گوشه جاده ایستاده و دوباره در امتدا دوربین در شب تاریک همچنان به پیش می‌رود و سر دوربین نیز روی جاده خم می‌شود. این نگاه همان پایان بازی است که به نظر می‌رسد داودنژاد در طراحی پایان برای فیلم در نظر گرفته است. اینجاست که گفتمان فیلم از داستان آن جدا می‌شود. داستان با مریم و مادربزرگ به پایان می رسد، اما جاده همچنان ادامه دارد. احتمال وجود هزاران مریم دیگر در دل این شب تاریک وجود دارد. هزاران معمار دیگر نیز وجود دارند که انتظار آنها را می‌کشد. زمان فیلم هم که شب است و تاریک و با تاکید دوربین بر جاده در واقع داودنژاد موفق می‌شود با همین طراحی به ظاهر ساده برای پایان فیلمش، آن را از یک داستانگویی صرف به گشودن پرانتزی بزرگتر در حد ایجاد یک گفتمان پیش ببرد. اتفاقی که حلقه مفقوده مهم سینمای داستان‌گوی ایران است. چند فیلمساز را می توانید سراغ بگیرید که توانسته باشند در سینمای ایران گفتمانی خودویژه را ایجاد کنند. شاید در هفته‌های بعد درباره انگاره های جامعه‌شناسی هنر درباره تاثیرپذیری و تاثیرگذاری بر اجتماع نوشتم، اما فعلا نکته مهم اینجاست: تا فیلمی نتواند گفتمان ایجاد کند، نخواهد توانست بر جامعه تاثیر بگذارد. در مقاله ای پژوهشی به قلم یک استاد دانشگاه امریکایی می‌خواندم فیلم «کازابلانکا» برای این می‌تواند به گفتمان تبدیل شود که می‌تواند قهرمان اول فیلم را از فردیت به سطح کلان جامعه بیاورد. آدمی که در کازابلانکا برای هیچکس ریش گرو نمی‌گذارد، در پایان می‌بینیم چگونه به یک حرکت جمعه تن می‌دهد. این یعنی تاثیر‌گذاری و ایجاد گفتمان. سینمای ایران همواره می‌کوشد از جامعه تاثیر بگیرد - که به نوبه خود نه تنها بد نیست که لازم هم به نظر می‌رسد - اما چه زمانی این سینما خواهد توانست بر جامعه تاثیر بگذارد. یعنی فیلمساز و فیلمش آنچنان از جامعه پیشی بگیرند که مردم بتوانند آینه چندین سال بعد را در فیلم‌های آنها مشاهده کنند. 2- هفته گذشته درباره نمایشنامه‌ای برای شما نوشتم که اثر آگوست استریندبرگ است و امین عظیمی و نگار خان بیگی آن را ترجمه کرده‌اند. نگارنده به خطا نام کتاب را «سونات اشباح» ذکر کرد. در حالیکه مترجمین در مقدمه بسیار کوشیده‌اند بگویند بر چه اساسی برای این نمایشنامه نام «سونات شبح» را برگزیده اند. این اشتباه سهوی را از اینجانب نادیده بینگارید و تصحیح می‌شود که نام درست این نمایشنامه «سونات شبح» است. 5858




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن