واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: مرد عاشقپيشه در يك قدمىچوبه دار
گروه حوادث- حكم قصاص مردى كه با همدستى يكزن ، شوهر او را به قتل رسانده از سوى ديوان عالى كشور تائيد شد.جنايت در يك ساختمان خيابان رسالت، عصر 22دى 84، افسران اداره آگاهى و بازپرس كشيك دادسراى جنايى تهران را به قربانگاه كشاند.سپس جنازه «ملك الدين» 28 ساله كه جاى ضربههاى كارد روى آن نمايان بود به پزشكى قانونى ارسال شد و پليس، بازجويى از همسر قربانى و فرزندانش را آغاز كرد.«نفيسه» 26 ساله كه خود را غمگين نشان مىداد گفت: ساعت 11صبح به خانه برادر شوهرم رفتم تا با زنش به مجلس ختم برويم. وقتى برگشتم با جنازه خونين شوهرم رو به رو شدم و ...
اما در تحقيق از آشنايان قربانى «سارا» كه دوست «نفيسه» بود ادعا كرد: زن «ملكالدين» با مردى به نام «سعيد» رابطه پنهانى دارد و شنيدهام كه او يك نفر را در اصفهان كشته است!شاخه بعدى تجسسها، روى گفتههاى سارا متمركز شد. در آن ميان يك مرد ناشناس با اداره آگاهى تماس گرفت و از پيدا شدن گوشى تلفن همراه در جوى آب خبر داد.شواهد نشان مىداد، گوشي، مال «نفيسه» بود و بررسى موشكافانه فهرست (پرينت) شمارهها كه از گفت و گوى او با «سعيد» حكايت داشت سرانجام دستشان را رو كرد.زن قربانى كه مىخواست با ضد و نقيضگويي، مسير رسيدگى به پرونده را به بيراهه بكشد خود را در بن بست ديد و به همدستى در شوهركشى اعتراف كرد.با فاش شدن راز جنايت شيطاني; سعيد نيز در «شيراز» رديابى و دستگير شد و به كشتن «ملكالدين» با نقشه «نفيسه» اعتراف كرد.او همچنين پرده از راز يك جنايت ديگر برداشت و كشتن مردى به نام «رحمان» در اصفهان با انگيزه ناموسى را گردن گرفت.سعيد و نفيسه به بازسازى صحنه جنايت پرداختند و پرونده به دادگاه كيفرى تهران سپرده شد.طى محاكمه اى كه در شعبه 71 دادگاه كيفرى تهران به رياست قاضى «نور ا... عزيزمحمدي» و با حضور چهار مستشار برگزار شد، ابتدا نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت.«محمد رضا حيدري» براى «سعيد» 27 ساله به جرم دو فقره آدمكشي، اشد مجازات خواست و «نفيسه» را مستحق مرگ دانست.وقتى مجرم رديف نخست در جايگاه ويژه قرار گرفت به بيان جزئيات كشتن «ملك الدين» پرداخت: «من اولين خواستگار نفيسه بودم.ما با هم بزرگ شده بوديم و عاشق يكديگر بوديم اما خانوادهاش دختر مورد علاقهام را به ملكالدين دادند و آتش انتقام را در وجودم شعله ور كردند.»سعيد افزود: بعد از آن ماجرا در سال 81 تلفنى از خانوادهام شنيدم مردى به نام «رحمان» خواهر ناتنىام را آزار داده و آبرويمان را برده است.خونم به جوش آمد، رحمان را پيدا كردم و با او طرح دوستى ريختم.وى ادامه داد: 31 تير 81 بود كه او را به بيابانهاى اطراف اصفهان كشاندم و با كارد، انتقام خواهرم را گرفتم.قاضي: چرا او را به اصفهان بردي؟
مجرم: مدتى بود كه در اصفهان زندگى مىكردم و بيابانهاى آنجا را مىشناختم.
قاضي: چند ضربه زدي؟
مجرم: درست يادم نيست اما با چاقو به شكمش كوبيدم.چند سال از اين ماجرا گذشت و از طريق برادر نفيسه فهميدم زن مورد علاقهام هم به تهران آمده. من قبلا گفته بودم شوهر نفيسه را مىكشم! به همين خاطر قبل از جنايت چند بار به خانهاش رفتم. آن روز وقتى نفيسه در خانه نبود، ملك الدين را در رختخواب كشتم.
قاضي: در بازجويى گفتهاى به خاطر اصرارهاى نفيسه، شوهرش را كشتى و با هماهنگى اين زن وارد خانه او شدي; حرفهايت را قبول داري؟
مجرم: نه، اين زن در جنايت نقشى نداشت.
قاضي: فهرست ريز مكالمات تلفني، از رابطه تو با نفيسه حكايت دارد. در اين باره چه مىگويي؟
مجرم: نفيسه بى گناه است و به انگيزه ازدواج با او، شوهرش را كشتم. با پايان اعترافهاى سعيد، نفيسه منكر معاونت در جنايت شد: «اين درست است كه سعيد خواستگار سابقم بود اما از نقشه او بى خبر بودم.من هفت سال بود كه ازدواج كرده بودم و با سعيد ارتباطى نداشتم.»
پنج قاضي، ادامه نشست را غير علنى و پشت درهاى بسته برگزار كردند تا به اتهام رابطه پنهانى سعيد و نفيسه رسيدگى كنند.در آن ميان، مجرم رديف نخست به اعدام و زن جوان به 10 سال زندان محكوم شد.حكم در شعبه 11 ديوان عالى كشور تائيد شد.
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]