واضح آرشیو وب فارسی::
شایسته سالاری در نظام اداری باعث میشود که یک مجموعه یا ارگان را به سمت پیشرفت و تکامل برود. با پیاده سازی این سیستم پرسهها بهخاطر تخصص داشتن افراد برگزیده در هر بخش به بهترین نحوه خود انجام میشود و این رضایت مردم و خدمات گیرندگان را نیز به دنبال دارد.
تعریف شایسته سالاری در نظام اداری
این شیوه مدیریتی به سیستمی از مدیریت اطلاق میشود که در آن افراد بر اساس تواناییها، مهارتها و دستاوردهایشان به جای عواملی مانند موقعیت اجتماعی، ثروت یا روابط خانوادگی انتخاب، ارتقا و پاداش میگیرند. در یک نظام شایسته سالار، به افراد فرصتها و پیشرفتها بر اساس توانایی، استعداد و سختکوشی آنها داده میشود، نه بر اساس معیارهای ناعادلانه، این منجر به ارتقای کیفیت خدمات یک مجموعه میشود.
شایسته سالاری در نظام اداری با هدف اطمینان از این موضوع است که کسانی که در موقعیتهای اقتدار یا رهبری هستند، واجد شرایطترین و تواناترین افراد برای این شغل بهحساب میآیند. این بدان معناست که افراد برای نقشهای شغلی بر اساس تحصیلات، تجربه، مهارتها و عملکردشان انتخاب میشوند، نه بر اساس عواملی مانند خویشاوندی، به این ترتیب هر شخص در موقعیت شغلی خود بالاترین میزان یازدهی را دارد.
ارتقای کارایی و بهبود کیفیت خدمات
این روش اغلب بهعنوان راهی برای ارتقای انصاف، کارایی و اثربخشی در مدیریت تلقی میشود. با انتخاب و ارتقای افراد بر اساس تواناییهای آنها، سیستم اداری میتواند اطمینان حاصل کند که با لیاقتترین افراد در موقعیتهای رهبری قرار دارند که میتواند منجر به تصمیمگیری بهتر، بهبود عملکرد و اعتماد عمومی بیشتر به سیستم شود.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که دستیابی به یک سیستم اداری واقعاً شایسته سالار میتواند چالش برانگیز باشد، زیرا سوگیریها، تبعیضها و موانع سیستمی میتوانند مانع از ارزیابی منصفانه و به رسمیت شناختن شایسته سالاری شوند. علاوه بر این، ممکن است محدودیتهایی برای چگونگی سنجش و ارزیابی عینی لیاقت و استحقاق وجود داشته باشد که منجر به چالشهای بالقوه در اجرای این روش گردد.
شایسته سالاری در مدیریت بهترین روش برای ارگانهایی بهحساب میآید که میخواهند به حداکثر بازدهی و بالاترین کیفیت خدمات برسند. زیرا در این روش برای هر پست مناسبترین فرد ممکن انتخاب میشود.
چرا اجرای شایسته سالاری ضروری است؟
ضرورت شایسته سالاری در نظام اداری را میتوان از منظرهای متعددی درک کرد که هریک اهمیت انصاف، کارآمدی و اثربخشی در حکمرانی و مدیریت را برجسته میکند. در این بخش دلایلی که به خاطر آن باید این شیوه را در دستور کار قرار دهید را بررسی میکنیم.
انتخاب افراد واجد شرایط و عملکرد موثر
این روش تضمین میکند که واجد شرایطترین و تواناترین افراد برای نقشهای اداری انتخاب شوند. این امر برای عملکرد مؤثر سیستم اداری ضروری است، زیرا تضمین میکند که افراد در پستهای قدرت، مهارتها، دانش و تجربه لازم را برای تصمیمگیری آگاهانه و رهبری مؤثر دارند. با اولویت دادن به مهارت و دانش در فرایند گزینش، سیستم اداری میتواند از تخصص و دانش رهبران خود بهرهمند شود و در نهایت منجر به نتایج بهتر برای سازمان و افرادی میگردد که به آنها خدمت میکند.
ایجاد عدالت شغلی و فرصت برابر
همچنین این روش عدالت و فرصتهای برابر را ترویج میکند. در این نظام، افراد بر اساس تواناییها و دستاوردهای خود فرصت پیشرفت دارند نه بر اساس عواملی مانند موقعیت اجتماعی، ثروت یا روابط خانوادگی، این کمک میکند تا شرایط بازی یکسان گردد و اطمینان حاصل شود که همه افراد بر اساس مهارتهای خود شانس برابری برای موفقیت دارند، صرف نظر از پیشینه یا شرایطشان. در نتیجه، این روش میتواند به تحرک اجتماعی بیشتر و کاهش نابرابری در دسترسی به فرصتها در سیستم اداری کمک کند.
جلب اعتماد عمومی
علاوه بر این، این روش میتواند منجر به افزایش اعتماد عمومی و اطمینان به سیستم اداری شود. هنگامی که افراد درک کنند که رهبران بر اساس توانایی و قابلیتهایشان انتخاب و ارتقا مییابند، نه بر اساس معیارهای خودسرانه یا غیرمنصفانه، به احتمال زیاد به تصمیمات و اقدامات صاحبان قدرت اعتماد میکنند. این میتواند به تقویت حس مشروعیت و مسئولیتپذیری کمک کند، زیرا افراد به احتمال زیاد از رهبری حمایت میکنند و به آن احترام میگذارند که معتقدند رهبری مبتنی بر شایستگی است.
تزریق روحیه نوآوری و تعالی
علاوه بر این، این شیوه میتواند نوآوری و تعالی را در سیستم اداری ایجاد کند. این روش با پاداش دادن به افراد بر اساس مهارتها، عملکرد و دستاوردهایشان، مشوق پیشرفت و تعالی مستمر است. افراد با علم به اینکه تلاشهایشان بر اساس شایستگیهایشان شناخته میشود، انگیزه تلاش برای تعالی در کارشان را دارند. این میتواند منجر به فرهنگ یادگیری مداوم، رشد و نوآوری در ادارات شود که در نهایت به نفع سازمان و افرادی است که به آن خدمت میکند.
با این حال، مهم است که بدانیم دستیابی به یک سیستم توانایی محور مستلزم تلاش و هوشیاری مداوم است. سوگیریها، تبعیضها، و موانع سیستمی میتوانند مانع از ارزیابی و تشخیص منصفانه لیاقت افراد شوند و همچنین احتمال دارد محدودیتهایی در نحوه سنجش و ارزیابی عینی تواناییها وجود داشته باشد. بنابراین، برای سازمانها ضروری است که فعالانه برای رسیدگی به این چالشها و ایجاد محیطی فراگیرتر و عادلانهتر که از شایستهسالاری حمایت میکند، کار کنند.
در نتیجه، ضرورت پیاده سازی این شیوه در توانایی آن در ارتقای انصاف، کارایی، اثربخشی، فرصت برابر، اعتماد عمومی، نوآوری و تعالی نهفته است. با اولویت دادن به شایستگی در انتخاب و ارتقای افراد در نقشهای رهبری، نظام اداری میتواند ضمن پرورش فرهنگ انصاف و فرصتهای برابر، از تخصص و دانش رهبران خود بهرهمند شود. در حالی که دستیابی به یک سیستم اداری واقعاً شایسته سالار ممکن است چالش برانگیز باشد، اما ایدهآلی است که برای بهبود مدیریت ارزش پیگیری دارد.
معیارهای شایسته سالاری چیست؟
در نظام اداری، معیارهای شایسته سالاری بهطور معمول حول شایستگیها، مهارتها، دانش، تجربه و عملکرد افراد میچرخد. هر پوزیشن شغلی با توجه به مسئولیتهایی که دارد، یک سری مهارتها و تواناییها برای آن ضروری است که آنها تبدیل به معیار برای انتخاب با لیاقتترین فرد ممکن میشود.
در زمینه مدیریت منابع انسانی، شایسته سالاری به این معناست که افراد بر اساس دانش، تجربه، مهارتها و عملکردشان استخدام، آموزش و ارتقا مییابند. این شامل ایجاد معیارهای روشن و شفاف برای ارزیابی افراد، مانند مدارک تحصیلی، تجربه کاری مرتبط، مهارتهای تخصصی، و عملکرد نشان داده شده در نقشهای قبلی است.
علاوه بر این، شایسته سالاری در مدیریت منابع انسانی شامل فراهم کردن فرصتهای برابر برای همه افراد برای توسعه و پیشرفت در سازمان است. در واقع در فاکتورهای انتخاب یک نیرو یا کارمند تنها باید تخصص لازم برای انجام وظایف مربوط به آن پست باشد و عوام دیگری مانند شهرت، طبقه اجتماعی و موارد این چنینی نباید در انتخاب دخیل باشند.