بازگشت پسر یکی از دیپلماتهای کشور از فرانسه در دهه ۴۰، به نام "داود"، امکاناتی را برای تبیین راههای مختلف زندگی در پیش گرفت. او به عنوان پسر عبدالامیر رشیدی حائری و نوه حاج شیخ محمد ابنالشیخ حائری مازندرانی، از خانوادهای روحانی شناخته میشد. در دوره تحصیل خود در فرانسه، داود علوم سیاسی و تئاتر را مطالعه کرده بود، اما هیچ اشتیاقی به فعالیتهای سیاسی نداشت و اهمیت بالایی به هنر تئاتر میداد. این علاقهی وی به هنر باعث شد که پس از بازگشت به کشور، در مسیر هنر و تئاتر پیش برود، اما تبدیل به یکی از بزرگان تاریخ ایران نیز شد.
روزی در سال ۱۳۹۵، جامعه هنری با خبر درگذشت داود رشیدی سرخورده شد. حالا پس از گذشت ۷ سال از آن روز، یادآوریها از او همچنان در خاطرات مانده و جایگاهی خالی را در این جامعه جا گذاشته است.
یکی از شهرتآفرینیهای داود رشیدی، کتاب "داود رشیدی" از مجموعه ماندگاران صحنه، که مصاحبههایی با او را در بر میگیرد، است. این کتاب توسط منصور خلج نوشته شده و به تازگی توسط انتشارات نمایش منتشر شده و در سایتهای فروش کتاب نیز در دسترس قرار گرفته است.
به تفصیل، در دوران بازگشت به کشور، داود رشیدی رویایی از زندگی به تئاتر ادامه داد. این زمان همچنین با آغاز جریان تئاتر نوین در ایران تطابق داشت. او در اداره هنرهای دراماتیک فعالیت خود را آغاز کرد و در کنار شخصیتهای برجستهای نظیر عزتالله انتظامی، علی نصیریان، بهرام بیضایی، حمید سمندریان، جمشید مشایخی و... فعالیت میکرد.
هرچند داود رشیدی دارای تحصیلاتی در علوم سیاسی بود، اما انگیزهاش به سمت فعالیتهای سیاسی پیش نبرد. او در خود تواناییای در این زمینه نمیبیند و علاقهاش به هنر و تئاتر بسیار بیشتر است. به همین دلیل انتخاب کرد به جای فعالیتهای سیاسی، در زمینهی هنر تئاتر فعالیت داشت و نقشهای ماندگاری در سینما و تلویزیون ایران ایفا کرد.
داود رشیدی با ترجیح دادن هنر بر س
یاست، تا حدی مسیر زندگیاش را انتخاب کرد و ماندگاریهایی در دنیای هنر ایجاد کرد که به مرور زمان به ارثی ارزشمند برای جامعه هنری و فرهنگی ایران تبدیل شدهاند.
به هر حال از خارج که آمدم، شناخت چندانی از فضای تئاتر ایران نداشتم و آرزویم این بود که خودم یک تئاتر داشته باشم، گروه داشته باشم و شروع به کار کنم. درواقع خیلی ایدهآلیست بودم. پس از بررسیهایی که کردم، دیدم بهترین جایی که میتوانم بروم، همین اداره هنرهای دراماتیک است.
اولین تجربه بازیگریام در ایران، نمایشنامه «آوازخوان طاس» اثر اوژن یونسکو به کارگردانی فرخ غفاری بود. خانم پری صابری، مینو صابری و دو سه نفر دیگر در آن بازی میکردند. این نمایش به زبان فرانسه اجرا شد و در سالن انجمن ایران و فرانسه به صحنه رفت.»
گفته شده که نمایش «در انتظار گودو» یکی از اثار اوانگارد آن زمان بوده است. هنوز در ایران شناخت چندانی از ساموئل بکت، نویسنده این نمایشنامه نداشتند اما آشنایی رشیدی به تئاتر اروپا سبب شد تا اولین اجرای این نمایشنامه را در ایران روی صحنه بیاورد. اجرایی که مورد توجه اهل هنر قرار گرفت و هنوز هم به عنوان یکی از نمایشهای نوگرا شناخته میشود.
رشیدی در همین کتاب درباره «در انتظار گودو» گفته است:«سال ۱۳۴۷ نمایش «در انتظار گودو» اثر ساموئل بکت را به صحنه بردم. آن زمان بکت را در ایران نمیشناختند. «در انتظار گودو» را در انجمن ایران و آمریکا اجرا کردیم. همه فکر میکردند تئاتر پوچی (ابزورد) یک تئاتر خستهکننده است در حالیکه ما پوچی را به عنوان یک کمدی لحظهای نشان میدادیم و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت. مرحوم جلال آل احمد یک مقاله برای آن نوشت. رضا براهنی هم یک مقاله نوشت. روزنامه «آرش» آقای سیروس طاهباز یک شماره مخصوص برای آن منتشر کرد. آقای شاملو هم یک شب مرا دعوت کرد در شبهای شعر «خوشه» نمایش را در حیاط مجله اجرا کردیم. خاطرم هست تماشاچیها دور تا دور ما کیپ تا کیپ نشسته بودند. آن تجربه یکی از تجربههای خیلی خوب من است، برای اینکه فکر میکردم تماشاچی میتواند مرا هل بدهد و به بازیگران دست بزند. درواقع نوعی صمیمیت و مشارکت را در هفت هشت دقیقه اول نمایش حس کردم: مبارزهای بین ما به عنوان بازیگران و آن همه مردم به عنوان تماشاچی در جریان است و هر کدام که پیروز میشوند، میزنند زیر خنده و بلند بلند با هم حرف میزنند. چون صحنه تئاتر کلاسیک نبود که قانون داشته باشد و صحنه رو به روی تماشاچی باشد و آنها هم روی صندلیهایشان.»
نمایش که به نیمه رسید، داود رشیدی دریافت که موفق شده است؛ او با آن نمایش روح تماشاگران را تسخیر کرده بود. موفقیت او بیش از ۵۰ سال ادامه پیدا کرد و او را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان کشور ماندگار ساخت.
داود رشیدی زاده ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران و کارگردان تئاتر و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود.
از جمله نمایشهایی که اجرا کرده میتوان به «در انتظار گودو»، «ریچارد سوم»، «پیروزی در شیکاگو»، «منهای دو»، «آقای اشمیت کیه؟ » و ... اشاره کرد.
او در دوران پیش از انقلاب جزو هنرمندان آوانگارد تئاتر بود که با اجرای نمایشنامه «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بکت، زمینه ساز آشنایی جامعه تئاتر ایران با تئاتر ابزورد شد. از جمله فیلمهای سینمایی که در آنها بازی کرد میتوان به آثاری چون «کندو»، «فرار از تله»، «کمال الملک»،«ملاقات با طوطی»،«خانه عنکبوت»، «گلهای داودی»، «شیلات» و ... نام برد.
او در مجموعههای تلویزیونی گوناگونی مانند «گرگها»، «هزار دستان»، «ولایت عشق»، «مختارنامه»، «آوای فاخته»، «گل پامچال»، «عطر گل یاس»،«کلاه پهلوی» و ... نیز بازی کرده است.