محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829526014
شهیدی که تصویر امام را روی تانک صهیونیستها چسباند! | آخرین اخبار ایران و جهان - رسانه انقلابی و جهادی
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: شهیدی که تصویر امام را روی تانک صهیونیستها چسباند!
شهید فصیحی میگفت که برادران لبنانی به ما اجازه نمیدادند با اسرائیلیها بجنگیم و لبنانیها میگفتند شما فقط برای تبلیغ دین به اینجا آمدهاید. اما یک شب زمانی که سربازان اسرائیلی درخواب سنگین فرو رفته بودند بچههای ایرانی از فرصت استفاده کردند و عکس حضرت امام خمینی (ره) را بردند و به تانکها و کلاههای سربازان اسرائیلی چسباندند و برگشتند.
نصب تصویر حضرت امام روی تانکهای صهیونیستها یکی از نابترین خاطرات شهید رضا فصیحی دستجردی است. او که مدتی در لبنان بود، بعد از بازگشت به ایران در جبهههای جنگ تحمیلی حضور یافت و خیلی زود در ۲۲ فروردین سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر یک به شهادت رسید. در حالی که به تازگی سالگرد شهادت این شهید والامقام را پشت سرگذاشتهایم، گفتوگویی با حسین فصیحی دستجردی برادر شهید انجام دادیم که دربرگیرنده بخشهایی از خاطرات وی است. با هم میخوانیم.
برای ورود به بحث ابتدا کمی از دوران کودکی شهید فصیحی برایمان بگویید.
آقا رضا متولد سال ۱۳۴۲ بود که در خانوادهای مذهبی در روستای دستجرد اصفهان متولد شد. ما شش برادر بودیم و رضا کوچکترین عضو خانوادهمان بود. رضا نماز خواندن را از سن هفت سالگی شروع کرد و تا پایان دوران دبستان در روستایمان بود. شهید رضا از همان سن کودکی علاقهای وافر به فعالیتهای مذهبی و انقلابی داشت. من و بقیه برادرانم در تهران و در خیابان مولوی زندگی میکردیم. رضا هم بعد از اینکه دوران ابتدایی را تمام کرد به تهران آمد و در یک کارگاه خیاطی مشغول کار شد.
اشاره کردید که شهید فصیحی از دوران کودکی فعالیتهای اجتماعی داشت. چه فعالیتهایی میکرد؟
موضوع را با یک خاطره از آن دوران توضیح میدهم. به یاد دارم در مدرسه بین بچهها تغذیه توزیع میکردند. من متوجه شده بودم که رضا اصلاً تغذیههایش را استفاده نمیکند و همه را جایی مخصوص در خانه نگه میدارد. علت را که از او سؤال کردم گفت برای استفاده از تغذیهها احتیاط میکند، چون که شنیده آن را شاه توزیع میکند برای همین نمیخواهد از آن مصرف کند! البته او در مصرف مواد غذایی و خوراکی احتیاط میکرد. رضا تغذیههاش را بین افراد نیازمند توزیع میکرد که رفتارهایش در آن سن کم قابل توجه بود. رضا همچنین صدای دلنشینی داشت و قرآن را با صوت زیبایی قرائت میکرد. وقتی شروع به خواندن قرآن میکرد همه سکوت میکردند و به قرائت آن گوش میدادند. رضا به ورزش کاراته هم علاقه زیادی داشت و به باشگاه میرفت. وقتی به خانه برمیگشت فنهایی را که یاد گرفته بود اجرا میکرد و گاهی به شوخی فنهایش را روی ما برادرها امتحان میکرد و میگفت که میخواهد ببیند که فن را درست یاد گرفته است یا نه. تکیهکلامش «جانم عمو» بود. هر کس او را صدا میکرد میگفت جانم عمو.
نوجوانهای اوایل انقلاب پا منبر روحانیون رشد میکردند و به بلوغ فکری میرسیدند، شهید فصیحی هم در جلسات مذهبی شرکت میکرد؟
آقا رضا پا منبری مرحوم کافی و حاج شیخ حسین انصاریان بود و مدام در جلسات وعظ آنها شرکت میکرد. سیره او از کودکی تا جوانیاش در زندگی اجرای درست زندگی اسلامی بود و این سبب شده بود همین رفتار بخشی از زندگی مذهبی او شود. رضا همواره مدافع راه حق بود و در برابر کسانی که در دفاع از ناحق حرف میزدند سکوت نمیکرد و اجازه نمیداد حق پایمال شود. رضا در عین حال اهل گذشت بود و این رفتار او در زندگی زبانزد بود. در کار خانه کمک حال بود و در کار خودش هم سختکوش و هیچ وقت زبان به گلایه باز نمیکرد. او اخلاقی نیکو و رفتاری درست داشت و زبان گویایش سبب شده بود تا دوستان، بستگان و کسبه جذب او شوند. متوجه میشدیم که خیلیها دوست دارند رضا دامادشان شود، اما بعدها فهمیدیم او به دنبال عشقی دیگر بود و برای رسیدن به معشوق واقعی بود. خداوند هم اینهمه عشق و محبت را نسبت به خودش بیجواب نگذاشت و شهادت را روزی او کرد تا جاوید بماند.
بارزترین خصوصیت اخلاقی شهید چه بود؟
بهترین خصلت اخلاقی شهید فصیحی علاقه زیاد او به نماز خصوصاً نماز اول وقت بود. او به شیوه صحیح خواندن نماز اهمیت زیادی میداد و این عشق و علاقه به نماز از دوران کودکی در او نمایان بود که از سن هفت سالگی نمازهایش را میخواند و هر چه بزرگتر میشد محبت نماز در او بیشتر شکل میگرفت و با شنیدن صدای اذان به نماز اول وقت میایستاد.
چطور شد شهید فصیحی راهی لبنان شد؟
سال ۱۳۶۱ رضا همزمان با فعالیت در کسب و کار در بسیج هم فعالیت میکرد. به تازگی کارگاه خیاطی راه انداخته بود که یک شب به پادگان امام حسین (ع) رفته بود که از آنجا با خانه تماس گرفت و گفت قرار است یک شب بعد راهی لبنان شود. همه با شنیدن این خبر تعجب کردیم و در حقیقت غافلگیر شدیم. فردای آن شب برای بدرقه رضا به پادگان رفتیم. راستش را بخواهید از او خواستیم اگر میشود انصراف دهد، اما دلسوزیها و نصایح ما فایده نداشت چراکه رضا راهش را خوب شناخته و در این راه بسیار مصمم و ثابتقدم بود.
با اینکه کشور درگیر جنگ بود، اما بنا به مصلحت جمهوری اسلامی با عدهای از دوستان و همرزمانش در مرداد ماه سال ۱۳۶۱ به لبنان اعزام شد و هفت ماه در بعلبک لبنان بود و با بچههای مقاومت لبنان همکاری میکرد. شهید فصیحی کنار خدمت صادقانهای که داشت درس فقه هم میخواند و فقط ماهی یک بار نامهای برای خانواده میفرستاد تا خبر سلامتیاش را اطلاع بدهد. پس از هفت ماه در اسفند ماه ۶۱ به ایران بازگشت. زمانی که به ایران آمد علامت سؤالی در چشمان همه اهل منزل نمایان شد! چراکه آقارضا طی هفت ماهی که به لبنان رفته بود محاسن صورتش را کوتاه نکرده و بسیار ریشهایش بلند شده بود. وقتی از او علت را جویا شدیم، گفت: در لبنان مؤمنین ریش میگذارند و هر چه مؤمنتر باشند ریششان بلندتر است. راست میگفت فردی بهنام ابوشریف که آن زمان به ایران میآمد او نیز ریشهای بلندی داشت.
درباره راهی که در پیش گرفته بود چه حرفهایی میزد؟
قبل از اینکه شهید فصیحی به لبنان برود کارگاه خیاطیای که با کمک هم برایش اجاره کرده بودیم را به عشق خدمت به اسلام رها کرد و به لبنان رفت. زمانی که از او پرسیدیم با این کارگاه چه کنیم؟ گفت: هرچقدر اجارهاش میشود پرداخت کنید و تمام وسایلی را که خریداری کردید بفروشید و حساب و کتاب مرا روی قالب یخ بنویسید تا هر وقت توانستم به شما پرداخت کنم! منظورش این بود که به اهل خانواده بفهماند من راهم را پیدا کردم و دیگر حاضر نیستم در خیاطی کار کنم. شهید فصیحی با اینکه زندگی به او روی خوش نشان میداد و اهل خانواده بهترین حامی او از همه لحاظ بودند، اما چشم روی همه ظواهر دنیا بست و پشت پا به همه تعلقاتش زد و فقط خدا را میدید. هیچ چیز روح بیقرارش را آرام نمیکرد و به سر منزل مقصود هم رسید و با خدا همه چیز را معامله کرد و تجارتی عظیم نمود و در این راه نیز پیروز و سربلند شد.
درباره فعالیتهایشان در لبنان توضیح میداد؟
به ما گفت که آنجا درس فقه هم میخوانده و هرشب جمعه هم برای زیارت حضرت زینب (س) به سوریه میرفتند. تعریف میکرد یکبار حجتالاسلام والمسلمین قرائتی به سوریه آمده بود و ما رفتیم دیدن ایشان و با هم بودیم. همان زمان شب خواب دیدم که در عالم خواب نگهبان یک آسایشگاه هستم که همه سربازها در خواب بودند و من پاسبخش آن قسمت بودم. در همان حین دیدم امام خمینی (ره) به سمت آسایشگاه میآیند. خواستم سربازها را صدا بزنم که بلند شوید امام به اینجا آمده است؛ امام اجازه ندادند و دو بازویم را گرفتند و فرمودند: با خودت کار دارم بقیه را بیدار نکنید. امام رو به من کردند و فرمودند: شما دیگر نمیخواهد درس فقه بخوانید درس فقهت تمام شده است؛ و شهید فصیحی بعد از دیدن این خواب بیدار میشود و اگر بخواهیم تعبیری برای این خواب در نظر بگیریم شاید این باشد که از نظر ایمان و تقوا در همان هفت ماهی که در لبنان درس فقه میخواند و در حال خدمت به اسلام و مسلمین بود به درجات عالی انسانیت رسیده بود و خدا او را برای خود انتخاب و شهادتنامهاش را امضا میکند.
از خاطرات لبنان هم چیزی گفتند که در یادتان مانده باشد؟
شهید فصیحی میگفت که برادران لبنانی به ما اجازه نمیدادند با اسرائیلیها بجنگیم و لبنانیها میگفتند شما فقط برای تبلیغ دین به اینجا آمدهاید. اما یک شب زمانی که سربازان اسرائیلی درخواب سنگین فرو رفته بودند بچههای ایرانی از فرصت استفاده کردند و عکس حضرت امام خمینی (ره) را بردند و به تانکها و کلاههای سربازان اسرائیلی چسباندند و برگشتند. فردا صبح سربازان اسرائیلی با دیدن عکس امام وحشت و از ترسشان حدود ۲۰ کیلومتری عقبنشینی میکنند. این اتفاق خوش و این پیروزی باعث خوشحالی نیروهای حزبالله لبنان میشود چراکه آن زمان تازه حزبالله لبنان شکل گرفته بود. برادرم شهید رضا فصیحی آن شب با نیروهای ایرانی همکاری کرده بود، اما اسمی از خودش بر زبان نیاورد ولی این خاطره را برای ما بازگو کرد. لبنانیها آن شب مثالزدنی را هنوز از یاد نبردهاند و از آن به عنوان یک خاطره شیرین یاد میکنند.
پس از بازگشت از لبنان چه کرد؟
چند روزی را در خدمت والدین بود. بعد هم گفت میخواهد به استخدام سپاه در آید و برای دفاع از دین راهی جبهه شود. بعد از پیگیریهایی که انجام داد در سپاه محمد تهران استخدام و در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۶۱ برای شرکت در عملیات والفجر یک به جبهه اعزام شد. یعنی ۱۵ روز بعد از بازگشت از لبنان در جبهه بود. رضا به خط مقدم جنگ در منطقه شرهانی عراق اعزام شده بود و آن سال شب عید ۱۳۶۲ برادر دیگرم حاج اسماعیل که به رحمت خدا رفته است همراه رئیس وقت اتحادیه خشکبار تهران نیم تُن آجیل تهیه کرده و راهی منطقه عملیاتی شدند. آنها موفق شده بودند قبل از انجام عملیات با رضا ملاقات کنند. بعد از تعطیلات عید بود که مارش عملیات والفجر یک نواخته شد و آنجا بود که حس عجیبی در دل داشتیم و گویی هر لحظه منتظر خبر مهمی بودیم.
درباره حال و هوای آن روزها بیشتر بگویید.
عملیات والفجر یک در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۶۲ آغاز شد و ما پیگیر خبرهای جبهه بودیم. در آن روزها یکی از دوستان رضا بهنام علی برزی به شهادت رسیده بود و من با دو برادر دیگرم به مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید والامقام رفته بودیم. پس از مراسم خاکسپاری به منزل شهید رفتیم؛ آنجا خانواده شهید برزی ما سه برادر را به اتاق دیگری بردند و به دور از همه مهمانان از ما پذیرایی کردند و خواستند زودتر به خانه برگردیم. وقتی ما سه برادر به منزل برگشتیم از مسجد لواسانی در بازارچه نایبالسلطنه به درِ منزلمان آمدند و خبر شهادت رضا را دادند و گفتند برادرم در همان روز اول عملیات یعنی ۲۲ فروردین به شهادت رسیده است. بسیاری از بستگان و خانواده برزی و مهمانانشان از شهادت رضا خبر داشتند، اما به روی خودشان نیاوردند. ما سه برادر تا لحظه آخر بیخبر بودیم. برادرم به طور کل ۳۷ روز در جبهه حضور داشت. در همان اعزام اول براثر اصابت ترکش به صورتش به شهادت رسید. ۴۰ روز پس از شهادت رضا، خانواده ساک شهید را باز کردند و در وسایل شخصی شهید نامه و دستنوشتهای بود که در آن برادر شهیدم با دو نفر از همرزمانش همپیمان شده بودند که هر کدام به شهادت رسیدند روز قیامت شفاعتگوی همدیگر باشند.
منبع:جوان
سه شنبه, 09 ارديبهشت 1399 ساعت 14:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]
صفحات پیشنهادی
شهیدی که مجوز شهادتش را از امام حسین (ع) گرفت + عکس | آخرین اخبار ایران و جهان - رسانه انقلابی و جهادی
شهیدی که مجوز شهادتش را از امام حسین ع گرفت عکس شهید هاشم دهقانینیا که بعداز پیادهروی اربعین و زیارت شهدای کربلا عشق زینب س را به پسران دو قلویش ترجیح داده بود مجوز شهادتش را در راه دفاع از حرم آل الله از سیدالشهدا ع گرفت امروز چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم هاشدست نوشته ای منتشر نشده از حاج قاسم /تصویر | آخرین اخبار ایران و جهان
دست نوشته ای منتشر نشده از حاج قاسم تصویر تصویر دست نوشته ای منتشر نشده از شهید حاج قاسم سلیمانی را می بینید که خطاب به یکی از دوستان خود نوشته است سه شنبه 15 بهمن 1398 ساعت 08 30تصویر هوایی از سوخت موشکهای سپاه پاسداران | آخرین اخبار ایران و جهان
تصویر هوایی از سوخت موشکهای سپاه پاسداران رهبرانقلاب این فریاد انتقام که در سراسر ایران بهگوش می رسد در واقع سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه امریکا را زیر و رو کرد یکشنبه 29 دی 1398 ساعت 09 45دلتنگی زینب سلیمانی برای پدر شهیدش +تصویر | آخرین اخبار ایران و جهان
دلتنگی زینب سلیمانی برای پدر شهیدش تصویر زینب سلیمانی دختر شهید سلیمانی با انتشار این استوری برای پدرش ابراز دلتنگی کرد دوشنبه 30 دی 1398 ساعت 10 00تصویری متفاوت از وزیر دفاع بر سر مزار شهید سپهبد سلیمانی | آخرین اخبار ایران و جهان
تصویری متفاوت از وزیر دفاع بر سر مزار شهید سپهبد سلیمانی سه شنبه 15 بهمن 1398 ساعت 10 56تصویری نادر از علما، مربوط به حدود دهه ۲۰ شمسی | آخرین اخبار ایران و جهان
تصویری نادر از علما مربوط به حدود دهه ۲۰ شمسی کانال تلگرامی وارثون تصویری نادر از علما مربوط به حدود دهه ۲۰ شمسی منتشر کرد در این عکس تاریخی و نادر شخصیت هایی که ردیف بالا قرار دارند به ترتیب از راست عبارتند از ۱- آیت الله زین العابدین سیستانی که احتمالا برادر جد حضرت آیت اللتصویری از حاشیه سفر روحانی به سیستان و بلوچستان | آخرین اخبار ایران و جهان
تصویری از حاشیه سفر روحانی به سیستان و بلوچستان یک فعال رسانه ای در صفحه شخصی خود در توییتر تصویری از سفر رئیس جمهور به سیستان و بلوچستان را به اشتراک گذاشت یکشنبه 29 دی 1398 ساعت 12 25چون طلبه هست، تصویرش منتشر نمی شود! + عکس | آخرین اخبار ایران و جهان - رسانه انقلابی و جهادی
چون طلبه هست تصویرش منتشر نمی شود عکس اسمش محمد مداح است طلبه ای که این روزها در بیمارستانهای قم به بیماران کرونایی کمک میکرد همسر باردارش با علایم کرونا و بیماری دیگر در بخش آی سیوی همان بیمارستان به همراه فرزندش جان داد گوشه ای نشست و بدون هیاهو با خودش خلوت کردتصویری از ۴ فرزند حاج قاسم بر سر مزار پدر | آخرین اخبار ایران و جهان
تصویری از ۴ فرزند حاج قاسم بر سر مزار پدر در حاشیه رونمایی از سنگ جدید مزار شهید سپهبد قاسم سلیمانی توسط فرزندان حاج قاسم تصاویری به ثبت رسیده است یکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت 10 52تصویری زیبا از روستای هورامان | آخرین اخبار ایران و جهان
تصویری زیبا از روستای هورامان روستای هورامان در بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان ایران است شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 08 22-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها