واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: اهداف اردوغان در سوریه و منطقه
ورود ترکيه به ادلب سوريه را شايد بتوان نقطه عطفي در تحولات منطقه و بحران سوريه به حساب آورد.
آخرین نیوز؛ حسن مرادخاني: ورود ترکيه به ادلب و درگيري آن با نيروهاي ارتش سوريه به بهانه ايجاد حاشيه امنيت در شمال سوريه و برخورد با نيروهاي روسي و کشته شدن 34 نفر از سربازان ترکيه، سوريه را به بستري براي ساختاربندي جديدي پس از شهادت سردار سليماني آماده کرده است. ترکيه به اميد نقشآفريني گسترده در تحولات منطقه و تبديل شدن به قطب تحولات در منطقه با چراغ سبز آمريکا وارد شمال سوريه شده و ادعاهاي عثمانيگرايي خود را دنبال ميکند. از پسِ اين کنش ترکيه، بازيگرداناني چون آمريکا و رژيم صهيونيستي سربرميآورند که با حمايت علني دبيرکل ناتو و وزير خارجه آمريکا از ترکيه در حمله به ادلب وجوه پنهان بازيگري ترکيه در اين ميدان وضعيتي بيشتر نمايان ميشود و سياست خارجي ترکيه را به پريشاني کشانده است که در صورت تداوم اعتبار منطقهاي و بينالمللي ترکيه به صورت چشمگيري تقليل مييابد. ترکيه از بدو شکلگيري توسط آتاتورک دچار شکاف هويتي در يک گفتمان سه بعدي غرب، شرق و ترکي قرار گرفت. اين شکاف هويتي به مرور زمان، گسلهاي عميقي در درون و برون فرهنگ ترکي ايجاد کرد. از سال 1923 و تأسيس جمهوري ترکيه تا دهه 1950 نظام ترکيه به دنبال هويتسازي به سبک غربي ميکرد و پس از آن تا دهه 1990سياستهاي نظام ترکيه در ميان سه بعد گفتماني در نوسان بود که در پس از سال 2000 به رويکردي همه جانبه در سياست داخلي و خارجي خود قدم گذاشت. اين شکاف هويتي، سياست خارجي پريشان و از هم گسسته ترکيه را به وضوح توضيح ميدهد. صرف تمام انرژي و توان ترکيه به مدت چندين دهه طولاني براي عضويت در اتحاديه اروپا و عدم قبول ترکيه توسط پارلمان اروپا براي عضويت دائمي در آن و پاره کردن پرچم ترکيه توسط يونان در همين پارلمان نشان از باختي تاريخي دارد. ترکيه پس از جنگ سرد از سوي نظام غرب و آمريکا به عنوان حائلي در برابر روسيه تعريف شد و شخصيت مستقلي در معادلات بينالمللي پيدا نکرد. از اينرو، ترکيه به حيات خلوت غرب و آمريکا تبديل شد و روسيه نيز با از دست دادن تنگههاي داردانل و بسفر، محدوديتهاي ويژهاي را پذيرفت. چنين ساختاري، ترکيه را به ميداني براي رقابتهاي بعدي قدرتها آماده کرد و تمايل ترکها به پيوستن يه سيستم غربي ، اين فضا را آمادهتر نيز ميساخت. خريد سامانههاي دفاعي اس-400 روسي توسط ترکيه در قالبي شکل گرفت که ترکيه از غرب و آمريکا نااميد شده بود اما توان بازيگري مستقل را نيز نداشت. نزديکي ترکيه به روسيه، ساختارهاي بعد از جنگ سرد را تحت تأثير قرار ميداد و آمريکا را به تنبيه ترکيه تشويق ميکرد. از اينرو، آمريکا با فعال کردن يونان به عنوان دشمن ديرينه ترکيه، سعي در بازگرداندن ترکيه به سمت خود از طريق متمايل شدن ترکيه به رژيم صهيونيستي براي مقابله با دشمنيهاي يونان داشت تا از کنشِ خارج از سيستم غرب و ناتوي ترکيه خودداري کند. از طرفي ورود ترکيه به شمال سوريه با حمايتهاي آمريکا سمت و سوي غربي ترکيه نمايانتر ميسازد که آمريکا از طريق ترکيه به دنبال واگرايي اعضاي نشستهاي آستانه و سوچي بوده و با مقابل هم قرار دادن ترکيه و روسيه، نه تنها فلسفه وجودي نشستهاي آستانه و سوچي را زير سؤال برده بلکه توافقنامه سامانههاي اس-400 را به چالش کشيده است. ترکيه پس از عثماني تبديل به کشوري شده است که مطابق با ساختار جغرافيايياش که ميتوانست نقطه قوتي براي او باشد، به نقطه ضعف تاريخي بدل شده و قدرتها در دورههاي مختلفي به بازي دادن ترکيه در مسير منافع خويش اقدام کردهاند؛ در سياست خارجي خود نيز به پريشاني عمدهاي دچار گشته که در ابعاد مختلف، سياست داخلياش را نيز تحت تأثير قرار ميدهد و به بيثباتي داخلي ترکيه منتهي ميگردد. ورود ترکيه به ادلب با چراغ سبز آمريکا، تحليلي دوسويه را ميطلبد. از يک سو که به ترکيه مربوط ميشود، ترکيه را به سمت هويتسازي مستقلي از طريق اقدامات منطقهاي سوق ميدهد؛ درحالي که تعارض منافع در سوريه از ديد ترکيه پنهان مانده و با خاطره جداسازي اسکندرون از سوريه اقدام به کنش ميکند؛ درحالي که اقدامات برونمرزي يک کشور بايد براساس راهبردهاي بلندمدت آن تعريف شود، ترکيه با چنين وضعيتي، راهبردي کوتاهمدت نيز ترسيم نکرده است. چراکه با اين اقدام، حوزه نزديک خود يعني روسيه، سوريه و ايران به تقابل راهبردي برخاسته است. از سويي نيز که به آمريکا ارتباط دارد، آمريکا پس از ترور سردار سليماني به دنبال حذف کامل محور مقاومت در جنوب غرب آسيا است و اين هدف را نيز از طريق کشورهايي چون ترکيه که نزديکي محسوسي به اين محور دارد، پيگيري ميکند. تضاد منافع بازيگران در سوريه با برخورد ترکيه و روسيه و ترکيه و ارتش سوريه نماد عيني به خود گرفت و ترکيه را در يک حالت خودزني منطقهاي قرار داده است. جريان رخدادها در ادلب نشان ميدهد که ترکيه در هر صورتي نخواهد توانست به هدف نقشآفريني مرکزي در منطقه برسد و در نهايت امر در زمين آمريکا و ناتو بازي ميخورد. از اينرو، ترکيه روزبهروز در سياست خارجي خود و غالباً در ابعاد نظاميگري به دنبال اهداف انتزاعي و غيرواقعي ميگردد که اين امر، سياست داخلي آن را نيز دچار بيثباتي ميسازد که با ادامه اين روند، در انتخابات آتي ناگزير به واگذاري قدرت است.
دوشنبه, 12 اسفند 1398 ساعت 13:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]