تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817728319
جزئیات سرقت نمایشی یک کارگر اخراجی
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: جزئیات سرقت نمایشی یک کارگر اخراجی
۱۳۷ تبهکار بودند. ماموران پلیس آگاهی پایتخت در یک شب آنها را دستگیر کردند. جرایمی مثل سرقت، قاچاق، جعل و کلاهبرداری مرتکب شده بودند. در کل ٣٠ باند بودند. این متهمان به هزاران جرم ازجمله زورگیری، گوشیقاپی، سرقت لوازم داخل خودرو، جعل و کلاهبرداری اعتراف کردند. در میانشان سه کارمند یک کارخانه که دست به سرقت مسلحانه زده بودند، دو زورگیر مسافرکشنما که یکی از طعمههای خود را به قتل رسانده بودند و اعضای باند مارمولک که از دیوار خانهها بالا میرفتند و فرش نفیس سرقت میکردند، دیده میشد.
آفتابنیوز : متهم دیگری هم بود که مرتب گریه میکرد. به اتهام کفزنی تحت عنوان مامور پلیس دستگیر شده بود. او مقابل سفارتخانهها و هتلها میایستاد و طعمههایش را از میان اتباع خارجی انتخاب میکرد. ٥ مرد عمانی، اردنی و عراقی از شاکیان او هستند. این مرد تحت عنوان مامور و با یک بیسیم و تجهیزات پلیسی، به سراغ طعمههایش میرفت و به بهانه اینکه آنها مشکوک به نیروی داعشی هستند و باید بازرسی شوند، آنها را به محلی خلوت میبرد. او هنگام بازرسی پولهایشان را کفزنی میکرد. شاکیان هم بعد از رفتن این مرد مامورنما تازه متوجه سرقت میشدند. این مرد که ٨ سابقه مامورنمایی دارد، حالا مرتب گریه میکند و میگوید که نمیتواند صحبت کند. دو سارق دیگر هم در میان این تبهکاران بودند که به باند مارمولک شهرت داشتند. به دلیل جثه کوچکی که داشتند، به راحتی میتوانستند از دیوار خانه مردم بالا بروند. با دستهایشان از نمای ساختمانها بالا میرفتند. به هر طبقهای که میخواستند دسترسی پیدا میکردند و حتی زمانی که صاحبخانه در منزلش حضور داشت، دست به سرقت فرش میزدند؛ فرشهایی گرانقیمت و نفیس. آنها هم به خانههای تهران دستبرد زده بودند و هم شهرستان. معمولا نیمههای شب بین ساعت یک تا ٤ صبح وارد خانهها میشدند. بیشتر خانههایی که دستبرد زدهاند، در اصفهان بود. فرشهایی با قیمت ٢٠ تا ٥٠٠ میلیون تومان و نقرهجات گرانقیمت را سرقت میکردند و از طریق بالکن متواری میشدند. این سرقتها آنقدر برایشان درآمد داشت که یکی از آنها توانست یک خودروی بیامو ٣٠٠ میلیونی خریداری کند، چراکه میگفت از کودکی عاشق بیامدبلیو بوده و میخواسته به آرزویش برسد اما در نهایت دستگیر شدند. یکی دیگر از این سارقان هم جوانی بود که براساس ادعای خودش، حدود ٥ سال پیش جزء مدالآوران مسابقات وزنهبرداری آسیا بوده است. این فرد با توجه به تخصص در رشته ورزشی خود، با همدستی چند سارق دیگر، دست به سرقت لاستیک خودرو میزد. شیوه آنها به این شکل بوده که فرد وزنهبردار خودرو را از سطح زمین بلند کرده و همدستانش اقدام به سرقت لاستیک میکردند. به گفته این سارق، از یکسال پیش به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کرده است و به دلیل تصادف و پلاتینی که در بدنش قرار داده شده است، مجبور شده ورزش را کنار بگذارد. نمایش سرقت از سوی کارگر اخراجی درست ٢٠ روز بعد از اخراجش از کارخانه رنگسازی، تصمیم به سرقت مسلحانه گرفت؛ آن هم سرقت مسلحانه نمایشی که بتواند با دو همکار دیگرش پولهای کارخانه را به جیب بزند. یک اسلحه خریداری کرد و سد راه همکارانش شد. سناریوی دروغین سرقت مسلحانه را اجرا کرد و ٢١ میلیون تومان پول کارخانه را با خود برد. این سه نفر پولها را با یکدیگر تقسیم کردند اما هرگز تصورش را هم نمیکردند که دستشان پیش پلیس رو شود. کارگر اخراجی جزئیات ماجرای این سرقت مسلحانه را تشریح کرد: نخستینبار است که دستگیر میشوی؟ بار اول است که سرقت میکنم. به دلیل بیپولی و نداری به این راه افتادم، وگرنه من اصلا کار خلاف نمیکنم. چندین سال کار کردم و نان حلال سر سفره زن و بچهام بردم. چه شد که تصمیم گرفتی این سرقت را انجام دهی؟ مادرم مریض بود. زندگی خرج داشت. تازه اخراج شده بودم و هیچ پولی نداشتم. برای همین به فکر سرقت افتادم. چارهای نداشتم. چرا از محل کارت اخراج شدی؟ بیدلیل مرا اخراج کردند. گفتند میخواهند از کارگران کارخانه کم کنند، من هم جزء اخراجیها بودم. در واقع تعدیل نیرو شدم. بعد از اخراج تصمیم به سرقت گرفتی؟ نه، از چند وقت قبلش تصمیم داشتیم. من و راننده و تحصیلدار کارخانه با هم تصمیم به این کار داشتیم. وقتی اخراج شدم، مصممتر از گذشته شدم. نقشه سرقت را چطور اجرا کردید؟ بیست روز بود که از کارخانه اخراج شده بودم. یک روز تحصیلدار کارخانه با من تماس گرفت و گفت آماده باش. میخواستند همراه راننده پول از بانک به کارخانه ببرند. آنها بعد از گرفتن پول آدرس را به من دادند. زیر یک پل سد راهشان شدم. با اسلحه جلویشان را گرفتم و بهصورت نمایشی سرقت مسلحانه کردم. پولها را گرفتم و بردم. چقدر پول بود؟ بیست و یک میلیون. بعد از سرقت پولها را چهکار کردی؟ به خانهام رفتم. همکارانم هم با چهرهای هراسان به کارخانه رفتند و به دروغ گفتند که در راه از آنها سرقت شده و پولها را بردهاند. بعد هم سر فرصت پولها را بین خودمان تقسیم کردیم. نفری ٧ میلیون تومان به هر کداممان رسید. بعد از چند وقت ماجرا لو رفت؟ سه ماه گذشته بود که یک روز آمدند و دستگیرمان کردند. در این مدت همکارانت سر کار میرفتند؟ بله، بعد از سرقت برای اینکه همه چیز طبیعی جلوه کند، آنها سر کار میرفتند و مثل هر روز کارشان را انجام میدادند تا اینکه بعد از سه ماه به آنها مشکوک شدند و ماجرا لو رفت. چندسال سابقه کار در آن کارخانه داشتی؟ سه سال. همدستانت چه؟ آنها هر کدام سابقه زیادی در این کارخانه داشتند. راننده ٢٤ سال و تحصیلدار هم ١٥ سال سابقه کار داشتند. پیشنهاد سرقت را تو دادی؟ نه، تحصیلدارمان پیشنهاد داد. ما هم قبول کردیم. ما هر کدام برای خودمان مشکلات مالی زیادی داشتیم؛ مثلا راننده شرکت دو مادر دارد، یعنی پدرش دو زن گرفته که هر دو مریض هستند. باید خرج آنها را میداد. دخترش هم خواستگار دارد و باید هزینه ازدواج او را هم تأمین میکرد. تحصیلدارمان هم همینطور. از طرفی کارخانه هم به ما پول خوبی نمیداد. راننده چند سالی بود دنبال وام بود ولی قبول نمیکردند. مجبور شدیم این کار را انجام دهیم. با پولها چهکار کردید؟ هر کدام پولها را خرج بیمار کردیم. هر کدام یک مریض داشتیم و باید هزینه درمان میدادیم. اسلحه را از کجا آوردی؟ رفته بودم یک شهر تا تلویزیون بخرم. در آنجا مردی بود که اسلحه میفروخت. من هم چون این نقشه را در ذهن داشتم، اسلحه را خریدم. قتل برای سرقت هنوز هم خودشان نمیدانند که در آخرین سرقت مرتکب قتل شدهاند. پسر جوان آخرین طعمه آنها بود. وقتی بهعنوان مسافر سوار خودرو این سه نفر شد، با یک ضربه چاقو زخمی شد. سارقان از ترسشان او را مقابل یک بیمارستان رها کردند ولی دیگر فایدهای نداشت. آخرین طعمه جان باخته بود و یکی از سارقان هم قاتل شده بود. امیر که چاقو را به سفید ران طعمهاش زده است، ماجرای سرقت را چنین تشریح میکند: چند سال داری؟ چهل سال. از چند وقت پیش سرقتهایتان را آغاز کردید؟ چهار یا پنج ماه پیش بود که با مهران تصمیم به سرقت گرفتیم. شگردتان چگونه بود؟ با یک خودرو پراید، افراد را بهعنوان مسافر سوار میکردیم و در راه با تهدید چاقو دست به زورگیری از آنها میزدیم. خودروی پراید مال کدامتان بود؟ سرقتی بود. خودت سرقت کردی؟ نه، حسام یکی دیگر از همدستانم است. هنوز دستگیر نشده. او این پراید را دزدیده بود. با همدستانت کجا آشنا شدی؟ با مهران در زندان آشنا شدم. بعد از آن با هم رفیق شدیم، ولی حسام را نمیشناختم. او از آشناهای مهران بود که وقتی تصمیم به سرقت گرفتیم، او را معرفی کرد. گویا سابقهدار بود و قبلا هم دست به سرقت زده بود. شما هم قبلا سرقت کرده بودید؟ نه، من و مهران اولینبارمان بود. پس به چه جرمی زندان بودید؟ هر دو به اتهام چک بیمحل زندانی بودیم. بدهکار شده بودیم و طلبکارها ما را به زندان انداخته بودند. چقدر بدهی داشتی؟ 200 میلیون تومان. چرا آنقدر زیاد؟ من طلافروش بودم و وضع مالی خوبی داشتم اما بعد از چند سال کار ورشکسته شدم و بدهی بالا آوردم. چکهایم یکی پس از دیگری برگشت خورد و دستگیرم کردند. چند وقت زندان بودی؟ ١٠ سال زندانی شدم. چند ماه آخر حبسم، مهران را هم آوردند. با هم آشنا شدیم و بعد از آزادی تصمیم به سرقت گرفتیم. به دلیل بیپولی؟ نه، خیلی هم بیپول نبودیم. خودمان هم نمیدانیم چه شد که سرقت کردیم. از چند نفر سرقت کردید؟ فکر میکنم ٥ نفر بودند. یکی از طعمههایتان را با چاقو زدهاید؟ بله، او یک جوان تقریبا ٢٥ ساله بود. در جاده مخصوص کرج او را به مقصد آزادی سوار کردیم. حسام راننده بود. مهران صندلی جلو نشسته بود و من عقب بودم. در راه با چاقو این پسر را تهدید کردیم تا پولهایش را به ما بدهد. او هم ترسیده بود. ناگهان ترافیک شد. پسر جوان از جایش بلند شد و میخواست فریاد بزند. من هم ترسیدم که لو برویم. برای همین چاقو را به سمتش بردم. میخواستم او را بترسانم. اما تکان خورد و ناگهان چاقو به سفید رانش خورد و زخمی شد. بعد چهکار کردید؟ خیلی ترسیدیم. او را مقابل یک بیمارستان رها کردیم و متواری شدیم. زنده بود؟ زمانی که او را رها کردیم هنوز نفس میکشید، ولی حدس میزنم که جان باخته باشد. اگر مرده باشد که اعدام میشوی؟ میدانم. اشتباه کردم و جای جبران هم نیست. این پسر چندمین طعمهتان بود؟ آخرین بود. بعد از آن دستگیر شدیم. از او سرقت هم کردید؟ نه، وقتی زخمی شد ترسیدیم. رهایش کردیم. از هر سرقت چقدر پول گیرتان میآمد؟ بین ٢ تا سه میلیون تومان. متاهلی؟ زمانی که به اتهام چک بلامحل در زندان بودم، همسرم از من جدا شد. یک پسر ١٢ ساله هم دارم.
منبع: شهروند
۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
صفحات پیشنهادی
سرقت دانشجویان اخراجی از حسابهای بانکی
سرقت دانشجویان اخراجی از حسابهای بانکی روز نو دانشجویان اخراجی رشته رایانه که با همدستی چند تبهکار سابقه دار سناریوی کلاهبرداریهای کلان از حسابهای بانکی مردم را طراحی واجرا کرده بودند با ردیابیهای تخصصی مأموران پلیس استان البرز شناسایی و دستگیر شدند دانشجویان اخراجیتشریح جزئیات حادثه سرقت خودرو و کودک 7 ساله/ هوشیاری پلیس عامل نجات مبینا
فرمانده انتظامی استان اصفهان مطرح کرد تشریح جزئیات حادثه سرقت خودرو و کودک 7 ساله هوشیاری پلیس عامل نجات مبینا فرمانده انتظامی استان اصفهان گفت هوشیاری پلیس اصفهان سارقان خودروی پژو که دختربچهای هفت ساله در آن بود را ناکام گذاشت بهگزارش ایلنا سردار مهدی معصومبینمایندگان اخراجی کارگران پیمانکاری چادرملو: روز انتخابات پشتِ در ماندیم/ اداره کار: کارفرما برای بازگشت به کار
نمایندگان اخراجی کارگران پیمانکاری چادرملو روز انتخابات پشتِ در ماندیم اداره کار کارفرما برای بازگشت به کار اقدام کند دو کارگر پیمانکاری چادرملو که در انتخابات انجمن صنفی داوطلب شدهاند اجازه ورود به شرکت پیدا نکردند به گزارش خبرنگار ایلنا دو نفر از کارگران هیات موسس انجمنجزئیات ۵ «سهو قلم» میلیاردی سعید مرتضوی از صندوق کارگران برای بابک زنجانی
گیل نگاه روز سهشنبه بود که علی ربیعی وزیر کار تعاون و رفاه اجتماعی در مجلس حاضر شد تا به سؤال یکی از نمایندگان درباره یکی از صندوقهای بازنشستگی پاسخ دهد محمد مساعد در شرق نوشت ربیعی در صحن علنی مجلس در دفاع از عملکرد خود به ابرچالش صندوقهای بازنشستگی کشور بهعنوان یکی ازبازگشت به کار نمایندگان اخراجی کارگران پیمانکاری چادرملو/ صلاحیت کاندیداها تایید شد
بازگشت به کار نمایندگان اخراجی کارگران پیمانکاری چادرملو صلاحیت کاندیداها تایید شد دو نفر از نمایندگان کارگران پیمانکاری معدن چادرملو که از ورود به معدن منع شده بودند پس از پیگیریهای فراوان توانستند به مجتمع وارد شوند به گزارش خبرنگار ایلنا دو نفر از کارگران هیات موسس انجمنجزئیات جنایت توسط خواننده زیر زمینی/ متهم: برای سرقت تجهیزات ضبط آهنگ دست به قتل زدم/عکس
جزئیات جنایت توسط خواننده زیر زمینی متهم برای سرقت تجهیزات ضبط آهنگ دست به قتل زدم عکس خواننده زیر زمینی که مدیر یکی از استریوهای ضبط صدا را به قتل رسانده است مدعی شد به خاطر سرقت تجهیزات ضبط آهنگ دست به این قتل زده است آفتابنیوز ساعت 16 روز نهم شهریور و از طریق مرکز فوریجزئیات سرقت یک زن و مرد از بانک سپه در آستانه اشرفیه
گیل نگاه دو سارق بانک سپه شهر آستانه اشرفیه دقایقی پس از سرقت دستگیر شدند به گزارش خبر گزاری صدا و سیما مرکز گیلان فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه امروز گفت زن و مردی که در قالب مشتری به بانک سپه آستانه رفته بودند از غفلت کارمند بانک استفاده کرده و ۳۰ میلیون ریال وجه نقد را ازجزئیات آخرین تصمیمات شورا درباره شهر آفتاب/ تشکیل کارگروه ویژه برای اجراییشدن مصوبه پیشین شورا درباره شهر آفت
طی نامهای از سوی شورایعالی شهرسازیومعماری ابلاغ شد جزئیات آخرین تصمیمات شورا درباره شهر آفتاب تشکیل کارگروه ویژه برای اجراییشدن مصوبه پیشین شورا درباره شهر آفتاب جلسه دبیر شورایعالی شهرسازیومعماری ایران در نامه ای به استاندار تهران آخرین تصمیمات شورا را درباره شهر آفتنرخ اقلام امدادى در بازار سیاه کرمانشاه/جزئیات کشف محموله امدادى به سرقت رفته
نرخ اقلام امدادى در بازار سیاه کرمانشاه جزئیات کشف محموله امدادى به سرقت رفته همه چیز از شب اول زلزله شروع شد تنها چند ساعت از فروریختن آوار بر سر مردم منطقه نگذشته بود که آوار جدیدی بر سرمان فروریخت سیل گستردهاى از دلالان قاچاقچیان دزدان و سوءاستفادهگران از شرایط بحرانى روانهجزئیات مرگ دردناکِ کارگر جوانِ سنندجی/نیروهای شرکتیِ شهرداری آتش به پا کردند
جزئیات مرگ دردناکِ کارگر جوانِ سنندجی نیروهای شرکتیِ شهرداری آتش به پا کردند جزئیاتی از مرگ کارگر جوان سنندجی که در آتش سوخت اعلام شده است سرپرست شهرداری سنندج آتش سوزی را کار عوامل شهرداری دانسته است به گزارش خبرنگار ایلنا شبانگاه دوم شهریور ماه یک ساختمان نیمه کاره در مید-
گوناگون
پربازدیدترینها