تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853442461




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در استادیوم احساس امنیت کردم و منقلب نشدم/ یک هفته تمرین پسر بودن می‌کردم


واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:

گیل نگاه: اولین‌ بار بود که با لباس پسرانه به ورزشگاه می‌رفتم. از کنار سربازهای زیادی رد شدم و کسی نگاه سنگینی نداشت.«وقتی دست‌هایم را بالا می‌بردم می‌فهمیدند که زن هستم. البته آن‌ها هم با تکان دادن سر اطمینان‌ می‌دادند که قرار نیست تو را لو بدهیم. من فقط امنیت را حس می‌کردم. خبری از حتی یک نگاه اشاره یا آزار نبود. هیچ چیزی من را «منقلب» نکرد. شاید این نگاه‌های آزاردهنده وقتی برای استقبال از تیم به هتل و فرودگاه رفته بودم، وجود داشت اما در استادیوم احساس امنیت می‌کردم.»روزنامه وقایع اتفاقیه به نقل از شبنم نوشت: دختر اهوازی که با لباس مردانه به ورزشگاه اهواز رفته بود، نوشت: «یک هفته تمرین پسر بودن می‌کردم. از ظاهرم گرفته تا راه رفتن و حتی حرف زدنم را شبیه پسر‌ها کرده بودم. با زینب چند کلیپ برای تمرین گریم تماشا کرده بودیم. برای همین یک‌ بار دیگر کلاه‌گیس مردانه گذاشتم و به خیابان رفتم اما متوجه نگاه سنگین مردم می‌شدم.روز بازی دو مرحله با رنگ مو روی صورتم ریش کشیدم. باز هم چهره‌ام مصنوعی بود برای همین کمی رنگ قرمز هم روی آن زدم تا طبیعی‌تر به نظر بیاید. کلاه آفتابی گذاشتم تا صورتم را بیشتر بپوشاند. همه این کار‌ها را به اجبار کرده بودم اما باید همه این کار‌ها را می‌کردم تا نگذارم مطالبه ورود به ورزشگاه فراموش شود.اولین‌ بار بود که با لباس پسرانه به ورزشگاه می‌رفتم. از کنار سربازهای زیادی رد شدم و کسی نگاه سنگینی نداشت. پسرانه راه می‌رفتم و موفق بودم. شاید هیچ چیز به اندازه تمرین‌ پسرانه رفتار کردن دردناک نبود. ناخن‌هایم را هم دو روز قبل از بازی از ته گرفتم. ازدحام در گیت‌های ورودی زیاد شده بود. دالان وحشت تا زمین بازی را با لرزش شدید پا طی کردم.نزدیک جایگاه صدای تشویق می‌آمد. ۵۰ نفر اطرافم آشنا بودند. جز آن‌ها شاید حدود ۲۰نفر از اطراف وقتی دست‌هایم را بالا می‌بردم می‌فهمیدند که زن هستم. البته آن‌ها هم با تکان دادن سر اطمینان‌ می‌دادند که قرار نیست تو را لو بدهیم. من فقط امنیت را حس می‌کردم. خبری از حتی یک نگاه اشاره یا آزار نبود. هیچ چیزی من را «منقلب» نکرد. شاید این نگاه‌های آزاردهنده وقتی برای استقبال از تیم به هتل و فرودگاه رفته بودم، وجود داشت اما در استادیوم احساس امنیت می‌کردم.چند دقیقه با بغض خیره به زمین چمن شدم. چقدر تنها بودم. دختران زیادی دلشان می‌خواست جای من باشند. اگر باز هم موقعیتی پیش بیاید لباس مردانه می‌پوشم و باز به استادیوم می‌روم تا زمانی که ورود زنان به استادیوم آزاد شود.»دو روز زمان برد تا رنگ ریشم پاک شودهمچنین این دختر که بازی پرسپولیس و فولاد را در ورزشگاه غدیر تماشا کرد صحبت‌های جالبی را در مورد رفتنش به استادیوم در گفت وگو با آی اسپرت مطرح کرده است؛
 «جونکو تابی» اولین بانویی بود که در ۱۹۷۵ موفق شد به اورست صعود کند.«ویکتوریا وودهال» نخستین زنی که در سال ۱۸۷۲ جسارت به خرج داد و نامزد ریاست‌جمهوری در آمریکا شد. «آملیا ارهارت» خلبان امریکایی نخستین زنی است که در ۱۹۳۷ پروازی تک نفره در عرض اقیانوس اطلس انجام داد.
همواره اولین بودن جذاب است و مخاطره‌آمیز. حضور در استادیوم آن هم درست پس از آنکه اعلام شد پرونده این ماجرا بسته شده است به اندازه کافی ماجراجویانه به نظر می‌رسد، چه برسد به اینکه این حضور با هیبت و شکل و شمایل مردانه رقم بخورد. شبنم دختری‌ست که با حضور در استادیوم الغدیر خبرساز شد.برای شروع، مشکلی ندارید که نام تان را بپرسیم.شبنم، ۲۴ ساله. دانشجوی حسابدارى، متولد اهواز. از بچگى هم عاشق پرسپولیس بودم.چطور شد که به پرسپولیس علاقمند شدید؟مادرم پرسپولیسى بود و من هم به خاطر علاقه به مامان، از بچگى او را همراهى می‌كردم. همه لباس‌هایم را قرمز انتخاب می‌كردم و بعضى فوتبال‌ها را هم نگاه می‌كردم.آیا به واسطه این علاقه از جانب دوستان، اقوام و آشنایان طعنه نشنیدید؟ به هرحال هستند کسانی که هواداری فوتبال رو مختص پسران می‌دونند.خیلى موقع‌ها طعنه شنیدم و به شدت از این جمله بیزارم که « دخترو چه به فوتبال! پولش رو اونا می‌گیرن، حرصش رو شما می‌خورید و …» در جواب این حرف‌ها فقط تاسف می‌خوردم كه كروموزوم‌ها و جنسیت چه ربطى به علاقه فرد می‌تواند داشته باشد؟ بهترین آشپزها و خیاط‌ها می‌توانند مرد باشند… درك فوتبالى یک دختر هم می‌تواند از خیلى آقایان بیشتر باشد…آیا هرگز به تفاوتی میان خود و همجنسان‌تان پی بردید؟ هرگز گذرتان به مشاورین مدرسه افتاد؟از همان ابتدا تفاوت وجود داشت، دخترهاى فوتبالى تعدادشان زیاد نبود. ولى من افرادى كه مثل خودم بودند را برای دوستى انتخاب می‌كردم. اینطوری تحمل همه چىز راحت‌تر بود. تفاوت هم طوری نیست كه نیاز به مشاوره داشته باشد. یک نفر به فیلم و سریال علاقه دارد. یكى به موزیك. من هم ورزش. واقعا خیلى عجیب نیست!موقع رد شدن از گیت و بازرسی به مشکل بر نخوردید؟به خاطر تغییر زمان بازى، و اینكه روز وسط هفته بود در ساعتی كه من می‌خواستم وارد بشوم ازدحام جمعیت به شدت زیاد بود. خیلى‌ها از سركار آمده بودند… و افرادى كه همراه من بودند، (اعضاى خانواده و فامیلم) شروع كردند به جو دادن كه بازى شروع شد، هل بدید. گیت رو باز كنید و … درست همون لحظه كنترل گیت از دستشان خارج شد. و من عملا بدون بازرسى توانستم بروم داخل!‌چند نفر به شما کمک کردند؟هشت نفر دور من بودند و با من وارد شدند. سى تا چهل نفر از دوستان و آشنایان هم توى جایگاه بودن كه به آنها ملحق شدیم. خیلی‌ها را به زحمت انداختم. ولى ارزشش را داشت.چطور به این ترکیب رسیدید؟ منظورم ریش و مدل موهای تان است؟خیلى اتفاقى. امتحان می‌كردیم من و زینب. فقط می‌خواستم پسر باشم… هر چه شد حالا! حتى به كوتاه كردن موهایم هم فكر كردم. شب قبل از بازى با بغض ناخن‌هایم را از ته كوتاه كردم. سخت بود واقعا.قطعا موی خودتان نیست. درست می گویم؟بله پوستیژ است. (موی مصنوعی) لطفا برای انتشار عکس‌ها هم روی این موضوع تاکید کنید.انگار سخت‌ترین بخش ماجرا گذشتن از گیت و بازرسی است!دقیقا. خدا را شکر من بازرسی نشدم.دوستتان زینب چند ورود موفق داشته؟بله. زینب فیزیكش پسرانه است. هر بازى می‌تواند برود.ریشتان با مداد و ماژیک است یا مو و گریم حرفه‌ای؟ریشم را با قلم مو و رنگ مو تیره روى پوستم كشیدم… دو روز بعد از این ماجرا هنوز رنگش رو چهره من مانده.اصولا یک دختر هوادار چه خصوصیاتی دارد؟ تصور عامه این است که دخترها فقط با مشاهده چشم و ابروی بازیکن هوادارش می‌شوند! آیا این درست است؟ بازیکنان محبوبتان چه کسانی بودند؟من از سیزده سالگى روزنامه می‌خواندم و مقاله می‌نوشتم. تحلیل می‌خواندم و حتى خیلى حرفه‌اى و علمى كتاب می‌خواندم و به ورزش فوتبال علاقه داشتم و شدیدا مخالف بازیكن پرستى هستم. بازیكن مورد علاقه‌م على آقا كریمى هست. و رئالى سرسختم… راموس رو این زمین خداى من است.از چه زمانی رویای رفتن به استادیوم در شما شکل گرفت؟از زمانى كه فوتبال را دنبال می‌كردم. همیشه پاى تلویزیون گوشم صداى سكوها را دنبال می‌كرد تا صداى گزارشگر و همراه با آنها شعار می‌خواندم.پس سکوها را می شناسید؟ چند تا از چهره‌های معروف سکوها را می‌شناسید؟ چند تا از کری‌های معروف را می‌توانید بگوئید؟ و اگر یه روزی وارد آزادی بشوید کدوم جایگاه رو انتخاب می‌کنید؟سكوها آزادى را تا حدودی می‌شناسم. ۲۱ و ۳۶ سكوهای مورد علاقم هستند. بى شك ۳۶.چه راهکاری پیشنهادی می‌دهید برای حل مسئله حضور خانواده‌ها در استادیوم؟اول از استادیوم آزادى و بازی‌هاى ملى شروع كنند. گیت ورودى و خروجى جدا بگذارند. جایگاه اختصاصى تعیین كنند. ضمن اینكه همه خانوم‌ها را از درب خروجى با اتوبوس تا یک محل دور از استادیوم انتقال بدهند. اینطوری موضوع عدم امنیت هم حل می‌شود. راه حل بعدى این است بازی‌هایى كه تماشاگران را محروم می‌كنند به جاى ورزشگاه خالى اجازه بدهند خانوم‌ه‍ا بیایند به طور امتحانى. اینطوری مردها یاد می گیرند که هر موقع فحش بدهند بازى بعدى ما خانوم‎ها روی صندلی‌ها می‌نشینیم. اما حالت بهترش این است كه كل اعضاى یک خانواده بتوانند یک مسابقه را با هم تماشا كنند.ورود خانم‌ها باعث بهبود وضع اسفبار ورزشگاه‌ها می‌شود یا بی تاثیر است؟بله صد در صد، همین الان در جایگاهى كه من نشسته بودم، وقتى متوجه حضور یك خانم شدند از دادن شعارهاى منشورى خوددارى كردند و همه رعایت حضور من را می‌كردند.«کتی سوییتزر» اولین زنی بود که در مسابقه ماراتن بوستون به سال ۱۹۶۷ که فقط مخصوص مردها بود تا خط پایان دوید. در طول مسیر چند بار مورد تهاجم واقع شد اما تا پایان ادامه داد. دورنمای شما چیست؟ آیا این مسیر رو تا خط پایان دنبال می‌کنید؟ چه احساسی دارید که در آینده نه چندان دور که این محدودیت برداشته شود، از شما بعنوان اولین‌ها یاد خواهد شد؟ما از این ریسك كردن‌ها و تلاش‌ها هدفى را دنبال می‌كنیم. آن هم رسیدن به حق‌مان است. حتما انتهاى این مسیر، برد از آن ماست. طبیعتا خوشحالم از این بابت. یک روز دختران ما افتخار می‌كننئ كه مادرى داشتند كه برای حق خودش، جامعه زنان و دختران آینده جنگید.

۶ دی ۱۳۹۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن