تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832053426




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پدرم که مرد، مادرم پس از 15 سال آمد ولی زندگی کثیفی دارد! / ناگفته های دختر 16 ساله


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



پدرم که مرد، مادرم پس از 15 سال آمد ولی زندگی کثیفی دارد! / ناگفته های دختر 16 ساله
روز نو : آشنایی و رابطه خیابانی پدر و مادرم قبل از ازدواج، نه تنها زندگی آن ها را متلاشی کرد بلکه طوری در آینده و سرنوشت من اثر گذاشت که گویی من باید تاوان اشتباه آن ها را پس بدهم دیگر از این همه بی مهری و بی توجهی خسته شده بودم که ناگهان با افکاری احمقانه دست به اقدامی وحشتناک زدم...
دختر 16 ساله ای که به قول خودش در پی یک تصمیم اشتباه و احمقانه دست به خودکشی زده اما با کمک اطرافیانش از مرگ نجات یافته بود در حالی که زندگی و سرگذشت تلخ خود را به گذشته پدر و مادرش ارتباط می داد، به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: سرنوشت من طوری به ماجرای طلاق پدر و مادرم گره خورده است که به گفته بزرگ تر ها هیچ راه فراری ندارم و باید تبعات عشق خیابانی پدر و مادرم را بپردازم چرا که من حاصل ازدواج دختر و پسری بودم که قبل از ازدواج شان عاشق یکدیگر بودند و با هم ارتباط داشتند.


هنوز مهر ازدواج پدر و مادرم روی شناسنامه‌های‌شان خشک نشده بود که سوء ظن و بدبینی زندگی آن ها را آشفته کرد. آن چه از اطرافیانم شنیدم این بود که پدر و مادرم هر کدام دیگری را متهم به داشتن رابطه با جنس مخالف می کرد آن ها اعتماد خود را به یکدیگر از دست داده بودند تا آن که این اختلافات و سوء ظن ها شدت گرفت و در حالی که من یک سال بیشتر نداشتم مهر طلاق شناسنامه های آن ها را از یکدیگر جدا کرد و من نزد پدرم ماندم.
دیگر از مادرم خبری نداشتم تا این که روزی وقتی از مدرسه به منزل بازگشتم همه را سیاه پوش و گریان دیدم، آن زمان 10 ساله بودم و معنی خودکشی را نمی فهمیدم فقط می شنیدم پدرم که خود مشاور یکی از مراکز نگهداری کودکان بود خودکشی کرده است. با از دست دادن پدرم دیگر همه امیدهایم نیز بر باد رفته بود و من نزد مادربزرگ پدری ام ماندم اما او از بیماری های زیادی رنج می برد به طوری که من در سن 13 سالگی مجبور بودم لباس های آلوده او را بشویم چرا که برخی اندام های مادربزرگم حالت غیرارادی داشت و ...
روزها می گذشت و من همچنان از کمبود محبت رنج می بردم هنوز هم خانواده مادرم، پدرم را مردی عیاش می دانستند و خانواده پدری ام مادرم را متهم به داشتن روابط غیراخلاقی می کردند. با این وجود من به تحصیلاتم ادامه می دادم تا این که مدتی قبل، مادرم بعد از گذشت 15 سال از ماجرای طلاق نزد من آمد و خودش را مادر من معرفی کرد. با دیدن او خوشحال شدم و تصمیم گرفتم حالا که پدرم را از دست داده ام نزد مادرم بازگردم اما از آن چه می دیدم وحشت زده شدم. مادرم و همسرش هر دو گرفتار مواد افیونی بودند حدود یک ماه نزد مادرم ماندم ولی می ترسیدم من هم در کنار آن ها آلوده مواد مخدر Drugs شوم. به همین دلیل در شرایط روحی بسیار نامناسب به منزل مادربزرگم بازگشتم. دیگر آن قدر از این وضعیت زندگی خسته شده بودم که با افکاری احمقانه دست به خودکشی زدم. این در حالی است که خانواده پدرم همچنان مادرم را زنی بی بند و بار می دانند و ... با این وجود می خواهم به تحصیل ادامه بدهم اما ای کاش ... . 


ركنا




تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن