تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834009064
آزاده نامداری؛ خانمی که دوست دارد «نامدار» باشد
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: آزاده نامداری؛ خانمی که دوست دارد «نامدار» باشد
آزاده نامداری، دوباره به صدر خبرها برگشته است. با انتشار فیلم و عکس هایی از او که لابد در جریان هستید. بدون پوشش متعارف و البته پوششی که همیشه از او دیده بودیم. این البته اولین بار نبود که او به قولی ترند رسانه ای می شد. ازدواجش با فرزاد حسنی، طلاقش از او در حدود یک سال بعد، انتشار عکسی که در آن مدعی ضرب و شتم توسط حسنی شده بود، ازدواجش با رحیم عبادی، فرزند رییس سازمان ملی جوانان دولت اصلاحات و بالاخره همین مورد آخر باعث شده که او از زمان ظهورش در تلویزیون در سال 1384 (در قالب برنامه سیمای خانواده)، همیشه پای ثابت رسانه ای باشد.
این مطلب، نگاهی دارد به زندگی او از زاویه سه مصاحبه، یکی با زندگی ایده آل، دیگری در همشهری جوان و البته یکی هم در وطن امروز. ترجیح مان این بود که خودش درباره خودش حرف بزند. 1. مصاحبه با زندگی ایده آل. آنچه از این مصاحبه برایتان انتخاب کردیم، ماجرای آشنایی و ازدواج نامداری با حسنی است و البته طلاقشان. قبل از آن ها البته دو مورد دیگر هم هست. یکی وقتی نامداری در مورد پیشرو بودنش می گوید و یکی آن یکه درباره خانواده و مذهبی بودنش گفته. * پیشرو بوده ام. ظاهرم با بقیه مجری ها فرق دارد. من اولین مجری تلویزیون بودم که چادر ملی سر کردم، اصلا تا پیش از من کسی چادر ملی سرش نمی کرد. درست مثل سریال در پناه تو که یک خانم به چادرش کش زد و همه شگفت زده شدند. من آدمی هستم که راحت گفت و گو می کنم حتی اگر یک شخصیت مهم رو به رویم باشد؛ یا اینکه آدم شادی هستم و راحت می خندم و اصلا تصویر عبوسی از خودم به جای نگذاشته ام، چون فکر می کنم به عنوان میزبان باید بستری فراهم کنم که مهمان راحت باشد و در عین حال، با تمام این ویژگی ها آدم معقولی هستم. جالب این است که مخاطب این را می فهمد. اما من چوب ویژگی هایی را که گفتم خورده ام و بارها پیش آمده که گفته اند چقدر این دختر راحت است و چه کسی به او اجازه داده این قدر راحت باشد یا اینکه چرا درباره فوتبال حرف می زند؟ در همه سال های کاری، من بحران های زیادی طی کرده ام و در دو سال اخیر هم که این ماحراها پیش آمده است ولی با تمام این تفاسیر کلا از تصویری که به جا گذاشته ام احساس خوبی دارم و فکر می کنم کاری را که می خواستم انجام داده و نشان داده ام. می توانی خودت باشی و تصویر دروغ از خود نسازی. من خوشحالم که با تمام این رفتارهای متهورانه، مردم آن را آدم معقولی می دانند. * من برخاسته از یک خانواده سنتی هستم و چادر به من ارث رسیده است. مادرم، مادربزرگم و تا 7 نسل قبل از من هم خانم ها چادر پوشیده اند. من از اول راهنمایی چادر سر کرده و به مدرسه ای رفته ام که چادر پوشیدن در آن الزامی بوده. با این تعاریف خودم را آدمی مذهبی ای می دانم. اما من شاید به خاطر ویژگی های نسلم پیشرو بودم. اولین نفر هم بودم که همه تبعات اش را پس دادم. حتی در اتفاقات اخیر هم پیشرو بودم. اولین کسی بودم که به عنوان یک مجری زن در تلویزیون، بعد از جدایی آمدم و گفتم طلاق گرفته ام. مطمئن باشید که آدم ها از این به بعد راحت تر می گویند که طلاق گرفته اند، اما بدبختی هایش را من تحمل کردم. * سال ها بود همدیگر را می شناختیم اما در همین حد که از کار هم تعریف کنیم. شناخت ما از هم سطحی بود. به عنوان خانم نامداری و آقای حسنی به هم خوب احترام می گذاشتیم و اینکه بگوییم چقدر تو خوب اجرا می کنی. * موردی که در یک سال اخیر بیش تر از هر چیزی من را رنج می دهد و باعث ناراحتی، آزار، درد، بی خوابی و هزار تا مشکل دیگر شده، این است که من چرا بدون تفکر وارد گود شدم. این دردی است که من را رها نمی کند. معتقدم اتفاقات چند سال اخیر به خاطر دوره ای زا زندگی من به وجود آمده که دیگران را منع می کردم و این خواست خدا بود که در شرایطی قرار بگیرم که همیشه از آن فرار می کردم. در حقیقت همیشه به خودم می گویم خدا دارد به تو می گوید آزاده، من یکی یکی این چاله ها را می گذارم سر راهت تا ببینم تو که این قدر دیگران را منع می کنی با مشکلات خودت چه برخوردی خواهی داشت. * پیش از ازدواج همان طور که گفتم 10 تا 15 روز صرف خواستگاری و رفت و آمدها کردیم و در زمانی که هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و رسمیت به خود نگرفته بود یکی از روزنامه ها خبری درج کرد که آزاده نامداری و فرزاد حسنی ازدواج کرده اند. که به یاد دارم 14 یا 15 خرداد بود و همه جا تعطیل. وقتی آن خبرها بیرون آمد تمام دوستان و آشنایان من هم فهمیدند. تمام فک و فامیل مان از راه دور و نزدیک تماس می گرفتند و می گفتند چرا ما را دعوت نکردید و ما قسم می خوردیم به خدا هنوز کاری نکرده ایم! می گفتند پس مجله ها چرا عکس تان را چاپ کرده اند؟! البته با تمام این تفاسیر این نامردی مطلق است که بگویم من مجبور شدم و ازدواج کردم. اما به خاطر این عکس تحت فشار قرار گرفتیم که زودتر ازدواج کنیم. * نمی دانیم چه دردی است که آدم ها خودشان را درست پرزنت نمی کنند. من معتقدم آدمی هستم که تشخیص می دهم... چیزی که باعث شد ما 4 تیر عقد کنیم و در شهریور یعنی ظرف دو ماه به این نتیجه برسیم، این بود که ما درست به هم پرزنت نشده بودیم. همین قدر بگویم که ما به لحاظ اعتقادی، فکری و اهدافی که در زندگی داشتیم، حتی دایره دوستان و خیلی مسائل دیگر با هم تفاوت داشتیم و اینها چیزهای کوچکی نبود. حتی برای نشست و برخاست هم با هم مشکل داشتیم. * من چند ماه پس از عقد به این نتیجه رسیدم که ما نمی توانیم زندگی کنیم و پا پیش گذاشتم که جدا شوم و طرف مقابل کاملا مخالف بود. من مطمئن بودم که نمی توانیم (زندگی مشترک داشته باشیم) و برای این تصمیم دلایل منطقی داشتم و به عقیده من ایشان هم ته دلش می دانست که ما نمی توانیم. شاید حدود دو ماه بعد از عقد کاملا به این نتیجه رسیدم که امکان ادامه این زندگی وجود ندارد. ما کلا 10 ماه عقد کرده بودیم. ابتدا سعی کردم مشکل را با خودم حل کنم. چون تجربه زندگی مشترک نداشتم فکر می کردم هیچ کس نباید متوجه شود که ما مشکل داریم و من باید از چیزی که کاملا بد است صیانت کنم و معتقد بودم اگر بد است برای من است و هیچ کس نباید بفهمد. 2. این هم بخش دیگری از همان مصاحبه با ایده آل است ولی مختص همان ماجرای ادعای ضرب و شتم که در نهایت به جدای می انجامد شما عکسی از خودتان منتشر کردید که از یک اتفاق دردناک پرده برداشت. شبیه صحنه قتلی که رخ داده و شما شاهد بوده ایم. حالا که نمی توانید بگویید نمی توانم حرفی درباره آن بزنم... ... تا سه ماه اول بعد از عقد من به زنی تبدیل شدم که اصلا شبیه خود واقعی ام نبود. زنی که هیچ وقت وجود نداشته و نمی شناختمش. در این سه ماه من هر اتفاق غیرمعقولی که می افتاد نمی دیدم و سعی می کردم به خاطر زندگی ام از آن بگذرم. اما بعد که تصمیم گرفتم ادامه ندهم، اتفاقاتی افتاد که نمی توانم آنها را مو به مو تعریف کنم چون قابل گفتن و طرح کردن نیستند. در نرم ترین شکل می شود گفت به نظر می رسد ایشان بر تکانه های روانی شان کنترل نداشتند. یعنی چه؟ بر تکانه های روانی تسلط نداشتن یعنی مثلا وقتی شما عصابی می شید لیوان را پرت می کنید به سمت دیوار تا خرد شود. یک روز هم ممکن است سر همسرتان را پرت کنید به سمت دیوار. خب چه اتفاقی می افتد که یک نفر به این نقطه می رسد؟ من گفتم بیا برویم جدا شویم و ایشان گفتند من جدا نمی شوم. قبل از آن هیچ وقت چنین واکنش هایی وجود نیامده بود؟ 4 یا 5 پنج بار دیگر واکنش نشان داده بود، اما نه با این شدت. شاید بعضی ها فکر کنند نمی شود شما فقط یک کلام بگویید بیا برویم جدا شویم و ایشان چنین واکنشی نشان بدهند؟ شما حتما کاری کرده اید که ایشان را به این نقطه از عصبانیت رسانده... نه. من فقط گفتم بالا بروید پایین بیاید، حاضر نیستم یک دقیقه دیگر زندگی کنم. این اتفاق کی بود؟ حدود آذرماه 92. شما تیرماه عقد کرده بود. یعنی 5 ماه بعد از ازدواج؟ بله. 5 ماه بعد از ازدواج، ما به جایی رسیدیم که دیگر برای من به شخصه امکان زندگی وجود نداشت و درخواست من برای جدایی به چنین اتفاقی منجر شد. شما در این زمان حق طلاق داشتید؟ نه. بعد از این ماجرا بود که حق طلاق گرفتم. آن روز بعد از درگیری چه شد؟ من به حالت مرگ افتادم و بعد از رسیدن به بیمارستان در حالی که به شدت آسیب دیده بودم با خانواده ام تماس گرفتم و آنها آمدند و من بعد از مرخصی از بیمارستان این قضیه را از طریق قانونی پیگیری کردم. فرزاد شما را به بیمارستان برد؟ بله. اتفاقا ایشان بسیار اظهار پشیمانی می کردند و می گفتند خودم از شما مراقبت می کنم و ما حالمان دوباره خوب می شود. ولی شما شکایت قضایی کردید... بله. و سرنوشت پرونده چه شد؟ من وکیل گرفتم. شرط پدر من در آن پرونده این بود که ما در صورتی رضایت می دهیم که دخترم حق طلاق داشته باشد و پس از آن بود که بعد از مدت ها پدرم اجازه داد با ایشان حرف بزنم. یعنی به ازای گرفتن حق طلاق مصالحه کردید. بعد چه شد؟ کلا از روز عقد تا زمان جدایی ما فقط 10 ما طول کشید. من بعد از آن اتفاق دچار نوعی ترس شده بودم که دیگر نمی توانستم ایشان را حتی یک ثانیه ببینم و حتما باید نفر سومی حضور می داشت. فکر می کردید یک روز از این عکس و فیلم که هنوز منتشرش نکرده اید علیه همسر سابق تان استفاده کنید؟ خدا شاهد است که نه. اصلا حالم خیلی بد بود. آن فیلم یک چیز کاملا شخصی است. در آن فیلم حال و روزم را گفته ایم. آن عکس که منتشر شد، چون در خانه گرفته شده بود و من پوشش کافی نداشتم و عکس کراپ (بریده) شده. کینه که می گویید ندارید و نداشتید، مدرک هم نمی خواستید جمع کنید. شکایت تان را هم که پس گرفتید. پس چه شد که دوم فروردین 94 آن عکس را منتشر کردید؟ خیلی صریح می گویم. دو هدف مشخص داشتم؛ هدف اول اینکه بگویم خانم های محترم فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید. این عاقبت کسی است که بی فکر تصمیم می گیرد. هدف دوم هم این بود که بگویم هیچ احدی حق ندارد دستش را روی زن بلند کند. اگر متشرعی، اگر متدینی، اگر روشنفکری حتی اگر بی دینی، کسی اجازه ندارد روی همسرش که یک خانم بی دفاع است دست بلند کند. 3. این بخشی از مصاحبه علی سیف اللهی است با نامداری در همشهری جوان. نکات جالب دارد از نگار او به عشق و ماجراهای عاطفی تجربه اولین عشقتان چطور بود؟ فوق العاده خوب. از صمیم قلب دلم برای کسی که نمی تواند عشق داشته باشد، می سوزد. بزرگ ترین نیاز یک انسان در زندگی عشق است. عشق مثل آب حیات می ماند. آدم می تواند عاشق مادر و کار و کتاب خواندن و هر چیز دیگری باشد اما عشق به معنای عامیانه اش، یعنی انسان دیگری را دوست داشتن هم باید در زندگی آدمی اتفاق بیفتد. به قول حضرت حافظ «هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/ بر او نمرده به فتوای من نماز کنید» ممکن است آدم در کل زندگی اش زمان هایی سکوت عاطفی داشته باشد اما عشق یک اتفاق فوق العاده است که آدم باید تا آخر عمرش داشته باشد. آدم ها در سنین مختلفی این عشق را تجربه می کنند، من هم اولین باری که یک آدم را در زندگی ام دوست داشتم، همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم. می خواستم همه چیز او خوب باشد. اگر من و او روی زمین تنها بودیم و فقط یک پرس غذا داشتیم، حتما می گرفتم «تو بخور، من نمی خورم». به خاطر همین فکر می کنم خیلی آدم خوشبختی هستم که این احساس را تجربه کردم. دوست دارید جای کدام کاراکتر فیلم های عاشقانه باشید؟ جای رویا (هانیه توسلی) در فیلم «شب های روشن». یا جای زهرا سادات (نگار جواهریان) در «طلا و مس». همیشه دوست داشتم چنین زنی باشم. اگر بخواهم زنی بسازم، حتما چنین زنی می سازم، زنی که به خانواده و همسر و بچه هایش تعلق خاطر دارد و خوشبخت است و عاشق. 4. و بالاخره این مصاحبه با وطن امروز در دی 93 که در آن درباره چادر حرف می زند. از کی چادری شدید؟ من از دوم راهنمایی چادری شدم. چه دلیلی موجب شد چادری شوید؟ خانواده ام چادری بودند، نمی توانم بگویم از روی احساسات چادری شدم، همه چادری بودند، من هم چادری شدم. در موقعیت هایی از اینکه چادری ام احساس خوشحالی می کردم. می گفتم: چقدر خوب! ببینید! اصلا نمی خواهم بگویم کسی که چادری نیست، قابل احترام نیست، اصلا منظورم این نیست. آدم ها به خاطر ویژگی های انسانی شان قابل احترام هستند اما واقعا این جمله را بارها به دوستانم گفته ام که حرمت هایی برای خانم چادری وجود دارد و من این حرمت ها را دوست داشتم و هرچه بزرگ تر شدم احساس کردم باید خدا را شکر کنم که در آن محیط مردانه ای که کار می کنم چادری هستم. خدا را شکر که در تلویزیون کار می کنم و چادری هستم. خدا را شکر که وقتی روی آنتن می رفتم آدم چادری بودم. خیلی از اوقات احساس امنیت داشتم و احساس حرمت داشتم، همه اینها برکاتی است که چادر به من داده و من به آن مدیونم، خیلی برکات به من داده است. اصلا ببخشید این را می گویم، من با این چادر قشنگ ترم، این کم ترین حالت ممکن است. یعنی اگر نخواهیم خیلی عمیق و دینی به ماجرا نگاه کنیم و فقط با یک نگاه زنانه به آن نگاه کنم می گویم که من با چادر زیباتر به نظر می رسم. ... اصلا نمی شود آدم اعتقاد نداشته باشد و چادری هم بشود. تابلو می شود و لو می رود. مثل اینکه از آقایی از آشنایان که ادعای مذهبی بودن داشت پرسیدم چرا با خانم ها دست می دهی؟ من نمی فهمم چطور ممکن است یک آقایی مذهبی باشد و با خانم ها دست بدهد! می گویی من خیلی دیندارم و با خانم ها دست می دهی! این ویژگی انسان مذهبی نیست. من ادعای مذهبی بودن دارم، بعد می گویم پس یک کارهایی را نمی کنم، یک جاهایی نمی روم، یکسری حرکات و ویژگی ها را می توانید در من جست و جو و پیدا کنید، یکی از آن ویژگی ها هم چادر است. بنابراین حشر و نشر و رفت و آمدم ناخواسته با آدم های هم مسلکم است. یعنی آدم های شبیه من، مرا پیدا می کنند. با آدم هایی رفت و آمد می کنم و آدم هایی را دوست می دارم، آدم هایی را در دایره معاشرت خود جای می دهم که شبیه من هستند. با شیوه دیگری از زندگی، نمی توانم معاشرت کنم. اصلا آنها نمی توانند با من معاشرت کنند. وقتی می خواستم درباره خانم ها برنامه بسازم (برنامه خانمی که شما باشی) طبیعتا مواردی را پیدا می کنم که به ایدئولوژی من شبه تر است. اینها مواردی نیست که بخواهیم ادعایش را بکنیم. چیزی نیست که بخواهم در تلویزیون یا روزنامه درباره اش صحبت کنم و بگویم من چادری هستم و من خانم های چادری را سوژه خودم می کنم، اصلا به نظرم خیلی مسئله طبیعی است. منبع: هفت صبح
دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام
یکشنبه, 08 مرداد 1396 ساعت 12:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]
صفحات پیشنهادی
«آزاده نامداری» شایعه پناهندگیاش را تکذیب کرد!
آزاده نامداری شایعه پناهندگیاش را تکذیب کرد آزاده نامداری در گفتگو با فارس پلاس شایعه پناهندگی اش را قویا تکذیب کرد نامداری اظهار داشت من کسی نیستم که آب و خاک خود را بفروشم من می دانم چه کسانی سود می برند از اینکه بخواهند بنده را تخریب کنند و دلشان بخواهد شرایط کشور را طورماجرای پناهنده شدن آزاده نامداری و یک اشتباه فاحش در ترجمه خبر
ماجرای پناهنده شدن آزاده نامداری و یک اشتباه فاحش در ترجمه خبر خبر پناهندگی آزاده نامداری مجری تلویزیون ایران در کشور سوئد غلط از آب درآمد برنا نوشت امروز در خبری به نقل از یک روزنامه سوییسی در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر شد عنوان شده است که مجری تلویزیون ایران از دولت سوئدصادق زیباکلام: چرا واکنش افکار عمومی به آزاده نامداری بیرحمانه است؟
صادق زیباکلام چرا واکنش افکار عمومی به آزاده نامداری بیرحمانه است جامعه ما دچار بیماری است اینکه کشف حجاب یک نفر موردتوجه مردم و افکار عمومی قرار گیرد این خیلی نشانه خوبی نیست یکی از مهمترین مسائل حفظ حریم خصوصی و زندگی افراد است به نظر میرسد این اصل خیلی برای جامعه ما محپاسخ آزاده نامداری به جنجال انتشار عکس های بدون حجابش در سوئیس (فیلم)
پاسخ آزاده نامداری به جنجال انتشار عکس های بدون حجابش در سوئیس فیلم ساعاتی بعد از آنکه شبکه های اجتماعی عکس هایی از حضور بدون حجاب آزاده نامداری مجری معروف تلویزیون در یک مکان تفریحی سوئیس را منتشر کردند وی در پاسخی تند نوشت گناه کسانی که فیلم را گرفته و منتشر کردند خیلی بیشترواکنش آزاده نامداری به انتشار تصاویر جنجالی اش (فیلم)
واکنش آزاده نامداری به انتشار تصاویر جنجالی اش فیلم h iframe-aparat embed frame position relative; h iframe-aparat embed frame ratio display block;width 100 ;height auto; h iframe-aparat embed frame iframe position absolute;top 0;left 0;width 100 ; height 100 ; تاریخ اآزاده نامداری در ژنو سوئیس (عکس)
آزاده نامداری در ژنو سوئیس عکس آزاده نامداری مجری تلویزیون به سوئیس شهر ژنو سفر کرده است نامداری ۶ ماه پیش مادر شد او عکس های این سفر را در اینستاگرامش منتشر کرده است تاریخ انتشار ۱۰ ۵۲ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ - 24 July 2017عکس/ اسب سواری دخترِ «آزاده نامداری»
عکس اسب سواری دخترِ آزاده نامداری آزاده نامداری با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت شکرپنیر کی بودی شما پ ن نفسم به نفست بنده جوجه آفتابنیوز ۱۰ تير ۱۳۹۶ - ۱۹ ۰۳انتقاد تند علی ضیاء از حامیان انتشار تصاویر آزاده نامداری
انتقاد تند علی ضیاء از حامیان انتشار تصاویر آزاده نامداری علی ضیا از برخی حامیان انتشار تصاویر آزاده نامداری که آن را مصداق مبارزه با ریا میدانند به تندی انتقاد کرد علی ضیاء در بخشی از برنامه فرمول یک به انتقاد از تفکری پرداخت که انتشار تصاویر آزاده نامداری در سوییس را مصداقآزاده نامداری با چادر جلوی مقر سازمان ملل/ عکس
گیل نگاه آزاده نامداری تازه ترین پست از سفرش به خارج را به حضورش مقابل مقر سازمان ملل در سوئیس اختصاص داد آزاده نامداری بازیگر و مجری عکسی از سفرش به ژنو سوئیس منتشر کرد نامداری نوشت بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرندحضرت سعدی روبروی در ورودی سازمان ملل متحد آزادآزاده نامداری شایعه پناهندگیاش را تکذیب کرد
آزاده نامداری شایعه پناهندگیاش را تکذیب کردتاریخ انتشار شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۳ ۰۰ مجری سابق تلویزیون شایعه پناهندگیاش به کشورهای اروپایی را تکذیب کرد خبرگزاری فارس به منظور جلوگیری از گسترش شایعات مجازی در شبکههای اجتماعی مهمترین و جدیدترین شایعه منت-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها