واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: اصولگرایی به دلایل مختلفی در نسبت با گفتمان انقلاب دچار اختلال جدی است. پیش از هرگونه اصلاحی در حوزه مبانی باید رابطه خودشان را با گفتمان امام (ره) و رهبری اصلاح کنند.
به گزارش تراز ،اصولگرایی به دلایل مختلفی در نسبت با گفتمان انقلاب دچار اختلال جدی است. پیش از هرگونه اصلاحی در حوزه مبانی باید رابطه خودشان را با گفتمان امام (ره) و رهبری اصلاح کنند. برخلاف تصور رایج، نقطه شروع اینجاست. یعنی اصلاح گفتمانی و جایی که مدعی است. اصول گرایان نزدیکترین جریان به گفتمان امام (ره) و رهبریاند؛ اما این نزدیکی به معنی فهم دقیق از این گفتمان است؟ برخلاف تلقی رایج، دست اصولگرایی در دست امام (ره) و رهبری نیست و برداشتهای دیگری از بزرگان علمی و سیاسی بر این جریان سایه انداخته است. جریان اصولگرایی توسط کسانی سامان سیاسی یافته که سالها مبانی علمی و اندیشهشان را از طرح فلان و دوره بهمان گرفتهاند نه نظام فکری امام و رهبری. بازگشت به امام و رهبری گام اول است. برای اینکه حرف کلی نزده باشیم، چند مورد مثال میزنیم تا مساله روشن شود. احتمالاً کسانی که کتاب طرح کلی نظام اندیشه اسلامی رهبری را دیده باشند، تائید میکنند که مباحث مطرح شده در این کتاب نگاهی کاملاً جدید و متفاوت به انقلاب اسلامی است. تا آنجا که اخیراً دورههای مطالعاتی این کتاب در گروههای حزب اللهی پیشرو راه افتاده است.
آیا این خودآگاهی با یک جلد کتاب، آنهم در دهه سوم انقلاب عجیب و تأسفبار نیست؟ این کتاب بدون شک بسیاری از یافتهها و ساختارهای ذهنی انقلابی ما را جابجا میکند. مثلاً فهم ما از ولایت یا نسبت دین اجتماعی با نظام سازی و مهدویت. یا فهم ما از مردمسالاری دینی. آیا در همین مورد اخیر تلقی ما از مردم، همان فهم امام و رهبری است؟ اصولگرایان نیز حضور مردم را داخل در مشروعیت نظام میدانند؟ هنوز هم برای برخی چنین تعبیری غریب است و جرأت مخالفت با آن را ندارند وگرنه صف بندیها شکل میگرفت. یا اینکه به برخی «مواجهان راهبردی» رهبری انقلاب توجه کنیم و ببینیم پیشتر چه نسبتی با آنها داشتیم.
چرا برخی از آنها آنقدر برای ما تازگی و بدیع بودهاند و ما از آن غافل. نمونهاش دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی. ما هم مثل رهبری، اصلاح طلبی و اصولگرایی را در چارچوب انقلاب و ضدانقلاب تحلیل میکردیم؟ تصور ما هم این بود که انقلابیگری تشکیکی و طیفی و آنقدر موسع است؟ یا به برخی اختلافات فاحشمان با «سیاستورزی» رهبری انقلاب رجوع کنیم.
فراموش نکنیم در فتنه ۸۸ سبک مدیریت صحنه رهبری انقلاب با ما اصولگرایان، کاملاً متفاوت بود. «عمار» را رهبری برای اختلال جریان اصولگرایی گفتند که بهجای تبیین و نشاندن غبار باطل از حق، تنها داد میزد و هیاهو داشت. مخاطب ساکتین فتنه، اصول گرایان نیز بودند. نزدیکتر بیاییم؟ فاصله رهبری در ماجرای مدیریت برجام با اصول گرایان چقدر بود؟ دقت کردیم که هربار رهبری سخنرانی داشتند، اصول گرایان دچار تحیر و شگفتی میشدند؟ رهبری از نرمش قهرمانانه و مذاکرات، سیاست رشد اجتماعی را دنبال میکردند و ما رقابت سیاسی.
جاهایی نیز بازی رهبری را بهم زدیم و رد شدیم. بپذیریم که دستمان در دست امام (ره) و رهبری نیست. دستمان بدست بزرگان دیگری است؛ اولین اصلاح اینجاست.
محسن مهدیان
منبع: صبح نو
زمانبندی انتشار: 4 مرداد 1396 - 11:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]