تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867452595
قتل به خاطر چند سیخ جوجه کباب!
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: قتل به خاطر چند سیخ جوجه کباب!
اختلاف بر سر پرداخت هزینه چند سیخ جوجه کباب به درگیری خانوادگی و قتل یک جوان در آخرین روز تعطیلات عید منجر شد.
آفتاب‌‌نیوز : 13 فروردین 95، مرگ پسری جوان به نام سعید در یکی از بیمارستان‌های لواسان به پلیس اطلاع داده شد.
به گزارش جام‌جم، پدر سعید به ماموران گفت: «امروز همراه خانواده‌ام برای سیزده به‌در به باغ پدرم رفته بودیم. خواهرم و پسرش هم بودند. پس از خوردن ناهار، پدرم مبلغی بابت پول غذا به خواهرم داد، اما به من چیزی نداد. وقتی پسرم از این ماجرا باخبر شد، با عصبانیت به پدربزرگش گفت شما بین فرزندانتان فرق می‌گذارید. سر همین موضوع با هم درگیر شدند و خواهرزاده‌ام کامران با ضربه شیشه شکسته، پسرم را کشت.»
با ثبت این شکایت، کامران دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: «روز حادثه همراه پسر دایی‌ام سعید بیرون رفتیم و مشروب خوردیم. در مسیر بازگشت، چند سیخ جوجه کباب خریدیم و به باغ رفتیم. پس از خوردن ناهار، پدربزرگم سهم غذایش را به مادرم داد، اما وقتی سعید از این موضوع باخبر شد به پدربزرگم گفت تو روی پول خوابیده‌ای، اما هیچ وقت به ما کمک نکرده‌ای و باعث شده‌ای پدرم با کارگری زندگی‌اش را بچرخاند. پدربزرگم عصبانی شد و با سیلی به صورت سعید زد. سعید می‌خواست حمله کند که به بیرون از اتاق هلش دادم. سپس در اتاق را قفل کردم و با پدربزرگم همانجا ماندم. سعید شیشه بالایی در را شکست. می‌خواست به زور وارد اتاق شود که بدنش به خرده شیشه‌های روی در گرفت و زخمی شد. در همان لحظه، یک شیشه شکسته را برداشتم و از لای در، ضربه‌ای به زیر شکمش زدم.»
متهم 24 ساله ادامه داد: «من اصلا اهل درگیری نبودم و فقط می‌خواستم ماجرا بخوابد. بعد از این که سعید را به بیمارستان رساندند، برای شکایت به دادگاه رفتم، اما متوجه شدم فوت کرده است. من قصد قتل نداشتم.» این پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده است.
۱۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها