واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: بودجهای که امروزه نوشته میشود، بودجهای است که بسیاری از مخارج و درآمدهای دولت را پوشش نمیدهد. بهعنوان مثال قانون هدفمندی یارانهها سرخود است و در بودجه جایگاهی ندارد؛ درحالیکه بودجه باید همه هزینهها را پوشش بدهد.
به گزارش تراز ، روزنامه اصلاحطلب شرق در مطلبی به نقل از پویا جبل عاملی اقتصاددان اصلاحطلب نوشته است:نمونه دیگر مسائلی که در بودجه شفاف نیست، به صندوق توسعه ملی باز میگردد. هزینهای که از طرف صندوق توسعه ملی انجام میشود، در بودجه نمیآید. چنین مسائلی شفافیت کار را کم میکنند و سازمان برنامه و بودجه باید در این زمینه چارهاندیشی کند. در واقع باید مغز متفکری موجود باشد تا خرجکردهای بهینه دولت را بتواند مشخص کند؛ نه اینکه صرفا برای دولت بودجه را بنویسد. این قدرت تجزیه و تحلیل را در سازمان برنامه ندیدیم. ما صندوق توسعه ملی داریم که برای عمران و آبادانی کشور در نظر گرفته شده. ولی وقتی اقتصاد کشور با این همه کسری مواجه است که ممکن است هر لحظه فرو بریزد، دیگر جایی برای عمران و آبادانی باقی نمیماند. پس از این منابع میتوان برای اضطرار امروز استفاده کرد. درحالحاضر نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی ٤٥ درصد است؛ لذا قادر هستیم که بازار بدهی خودمان را توسعه بدهیم. سرمایهگذاران خارجی را وارد بازار داخلی کنیم که البته حرکتهایی صورت گرفته، ولی باز هم جا دارد ادامهدار باشد. باید این میزان بیشتر شود.همه دولتها در دوره دوم دستشان برای انجام اصلاحات اقتصادی باز استراهکارهای دیگری هم وجود دارد که دولت برای پرداخت بدهی سراغ آنها برود؛ البته این مسیرها واقعا راههای سختی هستند، ولی چارهای نیست. دولت مجبور است آن کارها را انجام دهد. بهعنوان مثال بخش عظیمی از هزینه جاری به هزینه نیروی کار دولت بازمیگردد. دراینباره تحقیقات منسجمی هم انجام شده، ولی برآورد ساده این است که میتوانیم ٢٥ درصد کارکنان دولت را کنار بگذاریم بدون اینکه ذرهای از خدمات دولت کاسته شود. این دولت فربه باید چابک باشد.معایب ٢٥ درصد استخدام مازاد این است که شاهد استخدام افرادی هستیم که به تولید ملی کشور هیچ چیزی اضافه نمیکنند؛ اما با این اوصاف پول دریافت میکنند. این هزینهها را کل ملت پرداخت میکنند. نباید این کار انجام شود. استخدامی مطلوب است که مابازای آن ایجاد درآمد برای آن سازمان باشد، اما این اتفاق درباره استخدامیهای مذکور صدق نمیکند. بنابراین این فرایند باید تغییر کند.دولت بسیار قوی و بااقتداری میخواهد که مردم را در ابتدا توجیه کند تا آنها را با اصلاحات همراه کند. به این ترتیب گروههای ذینفوذ دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت. برای اینکه این اصلاحات صورت بگیرد حتما مردم باید با دولت همراهی کنند.اگر دولت میدانست که پرداخت یارانه به ثروتمندان کار اشتباهی بوده، باید محکمتر آن را دنبال میکرد که حتما یارانه این عده از افراد حذف شود. دولت شاید بیشتر به خاطر حفظ سبد رأی خود حاضر نشد اصلاحاتی را بپذیرد. اما در دولت دوم این مشکل دیگر وجود ندارد. همه دولتها در دوره دوم دستشان برای انجام اصلاحات اقتصادی باز است.
زمانبندی انتشار: 17 تير 1396 - 10:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]