واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خواب عمیق لنجها
«لنج تجاریام خوابیده. وقتی سه ماه باید کنار اسکله بمانم که آیا اجازه تخلیه بدهند یا نه، به چه دردی میخورد؟ چه سودی برای من دارد؟ آخرین بار را که آوردم، با صاحب بار که بندهخدا آبادانی است، دست به یقه شدیم. هنوز کرایهام را نگرفتهام. شکر آورده بودم کیسهای 150هزار تومان.
حالا شده کیسهای 120هزار. من کرایهام را میخواهم. آن بنده خدا هم میگوید بدبخت شدهام، کرایه تو را از کجا بیاورم؟ این آقا شاهد است؛ لنج من مشتری داشت 950 میلیون. التماس میکرد. همین آقا گفت نفروش بدبخت میشوی. الان التماس میکنم 200 میلیون، کسی نمیخرد. به درد کی میخورد؟»
اینها را ناخدا خلف میگوید. ناخدا در گرمای بالای 50 درجه برای یک لقمه نان دل به دریا زده بود.
در میانه راه آبادان و ماهشهر و در ساحل رودخانه زهره، شهری کوچک با قدمت 3هزارساله رخ نشان میدهد؛ هندیجان. در استان پر از رود، رودهایی هست که یا خشکسالی آنها را بلعیده، یا سدسازیهای خارج از قاعده، آنها را خشک کرده است. رودخانه «زهره» در هندیجان هم که روزی محل کسب درآمد لنج داران بود، حالا در بستر مرگ تدریجی خوابیده است.
زهره این روزها حال خوشی ندارد. بستر این رود حالا دره بزرگی شده و آب گل آلودی به ته آن چسبیده و موقع جزر، بیشباهت به مردابی نیست که لنجها در آن فرو رفتهاند.
نرسیده به خلیج فارس به هندیجان میرسیم؛ جایی که نه از توسعه نفتی آبادان بهرهای برده و نه از توسعه گازی و منطقه آزاد ماهشهر. لنجداری گویی اینجا از رونق افتاده است.
در ساحل زهره، لنجداران و ناخداها و جاشوها از بدعهدی روزگار مینالند و اوضاع قمردرعقرب و درماندگی از پرداخت قبض آب و برق.
ما درآمد نجومی نداریم
«شمس الله» یکی از صیادان هندیجان است که میگوید: تردد شناورهای موتور 75 باید آزاد شود، چون صید از ساحل خلیجفارس مهاجرت کرده و به عمق دریا رفته است.
او با لحن گیرای جنوبیاش ادامه میدهد: نمیتوان با موتور 48 به عمق دریا رفت. باید موتور قویتر نصب کنیم، اما متأسفانه دریابانی هندیجان اگر موتور 75 ببیند، شناور ما را مصادره میکند و این یعنی بدبختی صیاد... مظلومیت صیاد. مسئولان باید ما را درک کنند.
شمس الله میگوید: در زمان یکی از فرمانداران سابق هندیجان 200 هزار تومان پول از صیادان برای صدور دفترچه تردد گرفتند، اما الان این دفترچهها را باطل کردند. خب مسئولانی که آن پول را از ما گرفتند، جواب بدهند که پول صیاد را چه کار کردند؟ چرا گرفتند تا دفترچه صادر کنند،چرا حالا این دفترچهها را باطل کردند؟ اگر غیرقانونی بود، چرا پول گرفتند و دفترچه صادر کردند و اگر قانونی بود چرا باطل کردند؟
این صیاد ادامه میدهد: بنزین در همه جای ایران لیتری هزار تومان است، اما در هندیجان برای صیاد لیتری 1035 تومان. مگر صیادان حقوق بیشتری دریافت میکنند یا شرکتهای نفتی دارند یا وامهای میلیاردی گرفتهاند که همه چیز را باید گران تر بخرند؟
مشکلات بیمه صیادان
«حاج خلیل» یکی از صیادان بنام هندیجان است. او میگوید: مشکل مهم ما بیمه تأمین اجتماعی است که متأسفانه بهطور صحیح صورت نمیگیرد. سهم پرداختی بیمه برای صیادان زیاد است و برای بازنشستگی در 20 سال کار سختی و زیانآور بهدرستی اعمال نمیشود.
حاج خلیل میگوید: در تأمین اجتماعی هندیجان مشکلات متعدد و قوانین دستوپاگیری وجود دارد. تبصرهها و مادههای بسیار عجیبوغریبی که مانع تحقق عدالت اجتماعی شده است.
این صیاد ادامه میدهد: متأسفانه مسئولان تأمیناجتماعی هندیجان همکاری لازم را با صیادان ندارند و راهنماییهای لازم را انجام نمیدهند. کارکنان تأمین اجتماعی هندیجان تکریم اربابرجوع را هم یاد نگرفتهاند و درست و حسابی جواب نمیدهند.
آسیب تعاونیها
یکی دیگر از صیادان از تعاونیهای صیادی گله میکند: برخی از مسئولان، تعاونیها را ملک شخصی خود میدانند و این تعاونیها برای صیادان مشکلآفرین هستند و در کار صیاد خلل وارد میکنند.
«احمد عبادی» میگوید: ما از مسئولان هندیجان خواستاریم که تعاونیهای صیادی هندیجان را منحل کنند و یک اتحادیه با مشارکت خود صیادان و با مسئولیت خود آنها تشکیل دهند.
این صیاد با موهای فر و صورتی آفتابسوخته ادامه میدهد: برای تمدید دفترچههای تردد متأسفانه باید صیادان به بندر امام خمینی(ره) بروند و هرگاه رفتهاند مسئولان در محل کارشان حاضر نبودهاند و برای صیادان مشکلساز بوده. نیاز است برای تمدید دفترچهها، دریابانی در هندیجان مستقر شود و کلاً دریابانی نیروی انتظامی هندیجان از ماهشهر مستقل شود تا صیادان دیگر نیازی به رفتن به ماهشهر و بندر امام نداشته باشند.
او میگوید: شهر هندیجان قدمت زیادی دارد پس چرا نباید مراکز مربوط به صیادان در این شهر تأسیس شود؟
سهل انگاری در اجرا
نماینده بندر هندیجان، امیدیه و ماهشهر در مجلس شورای اسلامی به همشهری میگوید: مشکلات هندیجان از قدیم بوده و روی هم انباشته شده و رفعکردن آنها بسیار زمانبر و طولانی است. امیدواریم با پیگیریهای مستمر بتوانیم این مشکلات را رفع کنیم.
«علی گلمرادی» میگوید: در هندیجان بخشهای معیشتی مانند کشاورزی، صیادی و کالای همراه ملوان داریم و شغل دیگری برای تأمین معیشت نداریم. همه امور در این خطه بر این سه شغل میچرخد.
گلمرادی میافزاید: هندیجان در بخش کشاورزی، صیادی و تجاری مشکلات جدی دارد. یعنی هر جای هندیجان را که نگاه کنید، مشکل دارد. بنده بهعنوان نماینده کار خود را انجام میدهم و در جلسات متعدد مشکلات را بیان کرده و پیگیری میکنم. با مسئول گمرکات کشور صحبت کردیم و مجوز برخی کالاهای تجاری اخذ و رسماً ابلاغشده اما چرا اجرایی نشده، نمیدانم. ظاهراً سهلانگاری شده است.
نماینده هندیجان اضافه میکند: مسئولان گمرک باید خود مجوز میگرفتند تا مشکلات حل شود. حالا که ما مجوز گرفتهایم اینها اجرا نمیکنند. این مورد را به جدیت پیگیری خواهم کرد.
مسئولان موظفند مشکلات را حل کنند
گلمرادی میگوید: کسانی که بهصورت خانوادگی بیش از 100 سال در صید و صیادی مشغول بودهاند، دیگر نمیتوانند به شغل دیگری بپردازند.
نماینده هندیجان تأکید میکند: اینگونه شغلها محترم هستند. هم اقتصاد خانواده را تأمین میکنند و هم خدماتی را به شهر ارائه میدهند. خوب ما باید به این مردم محروم کمک کنیم. اگر نمیتوانیم کمک کنیم، حداقل در کار آنها مزاحمت ایجاد نکنیم. گمرک و دریابانی در یک جلسه بنشینند و مشکلات صیادان را حل کنند. اگر نمیتوانند وقت بگذارند، نباید در آن سمت بمانند.
وعده ها
پیش از این «کوروش مودت» فرماندار هندیجان از تصویب 3 پروژه مهم شامل پتروشیمی هندیجان، منطقه گردشگری بندر بحرکان که سالها راکد مانده بود و توسعه بندر سجافی برای رونق بخشیدن به اقتصاد شهرستان هندیجان خبر داده بود.
علاوه بر این، «غلامرضا شریعتی» استاندار نیز از تبدیل شدن منطقه ساحلی هندیجان به قطب آبزیپروری در خوزستان در برنامه ششم توسعه و توسعه اسکله صیادی بحرکان با همکاری سازمان شیلات ایران خبر داده و آن را گامی در جهت رفاه حال صیادان و افزایش ظرفیت پهلوگیری شناورهای صیادی منطقه عنوان کرده بود.
حال باید دید این وعدهها چه زمانی رنگ تحقق میگیرند تا هم صیادان هندیجانی دلشان گرم شود که فراموش نشدهاند و هم شهر چندهزارساله هندیجان دوباره جانی بگیرد و رونق و شکوفایی در رگهای شهر جاری و دیده شود.
از هندیجان میروم، اما این حرف ناخداخلف مدام در ذهنم میچرخد و دلم میگیرد:«صید کجا بود؟ خرج بالا رفته. یک لنج تا از رودخانه به خورموسی برسد کم کم 7 میلیون تومان خرج دارد؛ خرج یخ، خرج روغن، خوراک، مجوز و.... چند روز باید ماهی بگیرم که انشاءالله اول 7 میلیونم را در بیاورم و چقدر بماند که بین بقیه تقسیم کنم؟ سفر قبلی تور را بالا کشیدیم، 2 تا ماهی بالا آمد. 2 تا فقط. لنج مرد... لنج مرد....»
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۴ - ۱۴ تير ۱۳۹۶ - 05 July 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]