واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بانوی نویسنده اهل انزلی برگزیده کنگره ادبی ملک ملکوت شد انزلی- ایرنا- فاطمه رهبر بانوی نویسنده اهل انزلی برگزیده پنجمین کنگره ادبی ملک ملکوت در بخش داستانهای موضوعی شد.
به گزارش خبرنگار ایرنا، فاطمه رهبر سال 1362 در بندرانزلی چشم به جهان گشود و در این شهر دارای سابقه غنی فرهنگی ، نمو یافت . از کودکی عاشق خواندن بود و با دید خوبی که به جهان اطراف خود داشت مایه های بسیار برای داستانهایش برگرفت ، وی تاکنون یک مجموعه داستان کوتاه به نام " مردها با سلیقه خودشان روفرشی نمی خرند " منتشر کرده است .او همچنین موفقیتهای متعددی کسب کرده که از آن جمله می توان به مقام نخست جشنواره ادبیات داستانی بسیج سال 91 ، نفر دوم جشنواره بسیج سال 93 ، مقام نخست جشنواره داستان گیلکی ولگ سال 93 و همچنین برگزیده جایزه ادبی دیلمان اسفند 95 در بخش داستان گیلکی اشاره کرد.این نویسنده جوان و مستعد می گوید : از کودکی به مطالعه و خواندن کتاب به شدت علاقمند بودم . کتاب را که به پایان می رساندم رویاپردازی ها و ادامه دادن داستان در ذهنم تازه آغاز می شد. رهبر ادامه می دهد : سال 85 طی دوره نقاهت مدتی در خانه بستری شدم ، همان زمان بود که میل شدیدی به نوشتن پیدا کردم. مدتها برای خودم می نوشتم تا اینکه با معرفی یکی از اقوام به انجمن ادبی پروین رفتم که همه اهل شعر بودند و فرصت هم آنقدر نبود که بشود داستان بلند خواند، مدتی به شعر رو آوردم اما نوشتن داستان برایم خیلی جذابتر و اقناع کننده تر بود، برای اینکه بتوانم نوشته هایم را در انجمن بخوانم شروع کردم به نوشتن داستان کوتاه .وی که علاوه بر داستان نویسی با برخی رسانه های استانی نیز همکاری دارد، می افزاید : آن زمان فرق بین داستان کوتاه و بلند را تنها در اندازه سطر و تعداد کلمات می دانستم، داستانی که بتوانم در انجمن بخوانم و نظر اعضاء را بشنوم از نظر من داستان کوتاه بود.این هنرمند گیلانی می گوید : سال 87 بود که از طریق جشنواره ای با انجمن داستان رشت آشنا شدم، آن زمان نزدیک 14 داستان نوشته بودم و از ذوق نویسنده شدن در حال چاپشان بودم.در جلسات آن انجمن و نقد های اعضاء تازه متوجه شدم داستان کوتاه یک قالب است و عناصری دارد،از این داستان نویس موفق می پرسم سوژه هایش را از کجا پیدا می کند ، می گوید : با آن که کتاب زیاد می خوانم از دنیای اطرافم و زندگی آدمها ایده می گیرم. گاهی با دیدن یک تصویر یا یک جمله شروع می کنم به قصه سرایی و مدتها در ذهنم با آن کلنجار می روم،شخصیت هایم را عوض میکنم ،اما دوست دارم زادگاهم مکان داستانهایم باشد و تاکنون سعی نکردم ادمهای داستانیم را از شهرم خارج کنم.این داستان نویس خوش قریحه می افزاید : داستان برایم زندگی است ، خیلی خوب است که ادم هر چند وقت یکبار زندگیش عوض شود، یک روز مادری روستایی هستم روزی دیگر مرد صیاد و یک وقت زنی تنها ، وقتی از اینها می نویسم انگار دارم در آن لحظه از داستان زندگی می کنم.این بانوی نویسنده در مورد این که به چه کتابهایی علاقه دارد می گوید : به نظرم هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد چون واژه ها و کلمات مقدس هستند و هر نویسنده برای به کار بردن آنها ساعتها وقت گذاشته و ذهنش را درگیر کرده ، پس باید هر کتاب و نوشته ای را دوست داشت اما گاهی پیش می آید نگاه و جهان بینی یک نویسنده را که آدم به خودش نزدیکتر می بیند با نوع روایتش حس نزدیکتری به جهان داستانش پیدا می کند ، در بین نویسندگان خارجی ویلیام فاکنر ، رومن گاری ، ریچارد براتیگان و مخصوصا سلینجر و از میان نویسندگان ایرانی رضا قاسمی ، محمد رضا کاتب و عباس معروفی جزء نویسنده های مورد علاقه ام هستند.بی شک این بانوی نویسنده بندر مه آلود راه روشنی را در شاهراه داستان نویسی پیش رو دارد ،برای او در آستانه سال نو تندرستی شادمانی و موفقیت آرزومندیم .خبرنگار: گیتی بابایی ** انتشار : نصراله ابراهیمی 6030/6070
28/12/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]