واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بازخوانی اندیشه بزرگان انقلاب؛ آیتالله طالقانی؛ پیوندیار دیانت و سیاست و دغدغه مند راستی مسیر انقلاب تهران- ایرنا- بازخوانی اندیشه های بزرگان انقلاب و نظام اسلامی می تواند چراغی از تجربه پیش روی نسل حاضر بیافروزد و روشنی بخش مسیر آینده انقلاب اسلامی باشد. در میان این بزرگان، آیت الله طالقانی که «ابوذر زمان» نام گرفت از درخشان ترین چهره های انقلابی است.
با مرور سال های منتهی به انقلاب اسلامی در بهمن سال 57، نام های مختلفی در سپهر سیاست ایران می درخشد. نام هایی که هر یک به پشتوانه اندیشه های متعالی خود کوشیدند در ثمربخشی نهضت مردمی ایران تاثیرگذار باشند. هر چند نظام نوپای اسلامی پس از انقلاب بسیاری از چهره های تاثیرگذار خود را به سبب کینه ورزی های دشمنان از دست داد اما روح اندیشه های آنان همچنان درکالبد انقلاب و نظام ایران جاری است. از تاثیرگذارترین چهره های نهضت مردمی ایران آیت الله «سیدمحمود طالقانی» بود که برای انقلاب ابوذر زمان و برای بنیانگذار انقلاب، همراهی مصلحت بین و دوراندیش بود. بازخوانی اندیشه های متعالی آیت الله طالقانی، نشان از نگاه ژرف وی به دغدغه های مردم و نیاز و دردهای جامعه دارد؛ نگاهی که از زمان و مکان خود فرسنگ ها فاصله گرفته و پس از سال ها هنوز هم در چالش های جامعه ایران به عنوان نگاهی کامل مورد استناد قرار می گیرد. پیوند دین و سیاست و ضرورت حفظ انقلاب از دام خودبینی ها از مهمترین دغدغه های آیت الله طالقانی در زمان حیات بود که در نوشته ها و سخنرانی های وی بازتاب فراوانی دارد. **نوسازی مفهوم حکومت و آغاز نهضت «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست»؛ سخن به گزاف نیست اگر بگوییم اندیشه ای که در پشت این جمله آیت الله شهید «سید حسن مدرس» وجود داشت، یکی از بنیادی ترین نظریه های رهبران نهضت مردم ایران در سال 57 بود. این معنا در اندیشه بزرگان انقلاب مانند امام خمینی(ره) و آیت الله طالقانی جان گرفت و مسیری را آغاز کرد که به حکومت جمهوری اسلامی منتهی شد. مفهوم تازه شکل یافته از حکومت، در اندیشه بزرگان نظام، آن روزها در ایران و حتی جهان، بسیار ناشناخته بود. تفهیم این مدل جدید و اقناع ذهن های پرسشگر توده های مردم، چهره های سیاسی و روشنفکران جامعه، تلاش مضاعفی را می طلبید که آیت الله طالقانی از پیشگامان این تلاش بود. نخسین نشانه نوسازی مفهوم حکومت و پیوند دین و سیاست در اندیشه آیت الله طالقانی، حاشیه و مقدمه ای است که او در سال 1334 بر کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله» آیت الله «محمدحسین غروی نائینی» نوشت. آیت الله نایینی در این کتاب از ضرورت حکومت انتخابی و تقبیح حکومت استبدادی سخن گفته است. اساس و عصاره کتاب میرزای نایینی معرفی نوعی از حکومت است که نقش مردم را در سرنوشت خود پررنگ تر می داند.آیت الله طالقانی در حاشیه این کتاب می نویسد: «نظام اجتماعی وابسته به حکومت است و حکومتی می تواند حافظ حقوق و شئون باشد که از قیام به افکار و معتقدات عمومی نشات بگیرد. به همین دلیل میرزای نایینی سلطنت را به دو نوع ولایتیه و تملیکیه تقسیم می کند و سلطنت تملیکیه را مبتنی بر رای شخصی، هواهای نفسانی و رها از مقررات و حدود می شمارد که مصلحت فرد و نوع، عقل و عواطف و نیز مصالح ملت و کشور را به همراه اموال و نوامیس آن ملک شخصی خود می پندارد.» این تفکیک نوع حکومت گرچه در دوران حکومت پهلوی وجود داشت و توده های مردم و چهره های سیاسی از نوع تملیکیه حکومت ضربه ها خورده بودند، اما راهکاری که بتوان در قالب آن مردم سالاری و دموکراسی غربی را با اصول اعتقادی و فرهنگی ایران پیوند داد، گوهر گمشده اغلب گفتمان های سیاسی و روشنفکری بود.راهکاری که بزرگانی مانند آیت الله طالقانی برای آینده نظام تبیین کردند، مفهوم «جمهوری اسلامی» بود؛ مفهومی که بنیان آن در اندیشه آیت الله طالقانی، از کتاب میرزای نایینی نهاده شد و عصاره این اندیشه بود که آیت الله طالقانی را به یکی از برجسته ترین چهره های نظام جمهوری اسلامی بدل کرد. **نگرانی های ناتمام دلسوزان از انحراف انقلاب «نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیافتد» این کلام امام راحل، گویای نگرانی های ناتمام بزرگان انقلاب از آینده این جنبش مردمی بود؛ نگرانی که در سخنان آیت الله طالقانی نیز بارها برجسته شد. وی به سبب مجاهدت های فراوان برای شکل گیری حکومت اسلامی همواره نگران انحراف آن از اهداف و آرمان ها بود. این نگرانی را می توان در سخنان و هشدارهای آیت الله به روشنی مشاهده کرد. آیت الله طالقانی در زمان حیات خود، هر نشانه ای از انحراف در مسیر انقلاب را با صداقت و صراحت تمام ابراز می کرد و شاید به همین سبب بود که لقب ابوذر زمان را از امام خمینی (ره) گرفت. بیانات آیت الله طالقانی دریکی از سخنرانی های اوایل انقلاب در مدرسه فیضیه، نشانگر عمق نگرانی ایشان از آینده انقلاب و نفوذ خودبینی ها در شالوده نظام است. ایشان در این سخنرانی خطرات پیش روی انقلاب و انقلابیون را بر شمرد و گفت: دروغ و خودسری، تحمیل شدن بر مردم همه اینها راه انقلاب را می بندد. در طریق انقلاب آلودگی خودبینی و خودنمایی مرحله دیگری است از شکست و توقف حرک انقلابی. فرد انقلابی، جمعیت انقلابی و پیشرو انقلابی، که به مسیر انقلاب توجه داشته باشد خود را باید پاک نگه دارد. مبادا آلوده به گناه، مال پرستی، آلوده به موضع گیری در برابر دیگران، آلودگی به خودبینی، صنف پرستی و گروه پرستی ها [شوید] مرحله خطرناکتر از همه اینها که یک جامعه انقلابی و افراد انقلابی قدرت یافته وقتی است که آب توی پوست انقلابی می رود، یعنی دچار غرور و نخوت می شود، اینجاست که انقلابی تبدیل به ضدانقلابی خواهد شد. سی و هشت سال پس از پیروزی انقلاب مردمی ایران و در موقعیت کنونی، لزوم بازخوانی اندیشه های بزرگان نظام و انقلاب بیش از هر زمان دیگری ضروری می نماید. در سایه بازبینی و بازخوانی گفتارها، نوشتارها و موضع گیری صاحبان گفتمان انقلاب است که می توان آن را از دام نااهلان دور نگه داشت. در اندیشه این بزرگان می توان خط اصلی گفتمان، آرمان ها و وعده های انقلاب را جستجو کرد، انحراف ها از مسیر را تشخیص داد و برای رفع چالش ها به این گفتمان بازگشت.پژوهشم**9402**9279**خبرنگار: لیلا واحدی** انتشاردهنده:سیدمحمد موسی کاظمی
21/11/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]