واضح آرشیو وب فارسی:الف: محبیان: رئیسی و قالیباف زیر فشار تغییر موضع میدهند
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۷
امیر محبیان، چهره سیاسی اصولگرا میگوید: نقش جامعه روحانیت در طرح نام رئیسی، نقشی اساسی و موثر نبوده و عملا جامعه روحانیت علیرغم انتظاری که از آن میرفت؛ موضعی کاملا انفعالی اتخاذ کرد به گزارش خبرآنلاین، کارشناسان رویدادهای سیاسی تحلیل های متنوعی از آرایش صحنه رقابت 29 اردیبهشت دارند. برخی نتیجه را از هم اکنون روشن و واضح به نفع روحانی توصیف می کنند اما برخی دیگر به نکاتی اشاره می کنند که گویی اوضاع معادلات خیلی پیچیده و مبهم است. امیر محبیان از جمله کسانی است که معتقد است: سطح رقابت ها بهم نزدیک و فاصله ها برای عبور از خط پایان کم شده است. او عدم تحلیل دقیق از شرایط پیچیده، برخورد کُند در برابر پدیده ها و حوادث سیاسی را عامل انفعال و حاشیه نشینی چهره های شناخته شده اصولگرا همچون باهنر می داند به طوری که راحت میدان را به نیروهای رده دو و سه وانهادند. چرایی ثبت نام نکردن جلیلی، نقش جامعه روحانیت مبارز در آوردن رئیسی به صحنه انتخابات، وضعیت نامزدهای دو جناح در مناظرات تلویزیونی، نگاه و موضع رئیسی و قالیباف نسبت به یکدیگر و موقعیت هر کدام در صحنه رقابت از دیگر موضوعاتی بود که محبیان درباره آنها صحبت کرد. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید. آقای محبیان! فکر می کنید چه عاملی باعث شد که آقای جلیلی تصمیم گرفت به رغم سفرهای استانی فراوان وارد صحنه انتخابات نشود، این کار را به نفع خود ندید یا آنکه می خواست به سبد رأی رئیسی کمک کند؟ طبیعی است که جلیلی با ارزیابی شرایط و امکان رای آوری ونیز فشردگی رقابت این دوره و نیز احتمال کم گزینه نهایی شدن در جمنا تصمیم گرفت که در انتخابات کاندیدا نشود؛ اما گرایش او به سمت آقای رییسی هم در قیاس با قالیباف خلاف عقل نیست. او همگونی فکری با قالیباف نداشته و نوع نگرشش به پایداری نزدیک تر است؛ از این رو،حمایت پایداری از رییسی انگیزه بیشتری برای حمایت از وی داده است. چه اتفاقی میافتد که یکباره آقای رئیسی، یک چهره ای که سابقه اجرائی ندارد و تا به حال هم در صفبندیهای سیاسی اصولگرایان از او هیچ نامی وجود نداشته است، به یکی از دو گزینه جمنا تبدیل میشود؟ نقش جامعه روحانیت در این اتفاق چه بود؟ کاندیداهای بالفعل جریان اصولگرا همه به نحوی یا سابقه کاندیداتوری یا سابقه شکست در کارنامه خود داشتند؛ طرح رییسی که چنین سابقه ای نداشت و ضمنا پیش از این تخریب نشده بود؛ این ذهنیت را به جبهه مردمی داد که او فاقد رای منفی بازدارنده است به عبارتی هر چند شناخته شده نیست اما رای منفی زیادی هم ندارد و با تبلیغات گسترده می توان بر روی او اجماع ایجاد کرد؛ از لحاظ نظری هم تحلیل آن ها چندان غلط نبود ولی عدم محاسبه پیچیدگی های فضای سیاسی ما و ارزیابی بیش از حد توان اجماع آفرینی جمنا کار را دشوار کرد. بازی های احمدی نژاد هم صحنه را برای جمنا غبارآلود کرد اما نقش جامعه روحانیت در این میان نقشی اساسی و موثر نبوده و عملا جامعه روحانیت علیرغم انتظاری که از آن می رفت؛ موضعی کاملا انفعالی اتخاذ کرد. فارغ از جهت گیری های امروز رئیسی و قالیباف که اعلام کردند تا آخر در صحنه انتخابات می مانند، پیش بینی می کنید بعد از مناظرات تلویزیونی حاضر می شوند یکی به نفع دیگری کنار برود؟ پیشاپیش نمی توان قضاوت کرد زیرا هر دو از لحاظ شخصیتی به گونه ای هستند که زیر فشار تا حدودی تغییر موضع می دهند؛ هر چند پس از ورود به صحنه معمولا عقب نشینی دشوار می شود. با اینکه خیلی از اصولگرایان آقای رئیسی را نامزد اصلح می خوانند اما چرا حاضر نیستند به او اعتماد کنند و تمام تخم مرغ های خود را در سبد وی بگذارند؟ فکر میکنید رئیسی کارت مناسبی برای اصولگرایان در انتخابات است؟ یا در واقع اصولگرایان چارهای نداشتند جز اینکه بخواهند سراغ ایشان بروند؟ قالیباف کارت بهتری برای بازی اصولگراها نیست؟ جمنا سازوکار و محاسبات ویژه خود را در گزینش رییسی داشته است و من قصد ندارم در مورد قضاوت آن ها قضاوت کنم اما این انتظار که جمنا با یک تهدید اصلاح طلبان مبنی بر آمادگی برای مناظره از صحنه کنار کشیده و کاندیدای خود را کنار گذارد؛ عاقلانه نیست. قالیباف و رییسی هر دو دارای ظرفیت ها و نقاط قوت و ضعف خاص خود هستند که جمنا را فعلا به آن جا رسانده که این دوکاندیدا را دوشادوش همدیگر حمایت کند تا در لحظه مناسب با ارزیابی نهایی صحنه گزینه اصلی را در برابر روحانی قرار دهد. به نظر شما رئیسی که همواره در قوه قضائیه پرسشگر بوده می تواند هنگام مناظرات پاسخگوی خوبی باشد؟ به هر حال حقوقدان بودن رییسی می تواند در تنظیم دفاعیه های سیاسی به او کمک کند؛ ضمنا رییسی فرد نیست و احتمالا مشاورانش در این زمینه به او یاری خواهند داد. برای قالیباف چه نقشی در انتخابات قائل هستید؟ دلیل اینکه او ریسک حضور سهباره در انتخابات بهرغم دو شکست گذشته را پذیرفته است، چیست؟ آیا اصولگرایان به دنبال این هستند که در لحظه آخر قالیباف به سود رئیسی کنار بکشد؟ سیاست و بویژه اننتخابات جنگ اراده هاست؛ اتفاقا اگر کسی با دو شکست از باور به برنامه ها و توانایی خود دست بکشد شایسته ریاست جمهوری نیست اما گمان دارم اگر قالیباف بتواند ضعف هایی که پیش از این به او ضربه زده نظیر استفاده از مشاوران غیر سیاسی که پیچیدگی ها را نمی شناسند یا اتکا محض به بعضی از گروههای بازیگر را که فعلا هم او را دور زده اند؛ کنار بگذارد و تلاش کند با محاسبه دقیق فضای سیاسی و نه متاثر شدن از جو عمل کند؛ موقعیت خوبی خواهد داشت. چرا اصولگرایان سنتی به طور مشخص جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه روحانیت مبارز سکوت پیشه کردند. چرا آقای باهنر برخلاف ادوار گذشته هیچ کنشگری از خود در عرصه انتخابات نشان نمی دهد؟ عدم تحلیل دقیق از شرایط پیچیده، برخورد کند در برابر پدیده ها و حوادث سیاسی و اتخاذ رویکرد انفعالی، متاسفانه چهره های اصولگرای شناخته شده سیاست ایران را به انفعال و حاشیه کشانده است. آنها به راحتی میدان را به نیروهای رده دو و سه وانهادند. این رفتار اگر براساس برنامه از پیش تعیین شده باشد، خوب و اگر مبتنی بر انفعال باشد، بد است که البته به گمانم بیشتر گزینه اخیر مطرح است. آینده سیاسی احمدی نژاد بعد از این ردصلاحیت چه طور می شود؟ آرای او چه سرنوشتی پیدا می کند؟ آینده سیاسی احمدی نژاد بستگی به واکنش های او داشته و دارد؛ برخلاف بعضی پیش بینی ها او در واکنش به رد صلاحیت خود رفتار رادیکالی انجام نداد؛ این نشان می دهد او بازی های قدرت را می شناسد.آرای او هم سه دسته خواهند شد؛ بخشی جذب کاندیدای اصولگرا، بخشی سفید و بخشی به سمت روحانی خواهد رفت اما حجم این آرا را در هر مورد نمی دانم باید نظر سنجی صورت گیرد. فعلا که کاندیداها با مسابقه برای دادن یارانه بیشتر تلاش دارند این آرا را ولو به ضرر منافع کشور به سمت خود بکشانند. الان با توجه به تقسیم کارهایی که صورت گرفته، به نظر شما کفه ترازو در مناظره ها به نفع کدام دو قطب سنگینی می کند؟ رئیسی-قالیباف یا روحانی-جهانگیری. قضاوت نهایی را مردم در لحظه آخر متناسب با فضای ایجاد شده و احساس خود می کنند و تشخیص دشوار است و بصورت مکاشفه ای نمی توان حکم داد اما سطح رقابت ها بهم نزدیک و فاصله ها برای عبور از خط پایان کم شده است. آقای محبیان! فکر می کنید میرسلیم و هاشمی طبا واقعا باور دارند رأی می آورند یا آنکه سعی می کنند به نفع یکی از دو قطب شکل گرفته عمل کنند مثل آقای ولایتی که سال 92 می دانست رأی نمی آورد اما کاری کرد که جلیلی هم پیروز میدان نباشد؟ پیروزی ناگهانی نامزدهای کمتر شناخته شده باعث شده است که همه کاندیداها به نحوی امیدوار باشند اما این که رای آنها در حدی باشد که به کاندیداهای اصلی ضربه وارد کنند شک دارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]