واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یک کارشناس مشاور آب مطرح کرد5 چالش عمده پیش روی مدیریت پایدار منابع آب در ایران/ استفاده از آب سطحی به جای ۴۰ درصد به ۱۰۰ درصد رسید
یک کارشناس با بیان ۵ چالش عمده پیش روی مدیریت پایدار منابع آب در ایران، گفت: چالش امروز منابع آب ایران، ریشه در توسعه ناپایدار چهار دهه گذشته و جهش جمعیتی به وقوع پیوسته دارد.
بهنام رسولی کارشناس مشاور آب با اشاره به اینکه چالشهای امروز منابع آب ایران، ریشه در توسعه ناپایدار چهار دهه گذشته و جهش جمعیتی به وقوع پیوسته دارد گفت:بر این اساس، بار جمعیت کنونی (در حدود دو برابر میزان بهینه) باعث ورود فشار بیش از آستانه تحمل بر منابع طبیعی و پدیدآمدن بحران آب، فرسایش خاک و ... شده است. وی افزود:افزایش جمعیت و تقاضا برای غذا در کنار تحولات سیاسی چهار دهه گذشته در ایران، باعث شد تا سیاست خودکفائی به جد در برنامه ریزی های کشور مورد توجه قرار گیرد و اراضی کشاورزی و به تبع آن برداشت از منابع آب به شدت رشد یابد. وی ادامه داد: منابع آب مورد نیاز برای این منظور از دو طریق عمده فراهم شد، اول ترغیب و ارائه مجوز های برداشت از آب های زیرزمینی با حفر چاه های کشاورزی (در سال های ابتدائی دهه 60) ، دوم مهار آب های سطحی با احداث سازه های آبی نظیر کانال ها، بندها و سدهای بیشمار و بعضا" غیر قابل توجیه. رسولی خاطر نشان کرد: مولود این رویکردها و استراتژی ها؛ شرایط نابه سامان و بحرانی امروزه منابع آب ایران بویژه در بخش آب های زیرزمینی و مواجه روزمره با مفاهیمی چون تنش آبی، خشکسالی (هیدرولیکی و نه هیدرولوژیکی) و ... است. علاج سنجی شرایط دست به گریبان، نه تنها از شیب فزاینده از دست رفتن منابع آب خواهد کاست بلکه ضمانتی برای بقا و پایداری تمدن ایران پدید خواهد آورد؛ چه که در غیر این صورت، فردایی برای ایران زمین قابل تصور نمیتوان بود. چالش هایی که در حال حاضر مدیریت پایدار منابع آب در ایران در ابعاد داخلی و خارجی با آن روبروست از قرار زیر قابل تقسیم بندی هستند: در بعد داخلی 1- کسری مخزن و بیلان منفی (اضافه برداشت) منابع آب زیرزمینی تمدن ایران تا حد زیادی وابسته به منابع آب زیرزمینی است، این در حالی است که رویکرد و سیاستهای اتخاذی چند دهه گذشته، منجر به بروز علائم بحرانی روشنی در رابطه با اضافه برداشت از منابع آب بویژه آب های زیرزمینی شده است، به طوری که باعث پدیدار آمدن کسری مخزن (اضافه برداشت تجمعی) بالغ بر 115 میلیارد متر مکعب از منابع آب زیرزمینی شده است. علائم این کسری مخزن به اشکال زیر قابل مشاهده است: افت سطح آب زیرزمینی در دشتهای دارای آبخوان فرونشست سالانه زمین کاهش آبدهی چاه ها و خشک شدن چشمه ها، قنوات، چاه ها، تالاب ها و ... (بطور متوسط ظرف ده سال گذشته 40% آبدهی منابع آب زیرزمینی کاهش یافته است) افت کیفیت منابع آب زیرزمینی برای غلبه بر این روند، دو دسته کلی اقدامات نیاز به برنامه ریزی و اقدام است: اول- اقدامات نرم افزاری از قیبل؛ اصلاح ساختار حمکرانی آب، ایجاد بستر اجتماعی و اعتماد عمومی و بویژه در میان بهره برداران به منظور همراهی با سیاست های انقباضی در بخش آب کشور (کنترل اضافه برداشت ها) دوم- اقدامات سخت افزاری و سلبی از قبیل نصب کنتورهای هوشمند بر روی چاه های دارای پروانه بهره برداری، انسداد چاه های غیرمجاز و افزایش راندمان و بهره وری آب در بخش کشاورزی (از طریق سامانه های هوشمند، اصلاح نوع و نحوه محصول و ...) سهم 10% ای منابع اختصاص یافته به برنامه های معطوف به مدیریت این بخش (طرح احیا و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی) در کل اعتبارات وزارت نیرو، نشان دهنده عدم توجه کافی و درک ابعاد بحران ایجاد شده است. کما اینکه اعتبارات لحاظ شده نیز کمتر از 50% تخصیص یافته و عملا" نمیتوان انتظار اتفاق جدی با روند فعلی در این حوزه داشت. 2- تبعات اجتماعی پروژه های انتقال آب بین حوزه ای در نقاط مختلف کشور با توسعه نامتوارن و کمبود منابع آب محلی، یکی از راهکارهای اتخاذی، انتقال آب از منابع در همسایگی (حوزه های آبریز مجاور) و یا منابع غیر همسایه است. اصل ضروری در اجرای این پروژه ها، در نظر گرفتن همزمان منافع و منابع مبدا و مقصد انتقال آب است. نادیده گرفتن این موضوع منجر به بروز چالش های بین منطقه ای و نارضایتی و درگیری بین گروه های مختلف مردم شده است. پروژه انتقال آب زاینده رود به یزد یکی از چالش برانگیز ترین پروژه های انجام شده در این راستاست. 3- تامین آب درازمدت کلانشهرهای ایران افزایش جمعیت و روند فزاینده مهاجرت به شهرهای اصلی ایران، منجر به پدیدار شدن کلانشهرهایی شده اند که منابع کافی برای تامین آب شرب در اختیار ندارند. شهر مشهد با جمعیت در حدود 4 میلیون نفر (با هفتصد هزار نفر حاشیه نشین) از جمله این شهرهاست که با مشکل تامین آب شرب به شدت دست به گریبان است. منابع آب پیرامون شهرها برای تامین آب شرب، عمدتا در طی سالیان گذشته به تمامه مورد بهر برداری قرار گرفته و از همه طرق ممکن تامین آب شرب صورت گرفته است. با اتمام این منابع و رشد مصارف، چاره ای جز بازنگری در نحوه مدیریت عرضه و مصارف و توسل جستن به منابع آبی در دور دست ها نیست. بطور نمونه از جمله راه حل های باقیمانده در جهت تامین درازمدت آب مشهد، شیرین سازی و انتقال آب از دریای عمان است که ضمن دوره اجرای بسیار طولانی، هزینه هنگفتی به همراه خواهد داشت. 4- مدیریت نامناسب منابع آب های سطحی در کنار مدیریت آبهای زیرزمینی، بازبینی برنامه های مهار آب های سطحی (سدسازی) و تدوین رویکردهای خردورزانه در این زمینه الزامی است تا از تکرار پروژه هایی همچون سدگتوند در خوزستان، شهید یعقوبی در خراسان رضوی و ... جلوگیری شود. میزان بهینه و استاندارد بهره برداری از آب های تجدیدپذیر در جهان برابر 40% است در حالی که قریب 100% منابع آبهای سطحی در ایران مهار و مورد برنامه ریزی قرار گرفته است که مولود آن خشک شدن تالاب ها و دشت های حاصل خیز و ... است. در بعد خارجی 5- مهمترین اولویت ایران در بعد خارجی، تفاهم با همسایگان در مورد نحوه تعیین حقابه و ساز و کار مدیریت منابع آبی مشترک (سطحی و زیرزمینی) است. ایران در مرزهای شرقی خود، با اقدامات افغانستان در زمینه بستن رودخانه هیرمند و خشک شدن تالاب هامون و همچنین احداث سد سلما در بالادست سد دوستی (هریرود) به عنوان منبع اصلی تامین آب شرب مشهد روبروست که باید در مجامع دیپلماتیک و حقوقی به جد به آن بپردازد. از طرف دیگر، دارای رودخانه های مرزی است که از ایران به کشورهای همسایه همچون ترکمنستان و عراق سرازیرست. علاوه بر منابع آب های سطحی، آبخوان های متعددی بین ایران و همسایگانش همزمان مورد بهره برداری قرار می گیرد. مدیریت پایدار این منابع با حفظ تعادل آبخوان و رعایت انصاف، از دیگر ضرورت های مدیریت منابع آب در ایران است. ایران همچنین از اقدامات و برنامه های آبی در سایر کشورهای منطقه نظیر ترکیه و عراق نیز متاثر است. بنحویکه پیامدهای ریزگردهای ورودی به نواحی غرب و مرکز ایران، نتیجه مهارآب های دجله و فرات و خشک شدن هورها و تالاب های واقع در عراق (منشا ریزگردهاست). انتهای پیام/ب
95/05/16 :: 10:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]