واضح آرشیو وب فارسی:الف: فرصت سوزی برای چهارشنبه سوری
علی نبوی، ۲۳ اسفند ۹۵
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۱۴

سالهاست که در چهارشنبهی آخر سال، بر طبق روالی تکراری تصاویر دلخراش و گاهاً مشمئز کنندهای را از قربانیان چهارشنبه سوری مشاهده میکنیم تا شاید به وسیله این زحمت مضاعف از سوی نهادهای فرهنگی و تصمیم گیرنده که تنها در قاب تلوزیزیون نقش میبندد، جوانانمان را نسبت به حادثه و خطر زنهار دهیم. سالهاست است من و شما از حوادث چهارشنبه سوری میترسیم، اما عجیب آنجاست که باز هم شاهد بروز حوادثی دلخراش در روزهای پایانی سال در جامعه هستیم. حوادثی که منجر به نقص عضو و یا از دنیا رفتن هموطنانمان میشود. قربانی اصلی این اتفاقات جوانان و نوجوانی هستند و سهل انگاری این قشر از جامعه در مواردی گریبانگیر کسانی هم میشود که در حادثه دخالتی نداشتهاند. مسائل مختلف و زیادی را میتوان عامل رخ دادن این اتفاق تلخ و دردناک دانست؛ اما اگر بخواهیم آنها را در دو مورد و بصورت خلاصه بیان کنیم عبارتاند از: ۱. غفلت و سهل انگاری استفاده کنندگان این مواد خطرناک 2. بی توجهی مشئولین مربوطه در کاهش آمار و یا جلوگیری از روند بکار گرفته شدن این مواد از طرق مختلف. رخ دادن حوادث به دلیل عامل شمارهی یک، عموماً به دلیل سهل انگاری و ساده انگاری استفاده کنندگان از وسایل محترقه است و این سهل انگاریها وقتی با لحبازی و حماقت همراه باشد، کار سختتر میشود و بحث را فراتر از مسائل قانونی بردده و وارد بحث علت یابی و بررسی روانشناختی میکند. وقتی خواست افراد در میان است؛ خواه بر اثر جهل ناشی از نبود اطلاعات در مورد مواد محترقه باشد و یا به دلیل لجبازی و ساده انگاری در اجتناب ننمودن از این مواد؛ نمیتوان برای جلوگیری از رخ دادن آن یک تصمیم کلی گرفت و نسخهای فراگیر تهیه کرد. وقتی که استفاده از مواد محترقه نیازمند ریسک پذیری بالای استفاده کننده است، دیگر استفاده از قوهی قهریه اثربخشی مطلوبی به همراه نخواهد داشت و کاهش آمار هم مقطعی خواهد بود. در سالهای اخیر اگرچه مانند دهههای پیش شاهد اتفاقات و حوادث بزرگ نیستیم؛ اما باید این را هم در نظر بگیریم که جنس برگزاری این مراسم تا حدودی متفاوت شده و اگرچه رفتارهای پر خطر خیابانی کاهش پیدا کردهاند، اما مخاطرات اخلاقی رشد روز افزونی پیدا کردهاند. به عامل دوم در رخ دادن این اتفاق که موضوع اصلی این یادداشت میباشد میرسیم. عامل دوم در بروز حوادث چهارشنبه سوری، هم خاصیت فزاینده دارد و هم کاهنده. سلسله عواملی که توانایی اثرگذاری بر این رفتار پر خطر را دارند، از خانواده و جامعه گرفته تا مسئولان خرد و کلان مرتبط؛ نقش پر رنگی را در کاهش و یا افزایش آمار حوادث چهارشنبه سوری ایفا میکنند. در این سالها فرهنگ سازی برای مقابله با استفاده از مواد محترقه، عمدتاً بصورت فعالیتهایی محدود و مهجور و یا بوسیله ی اخطار و زهار دادن به اقشار جامعه نمود پیدا کرده است. ضعف در پرداختن به موضوع مهمی مرتبط با جان و سلامت انسانها موضوع تلخی است؛ که همه ساله در حال رخ دادن است. عدم برنامه ریزی جدی برای احیا و استفاده از ظرفیت این روز منجر به پدید آمدن رفتاری شوم و مخرب شده که وقتی ریسک خطر پذیری را هم به آن اضافه میکنیم، در میابیم که این رخ داد دیگر از سطح یک شادی ساده و پر سر و صدا فراتر رفته و به مثابه نوشیدن آبی گل آلود توسط یک انسان تشنه است! چه انسانی است که از نوشیدن آبی گل آلود استقبال کند و حتی از آن لذت ببرد؟ آری انسانی که برای رفع عطش او تمهیدی اندیشیده نشده و تشنگی او برای کسی مسئله نیست. رفتار سطحی و نادرست دیگری هم برای تصحیح رفتارهای چهارشنبه سوری مورد اتخاذ برخی افراد قرار گرفت که منجر به تشدید تمایل برخی افراد به برگزاری هرچه خشنتر این مراسم انجامید. برخی درصدد برآمدند تا با پاک کردن صورت مسئله به زعم خودشان آن را اصلاح کنند. زیر سؤال بردن ریشهای یک آئین باستانی و خرافی خواندن و کوبیدن آن، تنها موجب جبهه گیری برخی از افراد جامعه در مقابل رفتار این افراد شد. این طیف از افراد تنها تفکرات خود را عقلانی و قابل اجرا میدانند و با رفتارخای سلیقهای خود حتی باعث تخریب مبانی که مدافع آن هستند هم میشوند. این یک اصل ثابت شده است که در دنیای کنونی دیگر سیاستِ تکذیب، تخریب، تقبیح و ترعیب پاسخگوی حل مشکلات نیست و برای سامان دادن به موری اینچنین باید از روشهایی مبتنی بر عقلانیت و احترام به افکار دیگران سود جست. بد نیست به کارنامهی فرهنگی این سالها در مورد موضوع تبدیل به معضل شدهی چهارشنبهسوری نگاه کنیم. با یک بررسی اجمالی میبینیم که در این سالها تلاشی جدی برای بازگرداندن مراسم به انحراف کشیده شدهی چهارشنبه سوزی به اصل و ذاتِ مفهوم چهارشنبهسوری صورت نگرفته است. اگر در این سالها امکان برای بروز شادی و شرایط و بستری برای انجام یک فعالیت شاد استاندارد و بیخطر فراهم میشد، بهجای آنکه دست و پای قطعشدهی جوانان و نوجوانان و صورت ماه کباب شدهشان را شاهد باشیم، میتوانستیم نظاره گر تصویر زیبایی از کنار هم بودن خانوادهها در یک محل مطمئن و انجام فعالیتی مفرح و شادباشیم. اگر همتی در برگزاری مراسمهای شاد در طول سال و نه فقط در شب چهارشنبه آخر سال وجود داشت، بهجای چهرههای افسرده و سوختهی جوانان و نوجوانان و اشکآلود والدین؛ میتوانستیم از دیدن لبخند روی لبهای برومندان کشور و شادی و فرح خانوادهها لذت ببریم و در میان انبوه مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور، لحظاتی شاد فارغ از مشکلات را به آنان هدیه کنیم. ای کاش نیاز به داشتن شادی سالم و بالا رفتن روحیهی جامعه هم مانند فعالیتهای سیاسی و حزبی در این ایام جدی گرفته شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]