واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ورزشکار خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمالغرب به تیم ملی دارت دعوت شد زنجان - ایرنا - روابط عمومی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمالغرب کشور اعلام کرد: یکی از کارکنان ورزشکار این شرکت به اردوی تیم ملی دارت ایران دعوت شد.
بر اساس این گزارش ارسال، صفرعلی رحمتی که از یادگاران هشت سال دفاع مقدس می باشد امسال در مسابقات دسته یک کشوری دارت شرکت و مقام نخست را کسب و برای حضور در اردوی تیم ملی این رشته ورزشی انتخاب شد.این کارمند ورزشکار متولد 1336 و اهل زنجان می باشد و از سال 70 در منطقه شمالغرب مشغول به کار شده و در این رشته ورزشی نیز موفق و توانمند ظاهر شده است.این ورزشکار گفت: از دوران جوانی به ورزش علاقه داشتم و در ورزش هایی چون تنیس روی میز و فوتبال شرکت می کردم و پس از کار در این شرکت، ورزش را با جدیت دنبال و در کلاس های دارت حضور یافتم.صفرعلی رحمتی افزود: در نخستین مسابقه دارت بین ادارات شرکت کردم و هرچند بازی را واگذار کردیم اما پس از آن، تمرینات خود را بیشتر و علاقه ام به این رشته ورزشی دوچندان شد. وی اظهار کرد: در مسابقات سالیانه که از طرف این شرکت در سطوح داخلی، پالایش و پخش و وزارت نفت برگزار می شود در قالب تیم شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمالغرب کشور و به عناوین اول، دوم و سوم نیز دست یافتیم.این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: در سال 62 به جبهه حق علیه باطل اعزام شدم و قریب 2 ماه بعد در عملیات خیبر سه روز در محاصره قرار گرفته و از ناحیه پا آسیب دیدم و وقتی سربازان رژیم بعث عراق آمدند خود را به حالت مرگ زدم ولی متوجه موضوع شده و یکی از آنان کمی آب داد و اجازه نداد تیر خلاص بزنند.رحمتی افزود: بعد از آن من و تعدادی دیگر از اسیران را با یک کامیون با وضعیت بسیار نامناسب که روی هم انباشته شده بودیم به یک پایگاه عراقی برده و پس از آن به بصره منتقل کردند که هشت روز را در بصره و در سالن بسیار مخوف نگه داشتند و هر شب چند نفر از اسرا به دلیل شدت جراحات وارده و عفونی شدن زخم شهید می شدند. وی ادامه داد: بعد از هشت روز ما را به موصل انتقال دادند و هفت سال در اردوگاه موصل اسیر بودیم و به صورت مخفیانه دعا و مراسم عزاداری برگزار می کردیم چون زمان هایی که نگهبانان اردوگاه متوجه مراسم های دعا می شدند به شدت ما را شکنجه و مورد ضرب و شتم قرار می دادند.رحمتی یادآور شد: تا یک سال اول اسامی را به صلیب سرخ تحویل نداده بودند و خانواده ام فکر می کردند که شهید شده ام و مراسم ختم و شب هفت برایم گرفته بودند که یک سال بعد، نزدیکی های سالگردم نامه ای از طرف صلیب سرخ به خانواده ام آمده بود که من اسیر شده ام و زنده هستم. وی افزود: سرانجام بعد از هفت سال اسارت در سال 1369 به میهن بازگشتم.597/6085دریافت کننده: پرویز غفاری ** انتشار دهنده: رویا رفیعی
15/11/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]