تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 1 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817542972




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جنگ هنوز نفس می‌کشد


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: می‌گویند امروز روز توست؛ واژه‌ها باز برایت گل کرده‌اند. سی و شش تقویم عوض شده؛ سی و شش سال گذشته؛ رگبار بی‌امان کلمات باز باریدن گرفته است؛ تو را مثل همیشه تشبیه می‌کنند به لاله و شقایق و کبوتر و پرستو و دوباره حرف می‌زنند از پلاک و چفیه و گلوله و پیشانی بند سرخ و پوتین.



تو اما ساکتی، گمنامی اما گم نیستی. سال‌هاست جایی دورتر حتی بی‌آن‌که در تابوتی پرچم‌پوش تشییع شده باشی، در سکوت، به خاک پیوسته‌ای تا باد ذره‌ذره‌های تنت را بر زمینی که برایش جان دادی، طواف دهد. به گذر سال‌ها خیره شده‌ای، به پوست انداختن آدم‌ها و فراموشکاری عمدی‌شان. آنها زیاد و رنگ به رنگند. گروهی‌شان فقط یکی از روزهای تقویم یاد تو و همرزم‌هایت می‌افتند؛ آدم‌هایی که اگر تو و باقی جبهه‌ای‌ها نبودید، امروز نبودند تا تقویمی داشته باشند و 364 روزش را به نام خودشان سند بزنند و یک روز را هم ارزانی تو کنند. آدم‌هایی که لطف‌شان به تو و رفقایت خلاصه می‌شود در مناسک و حرف‌های تکراری یا نگاه کردن به عکس‌های جان دادنتان روی بیلبوردهای تبلیغاتی و آه کشیدن و سر تاسف تکان دادن. کسانی هم هستند که به کنایه و با پوزخند، نامتان را از «شهید» به «کشته شده» تقلیل داده‌اند و چند سالی است موذیانه توی گوش جوان‌ترها می‌خوانند که پدرانشان اگر می‌خواستند می‌توانستند از جنگ بگذرند و ادامه‌اش ندهند و البته که تکه‌ای از حقیقت را قورت می‌دهند و قلم می‌گیرند و نمی‌گویند شرط این توقف، گذشتن از شرف و اعتقادشان بود. این جماعت از جنگ بی‌خبر، این آدم‌های خوش و فراموشکار یا موذی و دورو یا منفعت‌طلب و ظاهرساز، چه می‌دانند از تن‌های چاک‌چاک و قل‌قل خون، از گوشت و پوست چرخ شده در هم، از جسدهای نیمه‌کاره بی‌چشم و بی‌دست و بی‌پا، از ریه‌های پوسیده با خردل، از پوست‌های تاول زده و ور آمده، از موج انفجار که می‌شکند و می‌دراند و تکه‌تکه می‌کند، از شب‌های عملیات، از ذکر خواندن و نفس به نفس اندیشیدن به مرگ. این جماعت هزار رنگ، این آدم‌ها که در خفا به هشت سال دفاع می‌خندند، از عاشقانه‌های شما چه می‌دانند، از حال مادران انتظار، از شب‌هایی که به سحر نرسید، از ویرانی، از باختن تمام و کمال، از حجله‌های چراغانی، از وصیت‌‌نامه‌های ننوشته، از فکرهای مبهم لحظه جان‌کندن، از امیدهای مدفون، از ‌خواب‌هایتان، از بیداری‌هایتان، از کتاب‌های خوانده و نخوانده‌تان و حتی از بوی لباس‌های ساده و اتوکشیده‌تان که سی‌و‌شش سال منتظر پوشیدن مانده‌اند توی کمد، دست نخورده، بی‌تغییر. این جماعت هزار رنگ حال شما را نمی‌فهمند و خواسته یا ناخواسته، دست به دست هم داده‌اند برای فراموشی‌تان و پاک کردن‌تان از ذهن کودکانی که روزی وارثان این خاک خواهند شد. چون می‌دانند آدم‌های بی‌گذشته و بی‌افتخار، قابل خرید و فروش‌تر هستند و بی‌تعصب‌تر به سرزمین و ایمان‌شان. به همین خاطر است که خیلی از ما و همرزم‌های باقیمانده‌تان، باور داریم، نبض جنگ در این سرزمین، هنوز می‌زند با این تفاوت که رخت و لباس عوض کرده و چهره ترسناکش را با بزک زمان پوشانده است و خدا می‌داند آخر این قصه، عاقبت‌به‌خیرهایی سربلند می‌شویم یا فراموشکارانی بی‌رگ و بی‌خاطره؟ مریم یوشی‌زاده - دبیر گروه جامعه




یکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت 09:02





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن